eitaa logo
🌹وصیت شهدا🌹
88 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
4 فایل
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ ..هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده ‏اندمرده مپنداربلكه زنده ‏اند..🌹سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹💐 https://eitaa.com/sahdah کپی:حلال #وصیت_شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷مرداد ماه سال 62 بود، آماده باش بودیم و گردان 505 محرم اعزام به مهران، گروهان دوم و سوم حرکت کردند و ما که گروهان یکم بودیم منتظر ماشین های بعدی بودیم، نعمت الله ملکی یکی از بچه های بسیجی و پیش من آمد و گفت: یک ساعت مرخصی می خواهم تا به خانه بروم و برگردم. با عصبانیت گفتم: مگر نمی دانی آماده باش هستیم. او با نگاهی پر از اصرار و سکوت که انگار این آخرین دیدارش بود و اشک در چشمانش حلقه زده بود، با خواهش معصومانه گفت: می خواهم بروم و برای آخرین بار از بگیرم و شیرش را حلال کند. گفتم: قرار نیست هر کس می رود عملیات، شهید شود. با حالت گریه آرام برگشت و گفت به خدا حلالت نمی کنم و نمی بخشمت. تحت تاثیر قرار گرفتم، و صدایش کردم، برگرد. گفتم برو، فقط یک ساعت زود برو خانه و بعد بیا سر جاده و خودت را به ما برسون. شهید ملکی رفت، یک ساعت بعد ما هم حرکت کردیم. وقتی رفتیم او سر جاده بیشه دراز ایستاده بود. سوارش کردیم. پرسیدم: کارت تمام شد. گفت: فقط مادرم را و از پدرم خواستم تا کند. الان سبک و راحت شدم. عملیات شروع شد، 24 ساعت در دفاعی جانانه و تن به تن در میانه ی خط دشمن جنگیدیم و سرانجام در اثر پاتک های پی در پی دشمن از طریق هوا و زمین، شربت گوارای شهادت را نوشید. 🌷 ✍ : قدرت الله سلیمان نژاد رزمنده هشت سال دفاع مقدس ❤️ ❤️ 🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃 https://eitaa.com/sahdah اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿 📺 داستانی زیبا از شهید شاهرخ ضرغام فراموش نمی‌کنم یک‌بار زمستان بسیار سردی بود. با‌هم در حال بازگشت به خانه بودیم.پیرمردی مشغول گدایی بود و از سرما می‌لرزید. فورا کاپشن گران قیمت خودش را درآورد و به مرد فقیر داد. بعد هم دسته‌ای اسکناس از جیبش، به آن مرد داد و حرکت کرد. پیرمرد که از خوشحالی نمی‌دانست چه بگوید، مرتب می‌گفت: جوون، خدا عاقبت به خیرت کنه. برگرفته از کتاب حر انقلاب https://eitaa.com/sahdah
آوای ان‍ــــــــــتظار: 💫جمعه احوال عجيبي دارد 🌼هر كس از عشق نصيبي دارد 💫در دلم حس غريبي جاري است 🌼و جهان منتظر بيداري است 💫جمعه، با نام تو آغاز شود 🌼يابن ياسين همه جا ساز شود 💫جمعه يعني غزل ناب حضور 🌼جمعه ميعاد گه سبز حضور 💫جمعه هر ثانيه اش يكسال است 🌼جمعه از دلهره مالامال است... 💫ابر چشمان همه باراني است 🌼عشق در مرحله پاياني است 💫كاش اين مرحله هم سر مي شد 🌼چشم ناقابل ما تر مي شد... 🌼 •┈••✾•🦋•✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تحریف یعنی چی؟! یعنی اون بخش سخنان سردار قاسم سلیمانی رو که میفرماد همه مانند دختران ما هستند رو ببینی ولی اینو نذاری بقیه ببینن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصل ولی فقیه است✅ اصل جمهوری اسلامی است✅ اصل نظام اسلامی است✅ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌷 🌷 .... 🌷در عملیات بدر، ترکشی به بدن عظیم زینعلی اصابت کرد، و روی زمین افتاد. خون زیادی از بدنش می‌رفت و دائم دست و پا می‌زد. رد خون عظیم به چاله‌ای می‌رسید که انگار تمام خون بدنش آن‌جا جمع شده بود. به بالینش رفتم. نمی‌توانست صحبت کند. نگاهش که به من افتاد، کلمات را به سختی سرهم کرد: "علی! خودتی؟" _"خودمم عظیم جان. کاری داری؟ حرف بزن." _"علی! خیلی خون از بدنم رفته. می‌بینی؟ باید برم." 🌷دلداریش می‌دادم که؛ _"کی گفته تو مى‌رى؟ باید بمونی." دستش را زد زیر خون‌هایی که داخل چاله جمع شده بود. نشانم داد و گفت: "این خون منه. همه را واسه امام حسین دادم...." بغض گلویش را می‌فشرد. غم بزرگی مانع حرف‌هایش بود. از فرط ناراحتی، فقط اشک می‌ریخت! 🌷_"می‌دونی علی! دوست داشتم سرم را برایش بدهم، اما نشد. نمی‌دونم قبول می‌کنه یا نه؟" تازه فهمیدم چرا این‌قدر ناراحت است . گفتم: "این چه حرفیه، معلومه که قبول می‌کنه." دوباره دستش را زد داخل چاله‌ای که خونش در آن جمع شده بود و آورد بالا: _"نتونستم سرم رو برای حسین (علیه السلام) بدم...." این جمله را تکرار کرد و رفت.... 🌹خاطره اى به ياد شهيد معزز عظيم زينعلى راوى: رزمنده دلاور علی مالکی نژاد
📆 🔆امروز ۲۸ بهمن ماه ۱۴۰۱ مصادف با ۲۶ رجب المرجب 📿 ذکر روز جمعه : اللهم صل علی محمد و آل محمد (صد مرتبه) ✅ ذکر روز جمعه موجب عزیز شدن می‌شود. 🕊شهادت شهید مدافع حرم حمیدرضا انصاری 🕊شهادت شهید مدافع حرم حمیدرضا باب الخانی 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات...
13.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔮چرا اولیاء خدا تنها ماندند ؟ 🔮وچرا اکنون امام زمان عجل الله غریب و تنها ماندند ؟ 🔹قسمت بیستم و دوم (ناب ترین سخن) 🔒ایجاد زمینه سازی و انقلاب جهانی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🔑(♻️ سید حسینی. ♻️) ✅ *پیشنهاد دانلود و نشر گسترده ...* *❗مِنَ إلغَريبْ إلَي الْحَبيبْ❗* دلهاي منتظر و عاشق به ما بپیوندید تا با *غریب ترین شخصيت عالم* امام عصر ،ضرورت وچگونگی یاری ایشان بيشتر آشنا شويد. بسیار مهم ۰۰۰۰۰۰۰۰۰
🌷 "" یکی از شهدای شاخص استان است که دانشگاهش در را رها کرد و به جبهه‌های جنگ شتافت تا درعملیات به فیض شهات نائل شود. شهید هدایت الله طیب در نیمه شب ۱۴ مرداد ۱۳۳۳ در روستای " " از توابع شهر "سوق" در استان کهگیلویه و بویراحمد به دنیا آمد. وی برای تحصیل در مقاطع بالاتر راهی شهرستان بهبهان از توابع استان خوزستان شد و در مدرسه ۲۵ شهریور (شهید بخردیان کنونی) بهبهان تحصیلات متوسطه خود را گذراند. شهید طیب در دوران دبیرستان به فعالیت علیه پرداخت تا اینکه در خردادماه ۱۳۵۳ عوامل ساواک مقابل دبیرستان ۲۵ شهریور بهبهان او را دستگیر و به گچساران منتقل کردند. طیب ۱۵ شهریور ماه سال ۱۳۵۶ برای ادامه تحصیل به آمریکا مهاجرت کرد و پس از چندماه آموزش و یادگیری ، وارد دانشکده کشاورزی سنت پترزبورگ فلوریدا شد و در رشته تحصیل خود را آغاز کرد. در آمریکا نیز آرام نگرفت و فعالیت‌های ضد رژیم پهلوی خود را گسترش داد و به فعالیت‌های ضد استکباری تبدیل کرد و با برپایی ، به هدایت جوانان مسلمان ساکن آمریکا اقدام کرد و با همکاری تعدادی از دانشجویان مسلمان به و در ایالت فلوریدا اقدام کرد و ۸ تیرماه سال ۱۳۵۸ طی یک انتخابات به عنوان سنت پترزبورگ فلوریدا انتخاب شد. با پیروزی انقلاب اسلامی و در حالی که کمتر از دو ماه از آغاز جنگ نگذشته بود به وطن بازگشت تا در دفاع از کیان و ایمان خو