eitaa logo
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
1.7هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
170 فایل
🏵️ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻲ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﭼﻴﺴت؟ النَّجْمُ الثَّاقِبُ🌠 ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﺧﺸﺎنیﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﻠمت را می شکافد ناشناس: https://gkite.ir/es/nashenas1401 @Sarbaze_Fadaei_Seyed_Ali ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آزار جنسی در قلعه حیوانات ‌ 🔺 چند روز پیش اسپانیا پیش‌نویس قانونی رو نهایی کرد که بعد از تصویب اون برقراری رابطه جنسی با حیوانات قانونی خواهد شد! ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
اغتشاشات 1401 که رخ داد باعث شد درباره مفهوم آزادی بسیار مطالعه کنم و به نکات جالبی برخوردم که به یکی از آن ها اشاره می کنم : هنگامی که پای صحبت اپوزسیون سلطنت طلب خارج نشین وتفاله های داخلی اش در داخل می نشینیم خیلی درباره آزادی بیان صحبت می کنند و از کروش و داریوش دم می زنند ولی باید بگویم آن ها (ملی گرایان خارج نشین) حتی در مفهوم آزادی از رهبران هخامنشی خود تبعیت عملی ندارند چون هخامنشیان هنگامی که سرزمینی را فتح می کردند فرهنگ خود را به طرف مقابل تحمیل نمی کردند (و از این جهت مانند اسلام هستند که بعد از فتح هر سرزمینی ابتدا مردم آن سر زمین را اقناع می کردند و اجازه تفکر و انتخاب به آن ها می داندند و بعد فرهنگ خود را در میانشان ترویج می دانند) . ودر مقابل ایران هخامنشی امپراطوری روم بود که هر سر زمینی را فتح می کرد فرهنگ خود را با زور به مردمان آن سرزمین تحمیل می کرد . خواستم بگم اگر در اغتشاشات نیرو های بسیجی و انتظامی وطلاب رو به اسم رسیدن به آزادی پاره پاره کردند یا جمشید شارمد و گروه تروریستی اش با بمب گذاری در حسینیه وصال شیراز مردم رو به اسم ملیت به خاک و خون کشید این عمل نه تنها اسلامی نیست بلکه نشأت گرفته از ملیت و وطن دوستی هم نیست بلکه فقط نشأت گرفته از غرب دوستی و اقتدا به وحشی گری غرب است (منبع سخنان : کتاب تعامل متقابل ایران و اسلام در گستره تاریخ ، جلد اول )
📨 📝 متن پیام : چگونه از خودارضایی میشود خلاص شد https://gkite.ir/es/nashenas1401 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سوالاتتون رو ناشناس بپرسید وجوابش،رو در لینک زیر ببینید https://eitaa.com/ahkam_moshavre ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨سخنان جنجالی دکتر عباسی 🔞 پیش به سوی ****وتوپیا با ژُوئی سانس😳😳 🔞🔞مستندی از اسرار پشت پرده انقلاب‌های !!! ⚠️چه شد که دختران و پسران ما به این حد از تمایل به بی حجابی و برهنگی رسیدند؟؟؟🤔🤔 حتما ببینید ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
22.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این سخنرانی رهبر انقلاب رو من درسال 1394 گوش کردم جلسه با مداحان بود رهبر انقلاب در باره عربستان چه گفتند و امروز چه اتفاقی افتاد... ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
552.1K
✅ چرا ارزش در حال کاهش است؟ ✅ توافق آدرس غلط است! ✅ مراقب جریان تحریف باشید که هر چیزی را به توافق گره نزند! 🎙 دکترحمیدرضا مقصودی ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
180.6K
✅اگر موفق شود کاهش دلار را در نتیجه توافقات معرفی کند ، دولت دست از مسیر صحیح خود برمیدارد! 🎙 دکترحمیدرضا مقصودی ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
سلام خدمت عزیزان مهدوی❤️🙏 🔘لطفا برای حمایت های مادی از کانال و اخذ شماره کارت جهت واریز کمک های خودتون به آیدی ادمین پیام دهید👇 @Sarbaze_Fadaei_Seyed_Ali برای توسعه وگسترش فعالیتها و بالابردن اعضای کانال نیاز مبرم به کمک تک تک  شما عزیزان هست
✅سپاس‌گزاری زیبای سردار دل‌ها ✍️سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: خداوندا! تو را سپاس که مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجسته‌ترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم. اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بی‌بهره بودم از دوره مظلومیت علی‌بن‌ابیطالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آن‌ها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.
🛑 نتیجه ی دوری از دین و دین زدایی ، نتیجه ی ایستادن در برابر فرامین خدا ، نتیجه ی طغیان و خودسری چند قرن تمدن منحط غرب ، نتیجه ی استعمار و ریختن خون ملت های بیگناه ، نتیجه ی مال حرام ... ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
یک توصیه 🔘حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم فرمودند: دختران🧕🏻 را ناخوش ندارید آنها مونس و همدم شما هستند. ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
#دختر_شینا قسمت دهم یک باری یک جفت گوشواره‌ی طلا برایم آورد.خیلی قشنگ بود و بعدها معلوم شد پول زی
قسمت یازدهم می خواستم گریه کنم. گفت: «مگر چه کار کرده ایم که آبرویمان برود. من که سرِ خود نیامدم. زن برادرهایت می دانند. خدیجه خانم دعوتم کرده. آمده ام با هم حرف بزنیم. ناسلامتی قرار است ماه بعد عروسی کنیم. اما تا الان یک کلمه هم حرف نزده ایم. من شده ام جن و تو بسم الله. اما محال است قبل از این که حرف هایم را بزنم و حرف دل تو را بشنوم، پای عقد بیایم.» خیلی ترسیده بودم. گفتم: «الان برادرهایم می آیند.» خیلی محکم جواب داد: «اگر برادرهایت آمدند، من خودم جوابشان را می دهم. فعلاً تو بنشین و بگو من را دوست داری یا نه؟!» از خجالت داشتم می مردم. آخر این چه سؤالی بود. توی دلم خدا را شکر می کردم. توی آن تاریکی درست و حسابی نمی دیدمش. جواب ندادم. دوباره پرسید: «قدم! گفتم مرا دوست داری یا نه؟! اینکه نشد. هر وقت مرا می بینی، فرار کنی. بگو ببینم کس دیگری را دوست داری؟!» ـ وای... نه... نه به خدا. این چه حرفیه. من کسی را دوست ندارم. خنده اش گرفت. گفت: «ببین قدم جان! من تو را خیلی دوست دارم. اما تو هم باید من را دوست داشته باشی. عشق و علاقه باید دوطرفه باشد. من نمی خواهم از روی اجبار زن من بشوی. اگر دوستم نداری، بگو. باور کن بدون اینکه مشکلی پیش بیاید، همه چیز را تمام می کنم.» همان طور سر پا ایستاده و تکیه ام را به رختخواب ها داده بودم. صمد روبه رویم بود. توی تاریکی محو می دیدمش. آهسته گفتم: «من هیچ کسی را دوست ندارم. فقطِ فقط از شما خجالت می کشم.» نفسی کشید و گفت: «دوستم داری یا نه؟!» جواب ندادم. گفت: «می دانم دختر نجیبی هستی. من این نجابت و حیایت را دوست دارم. اما اشکالی ندارد اگر با هم حرف بزنیم. اگر قسمت شود، می خواهیم یک عمر با هم زندگی کنیم. دوستم داری یا نه؟!» جواب ندادم. گفت: «جان حاج آقایت جوابم را بده. دوستم داری؟!» آهسته جواب دادم: «بله.» انگار منتظر همین یک کلمه بود. شروع کرد به اظهار علاقه کردن. گفت: «به همین زودی سربازی ام تمام می شود. می خواهم کار کنم، زمین بخرم و خانه ای بسازم. قدم! به تو احتیاج دارم. تو باید تکیه گاهم باشی.» بعد هم از اعتقاداتش گفت و گفت از اینکه زن مؤمن و باحجابی مثل من گیرش افتاده خوشحال است. قشنگ حرف می زد و حرف هایش برایم تازگی داشت همان شب فکر کردم هیچ مردی در این روستا مثل صمد نیست. هیچ کس را سراغ نداشتم به زنش گفته باشد تکیه گاهم باش. من گوش می دادم و گاهی هم چیزی می گفتم. ساعت ها برایم حرف زد؛ از خیلی چیزها، از خاطرات گذشته، از فرارهای من و دلتنگی های خودش، از اینکه به چه امید و آرزویی برای دیدن من می آمده و همیشه با کم توجهی من روبه رو می شده، اما یک دفعه انگار چیزی یادش افتاده باشد، گفت: «مثل اینکه آمده بودی رختخواب ببری!» راست می گفت. خندیدم و پتویی برداشتم و رفتم توی آن یکی اتاق، دیدم خدیجه بدون لحاف و تشک خوابش برده. زن برادرهای دیگرم هم توی حیاط بودند. کشیک می دادند مبادا برادرهایم سر برسند. ساعت چهار صبح بود. صمد آمد توی حیاط و از زن برادرهایم تشکر کرد و گفت: «دست همه تان درد نکند. حالا خیالم راحت شد. با خیال آسوده می روم دنبال کارهای عقد و عروسی.» وقتی خداحافظی کرد، تا جلوی در با او رفتم. این اولین باری بود بدرقه اش می کردم. در روستا، پاییز که از راه می رسد، عروسی ها هم رونق می گیرند. مردم بعد از برداشت محصولاتشان آستین بالا می زنند و دنبال کار خیر جوان ها می روند. دوازدهم آذرماه 1356 بود. صبح زود آماده شدیم برای جاری کردن خطبه عقد به دمق برویم. آن وقت دمق مرکز بخش بود. صمد و پدرش به خانه ما آمدند. چادر سرکردم و به همراه پدرم به راه افتادم. مادرم تا جلوی در بدرقه ام کرد. مرا بوسید و بیخ گوشم برایم دعا خواند. من ترک موتور پدرم نشستم و صمد هم ترک موتور پدرش. دمق یک محضرخانه بیشتر نداشت. صاحب محضرخانه پیرمرد خوش رویی بود. شناسنامه من و صمد را گرفت. کمی سربه سر صمد گذاشت و گفت: «برو خدا را شکر کن شناسنامه عروس خانم عکس دار نیست و من نمی توانم برای تو عقدش کنم. از این موقعیت خوب بهره ببر و خودت را توی هچل نینداز.» ما به این شوخی خندیدیم؛ اما وقتی متوجه شدیم محضردار به هیچ عنوان با شناسنامه بدون عکس خطبه عقد را جاری نمی کند، اول ناراحت شدیم و بعد دست از پا درازتر سوار موتورها شدیم و برگشتیم قایش. همه تعجب کرده بودند چطور به این زودی برگشته ایم. برایشان توضیح دادیم. موتورها را گذاشتیم خانه. سوار مینی بوس شدیم و رفتیم همدان. عصر بود که رسیدیم. همدان، میدانِ بزرگ و قشنگی داشت که بسیار زیبا و دیدنی بود. توی این میدان، پر از باغچه و سبزه و گل بود. وسط میدان حوض بزرگ و پرآبی قرار داشت. وسط این حوض هم روی پایه ای سنگی، مجسمه شاه، سوار بر اسب، ایستاده بود. عکاس دوره گردی توی میدان عکس می گرفت. پدر صمد گفت: «بهتر است همین جا عکس بگیریم. بعد رفت
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
🔰 دوره های آموزشی امر به معروف و نهی از منکر استاد علی تقوی یگانه 💠"تعاریف مبنایی" 🌟بسم الله الرح
🔰 دوره های آموزشی امر به معروف و نهی از منکر استاد علی تقوی یگانه 💠"تعاریف مبنایی" 🌟بسم الله الرحمن الرحیم یکی دیگه از مسائلی که امر به معروف نیست ولی بعضیا فکر میکنن این هم جزو امر به معروفه افشاگریست🤔 گناه دیگران رو افشا کردن فاش کردن، جار زدن❌⚠️ البته، گاهی وقت ها یکی از مراتب بالای امر به معروف و نهی از منکر تو مرحله های آخرش این هست که دیگه وقتی گناه علنی باشد و نهی از منکر متوقف بر این باشه که دیگرانی لازم باشه بفهمن بیان تذکر بدن لازم میشه به بعضیا مثلاً آدم بگه در یه حد و حدودی به دیگران بگه یا بده رسانه ها بعضاً گناهای خیلی خاص رو اعلام کنن، چطور بشه✅ ❌ولی نه اینکه هر گناهی ما از هر کسی دیدیم بریم افشاگری کنیم، کلیپش رو فیلم بگیریم پخش کنیم نه افشاگری با امر به معروف و نهی از منکر فرق می کنه افشاگری کار جالب و قابل قبولی نیست.❌ قضاوت کردن مورد بعدی هست🤔 بعضیا فکر میکنن امر به معروف یعنی ما حق داریم درباره دیگران قضاوت کنیم🤔⁉️ نخیر، ما حق نداریم این کار رو بکنیم. همون آدمی که ظاهرش یه کار گناهی داره انجام میده، همون آدم چه بسا در باطن اعمال دیگری پشت پرده دارد که باعث شده باطن او از باطن ما پاک تر باشه چه بسا خیلی دیگه از واجبات و مستحبات رو از ما بهتر انجام میده، خدایی نکرده بعضی مکروهات و محرماتی که ما عامل اون هستیم فاعل اون هستیم، شاید او انجام نمیده پس حق قضاوت درباره ی دیگران نداریم رو این خیلی مانور میدنا میبینن بعضیا توی رسانه ها و بالاخره رسانه های معاند خصوصاً میگن آقا شما حق ندارید درباره دیگران قضاوت کنید، از ظاهر که نمیشه قضاوت کرد، پس امر به معروف نکن 😳 ببینید چیو با چی قاطی میکنن بله از ظاهر کسی حق نداریم قضاوت کنیم ولی دیگه آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است❕ وقتی می بینیم یک کسی داره علناً یک گناهی رو انجام میده، باز قضاوت نمی کنیما ولی میگیم این کارش این گناهش غلطه اینو باید تذکر بدیم این اقدامش غلطه پس قضاوت نکنیم، بگیم حتماً ما خیلی مقاممون پیش خدا بالاست او حتماً خیلی جهنمی و بیچاره و مثلاً گناهکاره نه❌ ⚠️این یه کارش غلطه واجب است تذکر بدی ولی حق نداری قضاوت کنی ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
خصوصیت سالمترین دلها در گفتار ابا عبدلله الحسین(ع) ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
4_5792011703600287280.mp3
4.79M
🔶 مسمومیت ذهن * آیا جمهوری اسلامی عامل مسمومیت مدارس دخترانه است! * آیا جمهوری اسلامی باعث تاخیر در ظهور شده؟! * دروغ گل می دهد ولی میوه نمی دهد 📌برگرفته از دوره آموزشی « تعالیم اسلام» ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
سلام‌‌ علیکم. وقت به‌خیر. آیا زن می‌تونه بدون اجازه همسرش، طلایی رو که همسرش بهش هدیه داده، بفروشه یا باید از شوهرش اجازه بگیره؟ مرجع تقلید: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای جواب 👇👇👇👇👇👇👇👇 🌺 سلام علیکم 🌺 اگه شوهر اون رو واقعاً بهش هدیه داده باشه، اختیارش با خانمه و نیازی به اجازه‌گرفتن نداره. البته اگه می‌دونین باعث ختلاف می‌شه، با مشورت باشه. ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
سالهای روایت نشده از حکومت امیر المؤمنین حضرت علی (ع) پنج ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
✅ دست نوشته‌ تکان‌دهنده شهیدی که هنگام بمباران شیمیایی ماسکش را به یکی از رزمنده‌ها داد 🔹 ۱۲ فروند هواپیما ساعت ۵ غروب منطقه را بمباران شیمیایی کردند که یکی در ۱۰ متری او افتاد. 🔹 نعمت الله ملیحی ماسکش را به یکی از رزمنده‌ها داد و خودش بدون ماسک مانده بود كه درع مل دم نايژک‌های ريه تاول می‌زد و در بازدم تاولها پاره می‌شد ! به همین علت برای گفتگو کردن روی کاغذ مینوشت و کمتر صحبت می‌کرد. 🔹 در بیمارستان به دلیل حاد بودن جراحت نعمت الله، او را ممنوع از نوشیدن آب کردند. 🔹 او از شدت تشنگی و زجر کاغذی خواست و روی آن نوشت:" جگرم سوخت، آب نیست ؟! " و بعد از دقایقی به علت شدت جراحت به شهادت رسید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
،، السلام علیڪ یا سید شباب اهــلِ الجنه سلام من به تو آقاے بی نظیر خودم سلام و عرض ادب ایهاالامیر خودم اگر چہ دورم از آن مضجعت ولے قلباً سلام مے کنمت ای صبحِ دلپذیر خودم ❤️ 🤚
نشسته بودم جلوی تاکسی... یه دخترو پسرم عقب نشسته بودن که یه دفعه دختره جیغ کشید دستتو بکش ..... بوووووق!!! 😡😄 راننده ناموس پرست هم کوبید رو ترمز پسره رو از ماشین کشید پایینو یه دل سیر با زنجیر و آچار جک زدش خونین و مالین انداختش گوشه پیاده رو ... سوار ماشین که شد😐😐😄 دختره گفت خوب کاری کردی... بیشعور دستشو تا ته کرده بود تو دماغش!!!😐😂😂 به نام خداوند غیور سلام امیرالمؤمنین علی علیه السلام عِفَّتُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ غَيْرَتِهِ عفّت هر کس به اندازه غيرت اوست. (به هر اندازه نسبت به ناموس خود غیرت دارد به همان اندازه نسبت به ناموس دیگران عفت دارد) نهج البلاغة بخشی از حکمت 47 کسى که نسبت به ناموس خود غیرت دارد هرگز حاضر نمى شود به نوامیس دیگران چشم خیانت بدوزد، بنابراین هر اندازه غیرت انسان بیشتر باشد عفت او هم بیشتر خواهد بود و مرد هم باید غیور باشد و هم عفیف. ✍مشاور ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ 🔴 عبرت بگیر، عبور کن ❌ انسان باید از حوادث روزگار عبرت بگیرد، از خوب و بد عبرت بگیرد... 🔸 بعضی‌ها می‌گویند کلمه انسان از نسیان گرفته شده، نسیان یعنی فراموشی، چون انسان فراموشکار است و عبرت نمی‌گیرد... 🔸 عبرت یعنی چه؟ عبرت یعنی عبور، عبرت یعنی عبور کردن، عبرت بگیر یعنی توقف نکن، رد شو، دنیا محل عبور است، محل توقف نیست... ❌ قرآن سه تعبیر برای دنیا بکار برده: ⬅️ اول: دنیا زینت است «الْمالُ‏ وَ الْبَنُونَ‏ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا» (کهف/۴۶) مال و اولاد زینت است، زینت دائمی نیست... ⬅️ دوم: دنیا غنچه‌ای است که هیچ وقت باز نمی‌شود، غنچه‌ای که هیچ وقت گل نمی‌شود «زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏» (طه/۱۳۱) «زَهْرَةَ» یعنی غنچه، یعنی شکوفه، دنیا غنچه است، بیخودی انتظار گل شدن این غنچه نباشید، یعنی دنیا برای هیچکس گل نمی‌شود... ⬅️ سوم: «مَتاعُ‏ الدُّنْيا قَلِيلٌ» (نساء/۷۷) متاع دنیا قلیل است، کم است... ❌ برای رسیدن به متاع دنیا دلی را نشکنید، در تقسیم ارث حق ضعیفی را پایمال نکنید، سر مردم کلاه نگذارید، دروغ نگوئید، ظلم نکنید... ❌ یک ساعت از روز در مقابل ۸۰ یا ۹۰ سال قابل مقایسه است؟ خداوند روز قیامت از ما می‌پرسد چقدر در دنیا زندگی کردی؟ ما در جواب می‌گوییم یک ساعت، چطور یک ساعت؟ تو ۸۰ سال عمر کردی، حالا می‌گویی یک ساعت؟ 🔸یعنی دنیا چنان به سرعت می‌گذرد که روز قیامت آدم فکر می‌کند یک ساعت بیشتر در دنیا نبوده: «وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَن لَّمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِّنَ النَّهَارِ يَتَعَارَفُونَ بَيْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ» (یونس/۴۵) ﻭ ﺭﻭﺯی ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺤﺸﻮﺭ میﻛﻨﺪ، ﮔﻮﻳﺎ ﺟﺰ ﺳﺎعتی ﺍﺯ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ [ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻳﺎ ﺑﺮﺯﺥ] ﻧﻤﺎﻧﺪﻩﺍﻧﺪ، ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ میﺷﻨﺎﺳﻨﺪ، ﻗﻄﻌﺎً ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺯﻳﺎﻥ ﻛﺎﺭ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻧﺒﻮﺩﻩﺍﻧﺪ... وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ✍️ حبیب‌الله یوسفی ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا