📆 به مناسبت، دهم اسفند، سالگرد حاجمحمود کرامت، در دهم اسفند ۱۳۷۰
🎙️ مرحوم کرامت از آن پهلوانهای قدیمی و صاحبِزنگ بود. پهلوانهای سنتی و باستانی قدیمی وقتی وارد گود زورخانه میشدند، بهعنوان امتیاز و احترام برایشان زنگ میزدند. در مشهد چلوکبابی داشت. مرد بسیار خوشنام و خیّری بود. بعضیها پشت شیشۀ چلوکبابی میایستادند و با حسرت نگاه میکردند. کرامت وقتی احساس میکرد اینها پول ندارند بیایند داخل؛ از همان پشت میز، زنگ بالای سرش را میزد. کارگری داشت به اسم حسینعلی به حسینعلی اشاره میکرد که برو اینها را بردار بیاور داخل. آنها را میآورد داخل و پذیرایی میکرد. بهمعنای واقعی پهلوان بود. تمام زندگی خود را وقف کرده بود و سهم زیادی در پشتیبانی از فعالیتهای روحانیان مبارز مشهد داشت.
💢 نداشتن فرزند در وقف بخش غالب داراییاش بیتأثیر نبود، اما در این جهتگیری، شخص مرحوم غنیان، تأثیر زیادی داشتند. کرامت منزل خود را در اختیار غنیان گذاشت و عبدالرضا غنيان، بهتدریج منزل حاج سید محمود کرامت را به پایگاهی برای فعالیتهای مذهبی و اجتماعی جریان منشعب از انجمن پیروان قرآن تبدیل کرد. منزل کرامت، با افزایش فعالیتها در آن به «بنای کرامت» معروف شد. و پس از مدتی آقای کرامت آن را وقف مسجد کرد.
آقای خامنهای گاهی اوقات با مرحوم کرامت شوخی میکردند، و میگفتند: «حاجآقای غنیان شما را از کجا پیدا کرد؟»
🕌 به دعوت آقای غنیان، آقای خامنهای امام جماعت مسجد میشوند. و کرامت چنان به آقای خامنهای علاقهمند میشود که تمام کارهای وقف منزلش به مسجد را با اعتماد کامل به ایشان میسپارد:
«من به آقا عرض کردم که آقا من شما را قبول دارم. این مسجد مال شما، هرجوری که شما صلاح میدانید، امامت اینجا، سخنرانی اینجا، جلسۀ قرآن، هر کاری میخواهید بکنید. هرکسی را هم که شما قبول دارید، ما قبول داریم. من کسی را جز شما نخواهم آورد.»
مرحوم کرامت در تمام این سالها، هزینۀ فعالیتها را هم تأمین میکند. این مسجد، همان مسجدی است که در خیلی از فعالیتهای مبارزاتی و انقلابی منتهی به انقلاب در مشهد، اسمش را شنیدهایم.
📚 کتاب مسجد رهبر، انتشارات راهیار
🎬 بخشی از مجموعه مستند «حاجی کرامت»
@sahba_nashr
🔸 میخواهم بینش شما نسبت به نبوت اساساً یک بینش نویی بشود.
نبوت را بعضی اینجور خیال میکنند:
❌ مثلاینکه واعظی مثلاً، وارد شهری میشود تا برای مردم آن شهر یکقدری مطالبی از دین یا غیر دین بیان بکند؛
❌ یا فرض کنیم مسئلهگویی در میان مردمی بلند میشود، میایستد چندتا مسئلۀ فرعی به آنها بگوید؛
❌ یا یک سخنرانی، یک ناطقی، فرض کنید یک میتینگبدهی در یک اجتماعی وارد میشود که یکخرده هایوهوی راه بیندازد و میتینگ بدهد؛ پیغمبر را معمولاً اینجور آدمی فرض میکنند؛
❌ مثل یک آدمِ عالمِ روحانیِ نجیبِ سربهزیرِ سربهپایینی، در میان یک عده مردم. منتها این مردم هم گاهی قدر او را میدانند، مردمان خوبیاند، به اینها میگویند مؤمن؛ گاهی قدر او را نمیدانند، اینها میشوند کافر، و مشرک به آنها میگویند، خیال کردیم پیغمبر یکچنین چیزی است.
💢 [اما] در پیغمبری، یک تحول و دگرگونی هست، باید بگویم دو تحول و دگرگونی؛ اول در وجود خود پیغمبر. ..بعد از آنکه خلاصه خودِ نبی مسلمان شد، وقتیکه خود او تحت تأثیر تحول وحی الهی قرار گرفت؛ بعد همین سرچشمه، همین تحول، همین شور، همین انقلاب، همین رستاخیز، از این چشمۀ فیّاضِ جوشان، که روح نبی و باطن نبی است، میریزد به اجتماع، منتقل میشود به متن جامعۀ بشری. بعد از آنکه در او تحول بهوجود آمد، در جامعه تحول بهوجود میآید. بعد از آنکه در باطن او رستاخیز عظیمی به پا شد، رستاخیز عظیمتری در متن جامعه برپا میشود. بعد از آنکه در دل او انقلاب بهوجود آمد، به دست او، در جامعه انقلاب بهوجود میآید و بعثت بهمعنای واقعی تحقق پیدا میکند.
✅ پس میبینید که در نبوت هرچه که هست، شور و تحول و دگرگونی و بعث و انبعاث است. ۱۳۵۳/۷/۱۱
📚 کتاب طرح کلی اندیشۀاسلامی در قرآن/ جلسۀ پانزدهم/ بعثت در نبوت
@sahba_nashr
🔰صفحات و کانالهای ما در فضای مجازی:
🌐 آدرس سایت ما:
www.sahba.ir
📱 صفحۀ ما در اینستاگرام، روبینو، آپارات، و توئیتر:
@sahba_nashr
📱 کانال ما در پیامرسانهای بله، ایتا، جبهه و روبیکا:
@sahba_nashr
🗣 آیدی پاسخگویی ما در همۀ شبکههای اجتماعی:
@sahba_admin
⬅️ به صفحات ما سری بزنید؛ چشمانتظارِ نظرات و نکات شما هستیم.
📥 برای دریافت فایلهای ویدئویی و پیدیاف کتابها، میتوانید کانالهای ما را دنبال کنید.
@sahba_nashr
✍ معرفی کتاب «مؤمن انقلابی، حاجابوالقاسم صدیقی»:
فَروَست «مؤمن انقلابی»، عنوان سلسلهکتابهاییست که به معرفی برخی از یاران و پیروان صدیق حضرت آقا میپردازد، چه مشهور باشند و چه گمنام. و کتاب «مؤمن انقلابی، حاجابوالقاسم صدیقی» دومین کتاب از این مجموعه است. این کتاب برشهایی از زندگی حاجابوالقاسم صدیقی و شرح ارتباط و دوستی ایشان با حضرت آیتالله خامنهای را روایت میکند. دوستی و رفاقتی که از پنجم فروردین سال ۵۷ آغاز شده و تاکنون ادامه دارد.
🖇 ضمیمۀ تصاویر کتاب، بخشهایی هستند بسیار تماشایی، که بهصورت مصوّر، زندگی و همچنین دوستی و رابطۀ ایشان با رهبر انقلاب را روایت میکنند.
📑 مشخصات ظاهری: رقعی کوچک، ۱۲۰ صفحه رنگی
💳 برای تهیۀ کتاب میتوانید به کتابفروشیهای سراسر کشور و نشانیِ www.sahba.ir مراجعه فرمایید. نسخۀ پیدیاف کتاب، بهصورت رایگان منتشر شده است.
🔍 فروست: فَروَست عبارت است از مجموعهای از آثار و به ویژه کتابهای مستقل که از نظر موضوع یا سایر جهات باهم نوعی وابستگی دارند و بهدنبال هم و بهوسیلۀ یک ناشر و به یک شکل انتشار مییابند.
@sahba_nashr
🔸 آن چند روز هروقت از کمک به مردم مصیبتزدۀ شهر فارغ میشدم، میرفتم روی آوار خانه مینشستم و با همسر و فرزندانم حرف میزدم! و فکر میکردم به اینکه چرا فرزندان جوانم باید بروند و منِ پیر باید بمانم؟
هرچه در این شصت سال یاد گرفته بودم، در سرم میچرخید؛ از سنتها و امتحانهای الهی، تا قضا و قدر و صبر و رضا و... نمازها و ذکرهایم در آن روزهای اول زلزلۀ بم خیلی فرق میکرد؛ وقتی وسط یک شهر که هزاران سال سابقه داشته و بعد، در کمتر از دقیقهای، به خرابهای بزرگ تبدیل شده، مینشستم و میگفتم «خدا»، از عظمتش تا اعماق وجودم میلرزید! و پناه میبردم به مهربانیاش و اشکم جاری میشد. حالی بود...
📚 کتاب مؤمن انقلابی، ابوالقاسم صدیقی
@sahba_nashr
🔸 رهبر انقلاب در فرازی از سخنرانی مهم خود در جمع فرماندهان لشكر ۲۷ محمد رسولالله در سال ۱۳۷۵ خاطرهای تعریف میکنند از یک رانندۀ کامیون:
«به جماعت بشری که نگاه کنید، در هر جامعه و شهر و کشوری، از یک دیدگاه، مردم به دو قسم تقسیم میشوند: یک قِسم کسانی هستند که بر مبنای فکر خود، از روی فهمیدگی و آگاهی و تصمیمگیری کار میکنند. راهی را میشناسند و در آن راه ـ که به خوب و بدش کار نداریم ـ گام برمیدارند. اسمشان را خواص میگذاریم.
قِسم دیگر، کسانی هستند که نمیخواهند بدانند چه راهی درست و چه حرکتی صحیح است. درواقع نمیخواهند بفهمند، بسنجند، به تحلیل بپردازند و درک کنند. به تعبیری دیگر، تابع جَوّند. به چگونگی جوّ نگاه میکنند و دنبال آن جوّ به حرکت درمیآیند. اسم این قِسم از مردم را عوام میگذاریم. پس جامعه را میشود به خواص و عوام تقسیم کرد.
..در بین خواص، کنار افراد باسواد، آدمهای بیسواد هم هستند. گاهی کسی بیسواد است؛ اما جزو خواص است. یعنی میفهمد چهکار میکند. از روی تصمیمگیری و تشخیص عمل میکند؛ ولو درس نخوانده، مدرسه نرفته، مدرک ندارد و لباس روحانی نپوشیده است. بههرحال، نسبت به قضایا از فهم برخوردار است.
در دوران پیش از پیروزی انقلاب، بنده در ایرانشهر تبعید بودم. در یكی از شهرهای همجوار، چند نفر آشنا داشتیم كه یكی از آنها راننده بود، یكی شغل آزاد داشت و بالاخره، اهل فرهنگ و معرفت بهمعنای خاص كلمه نبودند. بهحسبِ ظاهر، به آنها عامی اطلاق میشد. بااینحال جزو خواص بودند. آنها مرتب برای دیدن ما به ایرانشهر میآمدند و از قضایای مذاكرات خود با روحانی شهرشان میگفتند. روحانی شهرشان هم آدم خوبی بود؛ منتها جزو عوام بود. ملاحظه میكنید؟! رانندۀ كمپرسی جزو خواص، ولی روحانی و پیشنماز محترم جزو عوام!
مثلاً آن روحانی میگفت: چرا وقتی اسم پیغمبر میآید یک صلوات میفرستید، ولی اسم امام كه میآید، سه صلوات میفرستید؟! راننده به او جواب میداد: روزی كه دیگر مبارزهای نداشته باشیم؛ اسلام بر همهجا فائق شود؛ انقلاب پیروز شود؛ ما نهتنها سه صلوات، كه یک صلوات هم نمیفرستیم! امروز این سه صلوات، مبارزه است!
راننده میفهمید، روحانی نمیفهمید!» ۱۳۷۵/۳/۲۰
📚 کتاب مؤمن انقلابی، روایت زندگی آقای صدیقی، همین مؤمن انقلابی است.
@sahba_nashr
🔸اى شعلهى فروزان، اى فروغ تابان، اى گرمابخش دلهاى خلایق، تو کیستى با این شکوه و جلال،
با این شیرینى و دلنشینى،
با این هیبت و اقتدار،
با اینهمه لشکر دل بههمراه،
با غلغلۀ فرشتگان که در کنار موکب تو با آدمیان رقابت میکنند؟
تو کیستى اى نور خدا،
اى نداى حقیقت،
اى فرقان،
و اى سفینةالنجاة..
چه کردهئى در راه خدایت، که پاداش آن خدائىشدنِ هر آن چیزى است که به تو نسبت میرساند..
بِنَفسى أنت، بِروحى أنت، بِمُهجَةِ قَلبى أنت، وَ سَلامُ اللهِ عَلَیکَ یَومَ وُلِدتَ وَ یَومَ اُستُشهِدتَ مَظلوماً وَ یَومَ تُبعَثُ فاخِراً وَ مَفخَراً..
📝 "دستنوشته حضرت آیتالله خامنهای ۱۳۹۳/۰۲/۲۹"
📚 کتاب حلقۀ سوم انسان۲۵۰ساله، صفحۀ ۴۹۵
@sahba_nashr
🍃 معنای پاسداری، با همۀ ابعاد آن، با همۀ ابزارها و وسایل ممکن، در وجود مقدس سیدالشهدا متجسد است؛ نهاینکه دیگران نکردند یا نخواستند بکنند، بلکه بهاینمعنا که خانۀ پُرِ این حرکت در رفتار دوران دهسالۀ امامت سیدالشهدا تحقق پیدا کرده است. تمام راههایی که میشود فرزند پیغمبر از آن راهها استفاده کند برای حفظ میراث عظیم اسلام در زندگی سیدالشهدا محسوس است؛ از تبیین و انذار، از تحرک تبلیغاتی، از بیدار کردن و حساس کردن وجدانهای عناصر خاص ـ همین خواص که ما تعبیر میکنیم ـ در آن خطبۀ منا، اینها همه در طول زندگی سیدالشهداست.
بعد هم ایستادگی در مقابل یک انحراف بزرگ با قصد مجاهدت با جان. ۱۳۹۰/۴/۱۳
@sahba_nashr