eitaa logo
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
1.7هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
5.8هزار ویدیو
172 فایل
🏵️ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻲ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﭼﻴﺴت؟ النَّجْمُ الثَّاقِبُ🌠 ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﺧﺸﺎنیﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﻠمت را می شکافد ناشناس: https://gkite.ir/es/nashenas1401 @Sarbaze_Fadaei_Seyed_Ali ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸ارزان فروشی نفت توسط پهلوی 🔹بررسی‌های آماری نشان می‌دهد با استعمار اقتصادی ایران در طی دوران ۱۳۲۸-۱۳۳۰ میزان درآمد فروش هر بشکه نفت ایران توسط شرکت‌های انگلیسی ۱۸ سنت و میزان درآمد فروش هر بشکه نفت عراق توسط همان شرکت ۶۰ سنت بوده است. ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
🔸انقلاب اسلامی ایران چگونه پیروز شد؟ ۲۶ دی با افزایش تظاهرات‌های مردمی، شاه مملکت بزدلانه فرار کرد و با اینکه راس حکومت بود همه چیز را گذاشت و رفت . . . ۱۲ بهمن آیت‌الله خمینی به ایران بازگشت، ارتش برخلاف تصور برخی ها از ورود هواپیمای امام جلوگیری نکرد حتی افسران پدافند ارتش به هواپیمای امام خوش آمد گفتند! ۱۵ بهمن امام فرمان تشکیل دولت موقت می دهد، دولت امام پشتیبانی قطعی مردمی دارد اما دولت بختیار حتی پشتوانه شاه مملکت را دیگر ندارد چون که محمدرضا پهلوی ۲۰روزی است کشور را رها کرده . .‌ . ۱۹ بهمن همافران و برخی دیگر از کارکنان نیروی هوایی با امام بیعت می کنند. ۲۱ بهمن سرهنگ نامجو به همراه برخی افسران، درجه داران و دانشجویان دانشگاه افسری از نیروی زمینی با امام بیعت می کنند! ۲۲ بهمن ۲۷ فرمانده ارشد ارتش با توجه به وجود ۲ دولت در کشور و خیانت شاه [نسبت به ارتش و مردم] و برای جلوگیری از هرج و مرج و خون‌ریزی بیشتر، بیانیه بی طرفی ارتش را منتشر می کند در نتیجه در روز ۲۲ بهمن با حمایت ارتش، انقلاب پیروز می شود. ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزی که محمدرضا پهلوی ورزشگاه آزادی را ساخت، قطر توپ فوتبال نداشت!! اما امسال میزبان جام جهانی هست... 🔴وظیفه‌ی جهادگران تبیین در این عصر چیست؟ ⁉️ کتاب تا چه حد پاسخگوی شبهات است؟ ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
🔻هدیه‌ تحقیرآمیز کِندی فرح دیبا (همسر شاه)می‌گوید: 🔸موقع مسافرت ما به آمریکا محمد رضا دستور داد جواهرات متعلق به همسر ریچارد شیردل را که یک میلیون دلار ارزش داشت از یک حراجی عتیقه معروف در لندن خریداری کنند تا ما به ژاکلین کندی هدیه بدهیم! 🔶ژاکلین وقتی چشمش به هدیه سخاوتمندانه محمدرضا افتاد که علاوه بر میلیونها دلار جواهر، میلیونها دلار ارزش تاریخی داشت، از فرط خوشحالی محمد رضا را بوسید! 🔸اما کندی در برابر این هدیه گران بها، یک قطعه کروات پوسیده و رنگ و رو رفته به محمدرضا داد و مدعی شد که این کروات متعلق به جورج واشنگتن اولین رئیس جمهور آمریکا بوده است! 🔸سال‌ها بعد وقتی یک شب در نوشهر به اتفاق ملک حسین پادشاه اردن نشسته بودیم و از هر دری صحبت می‌کردیم، این داستان را برای ملک حسین گفتم، و او با تعجب گفت: یک کروات هم به او داده و مدعی شده‌اند متعلق به جورج واشنگتن بوده است. 🔸محمد رضا با شنیدن این مطلب فحش رکیکی داد و گفت: این پدر سوخته‌ها هر چه کروات و جوراب دسته دوم و کار کرده دارند را به پادشاهان و رؤسای کشورهای جهان سوم می‌دهند و می‌گویند عتیقه است و متعلق به جورج واشنگتن و آبراهام لینکلن بوده است! 📚منبع :اسرار دربار پهلوی 📚منبع :هزار و یک روز من، خاطرات فرح پهلوی 📚منبع :در کنار شاه، خاطرات فرح پهلوی ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
تراژدی به‌نام «بی‌سوادی مطلق» در دو حکومت قاجار و پهلوی! ▪️ننگ محسوب شدن باسوادی برای زنان! 🔹در دوران قاجار باور این بود که زنان نمی‌توانند باسواد شوند و باسوادی زنان ننگ محسوب می‌شد! 🔹بعد از ۱۸۰ سال حکمرانی ذلت‌بار قاجاریان و پهلوی‌ها، در سال ۱۳۵۵ و در انتهای دوران رژیم طاغوت طبق آمار ۶۴.۵ درصد از بانوان ایرانی بی‌سواد مطلق بودند! 🔹در زمانی که درصد قابل توجهی از جمعیت کشور بی‌سواد بود، بخش قابل توجهی از بودجه آموزشی صرف شبکه‌های آموزشی پرهزینه شد. 🔹تا سال ۱۳۵۷ شمسی و به‌رغم وجود سپاه دانش، ۶۵ درصد از کل جمعیت و ۸۰ درصد از جمعیت روستایی بالای ۶ سال، هنوز بی‌سواد بودند. ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
16.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ماجرای لباس عروس 47 میلیارد تومانی! 🔹محمدرضا پهلوی و فرح در شب یلدای سال 1338 ازدواج کردند. 🔹آن زمان پهلوی پس از خواستگاری در مورد مراسم عروسی به فرح گفته بود: عروسی باید در حد پادشاه یک مملکت باستانی باشد. 🔹آخرین پادشاه پهلوی در حالی سومین مراسم عروسی خود را جشن گرفت که درست در همان سال‌ها اینگه موراس عکاس و نقاش معروف اتریشی به ایران آمده و تصاویری از زندگی مردم ایران ثبت کرده بود. 🔹تصاویر ثبت شده از سوی اینگه موراس خبر از کیفیت بسیار پایین زندگی مردم ایران می‌دهد. 🔹در حالی که قصر شاه از به روزترین امکانات دنیا بهره می برد، فرح آرایشگرها، طراحان مجلس عروسی و مشاوران جشن را از فرانسه به ایران آورد. 🔹برای دوخت لباس عروس فرح آن زمان مبلغ یک میلیون فرانک به قیمت امروز بیش از 47 میلیارد تومان به موسسه کریستین دیور پاریس پرداخت شد. 🔹این سوای هزینه بسیار گزافی بود که برای برپایی جشن از جیب ملت ایران پرداخت شد. این لباس در حال حاضر در موزه پوشاک سلطنتی مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد نگهداری می‌شود. ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
12.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرح دیبا تومَن .😳😯 ( همسر سوم ) . 👈این رقم فقط و فقط برای لباس عروسی فرح بوده .لباس دوماد و خرج و مخارج مهمانان و ... بماند !!! 👈این در حالی بود که مردم اون زمان ایران در و به سر می‌بردند!! (محمد رضا شاه روحت شاد یا توف تو روحت) !؟ ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
وضو با دود: چیزی به اذان ظهر نمانده بود، دوستان کم کم برای وضو به سمت تانکر آبی که توی حیاط مدرسه بود رفتند. تعدادی وضو گرفتند ، هنوز بعضی از جمله خود من وضو نگرفته بودیم ، که صدای نزدیک شدن هواپیما ما را به داخل ساختمان کشاند ، راکت‌ها این بار نزدیک تر به ساختمان به زمین نشست همه جا دود بود و چشم چشم را نمی‌دید، بچه‌ها همدیگر را صدا می‌زدند و از سلامتی هم خبر می‌گرفتند، گرد و غبار که نشست صدای خنده بعضی رفقا بلند شد، علت خنده را که جویا شدم ، با اشاره تعدادی از بچه ها را نشانم دادند که تمام صورت و دستهایشان تا آرنج دوده سیاه گرفته بود. اینها همان های بودند که وضو گرفته بودند ، موج انفجار دوده لوله بخاری ها را توی هوا پخش کرده بود و نشسته بود روي دست و صورت خيس شان انگار با دوده وضو گرفته بودند. ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
یادی از سردار شهید مرتضی جاویدی خيلي مجروح مي شد،‌ اما كمتر مي شد كه به من خبر بدهد. آن دفعه خودش زنگ زد و گفت در بيمارستان بستري هستم. وقتي به ديدنش رفتم، پشتم لرزيد آنقدر زخم داشت كه نمي توانست تمام قد بايستد و درست راه برود. به من گفته بود فقط دستم كمي زخمي شده. تمام راه تا فسا ‌از درد درون خود مي پيچيد اما نمي خواست من متوجه شوم.‌ در بين راه شهيد ستوده‌گفت: بهتر است لباس بيمارستان را عوض كنيد تا خانواده ناراحت نشوند. كت و شلوار دامادي مرتضي همراهم بود، ‌آنها را پوشيد و دستش را از بند باز كرد.‌ شب ها از درد خواب نداشت. يك روز گفت آب گرم بيار دستم را بشورم،‌ تا آب آوردم لباسش را در آورده بود. تا بدنش را ديدم جيغ كشيدم،‌ جاي سالم نداشت. ‌همه زخم بود و چرك و خون. از آن روز در آفتاب مي نشست، با سوزن تركش ها را به زير پوست مي كشيد، ‌بعد آنقدر فشار مي داد تا چرك هايش بيرون بيايد. چه صبري داشت مرتضي. ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
مجموعه کتاب ترکش های ولگرد نویسنده :داوود امیریان انتشارات نشر شاهد این خاطره: گودزیلای عراقی شب عملیات بود قرار بود که من و چند نفر از دوستانم که تخریب چی بودیم ،جلوتر از رزمندگان وارد میدان مین شویم و به سرعت مین ها را خنثی کنیم تا خدای ناکرده اتفاقی برای دیگران نیفتد.منطقه غرق در سکوت بود فقط هرچند دقیقه یکبار از سوی دشمن یک رگبار بی هدف به سوی خط خودی شلیک می شد عرق ریزان و چسبیده به زمین به کمک کارد سنگری تند تند مین ها را در می آوردم و چاشنی ها را باز میکردم یا سیم تله ای که بین دومین جهنده بود می بریدم به انتهای میدان رسیدم نفس کشیدم می دانستم که تالحظاتی دیگر پیش قراولان لشکر مان از راه می‌رسند با آن وقت دشمن را غافلگیر می کنند و حقشان را کف دستشان می گذاریم صدایی از نزدیک من بلند شد چسبیدم به زمین چشم تنگ کردم و به جایی که صدا آمده بود نگاه کردم در آن تاریکی، فقط سیاهی یک آدم را توانستم تشخیص بدهم یک عراقی در سنگر کمین نگهبانی می داد اول خواستم همانجا بمانم و بگذارم رزمندگان حساب او را برسند. اما نمی‌دانم چطور شد زد به سرم آرتیست بازی در بیاورم تصمیم گرفتم که بلند شوم و مثل فیلم های سینمایی گربه وار بروم و از پشت بپرم روی او و نا کارش کنم بی سر و صدا خزیدم و به پشت سنگر کمین رسیدم در فیلم ها دیده بودم چطور قهرمان می پرد و با یک ضربه به پس گردن دشمن او را از پای در می آورد و بی‌هوش می کند آب دهانم را قورت دادم مشتم را گره کردم و دعایی در دل خواندم بعد مثل بختک ازپشت سر روی دشمن پریدم و یک ضربه مشت جانانه به پس گردنش زدم. انگار با مشت به صخره سنگی کوبیده بودم طرف فقط "هقی" کرد و برگشت به طرف من یا جده سادات عراقی نگو گودزیلا یک غولی بود دو متر قد و یک مترعرض . سیبیل از بناگوش در رفته و قوی و عضلانی خواستم مشت دوم را بزنم که مشتم تو پنجه اش اسیر شد. نامرد چند کلمه عربی بلغور کرد و افتاد به جانم به عمر کوتاهم چنین کتکی نخورده بودم چنان میزد که انگار قاتل پدرش را می‌زند مشت و مشت و لگد بودکه چپ و راست به پک و پهلویم فرود می آمد خجالت و ترس از رو لو رفتن عملیات را گذاشتم کنار و عربده دردناکی از حنجره بیرون دادم خدایی بود که در همان لحظه عملیات شروع شد و چند تا از دوستانم سر رسیدندحالا ما هم هشت نفر بودیم و او یکی اما مگر زورمان می‌رسید مثل شیرهای گرسنه که به یک گاو میش حمله می کنند از سر و کله اش آویزان شدیم من من که دل پر خونی از او داشتم فقط گوشش را گاز می گرفتم بعد تند و تند به دماغ خوطوم مانند ش چنگ می‌زدم اما او با یک حرکت ما را تاراند دست انداخت و نوک سلاحش را گرفت و قنداقش افتاد به جان ما انگار ناظم بی رحمی بود که به جان چند نفر دانش آموز درس نخوان و شلوغ افتاده . حالا ما پیچ وتاب میخوردیم و گریه کنان خدا را صدا می‌زدیم او می زد داشت دخلمان را می آورد که یک تیر از غیب رسید و درست خورد پس کله اش و او با آن هیکل سنگین تلپی افتاد روی من بدبخت داشتم له می‌شدم که بچه ها آه ناله کنان بلند شدند زور زدند و انگار بخواهند یک جرثقیل را از جوی آب در بیاورند او را از روی من انداختند کنار. حالا صدای شلیک انفجار زمین و زمان را می لرزاند و ما هشت نفر آه و ناله کنان داشتیم پک و پهلو هایمان را می ماندیم لامروت جای سالم در تن و بدن مان نگذاشته بود با هزار مکافات خودمان را به یک ماشین رساندیم به اورژانس صحرایی درد و ناله یک طرف سال و پرسش امداد در امدادگر ها از طرف دیگرشما چرا به این حال و روز افتاده اید نگاه کنید انگار زیر تانک رفته اند یک جای سالم تو بدنشان نیست برادر شما مجروح شدید یا تصادف کردید؟ یکی از بچه‌ها حال و روزش بهتر از بقیه بود با مکافات ماجرا را تعریف کرد اما ای کاش تعریف نمی کرد چون تا دمیدن روشنایی روز بعد که از اورژانس زدیم بیرون از متلک و خنده حوالی اورژانس جان به سر شدیم
نگاه به حجاب زنان قبل از انقلاب و بعد از انقلاب💥 ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸