حدیث_امروز
💢فحش ندهیم،حتی اگر فحشدادند
✅عیاض بن حمّاد از رسول الله پرسید:
یک نفر از قبیله من، که #مقام و منزلتی کمتر از من دارد، به من ناسزا میگوید، آیا من هم میتوانم به تلافی این کار، او را #دشنام دهم؟
حضرت محمد(ص) فرمودند:
دو نفری که به یکدیگر ناسزا میگویند، دو #شیطانند که به هم پرخاش میکنند و به جان هم میافتند. پس پاسخ او را نده
📚تنبیه الخواطر، ج۱
#مـــرد میخواهد...
👈اینکه بگــذری از آرزوهایت💓...
زنجیرهای⛓ دلبستــگی را از خود رهاکنی💕
#گفتنش آســـان است
اگر عمــل کردن به آن هم سهـــل بود به خیلی هامان واژه #شهید اضافه شده بود😔
♨️فراموش نڪنیم هزینه امنیتـمان؛ تنهایےِ #نازدانه_های_شهداست
دوقلوهای مدافع حرم
#شهید_حسین_مشتاقی🕊❤️
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
#حدیث_امروز
💢 چگونه با مردم #رفتار کنیم؟
امام باقر(ع) فرمودند:
وقتی با افراد #منافق و دورو برخورد می کنی با آنان با زبان (خوش) مدارا کن
اما مومنان را از #صمیم قلب دوست بدار و محبت خالصانه ات را نثارشان کن!
حتی اگر با فردی #یهودی همراه شدی با او نیکرفتار باش!
ﺍﻧﮕﺸﺘﻬﺎﯼ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ
ﯾﮑﯽ ﮐﻮﭼﮏ ، ﯾﮑﯽ ﺑﺰﺭﮒ
ﯾﮑﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ
ﯾﮑﯽ ﻗﻮﯼ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺿﻌﯿﻒ
ﺍﻣﺎ
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ ...
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﻭ
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻌﻈﯿﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ
ﻭ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ باشیم ﻟﻬﺶ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ پایین تر ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﯿﻢ،
ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ :
ﻧﻪ انسانی ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺎﺳﺖ
ﻧﻪ انسانی ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺎ...
♥♥چهار حکایت بسیار زیبا❤❤
👌از کاسبی پردسیدند:
چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟
گفت:آن خدایی که فرشته مرگش
مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند
چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند
👌پسری با اخلاق و نیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری می رود
پدر دختر گفت:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد پس من به تو دختر نمیدهم. چند روز بعد پسری پولدار اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود.
پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر می گوید:
انشاءالله خدا او را هدایت میکند
دختر گفت:
پدرجان،مگر خدایی که هدایت میکند با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟
👌از حاتم پرسیدند بخشنده تر از خود دیده ای
گفت:آری مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود
یکی را شب برایم ذبح کرد
از طعم جگرش تعریف کردم صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد
گفتند تو چه کردی؟
گفت:
پانصد گوسفند به او هدیه دادم
گفتند پس تو بخشنده تری
گفت نه چون او هر چه داشت به من داد اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم
👌عارفی را گفتند :
خداوند را چگونه میبینی؟!
گفت آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد اما دستم رامیگیرد..
❤️👌ارزش خواندن دارد
📌 از عزرائیل پرسیدند
تابه حال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟
عزرائیل جواب داد:
یک بارخندیدم،
یک بارگریه کردم
ویک بارترسیدم.
"خنده ام" زمانی بودکه به من فرمان داده شد جان مردی رابگیرم،اورادرکنارکفاشی یافتم که به کفاش میگفت:کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم وجانش راگرفتم..
"گریه ام"زمانی بود که به من دستور داده شدجان زنی رابگیرم، او را دربیابانی گرم وبی درخت و آب یافتم که درحال زایمان بود..منتظرماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم..دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم..
"ترسم"زمانی بودکه خداوندبه من امر کرد جان فقیهی را بگیرم نوری ازاتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد و زمانی که جانش را می گرفتم از درخشش چهره اش وحشت زده شدم.. دراین هنگام خداوندفرمود:
میدانی آن عالم نورانی کیست؟..
او همان نوزادی ست که جان مادرش راگرفتی.
من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که باوجودمن، موجودی درجهان بی سرپناه خواهد بود
#حدیث_امروز
💢تلافی کردن ممنوع، حتی در جنگ
✅در جنگ صفين ، "معاويه" آب را بر روى #سپاه امام على عليه السلام بست.
سپاهیان امام علی #حمله کردند و دشمن را از شريعه عقب راندند.
امام علی بعد از فتح شريعه،متوجه شدند كه تعدادى از #سربازان نيامده اند.
از آنها خبر گرفتند ، در پاسخ گفتند:
«آنها را در شريعه نگهبان قرار داديم تا همانطورى كه #معاويه و سربازانش آب را بر روى ما بستند، ما هم به تلافى، آب را بر روى آنها ببنديم.»
امیرالمومنین فرمودند:
«به آنها بگوييد هر چه زودتر برگردند و اجازه دهند که #سپاه دشمن هم از آب بنوشند؛ آنها در بستن آب بر روی شما ستم کردند، آیا شما هم با تلافی کردن، #ستم می کنید؟!»
📚الفتوح، جلد ۳،