eitaa logo
صاحب نفس
121 دنبال‌کننده
453 عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
🍃💚﷽💚🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استیکر1و1
هدیه به حضرت ولیعصر عج مگذار که در حسرت دیدار بمیرم از دوری و از غصه ی بسیار بمیرم اینگونه حزین گشته ام و زار خدایا سخت است برایم که چنین زار بمیرم تبدار شدم از غم و هجران فراقش حیف است که با این تن تبدار بمیرم از عشق فقط آه و شرر مانده برایم ترسم که من از آه شرر بار بمیرم جانی بده آقا تو به این جسم ضعیفم تا در ره عشق تو دو صد بار بمیرم گر جان ندهم از غم و هجران تو دلبر بی شک به تو ای شاه ؛ بدهکار بمیرم هر روز شنیدم زعدو طعنه ی بسیار آخر من از این طعنه ی اغیار بمیرم آقا تو فقط آگهی از بار گناهم راضی مشو هرگز که گنهکار بمیرم من مهر تو دارم به دلم یوسف زهرا بر من نظری کن که چو تمار بمیرم من نام تو را میبرم ای وارث حیدر ساکت نشوم گرچه سر دار بمیرم هر لحظه فقط روی لبم ذکر تو باشد ای کاش که با این همه تکرار بمیرم من بوسه زنم بر علم و پرچم مشکی عشق است که با ذکر علمدار بمیرم با چشم پر از اشک نویسد چو حبیبت ای کاش ببینم رخ دلدار ؛ بمیرم حبیب اصفهانی 🤲 🍃اَللّٰھُـمَّ ؏َـجِّـل لِوَلیِّڪَ الـفَـرَج🍃 🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ⚫چرا اسبها که حیوانات فهمیده و نجیبی هستند؛ روز عاشورا بر پیکر مطهر امام حسین (علیه السلام) تاختن؟! 🌺حدود هشتاد سال پیش یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند... ✔دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف منبر می رود. آن روز برف سنگينى مى ‏آمده است. 🔹وقتى روضه اش تمام مى ‏شود؛ بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. 🍂نقل می کند: عباى زمستانيم را به سر كشيدم؛ و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى‏ آمد. مقدارى كه آمدم احساس کردم؛ گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من دارد مى‏ آيد. ☘حدس زدم یه نفر از روستا آمده مراقب من باشد. 🌺بعد آن آقا كه پشت سر من مى ‏آمد گفت: « آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم». 🔹گفتم:« سلام عليكم» . 🌺گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟) 🔹گفتم:« بفرماييد». 🌺گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟ 🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده‏ ام كه چنین کاری کرده اند. 🌺آن آقا گفتند: ‌ « و اسب ها هم بر بدن رفتند؟» 🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.» 🔸مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. ‌ باز آن آقا گفتند: « آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را منهدم كند؟» 🍃 گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد». 🌺گفت: « گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟» 🔹گفتم: من در تاريخ خوانده‏ ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند. 🌺گفت: « چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است؛ و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود؛ اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت؛ ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند؛ تا قبر را از بين نبرند؟!» ✔آقا سید می گوید: من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى‏ كردم. 🔆گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد؛ و جوابی برای این سوال به نظرم آمد. 🔸گفتم: « البته اين قضيه يك جوابى دارد». 🌺گفتند: « چى هست؟» 🔸گفتم: « روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه ‏السلام) خواسته بودند؛ كه هر چه دارند را براى خدا بدهند؛ حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط، و خودشان اجازه دادند؛ و خودشان خواسته بودند؛ كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. 🔥اما در جريان متوكل، اينها مى‏ خواستند آثار حضرت را از بين ببرند. 🌸نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود؛ از اول خود حضرت مى‏ خواستند؛ آثارشان محفوظ بماند؛ تا مردم به اين وسيله بهره ببرند؛ و مقرّب به خدا شوند». ⚘آن آقا كه پشت سر بود؛ فرمود: « درست است.» 🔹آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم؛ ديدم هيچ كسى نيست؛ حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده‏ ام، نيست... ❤️💚❤️فهمیدم آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بوده اند.❤️💚❤️ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🛑نحوه پاکسازی مسیر برای پرواز هواپیما در فرودگاه کابل 🔻با کمک هلی‌کوپتر مسیر را باز می‌کنند تا کسی نتواند سوار بدنه هواپیما بشود. ـــــــــــــ 📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تلخترین و دردناک‌ترین صحنه از افغانستان این روزها 🔹بچه‌هاشون رو تنها و بی نام و نشان رد میکنن برن به ناکجا آباد فقط برای اینکه توی اون جهنم نباشند. 📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از استیکر1و1
‍ ‍ ✅در جاده انقلاب روی تابلو نوشته : 🔴جاده لغزنده است" دشمنان مشغول کارند " 🔴با دنده لج حرکت نکنید" دیر رسیدن به مقام" بهتر از نرسیدن به امام است" ✅سرعت بیشتر از سرعت ولایت فقیه نباشد " 🔴اگر پشتیبان ولایت نیستید"کمربند دشمن رانبندید" ✅با وضو وارد شوید"جاده مطهر به خون شهداست" 🌸پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.🌸 🚀 @stickernew 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استیکر1و1
گاه آهسته فقط وای برادر می‌خواند لب تشنه «قتلوها» بود که از بر می‌خواند اشک می‌ریخت و هر آینه می گفت حسین تا دم مرگ فقط روضه حنجر می‌خواند علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عطر1و1
داستان بسیار زیبا و تاثیر گذار از عنایت امام سجاد علیه السلام شیعه ای داشت اشتیاق زیاد در مدینه به حضرت سجاد با یکی هدیه سال ها از دور می رسیدی امام را به حضور گفت با او عیال او یکسال کی محب علی و احمد و آل دوستی از دوسر بود بهتر خاصه در خاندان پیغمبر گفت شوهر چه هدیه ای بهتر از ملاقات نجل پیغمبر این سخن در اطاق در بسته هر دو گفتند باهم آهسته مرد بر دیدن امامش باز بعد یک سال رفت سوی حجاز مثل هر سال با صفای تمام هدیه آورده بود بهر امام خواست از او امام هر دو جهان که شود بر امام خود مهمان چون ز صرف طعام فارغ گشت بود حاضر در کنار او یک طشت خواست مولا از او که ریزد آب تا بشوید دو دست بهر ثواب آب از فیض دست آن سروَر گشت دُر و جواهر و گوهر گفت این دُر و جواهر بسیار هدیه باشد به همسرت ، بردار با عیالت بگو ز صدق و صفا این بُود هدیه ولی خدا تا دگر شکوه ای ز ما نکند گله از حجت خدا نکند ادامه 👇👇👇👇👇👇👇
هدایت شده از عطر1و1
مَرد شد از امام خویش خجل بار شرمندگیش بر روی دل باز شد از حجاز سوی وطن ریخت گوهر بدامن آن زن گفت وای بر تو کان ولی الله بود از گفته ات همه آگاه زن از این لطف و این همه اعجاز گشت سر تا به پای سوز و گداز گفت من سیم و زَر نمی خواهم مال دنیا دگر نمی خواهم نیست با سیم و زَر دگر کارم شوق روی امام را دارم سال بعد آن دو ، راه بسپردند رو بسوی مدینه آوردند بسکه رَه دور بود و ناهموار گشت آن زن زِ رنج ره بیمار شوهر او را به جای اَمنی برد لیک زن پیش دیدگانش مُرد چشم او بَست و با شتاب تمام رفت در محضر شریف امام کرد مولا زِ لطف روی به او گفت خوش آمدی عیالت کو ؟ داد پاسخ که آن نکو بنیاد در یکی کاروانسرا جان داد کَس نبود از طریق غمخواری بهر دَفنش کند مرا یاری گفت مولا برو که دلدارت هست در انتظار دیدارت ادامه 👇👇👇👇👇👇👇
هدایت شده از عطر1و1
یارت از لطف کبریا زنده است سالم و شادکام و پاینده است باز گردید و دید یارش باز زنده گردیده از رَه اعجاز گفت ای یار ، حال تو چون بود که دلم از ملال پُرخون بود گفت چون از تَنم روان می رفت مرغ روحم به آسمان می رفت شهریاری رسید و گفت این زن بوده مشتاق بر زیارت من از کَرم زیر لَب دعایی خواند روح من را به جسم برگرداند زن بسوی مدینه رو آورد تا نِگه بر جمال مولا کرد گفت ای قبله گاه دل حرمت تو مرا زنده کردی از کرَمت تا که باشم در این جهان زنده جانم از لطف توست شرمنده حیف از این جسم پاک کز بیداد خصم آزارها به او میداد او که خود آفتاب قافله بود دست و پایش میان سلسله بود عرق از روی لاله گون می ریخت دائم از ساق پاش خون می ریخت ذکر حق را به تاب و تب می خواند در خرابه نماز شب می خواند دست قرآن کجا ،طناب کجا ؟ او کجا مجلس شراب کجا ؟ بر سر آن امام جن و بشر شامیان ریختند خاکستر اشک چشم امام را دیدند همگی کف زدند و خندیدند سوخت زین شعله هستی عالم لب فرو بند از این سخن ((میثم)) حاج غلامرضا سازگار 📡 @atre1o1 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بزرگترین فضای حکمرانی مجازی در پساکرونا اِعمالِ قدرتها توسط سازمان ملل بر کل جهان با سه لایه بودن 1-کاربران 2-مدیریت 3-حکمرانی فضای 📡 @atrekhas 🇮🇷 📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از حرف های خصوصی
. کسی آمد محضر آیت الله میلانی در مشهد در اطراف حرم امام رضا علیه السلام مغازه داشت. عرض کرد: مغازه دارم در اطراف حرم، در ایامی که شهر شلوغ است و زائر زیاد، قیمت اجناس را مقداری بالا میبرم و بیشتر از نرخ متعارف میفروشم. حکم این کار من چیست؟ 🔸 آیت الله میلانی فرمود: این کار "بی‌انصافی" است. مغازه‌دار خوشحال از این پاسخ و اینکه آقا نفرمود حرام است، کفش‌هایش را زیر بغل گذاشت و دست بر سینه عقب عقب خارج میشد. 🔹 آقای میلانی با دست اشاره کرد به او که برگرد! برگشت! آقا دهانش را گذاشت کنار گوش مغازه‌دار و گفت: داستان کربلا را شنیده‌ای؟ گفت: بله! گفت: میدانی سیدالشهدا علیه السلام تشنه بود و تقاضای آب کرد و عمر سعد آب را از او دریغ کرد؟گفت: بله آقا، شنیده‌ام. آقای میلانی فرمود: آن کار عمر سعد هم "بی‌انصافی" بود! آهای کاسب! آهای بازاری! در این اوضاع نابسامان اقتصادی، کمی هوای شیعیان امام زمان را داشته باش! آنوقت بنشین و ببین مولا چگونه برکت را روانه ی زندگی ات می کند. ...
هدایت شده از حرف های خصوصی
⭕️ بزرگترین عذاب ❄️ زمانی اراده خدا بر این امر واقع شد که بر قومی عذاب نازل کنه، بعد از مدتی مشاهده کردند که هیچ عذابی وارد نشد! و اوضاع آرامه… پیامبر قوم، از خدا پرسید: ماجرا چیست؟ 🔆 خطاب آمد: « ای نبی من! عذابی بالاتر از اینکه لذت مناجاتم را از دل خلائق بیرون ببرم، در خزانه ی خود سراغ نداشتم و اکنون این جماعت را به همان عذاب و بلا مبتلا کرده ام. 🔺 آهای جماعت! در این روزگار هم بزرگترین عذاب و شکنجه ی خدا اینه که « یاد امام زمان(عج) در دل ما، جایی نداره و خلائق، صاحبشون رو فراموش کرده اند... 📚 کتاب روز عالم سوز/ص۲۸۴ http://eitaa.com/joinchat/2827026458C0b79eb2936
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا