eitaa logo
صاحب نفس
116 دنبال‌کننده
453 عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
🍃💚﷽💚🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اونا هشتگ بزنن ولی ما صاحب داریم شفای دختر بچه فلج ایرانی در حرم مطهر امامین عسکریین (ع) در شب جمعه۱۴۰۲/۰۲/۲۱ خوب که دقت کنی اشکت جاری میشه .. 💫 اَللّٰھُـمَّ ؏َـجِّـل لِوَلیِّڪَ الـفَـرَج💫 #؏َ_ـجِّڸ_لِوَلیِڪَ_ألفَـرَج کانال 📡 @atrekhas 🇮🇷 📡 @atrekhas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای کور شدن فرد بینا که می‌خواستن برای ایجاد انحراف در مسیر زیارت ائمه بزرگش کنن‼️ کانال 📡 @atrekhas 🇮🇷 📡 @atrekhas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطرخاص
🌱 ‍ بانو....!!!❣ کم خردان متعقدند ❣ اگر حجاب برداشته شود . آنگاه زن آزاد است!!!❣ . . چه کسی به نام آزادی . دیوار خانه اش را برمیدارد.؟❣ 🤔 🍃 📡 @atrekhas 🇮🇷 📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
🛑حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ملتفت باشید! معتقد باشید! 🔹شفا دادن الی ما شاءالله به تحقق پیوسته است! 🔹یکی از معاودین عراقی(ایرانیان ساکن عراق) غدّه‌ای داشت و می‌بایستی مورد عمل جراحی قرار می‌گرفت. خطرناک بود. از آقا امام رضا علیه‌السلام خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیها‌السلام را در خواب دید که به وی فرمود: « غده خوب می‌شود؛ احتیاج به عمل ندارد»! 🔺ارتباط خواهر و برادر را ببینید! از برادر خواسته [شده]، خواهر جوابش را داده است. ✨برگی از دفتر آفتاب، ص ١۶۴ 📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
خیلیها فکر می کنند، زشت ترین بخش بدنشان بینی شان است! بعضیها هم با دهانشان مشکل دارند، فکر می کنند دهانشان خیلی زشت است! و دیگران زیادی هم شکم بزرگشان، مشکلشان است و زشت شان کرده؛ همه اینها شاید زشت و زیبا باشد، اما من می گویم: زشت ترین بخش بدن آدم ها، "ذهن شان" است؛ ذهن آدم ها، مثل یک حفره عمیق، پر می شود از خیلی چیزهای زشت؛ از شک، از بدبینی، از برداشتهای بد، از نگاه پر غرور به دیگران، از توقع زیاد، از خودبینی زیاد؛ ذهن آدم ها گاهی تبدیل می شود به عضو زشت بدن؛ آنقدر بدن را زشت می کند که صدتا جراحی زیبایی هم کاری از پیش نمی برد؛ کاش می شد، جای بینی، جای شکم و پا، آدم "ذهنش" را جراحی می کرد...⭐️ ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطر1و1
👆☝️ اگر به زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام مشرف شدین و خواستید حقشان ادا شود این طور بفرستید 📡 @atre1o1 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استیکر1و1
ایران از حرم (س) تا حرم (ع) 🚀 @stickernew 🇮🇷 🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
🌷به مناسبت فرارسیدن مشهد حرم مطهر سلطان است قم مرقد پاک بانوی باران است گویند که حد فاصل این دو حرم بین الحرمین کشور ایران است شاعر: 🚀 @stickernew 🇮🇷 🚀 @stickernew 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطرخاص
عکس‌نوشت ادای حق حضرت فاطمه‌ معصومه سلام‌الله‌علیها بیانات آیت‌الله بهجت قدس‌سره به مناسبت ولادت حضرت معصومه علیها‌السلام قم از آیت‌الله‌ بهجت درباره‌ ادای حق حضرت فاطمه‌ معصومه سلام‌الله‌علیها و اینکه چگونه ایشان را از خود خشنود کنیم، سوال شد. ایشان در پاسخ فرمودند: «زیاد بگوید: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فَاطِمَةَ الْمَعصُومَةِ بِنْتِ مُوسَی بْنِ جَعفَرٍ علیهم‌السلام» نشریه پیام آستانه، ویژه‌نامه کریمه کانال در ایتا👇👇 🚀 @stickernew 🇮🇷 🚀 @stickernew 🇮🇷 کانال در سروش👇👇👇 📡 @atre1o1 🇮🇷 📡 @atre1o1 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استیکر1و1
📚داستان کوتاه همسر پادشاه دیوانه‌ی عاقلی را دید؛ که با کودکان بازی می‌کرد و با انگشت بر زمین خط می‌کشید. پرسید: چه می‌کنی؟ گفت: خانه می‌سازم… پرسید: این خانه را می‌فروشی؟ گفت: می‌فروشم. پرسید: قیمت آن چقدر است؟ دیوانه مبلغی را گفت. همسر پادشاه فرمان داد که آن مبلغ را به او بدهند. دیوانه پول را گرفت و میان فقیران قسمت کرد. هنگام شب پادشاه در خواب دید که وارد بهشت شده، به خانه‌ای رسید. خواست داخل شود اما او را راه ندادند و گفتند این خانه برای همسر توست. روز بعد پادشاه ماجرا را از همسرش پرسید. همسرش قصه‌ی آن دیوانه را تعریف کرد. پادشاه نزد دیوانه رفت و او را دید که با کودکان بازی می‌کند و خانه می‌سازد. گفت: این خانه را می‌فروشی؟ دیوانه گفت: می‌فروشم. پادشاه پرسید: بهایش چه مقدار است؟ دیوانه مبلغی گفت که در جهان نبود! پادشاه گفت: به همسرم به قیمت ناچیزی فروخته‌ای! دیوانه خندید و گفت: همسرت نادیده خرید و تو دیده می‌خری. میان این دو، فرق بسیار است… دوست من! خوبی و نیکی که تردید ندارد! حقیقتی را که دلت به آن گواهی می‌دهد بپذیر هرچند به چشم ندیده باشی! گاهی حقایق آن‌قدر بزرگ‌اند و زیبا که در محدوده‌ی تنگ چشمان ما نمی‌گنجند... کانال 🚀 @stickernew 🇮🇷 🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از عطر1و1
🍃💚﷽💚🍃 روی قبرم بنویسید که خواهر بودم سال ها منتظر روی برادر بودم روی قبرم بنویسید جدایی سخت است این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم سال ها میشود از پیرهنش بی خبرم روی قبرم بنویسید ندیده رفتم با تن خسته و با قد خمیده رفتم بنویسید همه دور و برم ریخته اند چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند چقدر مردم این شهر ولایی خوبند که سرم را نشکستند خدایی خوبند بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد چادرم دور وبرم بود و به پایی نگرفت معجرم روی سرم بود وبه جایی نگرفت ...من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟ من کجا بام کجا کوچه و بازار کجا؟ بنویسید که عشّاق همه مال هم اند هر کجا نیز که باشند به دنبال هم اند گر زمانی به سوی شاه خراسان رفتید من نبودم به سوی مرقد جانان رفتید... روی قبرش بنویسید برادر بوده سال ها منتظر دیدن خواهر بوده روی قبرش بنویسید که عطشان نشده بدنش پیش نگاه همه عریان نشده بنویسید کفن بود، خدایا شکرت هر چه هم بود بدن بود خدایا شکرت یار هم آن قدری داشت که غارت نشود در کنارش پسری داشت که غارت نشود او کجا نیزه کجا گودی گودال کجا؟ او کجا نعل کجا پیکر پامال کجا؟ بنویسید سری بر سر نی جا می کرد خواهری از جلوی خیمه تماشا می کرد 📡 @atre1o1 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
آیت الله توکل مطرح نمود؛ در محضر علماء: آیت‌الله سید رحیم توکل، از اساتید برجسته اخلاق حوزه علمیه قم، طی سخنانی در ویژه‌برنامه «خانه‌های فاطمی» که به مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام‌الله علیها در حرم بانوی کرامت حضرت معصومه(س) برگزار شد، اظهار کرد: اگر در کسب مقامات الهیه انسان بخواهد به بهشت برود باید دنبال واجبات باشد و از معاصی پرهیز نماید و توبه را فراموش نکند. وی افزود: اگر انسان این کار را انجام دهد وارد بهشت می‌شود اما اگر انسان بخواهد به مقامات الهی برسد باید سیر و سلوک معنوی را بر اساس قاعده انجام دهد. عضو مجلس خبرگان رهبری خاطرنشان کرد: سیر معنوی قواعدی دارد و ازجمله این قواعد، تناسب سبیل و سالک و تناسب بعد فاعلی و بعد فعلی است تا تطهیر باطن ایجاد و موانع رفع و مقتضی ایجاد شود تا حکمت در قلب انسان وارد شود. وی یادآور شد: ازجمله این قواعد مسلم، تناسب بین ظرف و مظروف است که بر اساس صراحت روایت جان ما انسان‌ها ظرف است و آنچه در این دل مقرر است ریخته شود مظروف است و باید بین ظرف و مظروف تناسب باشد. سخنران حرم بانوی کرامت در ادامه گفت: امر معنوی یک گوهر نورانی است و گوهر نورانی را در ظرف نورانی قرار می‌دهند و اگر تعفن گناه و ظلمت در قلب ایجاد شود دیگر این ظرف تناسب نخواهد داشت. وی افزود: اول به ظرف دل ما نگاه می‌کنند و اگر نورانی بود معارف را منتقل می‌کنند اما اگر ظلمانی بود حب شهرت و ثروت داخل خواهد شد. توکل یادآور شد: فاصله یک‌درجه‌ای سلمان با ابوذر و ابوذر با مقداد آن‌قدر عظیم است که قابل قیاس نیست و آنچه به سلمان داده‌اند به ابوذر و مقداد نداده‌اند. استاد حوزه علمیه اظهار کرد: ورود برکات و نکبت‌ها در دل انسان به‌اندازه نورانیت و ظلمات دل است به همین خاطر هرکسی در جریان کربلا بود تا ابد در آتش جهنم است اما ظلمت و نکبت باطنی آنان که دست به شمشیر بردند با آن اشخاصی که تماشاگر و هلهله سر دادند فرق می‌کند اگرچه همه آن‌ها جهنمی هستند اما ظلمت و نکبت باطنی آن‌ها باهم فرق می‌کند. وی افزود: جدا کردن سر امام حسین علیه‌السلام و ضربه وارد ساختن بر فرق حضرت علی علیه‌السلام و همچنین آتش زدن بیت حضرت زهرا سلام‌الله علیها و مضروب ساختن حضرت و…نیاز به ظلمتی خاص داشت که در همه افراد پیدا نمی‌شد. استاد توکل خاطرنشان کرد: انسان‌ها به مقدار ظلمت باطن به گناه و جنایت‌ها دست پیدا می‌کنند و مقابل نیز به مقدار نور باطن از برکات بهره‌مند خواهند شد. وی تأکید کرد: خیلی از افراد پاک و باتقوا هستند اما از هر فرد باتقوا هر عملی صادر نمی‌شود بلکه باید به یک‌مرتبه‌ای از نور برسند که بتوانند اعمال خاصی انجام دهند. استاد توکل در پایان گفت: دنیا با سرعت در حال گذر است و از عمر باید استفاده کنیم چراکه میدان عمل همان میدان عمر است و با تمام شدن عمر، میدان عمل نیز تمام خواهد شد به همین خاطر برای عزیز شدن در دوعالم باید نور باطن را کسب کنیم. 📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از حرف های خصوصی
▫️گفتن اين حرف‌ها برای من خير مادی ندارد. نگفتنش هم ضرّ و شرّی ندارد. امّا والله العلیّ العظيم، دوستتان ‌دارم و از راه دوستی، آن چه را كه فهميده‌ ام، به شما می ‌گويم. ▫️آیا می ‌خواهيد به امام زمان علیه السلام راه پيدا كنيد؟ آیا می ‌خواهيد بالاخره طوری شود كه گوشه‌ ابرويی به جانب شما هم كج بشود و گوشه‌ چشمی در خواب يا بيداری، به جانب شما توجّه بشود؟ می ‌خواهيد؟ ▫️«تمام اعمال مستحبّی خود را به نيابت امام زمان علیه السلام انجام دهيد.» عيادت مريض می روی، به نيابت حضرت برو؛ فرض كن حضرت 10 تومان به تو داده ‌اند و گفته ‌اند: «كربلايی محمد تقی! از جانب من برو احوال فلانی را بپرس». عيادت مريض به نيابت حضرت برو. می خواهی به قم، به زيارت حضرت معصومه علیهاالسلام بروی، به نيابت حضرت برو؛ فرض كن حضرت 50 تومان داده‌اند و فرموده‌ اند بگير و سر قبر عمه‌ام برو و به نيابت من، زيارت كن. ▫️اين كار، بين شما و او يك پيوندی پیدا می شود. خوشا به حال آن كسی كه پيوندش با شجره‌ ملكوتی امام زمان علیه السلام بگيرد.قَسَم به خود امام زمان علیه السلام، سرِّ مستترِ درگوشی، همين است كه به شما گفتم! رمزی بزرگ را من فاش كردم و گفتم! ▫️حالا ديگر خودت مرد ميدانی! بيا و عمل كن؛ عمل كن. ديگر عملش با خودت است. «حلوای تن تنانی است؛ تا نخوری، ندانی است.» بايد به ميدان عمل بيايی. سخنرانی یکی از نیک بختان راه یافته به محضر امام زمان اروحناه فداه _مسجد سیّد اصفهان، 1392 قمری، شب29 ماه رمضان https://eitaa.com/joinchat/2827026458C0b79eb2936
هدایت شده از عطر1و1
🔹 عالم برزخ🔹 ▪️شفاعت امام حسین (علیه السلام) در مورد تاخیر عمر آیت الله حائری (رحمة الله علیه): مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبد الکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم از مراجع وارسته و علمای بزرگ و موفق تشیُّع بود که در سال 1355 قمری در قم از دنیا رفت و مرقد شریفش در مسجد بالا در مرقد منور حضرت معصومه (سلام الله علیه) قرار دارد. یکی از عجائبی که افراد موثق از جمله آیت الله فرید محسنی (رحمة الله علیه) نقل نموده اند ماجرای زیر است: هنگامی که آیت الله حائری، سرپرست حوزه علمیه اراک (قبل از سال 1340قمری) بودند، برای مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی اراکی نقل کردند: در آن هنگام که در کربلا بودم و به درس و بحث اشتغال داشتم، شبی که شب سه شنبه بود در عالم خواب دیدم، شخصی به من گفت: ای شیخ عبد الکریم ! کارها را انجام بده که سه روز دیگر خواهی مُرد. من از خواب بیدار شدم و حیران بودم و به خود می گفتم: البته خواب است شاید تعبیر نداشته باشد روز سه شنبه و چهار شنبه، مشغول درس و بحث بودم، تا اینکه آنچه در عالم خواب دیده بودم از خاطرم رفت، روز پنجشنبه که تعطیل بودم، با بعضی از رفقا به طرف باغ مرحوم سید جواد رفتیم، در آنجا قدری گردش و مباحثه علمی نمودیم تا ظهر شد، نهار را همان جا صرف کردیم، پس از نهار، ساعتی خوابیدیم، در همین هنگام لرزه شدیدی مرا فرا گرفت، رفقا در آنجا عبا و روانداز داشتند، روی من انداختند، ولی همچنان بدنم لرزه داشت و در میان آتش تب افتاده بودم، حس کردم که حالم بسیار و خیم است، به رفقا گفتم، زودتر مرا به خانه برسانید، آنها وسیله ای فراهم کرده، زود مرا به شهر کربلا آورده و به خانه ام رساندند، در خانه بی حال و حس، در بستر افتاده بودم، بسیار حالم دگرگون شد و در این میان به یاد خواب سه شب قبل افتادم، علائم مرگ را مشاهده کردم و با در نظر گرفتن خوابی که دیده بودم احساس کردم که پایان عمرم نزدیک شده است، در این حال، ناگهان دیدم دو نفر ظاهر شدند و در جانب راست و چپ من نشستند، و به همدیگر نگاه می کردند و به همدیگر می گفتند، اجل این مرد رسیده، مشغول قبض روحش گردیم، در این هنگام با قلبی صاف و خالص به ساحت مقدس امام حسین (علیه السلام) متوسل شدم و عرض کردم: ای حسین عزیز، دستم خالی است، کاری نکردم و برای خود توشه ای فراهم ننموده ام، شما را به حق مادرتان حضرت زهرا (سلام الله علیها) از من شَفاعت کنید، که خدا مرگ مرا به تاخیر اندازد، تا خود را برای سفر آخرت آماده سازم، هماندم دیدم شخصی نزد آن دو نفر که می خواستند روحم را قبض کنند آمد و به آنها گفت: حضرت سید الشهدا (علیه السلام) فرمودند: شیخ عبد الکریم به ما متوسل شده و ما هم در پیشگاه خدا از او شَفاعت کردیم تا عمرش را به تاخیر بیندازد، خداوند شفاعت ما را پذیرفت، بنابراین شما روح او را قبض نکنید. در این وقت آن دو نفر به هم نگاه کردند و به آن شخص گفتند سمعاً وطاعهً، آنگاه دیدم آن دو نفر همراه فرستاده امام حسین (علیه السلام) به سوی آسمان پرواز کرده و رفتند، در این هنگام احساس سلامتی و عافیت کردم، صدای گریه و زاری بستگان را شنیدم، که به سر و صورت می زدند، آهسته دستم را حرکت دادم و چشم را گشودم، دیدم چشمم را بستند و به رویم روپوشی انداختند، خواستم پاهایم را بگشایم، متوجه شدم که انگشت بزرگ پایم را بسته اند، دستم را برای بلند کردن چیزی بلند کردم، شنیدم می گویند آرام شوید، گریه نکنید، که بدن حرکت دارد، آرام شدند، رو اندازی که به رویم انداخته بودند، برداشتند، چشم را گشودم و بند پایم را باز کردند، با دست به دهانم اشاره کردم که به من آب بدهید، ! آب را به دهانم ریختند، کم کم از جا برخاسته و نشستم، تا پانزده روز ضعف و کسالت داشتم و بحمد الله به طور کلی از آن حالت، خوب شدم، و این موهبت به برکت لطف مولایم امام حسین (علیه السلام) بود، آری به خدا سوگند. 📚عالم برزخ در چند قدمی ما ✍🏻محمد محمدی اشتهاردی‏ 📡 @atre1o1 🇮🇷