روزی یکی از سرداران سپاهش به او گفت: که اگر اسب ها آشفتند و ما از همدیگر دور شدیم،
تو را کجا بیابیم؟
علیع پاسخ داد:
در همان جایی که از من دور شده اید!
در تحیّرم مولا از این کلامتان!
نقطه وصل آدمی که عشقتان را به جان دارد، اما از شما دور شده، کجاست؟
خیلی دور...خیلی نزدیک... #سحر_شهریاری
#عید_غدیر
#هوالشهـــــــیداینجاست 👇🌱
@saharshahriary
سال ۸۵ برای اعتکاف با هم راهی شهریار شدیم. وقتی روبروی مسجد امیرالمؤمنین از ماشین پیاده شدیم یکی از جذابترین صحنه های زندگی ام را دیدم.
شاید حدود ۴۰ _ ۵۰ تا بچه ی هشت ، نه ساله دور مصطفی را گرفتند . یکی به دستش آویزان بود یکی به پاهایش ، همگی هم با هم حرف می زدند و او هم با دقت به حرف همه گوش می داد.
بین آن همه بچه به یکی گفت عزیزم مدارکت رو برای عضویت در بسیج آوردی ؟
پسر بچه با ناراحتی گفت نه بابام اجازه نمی ده. قول داد که خودش برود با پدرش صحبت کند
آنقدر درگیر کار بچه ها شده بود که کتاب های تربیتی می خرید و می خواند تا با بچه ها درست رفتار کند. گاهی هم از ما مشورت می گرفت که مثلاً کجا اردو برویم که هم مفید باشد و هم خوش بگذرد.
بچه های مصطفی از هیچ کس حتی خانواده شان حرف شنوی نداشتند تنها کسی که می توانست شیطنت آنها را کنترل کند خود مصطفی بود. ما هم مدام آنها را امر و نهی می کردیم اما مصطفی این طور نبود. مثل دوچرخه دنده ای با آنها رفتار می کرد هر وقت لازم بود سرعت شان را کم و زیاد می کرد. همه اینها برای این بود که مصطفی خودش را همبازی آنها می دانست و پا به پای بچه ها شیطنت می کرد.
بین همین بازی ها و شیطنت ها به بچه ها احکام یاد می داد.درباره اخلاق ، خدا و خیلی چیزهای دیگر حرف می زد. همه این حرفهایش وسط تفریح و بازی اش با بچه ها بود
دیگر بچه بسیجی های مصطفی بزرگ شده بودند. نهالی که مصطفی کاشته بود حالا به ثمر نشسته بود. همه به چشم می دیدیم که کار روی بچه های ابتدایی چقدر پایدارتر و قوی تر است .
مصطفی همچنان میگفت کار با کوچکترا با من
#فقط_به_عشق_علی
@saharshahriary
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
سال ۸۵ برای اعتکاف با هم راهی شهریار شدیم. وقتی روبروی مسجد امیرالمؤمنین از ماشین پیاده شدیم یکی از
مصطفی نسبت به نوجوانها احساس پدری داشت یعنی مثل وقتی که فرزندی بزرگ میشود و پدرش لذت میبرد، او هم همین حس را داشت. نوجوانهایی که با مصطفی بودند تفاوت سنی زیادی با او نداشتند و حدود 7-6 سال از او کوچکتر بودند.
آخرین لذتی که من از بزرگ شدن نوجوانهایش دیدم، این بود که یک روز به خانه آمد و با ذوق گفت که بچههایش پاسدار شدند، شغلشان مشخص شده و همهشان تحصیل کردهاند. با گفتن همین کلمات آن لذتی را که در وجودش بود، بیان میکرد.
هیچ وقت به این فکر نمیکرد که مثلا اگر در فلان محله کار فرهنگی کند ممکن است بازدهی خوبی نداشته باشد. زمانی خودم به او اعتراض کردم و گفتم که مثلا پارک، جای کار فرهنگی نیست یا هیچ امیدی به نتیجه در محلهای که انتخاب کرده وجود ندارد. اما تاکید میکرد نتیجهی کاری که میکند، دست خداست و خودش و بقیه کارهای نیستند. میگفت اگر خدا بخواهد خودش درست میشود و وظیفه دارد کاری را که روی دوشش است انجام دهد، بعد از آن هر چیزی که خدا بخواهد همان میشود.
مصطفی محلهای پرت و دورافتاده را در کهنز شهریار برای کار فرهنگی انتخاب کرده بود. وقتی در جمع خانمها یا در جمعهای خانوادگی این موضوع را مطرح میکردم، همه تعجب میکردند و میگفتند آنجا که واقعا امیدی به نتیجه گیری نیست! حتی میگفتند کسی از بچههای آن محل انتظاری ندارد. دو سال و نیم بود که مصطفی حضور فیزیکی کمتری در آن منطقه داشت. در این مدت وقتی مادران آن بچهها را میدیدم از کارهای مصطفی تشکر میکردند و میگفتند که ممنونِ زحمات او هستند. میگفتند اگر او نبود، معلوم نبود که آینده بچههای محل چه میشد. میگفتند مدیون آقا مصطفی هستند که بچههایشان را بسیجی کرده است. وقتی این حرفها را به مصطفی منتقل میکردم ناراحت میشد و میگفت که همه اینها کار خدا بوده است. میگفت اگر خدا میخواست میتوانست حرفها و کارهایش را بیاثر کند. دیدگاه او به کار فرهنگی اینطور بود
#فقط_به_عشق_علی
#شهیدسیدمصطفیصدرزاده
#هوالشهـــــــیداینجاست 👇🌱
@saharshahriary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فریادهای عاشقانه نحن شیعة علی بن ابیطالب...✋🏻
سیدمصطفی صدرزاده در لحظههای غریبانه شهادت💔
#فقط_به_عشق_علی
#هوالشهـــــــیداینجاست 👇🌱
@saharshahriary
آقای روحانی گیرم ما بخشیدیم و حلال کردیم،
فقط بدون هیچ طفره رفتنی بگویید
با اعتمادهایی که از دست رفت،
با امیدهایی که ناامید شد،
با آن هایی که دیگر زیر خاک هستند
و توان جبران برای التیام زخمهای طول حیاتشان را ندارید، چه میکنید...
تصور کن حلالت کردیم؛
تمام آنچه خورده اند و برده اند را چه طور برمیگردانید؟؟؟
اصلاً ما بخشیدیم و گذشتیم؛
تحقیر داخلی و خارجی ملی، غرور له شده، به سخره گرفتن امید مستضعفان جهان بودنمان را چه میکنید؟!!!
آقای روحانی تصور کنید... من ببخشم... او ببخشد... اصلا هشتاد میلیون آدم بگذرند و عفو کنند...
با شرمندگی از دستی که هیچ گاه به سمت دشمن به ذلت مذاکره دراز نشد...اما در نیمه شب فرودگاه بغداد تکه شده و سوخته سند مظلومیت تفکر مقاومت شد چه میکنید؟؟؟
گاهی مرگ هم از خجالت میمیرد... #سحر_شهریاری
#حلالت_نمیکنیم
#هوالشهـــــــیداینجاست 👇🌱
@saharshahriary
•|⛱|•
⇦••افراد پرکار شادترند↻
مغز انسان از بطالت خوشش نمی آید به همین خاطر؛ وقتی مشغله کاری شما بیشتر است، مغز برای قدردانی از کارهایی که انجام میدهید ؛ دوپامین (هورمون شادی) ترشح میکند !
#هوالشهـــــــیداینجاست 👇🌱
@saharshahriary
گاهی برای آنکه چای عصرگاهیمان بیشتر بچسبد، چیزی به آن اضافه میکنیم:
چوب دارچینی، هِلی، نباتی، شده چند پَر بهار نارنج...
و یا هر چیزی که آن مزه و بوی تکراری را تبدیل به عطرِ خوش و طعمِ خوب کند.
زندگی هم گاهی می شود مثل همین چای، باید با دلخوشی های کوچک طعم
و رنگش را عوض کنی،
یک چیزی که امید بدهد به دلت،
انگیزه شود، مزهی دلنشین همان چای تکراری و همیشگی شود...
روز و شب و لحظه ها و آدمها که همانند... اصل کاری همان طعم دهندههاست، همان چیزهای کوچکی که عطر و رنگ چای داغ توی فنجان را عوض کند...
حالمان را خوب کند...
و همه چیزهای به ظاهر معمولی و تکراری را تبدیل به یک نشانه مقدس کند.
حیف نیست وسط همه سرشلوغیهای تکراری، از چشیدن طعم دلچسب حرفهای تازه، دوستیهای ناب و انگیزههای نورانی جا بمانیم؟
اگر زیاد دست دست کنیم، فرصت ها میرود و جرعههای سرد شده دیگر به دردمان نمیخورد...
تا هستیم، باید بلند شویم و از میان تمام چیزهای کوچک و تکراری یک عصر بلند دلنشین با طعم هل و دارچین بسازیم...☕️❤️ #سحر_شهریاری
#هوالشهـــــــیداینجاست 👇🌱
@saharshahriary
از قول مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی خواندم
که میگفتند:
« با آدم ها مهربان باش، آدم ها چاره ندارند.»👌💔
#هوالشهـــــــیداینجاست 👇🌱
@saharshahriary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از رهبر معظم سئوال میکنند
شما وقتی کوچک بودید فکر میکردید روزی رهبر بشید،☺️
جواب شنیدنی رهبر عزیزمون❤️👆🏻
#هوالشهـــــــیداینجاست 👇🌱
@saharshahriary
و من از امروز به بعد بیشتر از هر لحظه به این قاب که دیگر تکرار نمیشود فکر میکنم...
از امروز به بعد که مردم منتظرند
و امیدوار
و هیچ کس... هیچ کس حق ندارد
با هیچ توجیه و تفسیری، مطالبه به حق #تحول_خواهی مردم و رهبری را به تعویق بیاندازد.
بارقههای امید زیر نور نگاه حاج قاسم تابیدن گرفته در دل مردمی که همیشه آخرش در جواب ناکامی ها گفتهاند
مقصر شمایید.
الی الابد مقصر ما...
اما شما را به خدا حالا که با اراده و میل خودتان آمدید کاری کنید برای این مملکت...
کاری کنید برای دست هایی که هر روز هرچه بیشتر کار میکنند باز هم از اندک رفاه و خیال راحت بی نصیبند.
شما را به آن دستی که به قنوت بلند شد و در نیمه شب فرودگاه بغداد ارباً اربا به زمین افتاد
کاری کنید برای این مردم... #سحر_شهریاری
#تنفیذ_سیزدهم
#رئیسی
#عبرت_آیندگان
#هوالشهـــــــیداینجاست 👇🌱
@saharshahriary