اۍاهلحرممیروعلمدارخوشآمد😍😍
سقاۍحسینسیدوسالارخوشآمد🌷🌷🌷🌷
#ماه_شعبان
#ولادت_حضرت_عباس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جانم به فدای تو، ای ماه بنیهاشم
قربان وفای تو، ای ماه بنیهاشم
ای عبد مطیع حق، حق داده تو را رونق
این است جزای تو، ای ماه بنیهاشم
میلاد حضرت عباس علیه السلام مبارک🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸
هدایت شده از آرامش زندگــی مـن
4_5947402430663624462.mp3
3.7M
🎧سرود با نوای سید مجید بنی فاطمه:
🎉دست خودم نیست اگه بی تابم
🎉دست خودم نیست تشنه آبم
#میلاد_امام_حسین(ع)
آرامش زندگی من👇
🆔 @Calmness
هدایت شده از آرامش زندگــی مـن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از آرامش زندگــی مـن
MiladSardaranKarbala1398[05].mp3
2.79M
💠 تکیه گاه برادری عباس
🎙 حاج میثم مطیعی
🌸 ولادت #حضرت_ابوالفضل (ع) مبارک باد
آرامش زندگی من👇
🆔 @Calmness
❤صاحبالزماندوستتدارم❤
🍃🌹﷽🌹🍃 #رهـایے از شـب🌒 #قسمت_۴۲ من که تحت تاثیر حرفهای نسیم هنوز عصبانی بودم، گفتم: _چه ربطی د
🍃🌹﷽🌹🍃
#رهـایے از شـب🌒
#قسمت_۴۳
صدای ضربان قلبم رو از گوشهای ملتهبم میشنیدم و داشتم کر میشدم.
چرا او اینطوری نگاهم کرد؟
نکنه منو شناخت؟
یا مبادا نگاه بیحیام موجب شد که او فکر کنه من با نیت نگاهش کردم؟!
ای لعنت به این چشمها! ای لعنت به این نگاه! حاج مهدوی حتی در خیابان هم با ما هم قدم نشد.
انگار ما با او نبودیم.
انگار ما وجود نداشتیم.
فاطمه بی توجه به حال و روز من باغرولند در حالیکه نفس نفس میزد و میخواست زودتر به حاج مهدوی برسیم گفت:
_ای بابا...این بنده ی خدا چرا داره تخته گاز میره.کلیه ام درد گرفت.مگه تو غذا چیزی بوده؟
من که میدانستم عامل این رفتار منم با گلویی ورم کرده از بغض، فقط راه میرفتم.نه با قدمهای تند بلکه با گامهایی سنگین.
بالاخره حاج مهدوی ایستاد.
وباز قلب من هم ایستاد!
از دور میدیدم که تسبحیش رو در مشتش فشار میدهد.انگار داشت گلوی مرا میفشرد..یک قدم به عقب برداشت و ما رو دید که مثل لشکر شکست خورده به سمتش میریم.
فاطمه جلوتر از من بود و حالا دستی به پهلو داشت.حاج مهدوی به آرومی به سمتمون اومد. در دلم غوغایی بود.تصاویر کابوسم جلوی چشمانم رژه میرفت و هر آن احساس میکردم همه چیز خراب میشه. وقتی به ما رسید هنوز چهره اش درهم بود.
فاطمه از روی حیا.، دستش رو از پهلویش برداشت.
حاج مهدوی با نگاهی سنگین خطاب به فاطمه گفت:
-من تند میرم یا شما آروم راه میاین؟!
فاطمه هن هن کنان گفت.:
-حاج آقا نمیدونم.فقط میدونم واقعا من یکی از نفس افتادم..
حاج مهدوی نفس عمیقی کشید و با لحن آرومتری گفت:
-شرمندتونم.آخه خیلی دیره.اگر عجله نکنیم نمیتونیم به کاروان برسیم.
من مغموم وشرمنده چشم به سنگ فرش خیابون دوخته بودم و دندان به هم میساییدم.
امروز چقدر روز بدی بود..نه بی انصافیه..امروز بیشترین وقتم رو با حاج مهدوی گذروندم.پس نمیتونست روز بدی باشه!! همه چیز در آینده معلوم میشه...معلوم میشه امروز روز خوبی بوده یا بد.!!! روزهای فراوونی در زندگیم بودند که گمان میکردم خوبند والان از یادآوریش شرم میکنم.وروزهایی بد رو تجربه کردم که حالا با لبخند ازشون یادمیکنم.!حاج مهدوی در مقابل من مثل سنگ بود.سخت وخارا !!! اما در مقابل فاطمه سراسر خضوع و احترام بود و این واقعا مرا آزارمیداد!اونقدر در اون لحظات احساس بد و تحقیر آمیزی داشتم که دلم میخواست پشت کنم به آن دو و ازشون جداشم.داشتم با خودم دودوتا چهارتا میکردم که فاطمه با صدای نسبتا بلندی صدام کرد:
-خانوم حسینی؟؟ میگم نظر شما چیه؟
با دلخوری و بی اطلاعی پرسیدم:
-درمورد چی؟
فاطمه که واضح بود فهمیده من یه چیزیم هست با لحن آروم ومحترمانه ای گفت:
_حاج آقا میفرمایند به کاروان نمیرسیم چون احتمالا دیکه توقف ندارند.موافقید خودمون بریم اردوگاه؟ !
من با دلخوری و بغض گفتم:
_برای من فرقی نمیکنه.من چیکاره ام که از من سوال میکنید.مسوول هماهنگی شما هستید.من فقط یک حرف دارم واون ابراز شرمندگیه بخاطر وضع موجود..
فاطمه اخم دلنشینی کرد و در حالیکه دستمو میگرفت گفت.:
_این چه حرفیه عزیزم؟! شما حق نداری شرمنده باشی.این اتفاق ممکن بود واسه هرکسی بیفته.
اما حاج مهدوی هیچ کلامی نگفت. و قلبم رو واقعا به درد آورد. اشک در چشمانم جمع شد..
✍ ف.مقیمے
ادامه دارد...
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
▫️یا اباصالح!
گفتی،هر جا نام عمویم برده شود من می آیم...
امشب شب ولادت عموجانت عباس است
و فقط این دعا را میخوانم تا خودت آمینش را بگی
#بحق_العباس_اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌙ولادت عمو جان امام زمان ارواحنا فداه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را خدمت حضرتش تبریک عرض میکنیم...
#سلام_امام_زمانم
🔸چه نزدیک است....
🔸روز معطری که با کوله بار صلح بازآیی...
و منتظرانت در مقدم نورانیات، گلاب اشک نثار کنند.
🔸و چه نزدیک است...
🔸که نوای" ان المهدی "صحن جهان را پر کند
و یارانت همچون خیلِ پرستوهای مهاجر،
به سویت بال گشایند!
🔸به همین زودی... به همین نزدیکی...
#دعای_سلامتی_امام_زمان_عج🌼
بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
*۞اَللّهُمَّ۞*
*۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞*
*۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞*
*۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞*
*۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞*
*۞وَلِیّاًوَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراًوَدَلیلاً۞*
*۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞*
*۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞*
*۞طَویلا۞*
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
─┅─═इई 🌼🌹🌼ईइ═─┅─
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🏝زندگینامه حضرت اباالفضل العبّاس علیه السّلام!🏝
💥 روز چهارم ماه شعبان، میلاد اباالفضل العبّاس، فرزند رشید امیرالمؤمنین و برادر بزرگوار امام حسین علیهم السّلام است.
🌷چقدر زیبا و معنادار است که ایشان حتّیٰ در تولّد، بر برادر سبقت نگرفتند....
✔مؤدّبانه گذاشتند ابتدا یاد، نام و میلاد برادر بزرگوارشان اباعبدالله الحسین علیه السّلام بزرگ داشته شود و در روز بعد، میلاد ایشان بزرگ داشته شود.
🎈 وقتی فاطمهی کِلابیه ، ملقّب به اُمالبَنین، اباالفضل العبّاس علیه السّلام را که نخستین فرزندشان از امیرالمؤمنین علیه السّلام بود، به دنیا آوردند، قُنداقهی ایشان را به دست امیرالمؤمنین علیه السّلام دادند.
🌹 امیرالمؤمنین به گوش راست ایشان اذان گفتند؛ به گوش چپشان هم اقامه فرمودند؛ بعد شروع به نگریستن او کردند.
🍀 دستهای اباالفضل العبّاس را میبوسیدند و اشک میریختند. طوری که مادر نگران شدند که نکند در اندام و پیکر فرزندی که از ایشان به دنیا آمده است، نُقصانی وجود دارد.
🌸 وقتی از امیرالمؤمنین علیه السّلام سؤال کردند؛ حضرت فرمودند: نه. ولی این دستها روزی در نصرت و یاری برادرش حسین از پیکر جدا خواهد شد. گریهی من به این خاطر است.
🍃 سنّ اباالفضل العبّاس علیه السّلام در این عالم، بیش از حدود سی و پنج تا سی و هشت سال نبوده؛ شاید کمتر از این هم نبوده است.
حضرت اباالفضل علیه السّلام تقریباً بیست سال جوان تر از زینب کبریٰ علیها السّلام هستند.
🎈 در جنگ صفّین اباالفضل العبّاس، در کنار حَسَنِین علیهما السّلام، از سرداران سپاه امیرالمؤمنین علیه السّلام و از رزمندگان دلیر این سپاه بودند.
♦️ در این جنگ سنّ حضرت بین پانزده تا هفده سال بوده است. و هنگام شهادت امیرالمؤمنین علیه السّلام، هجده ساله بودهاند.
☀️ اسم زیبای عبّاس را امیرالمؤمنین علیه السّلام بر حضرت نهادند؛ که به معنای شیر دِژَم و خشمگین بیشهی شجاعت است.
🎈 کنیهی معروف ایشان، اباالفضل است به این علّت که از حضرت عبّاس دو پسر باقی ماند: یکی عُبِیدُالله و دیگری فضل.
🍀 فضل فرزندی بسیار زیبارو و باکمال بود. هم کمالات معنوی و هم کمالات ظاهری داشت و به لحاظ او، به حضرت عبّاس ، ابوالفضل گفته شده است.
🌹از لقبهای دیگر حضرت، قمر بنیهاشم است. زیبایی چهرهی ظاهری و پیکر جسمانی حضرت ابوالفضل علیه السّلام و خصوصیات بی نظیر اخلاقی، سبب شد که به ایشان «قَمَرُ الهاشمیّین» یا قمر بنیهاشم میگفتند.
🎈 از القاب حضرت بابُ الحَوائِج است. یعنی دری که از آن همهی حاجتها برمیآید.
🙏البتّه بابُ الحَوائِج معانی مختلفی دارد. ولی اوّلین معنا و ظاهری ترین معنایش همین است؛ یعنی کسی که برای رسیدن به حاجات، باید از راه او وارد شد و از در حضرت عبّاس علیه السّلام میتوان به نیازهای خود راه پیدا کرد...
📙استاد مهدی طیّب
۹۲/۰۳/۲۳
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
Video_۲۰۲۲۰۳۰۷۰۸۰۴۵۸۹۴۰_by_vidcompact.mp3
797.3K
🎙حسین طاهری
🎼علمکشا مشتیا میوندارا
با معرفتا همه ی اونایی که غیرتی میشن
پهلوونا صاحب نفسا خبر بدید
به اباالفضلیا⚘
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شعبان
#ولادت_علمدار_کربلا_مبارک
#پیشنهاد_دانلود 👌👌👌👌👌
⤴️از دست ندیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸جهان صوت داره ولی گوش ما فرکانس معینی رو میشنوه
🔹استاد حسین انصاریان
Sharhe Hadithe Meraj, 1400.11.29.mp3
22.35M
🔸شرححدیثمعراج (معرفت الله و اسرار الهی برای عاملین به رضای خداوند)
🔹استاد وطن خواه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 در آخر الزمان میتونیم از برادران پیغمبر اکرم (ص) باشیم، اصحاب نه ها! برادر
🔹استاد عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸چگونه خشمم را کنترل کنم؟
🔹استاد رفیعی
4_5845822365304359916.mp3
13.6M
🌸منکه دلداده آل پیغمبرم..❤️
#میلاد_حضرت_عباس🌸
#یا_اباالفضل💗
#یاقمر_بنےهاشم❤️
از سوره "والشـمس" دلــم شد آگاه
ڪہ از پے خـورشید ز راه آید مـاه
یڪ روز پس از حسین عباس آمد
لاحــول ولا قــــوه الا باللــــہ
#میلاد_حضرت_عباس(ع)🌺💚
#مبارڪ_باد🌺💚
⤵️امام خامنهای مدظلهالعالی:
من گفتم ملت ايران به مزدوران دشمن ترحم نمىكند؛ حالا هم مىگويم مسوولان كشور كه نمايندگان ملتند، حق ندارند به سرانگشتان مزدور دشمن ترحم كنند.
✍️در دیدار مردم ورامین ۱۳۸۲/۰۳/۲۲
#روز_جانباز_مبارک
از همان کودکی بارها شنیده بود که صندلی وفا ندارد.
بیست و دو سالش نمیشد که یک صندلی قسمت او شد.
او، حالا دقیقا بیست و هفت سال است که با آن صندلی اخت شده است.
گویا این بار آن قانون همیشگی میخواهد نقض شود و این صندلی چرخدار تا روز شهادتش با او بماند...
📚پابسته
#روز_جانباز_مبارک
شب بود. یکی داد میزد :"ساکت شو! ساکت شو! تو نمیتونی اشک منو در بیاری."
رفتم سمت صدا. دیدم یک نفر انگشتهایش قطع شده. این حرف را به دست خونیاش میگوید :
-"ساکت شو! ساکت شو! تو نمیتونی اشک منو در بیاری"
***
📚از کتاب «روزگاری جنگی بود»، ص91
✍نوشتهی مهدی قزلی : وبگاه «مجال»
#تلنگر_و_تفکر
این را من نمیگویم پیامبر خدا فرمود:
“مردی که از بی حجابی زنش راضی است بی غیرت است و اگر دیگران بی غیرت خطابش کنند گناه نکرده اند!!!”
. مرد بی غیرت,ناموسش را حراج چشم های دیگران میکند…
میبیند ناموسش جلوی چشم این و آن است و هر کس نگاهی به او میکند…اما سکوت میکند…بی تفاوت است…و هیچ چیز در مردان به اندازه مرد بی غیرت و سیب زمینی صفت نفرت انگیز نیست….
همان طور که هیچ چیز در زنان نفرت انگیزتر از زن بی حیا و بی عفت نیست….
دختر و بانوی پاک….‼️
وقتی پدرت،برادرت و همسرت روی بیرون رفتنت و نوع پوشش تو حساس است…روی روابط تو در فضای واقعی یا مجازی حساس است…ناراحت نشو…فکر نکن در سختی هستی و به تو ظلم شده…خوشحال و مغرور باش….
چرا که مردی قلبش برایت میتپد….
آن هم از جنس …پدرانه و برادرانه ……عاشقانه
وچه سعادت و آرامش و امنیتی بالاتر از این برای یک دختر و زن
#غیرت_علوی #حجاب_فاطمی
#تلنگر_و_تفکر
چند بار شده عکست را با صورت آرایش شده
چاپ کنی
قاب کنی
ببری در یک خیابان
بدهی دست رهگذرها؟ .
.
هیچ؟!
پس در این کوچه پس کوچه های
دنیای مجازی
با این همه رهگذر که نمیشناسی
چرا زیبایی ات را حراج میکنی؟
ای بانوی عفیف دنیای واقعی
.
.
زهرا🌹 (سلام الله علیها)راضی نشد
جلو نابینا بی حجاب حاضر شود ،
آن وقت شما….
.
.
ادعا میکنی الگویت مادرمان حضرت زهراست.
مادرمان که حتی جلوی نابینا هم با حجاب حاضر شد..
مطمئنی راه ات را درست می روی!؟!؟! .
#ارثیه_ی_مادر_را_زمین_نگذاریم #