فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺نماهنگ|همخوانی دعای افطار
🤲همخوانی دعای الهم لک صمنا
🌀جدید ترین اثر:
💠گروه تواشیح نوجوانان تسنیم💠
⚜روایت شده که حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) هرگاه مى خواستند افطار کنند، این دعا را مى خواندند.
✍ذلت های پهلوی
🔻قسمت سوم
🔸اوج ذلت در برابر انگلستان
می گوید بعد از ظهر خودم پذیرایی داشتم بعد سر شام رفتم شاهنشاه را خیلی خسته و گرفته دیدم با من صحبت فرمودند و معلوم شد از سختگیری شرکت های نفتی و همچنین انگلیسی ها نسبت به جزایر خلیج فارس مخصوصا ابوموسی که شاهنشاه خیال می فرمودند بعد از اعلام نظر مبارک درباره بحرین(منظور رضایت شاه از جدایی بحرین از ایران) بدون هیچ زحمتی به مت تعلق می گیرد(مربوط به ناراحتی محمدرضا شاه)
📚کتاب یادداشت های علم، ج۱، ص۱۵۴
#سال_نو
#پهلویرابشناسیم
#یادداشت_های_علم
#رمضان
#بهار_قرآن
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سپاه_مقتدر
#جان_فدا
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
✍ذلت های پهلوی
🔻قسمت چهارم
🔸باز هم گرانی در زمان شاه
عرض کردم مقررات صادرات و واردات نوید زندگی سختی و گرانی را به مردم می دهد راهها خراب است گوشت نیست یا کمیاب است آب را گران کرده اند خیابان ها کنده شده اینها به مردم صدمه می زند و قابل توجیه نیست، فرمودند افزایش عوارض کالاهای وارداتی برای سعادت مردم است!
📚کتاب یادداشت های علم، ج۱، ص۱۶۰
#سال_نو
#پهلویرابشناسیم
#یادداشت_های_علم
#رمضان
#بهار_قرآن
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سپاه_مقتدر
#جان_فدا
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
#دختر_شینا قسمت بیستم قشنگ بود.نمی توانستم بگویم مثلاً این از آن یکی بهتر است. گفتم: «همه شان قشن
#دختر_شینا
قسمت بیست و یکم
به خانه پدرم امده ایم.به همین خاطر وقتی من و صمد را با هم، و شوخ و شنگ می دیدند، با تعجب نگاهمان می کردند. هیچ کس انتظار نداشت صمد چنین رفتاری با من داشته باشد. خودم هم فکر می کردم صمد از ماجرای پیش آمده خبر ندارد. جلو در خانه که رسیدیم، ایستاد و آهسته گفت: «قدم جان! شتر دیدی ندیدی. انگار هیچ اتفاقی نیفتاده. خیلی عادی رفتار کن، مثل همیشه سلام و احوال پرسی کن. من با همه صحبت کرده ام و گفته ام تو را می آورم و کسی هم نباید حرفی بزند. باشد؟!»
نفس راحتی کشیدم و وارد خانه شدیم. آن طور که صمد گفته بود رفتار کردم. مادرشوهر و پدرشوهرم هم چیزی به رویم نیاوردند. کمی بعد رفتیم اتاق خودمان. صمد ساکی را که گوشه اتاق بود آورد. با شادی بازش کرد و گفت: «بیا ببین برایت چه چیزهایی آورده ام.»
گفتم: «باز هم به زحمت افتاده ای.»
خندید و گفت: «باز هم که تعارف می کنی. خانم جان قابل شما را ندارد.»
دو سه روزی که صمد بود، بهترین روزهای زندگی ام بود. نمی گذاشت از جایم تکان بخورم. می گفت: «تو فقط بنشین و برایم تعریف کن. دلم برایت تنگ شده.»
هر روز و هر شب، جایی مهمان بودیم. اغلب برای خواب می آمدیم خانه.
کم کم در و همسایه و دوست و آشنا به حرف درآمدند که: «خوش به حالت قدم. چقدر صمد دوستت دارد.»
دلم غنج می رفت از این حرف ها؛ اما آن دو سه روز هم مثل برق و باد گذشت.
عصرِ روزی که می خواست برود، مرا کشاند گوشه ای و گفت: «قدم جان! من دارم می روم؛ اما می خواهم خیالم از طرفت راحت باشد. اگر اینجا راحتی بمان؛ اما اگر فکر می کنی اینجا به تو سخت می گذرد، برو خانه حاج آقایت. وضعیت من فعلاً مشخص نیست. شاید یکی دو سال تهران بمانم. آنجا هم جای درست و میزانی ندارم تو را با خودم ببرم؛ اما بدان که دارم تمام سعی ام را می کنم تا زودتر پولی جمع کنم و خانه ای ردیف کنم. من حرفی ندارم اگر می خواهی بروی خانه حاج آقایت، برو. با پدر و مادرم حرف زده ام، آن ها هم حرفی ندارند. همه چیز مانده به تصمیم تو.»
کمی فکر کردم و گفتم: «دلم می خواهد بروم پیش حاج آقایم. اینجا احساس دلتنگی می کنم. خیلی سخت می گذرد.»
بدون اینکه خم به ابرو بیاورد، گفت: «پس تا خودم هستم، برو ساک و رخت و لباست را جمع کن. با خودم بروی، بهتر است.»
ساکم را بستم و با صلح و صفا از همه خداحافظی کردم و رفتیم خانه پدرم.
1_1532534108.mp3
2.74M
😍بفرمایید #رادیو🎙
عید نوروز سال1401
💎#صوت
1⃣ اولین قسمت از صحبت های #دکتر_علی_تقوی
🔻در برنامه «سلام بهار» رادیو معارف
🔊گـــوش بدید و مـنـتـشـر کنید
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
#سال_نو
#رمضان
#بهار_قرآن
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سپاه_مقتدر
#جان_فدا
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
اما یک نکته دیگه بعضی ها بیان مسئله شرعی رو با امر به معروف اشتباه می گیرند🤔 بزرگواران حکم شرعی ر
🔰تفاوت امر به معروف و نهی از منکر با نفی منکر
نفی منکر یعنی کمک نکردن به گناه و منکر✅
بعضیا فکر میکنن همین که به گناه کمک نمیکنن دیگه وظیفه شرعیشونو انجام دادن ⚠️
نه آقا لا تعاونوا على العصم و العدوان
از اون طرفم می فرماید تعاونوا علی البر والتقوا 🤔
هم باید به گناهکار کمک نکنیم خیلی مختصر دارم عرض می کنم هم باید جلوی گناه رو بگیری و جلوی گناهکار رو بگیری ✅⚠️
نفی منکر یعنی حسین ابن على عليهم السلام با یزید بیعت نکرد، کمک نکرد به گناهکار✅💯
10.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❓جمهوری اسلامی برود ، چه کسانی بیایند؟
❓آیا از از براندازان هیچ برنامهای برای بهبود اقتصاد دیده یا شنیده اید؟
⚠️خطر آتش جنگ داخلی در کمین ایرانِ بعد از انقلاب اسلامی
#جهاد_تبیین
#انتشار_حداکثری
#ترجمه_کتاب_الغارات
سالهای روایت نشده از حکومت امیر المؤمنین حضرت علی (ع)
#قسمت_صد_سی_هفت
#کارگروهتخصصخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید ↓
🌺❄️🌸❄️🌺❄️
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺❄️🌸❄️🌺❄️
🔅عظمت يك بانو
🌺گروهى از مردم نيشابور، اجتماع كردند. محمد پسر على نيشابورى را انتخاب نمودند و سى هزار و پنجاه هزار درهم و مقدارى پارچه به او دادند تا در مدينه محضر امام موسى بن جعفر عليه السلام برساند.
🌺شطيطه نيشابورى كه زنى مؤ منه بود، يك درهم سالم و تكه پارچه اى كه به دست خود، نخ آن را رشته و بافته بود و چهار درهم ارزش داشت ، آورد و گفت : ((ان الله لايستحيى من الخلق )).
🌺متاعى كه مى فرستم اگر چه ناچيز است ؛ لكن از فرستادن حق امام اگر هم كم باشد نبايد حيا كرد.
محمد مى گويد:
🌺- براى اينكه درهم وى نشانه اى داشته باشد. آن گاه جزوه اى آوردند كه در حدود هفتاد ورق بود و بالاى هر صفحه مساءله اى نوشته بودند و پايين صفحه سفيد مانده بود تا جواب سؤ الها نوشته شود. ورقها را دو تا دو تا روى هم گذاشته ، با سه نخ بسته بودند و روى هر نخ نيز يك مهر زده بودند كه كسى آنها را باز نكند. به من گفتند:
🌺- اين جزوه را شب به امام عليه السلام بده و فرداى آن شب جواب آنها را بگير.
اگر ديدى پاكتها سالم است و مهر نامه ها نشكسته ، مهر پنج عدد را بشكن و پاكتها را باز كن و نگاه كن . اگر جواب مسائل را بدون شكستن مهر داده باشد او امام است و پولها را به ايشان بده و اگر چنان نبود، پولهاى ما را برگردان . محمد بن على از نيشابور حركت كرد و در مدينه وارد خانه عبدالله افطح پسر امام صادق عليه السلام شد. او را آزمايش نمود و متوجه شد او امام نيست . سرگردان بيرون آمده ، مى گفت :
- خدايا! مرا به پيشوايم هدايت كن .
محمد مى گويد:
🌺در اين وقت كه سرگردان ايستاده بودم ، ناگهان غلامى گفت : بيا برويم نزد كسى كه در جستجوى او هستى . مرا به خانه موسى بن جعفر عليه السلام برد.
🌺چشم حضرت كه به من افتاد فرمود:
- چرا نااميد شدى و چرا به سوى ديگران مى روى ؟ بيا نزد من . حجت و ولى خدا من هستم . مگر ابوحمزه بر در مسجد جدم ، مرا به تو معرفى نكرد؟ سپس فرمود:
🌺- من ديروز همه مسائلى را كه احتياج داشتيد جواب دادم ، آن مسائل را با يك درهم شطيطه كه وزنش يك درهم و دو دانگ است كه در ميان كيسه اى است كه چهارصد درهم دارد و متعلق به وازرى مى باشد، بياور و ضمنا پارچه حريرى شطيطه را كه در بسته بندى آن برادران بلخى است ، به من بده .
🌺محمد بن على مى گويد: از فرمايش امام عليه السلام عقل از سرم پريد. هر چه خواسته بود آوردم و در اختيار حضرت گذاشتم . آن گاه درهم و پارچه شطيطه را برداشت و فرمود: ((ان الله لا يستحيى من الحق )) : خدا از حق حيا ندارد. سلام مرا به شطيطه برسان و يك كيسه پول به من داد و فرمود: اين كيسه پول را به ايشان بده كه چهل درهم است .
🌺سپس فرمود: پارچه اى از كفن خودم به عنوان هديه برايش فرستادم كه از پنبه روستاى صيدا قريه فاطمه زهرا عليه السلام است كه خواهرم حليمه دختر امام صادق عليه السلام آن را بافته است و به او بگو پس از فرود شما به نيشابور، نوزده روز زنده خواهد بود. شانزده درهم آن را خرج كند و بيست و چهار درهم باقيمانده را براى مخارج ضرورى خود و مصرف نيازمندان نگهدارد و نمازش را خودم خواهم خواند. آن گاه فرمود:اى ابو جعفر هنگامى كه مرا ديدى پنهان كن و به كسى نگو! زيرا كه صلاح تو در اين است و بقيه پولها و اموالى كه آورده اى به صاحبان آنها برگردان ...
🌠داستانهاى بحارالانوار جلد دوم،محمود ناصری
#کارگروهتخصصخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید ↓
🌺❄️🌸❄️🌺❄️
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺❄️🌸❄️🌺❄️
#احکام
💬 استفاده از اسپری برای روزه دار چه حکمی دارد؟
#سال_نو
#رمضان
#بهار_قرآن
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سپاه_مقتدر
#جان_فدا
#کارگروهتخصصیخادمانعصرظهور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🇮🇷 @saghebin 🇮🇷
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺