eitaa logo
کانال پایگاه صاحب الزمان عج
338 دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
25.2هزار ویدیو
231 فایل
دراین مکان فعالیتهای سیاسی،اجتماعی،دینی، رانشرمیدهیم و تبیین میکنیم ارتباط با مدیر کانال: @Moein_Re
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با این ســـ💖ـــتــاره ها، راه 🛣 را مــی شود پیـــــدا کرد. (امام خامنه ای مدظله العالی) پنجشنبه هائی (✨💫به رنگــــ ســ🌠ــتاره ها ✨💫) ✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️✴️ بزرگواران : هر هفته، پنجشنبه ها در همین کانال مهمان یک شهید عزیز هستید😍 💐پیشاپیش ،این مهمانــــ🤩ـــی گـــــــــوارای وجـــــــــودتان💐 لینک ارتباط با آدمین ( ✨💫به رنگ ســ🌠ـتاره ها ✨💫) 🔻🔻 🦋 @ya_safinatanajat کانال پایگاه🔻🔻 💎@sahebzamanchanel
🔮دوران کودکی 🔮 راوی مادر مصطفی در سن ۱۳ سالگی "...زده بود تو خط شطرنج و به تیپش هم اهمیت میداد. به صورت حرفه ای بازی میکرد، جوری که مقام آورد ، هم توی شمال [دوران سکونت در بابل] هم توی شهریار ... از نظر درسی ، خوب بود ، ولی عالی نبود ... البته درسهایی که دوست داشت عالی بود. از همون اول با این مسئله مشکل داشتم! درسی که خودش دوست داشت، عالی میشد . خدا نکنه از درسی خوشش نمی اومد ... میگفت "ده باعزت کافیه ! درسهای شفاهیش رو دوست داشت ، ریاضیش خوب بود، اصلا زبان دوست نداشت . اصلا اهل دعوا نبود . ولی اگه کسی اذیتش می کرد ، امکان نداشت به سادگی بگذره! بیشتر دوست [و رفیق ] داشت [تا اهل] دعوا [باشه.]." ☘تعجیل درظهور امام زمان (عج) و شادی اروح اموات و شهدا صلوات🌸 ☘ لطفا انتشار این پست درصورت تمایل همراه با صلواتی بر محمدو ال محمد 🌸باشد. 💎@sahebzamanchanel 🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔮شما بچه هستید🔮 مصطفی حدود سالش بود ، نزدیک محرم ،مسجد داشت آماده می شد، که دسته ی عزاداری آماده شود. مصطفي رفت از عزاداران مسجد خواهش کرد که یازنجیر بزند.🌹 ازمسجد بیرونش کردن، گفتن : شما بچه هستید، نظم دسته ی عزاداری را ،بهم می ریزید .😔 خیلی ناراحت شد، وقتی برای من تعریف کرد ،گفت: مامان من سال دیگه خودم دسته راه می ندازم .🙏 واقعا همین شد وسال بعد باکمک برادر وپسر عموها وباقی دوستانش یک راه انداخت.🌹 ☘تعجیل درظهور امام زمان (عج) و شادی اروح اموات و شهدا صلوات🌸 ☘ لطفا انتشار این پست درصورت تمایل همراه با صلواتی بر محمدو ال محمد 🌸باشد. 💎@sahebzamanchanel 🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔮حق باتوست برو بخواب🔮 یک شب دیر آمد خانه به شدت از دستش عصبانی بودم، پشت در قدم می‌زدم تا بیاید، تا در را باز کرد سرش فریاد زدم کجا بودی تا این موقع شب؟! در اوج غرور جوانی خیلی آرام آمد جلو و دست من را بوسید و گفت بابا جان چرا عصبانی هستی من دو کلام با شما حرف دارم اگر حرف هایم شما را قانع کرد که هیچ اگر نه حق با شماست، هر تنبیهی در نظر داشتید من در خدمتم. پدر جان من جوانم و پر انرژی و باید آن را تخلیه کنم و حالا هم در مسجد محل برنامه های فرهنگی و گاهی ایست بازرسی‌هایی که می‌گذاریم سرم گرم است و به لطف خدا این نیروی جوانی را در این مسیر خرج می‌کنم. حالا اگر اشتباه می‌کنم شما بگویید چه کنم؟! ..پدرش گفت آنقدر مردانه حرف زد و محکم صحبت کرد که حرفی برای گفتن نداشتم گفتم هیچی حق با توست برو بخواب..😊✋ ☘تعجیل درظهور امام زمان (عج) و شادی اروح اموات و شهدا صلوات🌸 ☘ لطفا انتشار این پست درصورت تمایل همراه با صلواتی بر محمدو ال محمد 🌸باشد. 💎@sahebzamanchanel 🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔮این جوری داد نمیزنند،اینجوری دادمیزنند🔮 🔸ماه رمضان بود، رفتیم وسط ۱۲ متری یه بوق گذاشتیم، با زبون روزه کلی داد و فریاد کردیم. کلی هم پول جمع شد. دیگه اون شد برامون عرف؛ 🔹هر 6 ماه یک بار این کار رو انجام میدادیم برای فقیرا... ما با کل ایران فرق می‌کرد.☺️ مصطفی اصلا خجالت نمی‌کشید. اون حدیثی که میگن آدم نباید یه جاهایی حیا کنه رو واقعا داشت. با هم میرفتیم نماز جمعه... یه بار داشتیم برای نماز جمعه پول جمع میکردیم، ما چون واسه مسجد خودمون پول جمع میکردیم بلد بودیم، اما یکی دوتا از بچه ها بلد نبودن. مصطفی رفت بهشون گفت: "اینجوری داد نمیزنن، اینجوری داد میزنن..."😉 و شروع کرد چند دقیقه‌ای داد و فریاد کردن و برای نماز جمعه پول جمع کرد. این که مصطفی داشت این کار رو بکنه خیلی مهمه. شاید من اگر بودم این کار رو نمیکردم. ☘تعجیل درظهور امام زمان (عج) و شادی اروح اموات و شهدا صلوات🌸 ☘ لطفا انتشار این پست درصورت تمایل همراه با صلواتی بر محمدو ال محمد 🌸باشد. 💎@sahebzamanchanel 🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔮وجدان خودم راحت بشه🔮 راوی مادر یک روز مصطفی منزل ما آمده بود، دیدم یک کادو گرفته؛ گفت: "مامان ببین این خوبه برای آبجی گرفتم؟ گفتم: "حالا چیه"؟ بازش کرد دیدم یک عروسک زیبا گرفته. گفتم: "برای آبجی یا دختر آبجی" ؟ گفت: "زمانی که بچه بودیم آبجی رو خیلی اذیت کردم عروسکهاشو خراب کردم دوست دارم براش یه یادگاری بگیرم که وجدان خودم راحت باشه". انگار یک جورایی خودش رو برا رفتن آماده می کرد ☘تعجیل درظهور امام زمان (عج) و شادی اروح اموات و شهدا صلوات🌸 ☘ لطفا انتشار این پست درصورت تمایل همراه با صلواتی بر محمدو ال محمد 🌸باشد. 💎@sahebzamanchanel 🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔮خداوند سایه بزرگان را از ما نگیره🔮 نسبت به بزرگترها مخصوصا پدربزرگ و مادربزرگ ها....خیلی احترام میگذاشت اگر در روز ده بار می رفت خدمت پدر بزرگ یا مادر بزرگ ،مقید بود دستشون ببوسه و قربون صدقشون بشه و همیشه می گفت خداوند سایه این بزرگان از ما نگیره که مایه ی خیر و برکت هستند .🌹👏 مصطفی از کودکی با پدربزرگش صمیمی بود ، هروقت کوچکترین فرصتی پیش میومد، خدمت بی بی و بابا می رسید 🌹 و فاطمه را ، از کودکی یاد داده بود مثل خودش احترام بذاره به بزرگترها.... ☘تعجیل درظهور امام زمان (عج) و شادی اروح اموات و شهدا صلوات🌸 ☘ لطفا انتشار این پست درصورت تمایل همراه با صلواتی بر محمدو ال محمد 🌸باشد. 💎@sahebzamanchanel 🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔮روایت فتح🔮 مصطفی باوجود مشغله ای که داشت، اگر فرصتی دست می داد ،از کمک کردن در کارهای خونه، دریغ نمی کرد👌 یه روز که منزل پدربزرگ بود بعد از ناهار، مشغول شستن ظرفها میشه عمه‌ی مصطفی اصرار میکنه بیا کنار ، خودم ظرفها رو می شورم🍽 مصطفی با لحن طنز همیشگی میگه عمه بعدا اومد ، بگو ظرف هم می شست😊 ☘تعجیل درظهور امام زمان (عج) و شادی اروح اموات و شهدا صلوات🌸 ☘ لطفا انتشار این پست درصورت تمایل همراه با صلواتی بر محمدو ال محمد 🌸باشد. 💎@sahebzamanchanel 🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔮از عمد قران را اشتباه میخوند! 🔮 🔹یادگیری برایش خیلی اهمیت داشت. 🔹تا جایی که، دنبال یکی از بهترین اساتیدِ زمان شهر رفت و با زحمت فراوان برای آموزش قرآن به نوجوان‌ها ایشون رو به مسجد آورد. گاها میشد زمانی که استاد براش کاری پیش میومد، پیش نوجوان‌ها مینشست و از عمد قرآن رو اشتباه میخوند تا بچه‌ها اشتباهش رو بگیرن و امیدوار بشن به ادامه یادگیری قرآن... ☘تعجیل درظهور امام زمان (عج) و شادی اروح اموات و شهدا صلوات🌸 ☘ لطفا انتشار این پست درصورت تمایل همراه با صلواتی بر محمدو ال محمد 🌸باشد. 💎@sahebzamanchanel 🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃