eitaa logo
صاحب الزمان عج
82 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
112 ویدیو
2 فایل
🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🔹محل شناسایی و پرورش جوانان مومن 🇮🇷 " انقلابی" 🇮🇷 شهرستان ورامین 🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
همیشه مراقب حرف هایی که میزنی باش! مخصوصا وقتی عصبی یا دلخور هستی 💠بعضی کلمات همچو تَرکِشی می ماند که کنارِ قلب می نشیند❤ نمی کُشد! 😷 ولی تا آخر عمر عذاب میدهد💔 🌋
✅امام كاظم(ع): هر كس، خشم خود را از باز دارد، خداوند خود را در روز قيامت از او باز مى‌دارد. 📚الكافى، ج ۲، ص ۳۰
💢آیا این روایت است که حضرت زینب(س) می‌فرماید تمام بدبختی ما از آن شروع شد؟ اگر روایت است در دوشنبه چه اتفاقی افتاده بود؟ ✅ این عبارت در معتبر روایی و وجود ندارد. با این وجود، در برخی نگاشته‌های معاصر چنین سخنی از نقل شده و این‌گونه نیز تحلیل شده است که حضرت زینب(س) اشاره به روز درگذشت اسلام(ص) کرده که در روز دوشنبه بوده است، همان روزی که سقیفه تشکیل شد؛ لذا معتقدند که ایشان با این سخن به ریشه اصلی حادثه اشاره کرده و آن‌را معلول حادثه‌ای که در روز درگذشت پیامبر(ص) اتفاق افتاده،‌ دانسته است. البته باید گفت؛ در آمده است که حضرت زینب(س) در عزای برادرش حسین(ع) چنین ‌گفت: «...پدرم به فدای کسی که لشکرش در روز غارت شد» 📚اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 133، 
💢دزدی کردن، شرف دارد به احتکار ✅حضرت محمد(ص): اگر كسى با عنوان دزد، خدا را كند، بهتر است از اين كه او را ديدار كند، در حالى كه چهل روز، خوراك مردم را كرده باشد. 📚بحار الأنوار، ج ۱۰۰، ص ۷۷
💢دین، تنها بر زبان مردم جاری است ✅امام حسین(ع) در مسیر کوفه، به "فرزدق" ، شاعر معروف آن روز برخوردند. امام حسین از فرزدق، درباره وضعیت کوفه پرسیدند. فرزدق پاسخ داد: «قلوبهم معک و سیوفهم علیک!» قلب هایشان با تو ، و علیه توست! امام حسین(ع) در پاسخ فرمودند: مردم، بنده ی دنیا هستند و دین، تنها بر جاری است. از دین سخن می گویند ؛ تا وقتی که آنها بگذرد. اما در وقت سختی، دیندار واقعی، اندک است. 📚اخبار الطوال ، صفحه ۲۴۵
دعا کن به خویشتنم بازگردم تا دیگر به غم ننشیند این مهربانی #چشمان_آشنایت در غربت بی آشیانی پرنده دلـ🕊 من! ارتعاش پلکِ خواهشم را به غمزه ای قرار ببخش. حداقل پلک بزن تا بدانم #میبینی_ام! #پلک_بزن..
💢کربلا یک حادثه نبود، کربلا محصول یک است جریان را خواص، نخبگان و رهبران جامعه ایجاد میکنند و مردم یا ناخواسته در این جریان میشوند... مردم بر دین حاکمان خود هستند جریانی که به قتل حسین(ع) کشیده شد، جریان اسلامی بود اما اسلام شده! مردم را با نام دفاع از یزید که حاکم اسلامی است به میدان آوردند چون مبنا این بود: حسبنا کتاب الله مردم را اینگونه تربیت کرده بود که فقط کتاب خدا برای ما کفایت میکند. اما او یک اقدام اساسی دیگر هم داشت. عمربن خطاب، در زمان خلافت خود مردم مسلمان را به دو گروه تقسیم کرد. مسلمان عرب و مسلمان غیرعرب شهروند درجه یک و شهروند درجه دو این کار هم پیامبر و قرآن بود. خلیفه دوم از عصبیت و قبلیه گرایی اعراب استفاده کرد. همین نظریه در دوره و شدت گرفت. علی(ع) بین عرب و عجم فرق نمی گذاشت اما جامعه توسط قوم در حال تربیت شدن بود. کار عمر را عثمان با یک اساسی تر تکمیل کرد.
💥مرد گناهکاری که آمرزیده شد. 🔶 در اطراف بصره مردی فوت کرد و چون بسیار آلوده به معصیت بود کسی برای حمل و تشییع جنازه او حاضر نگشت. 🔷 زنش چند نفر را به عنوان مزدور گرفت و جنازه او را تا محل نماز بردند ولی کسی بر او نماز نخواند. بدن او را برای دفن به خارج از شهر بردند. 💠 در آن نواحی زاهدی بود بسیار مشهور که همه به صدق و صفا و پاکدلی او اعتقاد داشتند. زاهد را دیدند که منتظر جنازه است. 🌾 همین که بر زمین گذاشتند زاهد پیش آمد و گفت آماده نماز شوید و خودش نماز خواند. 🔶 طولی نکشید که این خبر به شهر رسید و مردم دسته دسته برای اطلاع از جریان و اعتقادی که به آن زاهد داشتند از جهت نیل به ثواب می آمدند و نماز بر جنازه میخواندند و همه از این پیش آمد در شگفت بودند. ❓بالاخره از زاهد پرسیدند که: چگونه شما اطلاع از آمدن این جنازه پیدا کردید؟ 💠 گفت: در خواب دیدم به من گفتند برو در فلان محل بایست جنازه ای می آورند که فقط یک زن همراه اوست بر او نماز بخوان که آمرزیده شده. ❔زاهد از زن پرسید شوهر تو چه عملی میکرد که سبب آمرزش او شد؟ 🍷زن گفت: شبانه روز او به آلودگی و شرب خمر میگذشت. 💠 پرسید آیا عمل خوبی هم داشت؟ 🔶 زن جواب داد آری سه کار خوب نیز انجام می داد: 1️⃣ هر وقت شب که از مستی به خود می آمد گریه میکرد و میگفت خدایا کدام گوشه جهنم مرا جای خواهی داد؟ 2️⃣ صبح که میشد لباس خود را تجدید مینمود و غسل میکرد و وضو میگرفت نماز میخواند. 3️⃣ هیچگاه خانه او خالی از دو یا سه یتیم نبود آنقدر که به یتیمان مهربانی و شفقت میکرد به اطفال خود نمیکرد. ✅ آری توجه به زیردستان آثار بخصوصی دارد. یکی از آنها فریادرسی خداوند و آمرزش اوست در هنگام بیچارگی ما. 📔 کشکول شیخ بهائی
💢«حُر» تا قبل از «حُر» شدن در آخرین روزهای ماه ذی الحجه، سپاه هزار نفری «حُر بن یزید ریاحی» به قافله امام حسین علیه السلام رسید. امام حسین از او پرسیدند: «با مایی یا ضد ما؟!» حُر پاسخ شد: «بر ضد شما! آمده ام تا شما را به کوفه نزد ابن زیاد ببرم» امام حسین فرمودند: «به کوفه نمی آیم و بر می گردم» ولی «حُر» با بازگشت امام حسین مخالفت کرد و گفت: «تا رسیدن دستور جدید، حق بازگشت ندارید» «حُر» ، نامه ای به ابن زیاد نوشت و کسب تکلیف کرد. ذخیره آب سپاه «حر» تمام شده بود و امام حسین دستور دادند به سپاه دشمن آب بدهند و حتی اسب های سپاهیان را نیز سیراب کنند!! «طرماح بن عدی» به امام حسین گفت: «بهتر است قبل از اینکه سپاه کامل دشمن برسد، همین جا با سپاه هزار نفری حُر بجنگید!» امام حسین قبول نکردند و فرمودند: «ما با حُر قراری گذاشتیم که از آن تخلف نخواهیم کرد.» ابن زیاد ، پاسخ نامه حُر را داد: «حسین بن علی را در جایی که آب و آبادی نباشد نگه دار تا سپاه عمر سعد برسد» حُر ، به دستور عمل کرد و امام حسین ، روز دوم محرم، به کربلا رسید. امام حسین می خواست که در قریه نینوا توقف کند، اما «حُر» اجازه نداد و امام حسین مجبور به توقف در کربلا شد. زهیر بن قین به امام حسین گفت: «تا جمعیت دشمن اندک است، بیایید با آنها بجنگیم.» امام حسین پاسخ دادند: «تا آنها جنگ را آغاز نکنند ، من شروع کننده جنگ نخواهم بود.» با رسیدن عمر سعد ، مأموریت حُر به پایان رسید. حُر توانسته بود از بازگشت امام حسین جلوگیری کند و او را در منطقه ای بی آب و علف متوقف نماید. صبح روز عاشورا، حُر نزد امام حسین آمد و گفت: «من همان کسی هستم که آن کارها را کردم! آیا راه توبه باز است؟!» امام حسین علیه السلام بدون یادآوری گذشته فرمودند: «بله! توبه ات قبول است. بشارت می دهم تو را به این که هم در این دنیا هم در آخرت، حُر و آزاده هستی» 📚الفتوح ، جلد ۵ ، صفحه ۱۳۶ 📚تاریخ طبری ، جلد ۵ ، صفحه ۴۰۱ 📚انساب الاشراف ، جلد ۳ ، صفحه ۱۶۹
💢عیدی فراموش شده... ✅بدون شک یکی از لحظات مهم تاریخی در اثبات اهل بیت روز می باشد که متاسفانه با آن کمتر پرداخته میشود. ✅اصل ماجرا؟ پیامبر نامه‌ای به اسقف  نوشت و در آن نامه از ساکنان نجران خواست که اسلام را بپذیرند. برای مذاکره با پیامبر هیاتی سه نفره به مدینه فرستادند و در نهایت اسلام را نپذیرفتند و قرار شد در روز مشخص کنند. ✅معنای مباهله؟ «مباهله» یعنی یکدیگر را لعن و نفرین کردن. «بَهَلَهُ اللهُ» یعنی خدا او را لعنت نماید و از رحمت خویش دور کند. ✅واقعه و شرط حضور؟ بامداد روز مباهله، حضرت رسول(ص) به خانه حضرت امیرالمؤمنین(ع) آمد. دست امام حسن(ع) را گرفته و امام حسین(ع) را در آغوش گرفت، و به همراه حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) برای مباهله، از مدینه بیرون آمد. چون نصارا آنان را دیدند، ابوحارثه پرسید که این‌ها کیستند که با او همراهند؟ پاسخ شنید: آن که پیش روی اوست، پسر عموی او و شوهر دخترش و محبوب‌ترین خلق نزد اوست؛ آن دو طفل، فرزندان اویند از دخترش؛ و آن زن، فاطمه دختر اوست که عزیزترین خلق، نزد اوست. پیامبر(ص) برای مباهله، به دو زانو نشست. سید و عاقب، پسران خود را برای مباهله برداشتند. ابوحارثه گفت: به خدا سوگند چنان نشسته است که پیغمبران برای مباهله می‌نشستند، و سپس برگشت. سید گفت: کجا می‌روی؟ گفت: اگر محمد بر حق نبود چنین بر مباهله جرأت نمی‌کرد و اگر با ما مباهله کند پیش از آنکه سال بر ما بگذرد، یکنصرانی بر روی زمین نخواهد ماند. در روایتی دیگر آمده است که وی گفت: من صورت‌هایی را می‌بینم که اگر از خدا درخواست کنند کوهی را از جای خود بركَنَد، هر آینه کنده خواهد شد. پس مباهله مکنید که هلاک می‌شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند ✅فرار نجرانی ها سپس ابوحارثه نزد پیامبر آمد و گفت: ای ابوالقاسم! از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت ادای آن را داشته باشیم. پس، حضرت با ایشان مصالحه نمود که هر سال، دو هزار حلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد، و نیز اگر جنگی با یمن روی دهد، سی زره، سی نیزه و سی اسب را به مسلمانان، عاریه دهند، و پیامبر(ص)ضامن برگرداندن این ابزار خواهد بود. پس از نوشته‌شدن صلحنامه آنان برگشتند. 📚الزمخشری، محمود، الکشاف، ۱۴۱۵ ق، ج۱، ص۳۶۸.