eitaa logo
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
7.1هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
16 فایل
ضیافت‌قلم‌ودست‌نوشته های #سحر_شهریاری ارشد ادبیات،دانشجوی دکترای مدیریت، معلم،نویسنده،فعال اجتماعی و فرهنگی،سخنران و مجری کشوری،مبلّغ و کارشناس محافل بانوان و دختران،شاگردی درحال آموختن. حذف لینک و نام نویسنده به‌رسم امانتداری جایزنیست تبادل @FatemehSat
مشاهده در ایتا
دانلود
30.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عجب ترانه خوبی یکی از این بچه مذهبیها به نام سیدصادق آتشی خونده، واقعا دست مریزاد داره بابت اینکه با هوشمندی به تناقضات دمکراتیک غرب پرداخته و با عدم رنگ مذهبی به ویدیو باعث میشود کلیپ و ترانه اش برای قشر خاکستری قابل فهم تر باشد. به این میگن یک کار تمیز آفرین ارسال با لینک✅ 👇🌱 @saharshahriary
روزِ پاسدار مبارک ‌تون، شهید خوشبخت ما... 👇🌱 @saharshahriary
✨﷽✨ 🌺 ماجرای فُطرُس و تولد امام حسین علیه السّلام ✍خدای متعال به جبرئیل امین امر فرمود که همراه با هزار مَلَک برای عرض تهنیت به محضر رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم برسد. جبرئیل همراه با هزار ملکی که به دنبال او بودند فرود آمد و بنا به آنچه در روایات هست، از جزیره‌ای عبور کرد. یکی از ملائکۀ بزرگ الهی به نام فُطرُس به دلیل ترک اولایی که از او سر زده بود، آنجا زندانی بود. می‌دانید که ملائکه معصومند. عصیان و سرکشی در برابر فرمان خدا ندارند و معصومند. همانطور که انبیاء معصومند؛ امّا برخی از انبیاء ترک اولی داشته‌اند. ترک اولی یعنی بین دو عمل خوب، عمل خوب کوچک‌تر را انجام دهد؛ درحالی‌ که جا داشت و سزاوار بود عمل خوب بزرگ‌تر و برجسته‌تر را انجام دهد. فطرس به دلیل ترک اولایی که مرتکب شده بود، با بال‌های شکسته در این جزیره تبعید بود. حتّی روایتی را دیدم که او را مخیّر کردند بین عذاب دنیا و عذاب آخرت و فطرس عذاب دنیا را برگزید. او را در این جزیره به پلک‌های چشمانش آویخته بودند؛ جزیره‌ای بود که هیچ موجود زنده‌ای هم عبور نمی‌کرد و دود بویناک و متعفّنی هم از زیر او بر می‌خاست. جبرئیل و هزار مَلَک از کنار فطرس گذشتند. فطرس پرسید: چه شده؟ قیامت سر رسیده که شما فرود آمده‌اید؟ جبرئیل خبر میلاد نوۀ پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم را به فطرس داد و گفت: خدای متعال امر کرده که ما به محضر رسول الله برسیم و این میلاد خجسته را خدمت پیغمبر اکرم تهنیت بگوییم. فطرس اجازه خواست که همراه آن‌ها به محضر رسول الله برسد؛ بلکه از این رهگذر از تبعید و شکنجه نجات پیدا کند و به جایگاه نخستین خودش برگردد. جبرئیل آمد خدمت رسول الله تهنیت عرض کرد و ماجرای فطرس را هم به عرض رسول الله رساند. پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: مانعی ندارد؛ به فطرس بگویید بال‌های شکستۀ خود را به قنداقۀ اباعبدالله علیه السّلام بمالد. فطرس آمد و بال‌هایش را به قنداقۀ اباعبدالله علیه السّلام مالید و دوباره مثل روز اوّل سالم شد. فطرس خوشحال و خشنود از این توفیقی که نصیبش شد، عرض کرد: یا رسول الله این فرزند را که این همه برای من مایۀ برکت بود، امّت تو به زودی به شهادت خواهند رساند و من خودم را مدیون این فرزند می‌دانم؛ لذا همین‌جا تعهد می‌کنم که هر جای عالم هر کس برای اباعبدالله علیه السّلام سلامی بفرستد یا صلواتی نثار کند، من آن سلام و صلوات را به محضر اباعبدالله علیه السّلام برسانم. لذا فطرسِ ملک، مأمور است و در بهشت افتخار می‌کند که من غلام اباعبدالله علیه السّلام هستم! من خادم اباعبدالله علیه السّلام هستم! فطرس مسئولیّت سلام رسانی اباعبدالله علیه السّلام را به محضر آن بزرگوار عهده‌دار است. احادیث دیگری هم هست که ماجراهایی شبیه این در مورد ملائکۀ دیگری مثل دردائیل و صلصائیل؛ که آنها هم به دلیل ترک اولی مبتلا بودند، نقل کرده‌اند؛ یعنی بهره‌مندی از عنایات قنداقۀ اباعبدالله الحسین علیه السّلام برای برگشتن به مرتبۀ بلند آسمانی خودشان... 👇🌱 @saharshahriary
هوالشهید🇵🇸🇮🇷
✨﷽✨ 🌺 ماجرای فُطرُس و تولد امام حسین علیه السّلام ✍خدای متعال به جبرئیل امین امر فرمود که همراه با
شاید اگر من فطرس نبودم، هیچ‏وقت چشمم به جمال دل‏ آرایت روشن نمی‏شد. شاید اگر بال‏ های سپید من در حرارت قهر الهی نمی ‌سوخت، هیچ وقت لطافت دست‏های تو را حس نمی‏کردم. شاید اگر در آن جزیره دور افتاده، در پس تاریکی‏ ها، فریاد زنان تو را صدا نمی‏کردم، هیچ‏گاه توفیق درک حضورت را نمی ‏یافتم. آه، میوه دل علی و فاطمه؛ حسین! چگونه می‏توانم عطر دل ‏انگیز قنداقه بهشتی‏ ات را فراموش کنم؟ چگونه می‏توانم تصویر روشن نگاهت را از خاطر ببرم؟ یادش به خیر، چه روز مبارکی بود آن روز! چه ولوله‏ ای بود در آسمان! انگار بهشت می‏خواست سقف بلند آسمان را بشکافد و به پابوس تو بیاید! انگار آسمان می‏خواست از شوق، هروله کنان، به طواف کعبه وجود تو برخیزد! جبرئیل هم با فوج فوج فرشتگان، لبخند زنان صلوات می‏فرستاد و تهنیت می‏گفت. یادش به خیر، آن لحظه‏ ای که با بال‏ های شکسته و چشمان به اشک نشسته‏ ام، بر شانه‏های فرشته‏ ای نشستم و به سوی تو آمدم! یادش به خیر، آن لحظه که بال‏ های شکسته‏ ام را گریه‏ کنان بر قنداقه تو نهادم و خدا را به نام تو قسم دادم که مرا ببخشاید و شفاعت تو را در حقم بپذیرد! یادش به خیر، آن لحظه که تو چشم ‏های زیبا و مهربانت را گشودی و من برای همیشه، در آسمان نگاهت چون کبوتری گم شدم... یادش بخیر آن لحظه ای که خداوند شفاعت تو را درباره من قبول کرد. و بر شانه‌هایم تکلیفی از عشق نهاد. که ای فطرس: دائم بر زمین موکل باش و تا روز قیامت هر کسی به زیارت حسین علیه السلام می‌آید و به او سلام می‌کند، به ما خبر بده... و من از آن روز که دربند توام آزادم... 👇🌱 @saharshahriary
فطرس برسان خبر به طوفان زدگان کشتی نجات را به آب انداختند 🌺 السَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفِینَةَ النَّجَاة.. اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبدِالله الْحُسَیْن🌺 🌸 ✨ میلاد امام حسین(ع) و روز پاسدار مبارک✨ 🌸 🎊🎉🎈🎐🦋🎀🎊🎈🎉🎀 👇🌱 @saharshahriary
به خاطرغیبت فرزندتان مهدی دستی بکش بر بال‌های زخمی ما که فطرس‌ وار ، بال بگشاییم برای روز ظهور آخرین منجی! علیه السلام ارسال با لینک✅ 👇🌱 @saharshahriary
narimani-milad emam hosein-128.mp3
20.78M
🌺👏👏 خودمونیم عجب کرببلایی داری.... 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
سرخوش آن عید که آن بانی نور از کنار کعبه بنماید ظهور قلب‌ها را مُهر هم عهدی زند از حرم بانگ انالمهدی زند... 🌹⚡تعجیل در فرج مولای مهربانمان ۱۴ صلوات برای ایجاد یک نور بزرگ از سیل صلوات‌ها🌹✨ دعوتید به 🇮🇷🇮🇷اجتماع بزرگ مرد میدان🇮🇷🇮🇷 👇🏻👇🏻👇🏻 https://chat.whatsapp.com/GbGKSi8mAjW9KXvoIzYAiR مرد میدان ۱ https://chat.whatsapp.com/F1Dp9zH6kmJ4DTExxaaW0q مرد میدان ۲ https://chat.whatsapp.com/Je48pdYhKiaIwL9r7WybP5 مرد میدان ۳ https://chat.whatsapp.com/EBZmhDtpwU8EvrHRZxILws مرد میدان ۴ https://chat.whatsapp.com/J5CGFphtA9x3BMl3uQL6m4 مرد میدان ۵ https://chat.whatsapp.com/HUvdw0MnapcLKdN1L9d87S مرد میدان ۶ گروه باز https://chat.whatsapp.com/CvknEXAJ60B70WzAKBFLeI مرد میدان ۷ https://chat.whatsapp.com/IwI8TUIHziC3l5wX2LzyT4 مرد میدان ۸
میان تمام دلتنگی‌ها و بی‌معرفتی‌ها، میان امواج تلاطم دل و ابری شدن هوای چشم‌ها، دل‌خوشیم به این نگاه پدرانه تان، به این کلامِ آرام جانتان که اطمینان می‌دهد، بین تمام این شکستن‌ها آن که باید ببیند میبیند... و صدای هاشمی و لحن ملیحتان سرریز می‌شود به سمت چشمهای نگرانمان که؛ "غمتان نباشد... من هستم...همین جا درست کنار پرچین تنهایی‌تان...دارم میبینمتان...غمتان نباشد..." و ما هرروز دلخوش‌تریم به کلمات امیدبخش شما آقای بالای سر... "از تمام حوادث و ماجراهایی که بر شما می گذرد کاملا مطلع هستیم و هیچ چیز از اخبار شما بر ما پوشیده نیست... ما هرگز امور شما را مهمل نگذاشته، شما را فراموش نمی کنیم و اگر عنایات و توجهات ما نبود، مصائب و حوادث زندگی، شما را در بر می گرفت و دشمنان، شما را از بین می بردند..." چقدر مهربانید آقای من... 👇🌱 @saharshahriary