💢 چرا «مسیح» در شب «قدر»؟ (قسمت پنجم) دیدارها تمام می‌شود؛ از کنار هر مسجدی صدای دعای جوشن بلند است؛ «سبحانک یا لا اله الا انت، الغوث الغوث..» حالا می‌روم که ادامۀ اعمال شب قدر را پی‌بگیرم. اما احساس فرصت‌سوزی در شب قدر، تبدیل شده به حلاوت و سبکی؛ تصور می‌کنم، در تمام شب‌های قدر عمرم، عملی بافضیلت‌تر از امشب نداشته‌ام. واقعاً چه عملی از این بافضیلت‌تر است؟ در زمانی که دشمن تمام توان خود را برای نابودی اسلام ناب به‌کار بسته، خانواده‌های شهدا، هرکدام سنگری پولادین در مقابل تمام حملات هستند. رهبر حکیم ما، با فراست دریافته‌اند که افضل اعمال شب قدر امسالشان، شادکردن دل آنهایی است که گرچه هم‌کیش ما نیستند، ولی خون پاک فرزندان آنها و صبر مادرانشان، در سرافرازی و عزت و آزادی این ملت نقش داشته. حالا فکر می‌کنم لبخند رضایت مادر شهید تومانیان و دعای او، یکی از مؤثرترین اعمال شب قدر باشد.. @sahba_nashr

🍃 ملتمس دعای شما خوبان و ولایتمداران عزیز هستیم. صهبا و صهبائیان را در این شب عزیز، از دعای خیرتان محروم نکنید.. 🤲 @sahba_nashr

📺 معرفی کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن ⏰ در ۲ دقیقه 📌 ویژگی‌های کتاب از نگاه این مجموعه عبارتند از: ✔️ نیومده مستقیم چیزی رو بهت اثبات کنه! ✔️ حرف کتاب زنده‌ست! ✔️ هم به آدم فهم درست از دین میده و هم تعهدآفرینه! ✔️ منبعِ اصلیِ حرف‌هاش قرآنه! ✔️ هر مسلمونی می‌تونه باش ارتباط برقرار کنه! ✔️ هم ماهی هست و هم یاددادن ماهی‌گیری! 📚 کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن 🎬 تولیدشده توسط مجموعۀ کتاب‌مدیا #تولیدات_شما @sahba_nashr

🔊 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن استاد سید علی حسینی خامنه‌ای 📖 جلسۀ بیستم‌وسوم: ولایت 🗓 جمعه ۱۹ مهر ۱۳۵۳ شمسی، ۲۴ رمضان المبارک ۱۳۹۴ قمری #صوت_طرح_کلی @sahba_nashr

🔊 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن استاد سید علی حسینی خامنه‌ای 📖 جلسۀ بیستم‌وچهارم: پیوندهای امت اسلامی 🗓 شنبه ۲۰ مهر ۱۳۵۳ شمسی، ۲۵ رمضان المبارک ۱۳۹۴ قمری #صوت_طرح_کلی @sahba_nashr

📨 از بینِ ارسالی‌های شما ✍ ما معتقدیم که تعهدِ توحید و مسئولیتی که بارِ دوش موحد میشود، مسئولیتی‌ست در حدّ تکالیفِ اساسی و حقوقِ اساسیِ یک جامعه. در یک کلمه، قیافه و اندامِ جامعۀ توحیدی، با قیافه و اندام جامعۀ غیرتوحیدی متفاوت است. 📚 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه دهم @sahba_nashr

📨 از بینِ ارسالی‌های شما ✍ برای ولایت یک جامعه تلاش کردن، معنایش این نیست که بنشینیم و مدام چانه بجنبانیم و مدام لق‌دهنی کنیم و فحش به زید و عمرو بدهیم. با این کارها از ولایت دورتر میفتیم. ‏راهش این است که تلاش کنیم برای قدرت‌‏دادن به ولی اسلام. ‏به ولی ای که خدا گفته. که یا با اسم مشخص شده یک وقت با خصوصیات مشخص شده.. 📚 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه بیست‌وپنجم @sahba_nashr

🔊 طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن استاد سید علی حسینی خامنه‌ای 📖 جلسۀ بیست‌وپنجم: بهشت ولایت 🗓 یکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۵۳ شمسی، ۲۶ رمضان المبارک ۱۳۹۴ قمری #صوت_طرح_کلی @sahba_nashr

📆 آخرین روز از مسابقۀ عکاسی از کتابِ «طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن» ⏰ تصاویر خود را تا ۲۴ ساعت آینده برای ادمین کانال ارسال بفرمایید. @sahba_nashr

یاد یاران سفرکرده به‌خیر.. 📆 هشتم اردیبهشت ماه، سالگرد حاج‌عبدالله والی 💔 داغی که هیچ‌وقت فراموش نخواهیم کرد.. @sahba_nashr

🔰 حضرت آقا: «مرحوم آقای حاج‌عبدالله والی یکی از آدم‌هایی است که قطعاً در تاریخ انقلاب و تاریخ کشور اسمش خواهد ماند و نامش به نیکی یاد خواهد شد؛ خداوند درجاتش را عالی کند. من بااینکه ایشان را از نزدیک ندیده بودم و هیچ یادم نمی‌آید که با ایشان ملاقاتی داشته باشم، دورادور ایشان را می‌شناختم، می‌دانستم که در بشاگرد مشغول خدمات باارزشی هستند. منطقه را هم من می‌شناختم، به قول خودشان، بِش‌گرد. ما ایرانشهر که بودیم، ..از بشاگرد گاهی پیش من می‌آمدند. قبل از انقلاب مثل‌اینکه اینجا به‌کل وجود خارجی نداشت، یعنی دستگاه‌های حکومتی اصلاً به آنجا اعتنایی نداشتند. آن‌وقت بعد از انقلاب، یک مرد جوانِ مؤمنِ انقلابی، پا می‌شود می‌رود آنجا، همۀ دلبستگی‌هایش را، از شهر و خانه و زندگی، به مرکز مأموریت منتقل می‌کند و برادرهایش را هم می‌کِشاند، دنبال خودش می‌برد.» ۱۳۹۱/۳/۹ 📚 کتاب تاخمینی‌‎شهر، فصل سیزدهم: شیدای والی 📆 به مناسبت هفدهمین سالگرد حاج عبدالله والی @sahba_nashr

🔰 حاج‌آقا سید محسن مؤمنی: برای مراسم تشییع حاج عبدالله آن‌چنان جمعیتی آمده بود که عجیب بود. مراسم بوی تشییع‌جنازۀ شهدا را می‌داد و هرکس را می‌دیدی، یا گریان بود، یا مبهوت. حاج عبدالله همیشه به آقای مهدوی می‌گفت: من می‌خواهم سر قبرم، وقتی می‌خواهند مرا توی قبرم بگذارند، این نوحۀ «زهرای من، زهرای من» را برای من بخوانی. و این خیلی برای ما عجیب بود که خواست حاج عبدالله محقق شد! خودش شرایط را طوری فراهم کرد که من و آقای مهدوی و آقای اسماعیلی، هر سه نفرمان به بهشت‌زهرا رسیدیم. چون اگر در خمینی‌شهر بودیم، قطعاً به تشییع نمی‌رسیدیم. حاج‌آقای مهدوی که نماز میّت را خواند، شروع کرد به خواندن روضۀ حضرت زهرا و نوحۀ «زهرای من، زهرای من». می‌گفت: حاجی! گفته بودی این نوحه را برایت بخوانم، اما باورم نبود که به این زودی بیایم و برایت نوحه بخوانم.. 📚 کتاب تاخمینی‌‎شهر، فصل سیزدهم: شیدای والی 📆 به مناسبت هفدهمین سالگرد حاج عبدالله والی @sahba_nashr