ابتدا گفتند این پرچم شما نیست، پاره کنید و آتش بزنید بعد گفتند این تیم‌ملی شما نیست، تشویق نکنید بعد گفتند این سرودملی شما نیست، نخوانید بعد گفتند این سردار شما نیست، احترام نگذارید حالا بعد از اینکه ترور تا خیابان‌های ایران آمده، میگویند این وطن شما نیست، ناراحت نباشید! آن‌ها قدم‌به‌قدم تمام مظاهر هویتی شما را گرفتند. شما قدم‌به‌قدم پذیرفتید و همراهی کردید. حالا نگاهی به خود بیندازید. بی‌وطن شده‌اید! وقت سرعقل‌آمدن نرسیده؟ /عجم علوی ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲

❌️ صفحات نود درصدشونو چک کردم ! همه از کشته شدن ۸۵نفر از هموطنانمون لال شدند، خفه خون گرفتند چه کسانی؟ همونایی که بخاطر یه دختر یکسال کشور رو به اشوب کشیدند،یکسال مردم رو مجبور کردند عزادار وسیاهپوش باشند! #سلبریتی_بی_ریشه پ.ن : چاوشی رو فاکتور بگیرید ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲

‌دستور دادستان کل کشور درباره اقدام افراد معدود در حرمت‌شکنی شهدای حادثه تروریستی کرمان دادستان کل کشور: با توجه به ضرورت برخورد قاطع با اشخاص معاندی که بعد از حادثه تروریستی کرمان، با تولید، انتشار و بازنشر محتوای خلاف قانون در برخی رسانه‌ها امنیت روانی جامعه را مخدوش کردند، لازم است دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی ضمن رصد جامع، کلیه عوامل و مرتکبین را شناسایی و به دادسرای ذی‌صلاح معرفی کنند. ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲

🍃نمیدانم از دلتنگی عاشق ترم 🍂يا 🍃از عاشقی دلتنگ تر... #شهید_شهیدت_میکند ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲

پاسخ درخور و عالی مجری شبکه سه به #زیباکلام 💪 ماهیت واقعی زشت کلام رو نمایان کرد👏 دقیقا توقعی که ما از صدا و سیما داریم همینه که اینجور قاطع، در برنامه های سیما افراد خائن به مردم و مملکت رسوا شوند ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲

آزیتا ترکاشوند: مگر می‌شود دل کسی از این فاجعه به درد نیاید؟! بازیگر سینما و تلویزیون: 🔹جامعه هنری، جامعه ورزشی، دولت و همه و همه در کنار عزیزان داغ دیده حادثه تروریستی کرمان هستند. 🔹به عنوان کوچکترین عضو خانواده هنر همه داغداریم و به جامعه ایرانی و به خصوص مردم داغ دیده کرمان تسلیت عرض می‌کنم. 🔹با تمام وجودم می‌گویم مگر می‌شود آدم، ایرانی باشد، خیرخواه مردم باشد، ادعای مردم دوستی و وطن‌پرستی کند و با این فاجعه دردناک دلمان به درد نیاید؟! ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲

مهران غفوریان: کسی که از کشتار مردم خوشحالی می‌کند باید در تیمارستان بستری شود 🔹هرکسی که از کشته‌شدن مردم بی‌دفاع، بی‌گناه و مظلوم خوشحال شود، با آن کسی که مرتکب این جنایت شده هیچ تفاوتی ندارد. 🔹قتل‌عام این مردم خوشحالی ندارد. من نمی‌فهمم که یک ایرانی، چگونه می‌تواند از کشته‌شدن هم‌وطنان خود خوشحال شود؟ من با گرایش سیاسی و عقاید علی کریمی کاری ندارم؛ اما این یک مسئلۀ انسانی است. 🔹کسی را که از کشتار انسان‌های بی‌گناه ابراز شادی می‌کند، باید در تیمارستان و به دور از دیگر بیماران روانی بستری کرد. واقعا این را نمی‌توان درک کرد. 🔹از بخش امنیتی کشور درخواست دارم که سریعتر اقدام کنند و جنایتکاران را به‌سزای عمل کثیف و غیرانسانی‌شان برسانند و البته مطمئن هستم که این‌طور نمی‌ماند. ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲

✅ برافراشته‌شدن پرچم سرخ انتقام برای شهدای کرمان روی گنبد مسجد جمکران 🔹پرچم سرخ یالثارات الحسین که در ۹۸ به نشانۀ انتقام خون حاج قاسم در مسجد جمکران به اهتزاز درآمد پس از حادثۀ #کرمان ۲ روز با پرچم سیاه بر روی گنبد نصب شد. #ایران_تسلیت ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲

✅ گورستان عجیب و صخره‌ای سیراف (بوشهر) مربوط به دوره ساسانیان ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲

✅ مزرعه پنبه در #ورزنه شرق استان اصفهان ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲

✅ یک تراژدی بزرگی در #کرمان اتفاق افتاده است که هر صحبت دیگری در درجه دوم قرار میدهد الکس نوری: 🔸مربی ایرانی-آلمانی برنامه فوتبال 120 حادثه تروریستی کرمان رو تسلیت گفتن به مردم ایران 👈🏻 الکس نوری توی ایران به دنیا نیومده، توی ایران بزرگ نشده و حتی زبان فارسی‌شم خوب نیست؛ اما توی مصاحبه‌ی امشب فوتبال ۱۲۰ همون اول حرفاش ترور کرمان رو محکوم کرد و با داغدیده‌ها همدلی. اینه فرق یه «انسان» با بی‌وطن‌ها و بی‌شرف‌هایی مثل کریمی ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲

✅ عجیب‌ترین رکورد تاریخ/ نوشیدن ۵ لیتر آب با چنگال! 🔹یک جوان کره‌ای در اقدامی عجیب، پنج لیتر آب را با چنگال نوشید و تمام مراحل آن را به صورت ویدیویی ضبط و سپس در فضای مجازی به اشتراک گذاشت 🔸این رکوردشکنی دور از انتظار، نزدیک به ۷ ساعت مداوم طول کشید! ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲

✅ دستگیری عاملان‌ حادثه تروریستی کرمان در ۵ استان معاون امنیتی وزیر کشور: 🔹‌هر دو تروریست عملیات انتحاری انجام داده‌اند که بخش‌هایی از بدن آنها در محل انجام عملیات به دست آمده است. 🔸افراد مختلفی را سربازان گمنام امام زمان در ۵ شهر و ۵ استان دستگیر کرده‌اند که این عوامل، عوامل پشتیبان و مرتبط با این حادثه هستند که در ساعات آینده گزارش مشروح آن توسط دستگاه‌های امنیتی اعلام می‌شود./تسنیم ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲

✅ دریاچه سد دز اندیمشک، استان خوزستان #ایران_زیبا ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲

⚠️چرا به کرمان حمله شد؟ چون شهید سلیمانی خیلی ترسناک تر از حاج قاسم سلیمانیه💯 ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲

♨️یک بی وطن و مزدور دیگه اسراییل! دانشگاه آزاد چالوس، عمران تدریس می‌کنه تصویر برای دادستان محترم ارسال شد.

🔻 سیف الله محمودی کارگر نگهبانی مناطق نفت خیز جنوب #شناسایی_شد

اشکی که به روی گونه‌ها می‌بارد بغضی است که حرف تو به دل می‌کارد گفتی که برای شربت و شیرینی است؟ «کافر همه را به کیش خود پندارد» شاعر: #علیرضا_سکاکی #کرمان_تسلیت

🔻 خب خب گویا نظر خانم دکتر در رابطه با وقایع اخیر کمی (بخوانید ۱۸۰ درجه) تغییر کرده... الحمدلله 😉

🚨🚨 ساعاتی قبل پرچم انتقام در جمکران به اهتزار در آمد آخرین بار سال ٩٨ این پرچم برای شهادت سردار سلیمانی به اهتزاز در آمد که همراه بود با حمله‌ی ایران به پایگاه های آمریکا

قسمت اول رمان امنیتی ماشه نویسنده:علیرضا سکاکی 👇👇👇👇👇

⛔ داستان کوتاه امنیتی #ماشه ⛔ 🔻قسمت اول🔻 نفسم را به بیرون پرتاب می‌کنم. چشم چپم را می‌بندم و سعی می‌کنم تا تمام حواسم را جمع چشم راستم کنم. حالا همه تمام تصاویر را با حاشیه‌ای سیاه رنگ و دو خط تیره که همدیگر را در نقطه‌ی مرکزی دیدگانم قطع می‌کند. نفسم را در سینه حبس می‌کنم و اسلحه‌ام را درون دستانم جا به جا می‌کنم. صحبت‌های فرمانده در اولین جلسات آموزشی ناخواسته در ذهنم مرور می‌شود. ما هفت نفر روی تپه‌های خاکی دراز کشیده بودیم و در حالی که باد مشت مشت از خاک صحرا را به چشمانمان می‌پاشید نگاهش می‌کردیم که چگونه استوار ایستاده و دستانش را از پشت کمرش به هم حلقه کرده بود و با صدایی رسا و بلند توضیح می‌داد: -باید نفستون رو حبس کنید. برای چند ثانیه هم که شده نفس نکشید... دم و بازدم باعث می‌شه که دستتون حرکت کنه و احتمال خطا رفتن هدفتون بیشتر میشه. پس چی شد؟ نفس کشیدن نداریم... باید خشک بشید، مثل چوب... مثل سنگ... هر کی گرفت چی میگم بلند بگه یازهرا. فریاد زدیم: -یازهزا. و بعد خاک ناجوانمردانه به درون دهانم نفوذ کرد. نفس کوتاهی می‌کشم... انگشتم را روی ماشه نگه می‌دارم و گونه‌ام را به قنداقه‌ی اسلحه‌ام می‌چسبانم. سه ماشین درون پارکینگ قرار گرفته‌اند و یکی از آن‌ها حامل فردی است که ما چند ماه است انتظارش را می‌کشیم. نفس‌هایم شمرده شمرده و قابل کنترل است، با این که قرار گرفتن در موقعیتی که حاصل زحمات سه ساله یک تیم فوق العاده قوی و کار بلد می‌تواند هر انسانی را شگفت زده کند؛ اما من نباید به خودم اجازه دهم تا در چنین شرایطی اشتباه کنم. چند نفری حوالی ماشین‌ها چرخ می‌زنند و من شش دانگ حواسم را جمع کرده‌ام تا مبادا با یک اشتباه در تشخیص سوژه و یا شلیک به او همه چیز را خراب کنم... درب یکی از ماشین‌ها باز می‌شود و دو خانم به همراه یک مرد از آن خارج می‌شوند. به آرامی و با دست چپم سعی در واضح کردن تصویر منعکس شده از قاب دوربین اسلحه‌ام را دارم. سوژه ما او نیست... بدنم ناخواسته شل می‌شود و تکانی به خودم می‌دهم. سرنشینان ماشین دوم هم بلافاصله از آن خارج می‌شوند و نه تنها بدون تشریفات این کار را انجام می‌دهند، بلکه همه‌ی آن‌ها خانم هستند و سوژه من یک مرد چهل و هشت ساله با موهایی بور و چشمانی آبی است. اسلحه را در دستم چفت می‌کنم، حالا زمان آن رسیده بخواهم کار را تمام کنم... نگاهی به عکس کوچکی که کنار دستم است می‌اندازم تا چهره‌اش برای لحظه‌ای که شده از پیش چشمانم پاک نشود. نفسم را به بیرون پرتاب می‌کنم و منتظر باز شدن درب ماشین می‌شوم... قطعا بهترین و بی‌دردسر ترین زمان برای شلیک به یک سوژه آن هم با این فاصله که من مجبور به انتخاب شده‌ام، زمانی است که او در حال پیاده شدن از ماشینش است. درست همان هنگامی که بین ماشین و درب نیمه باز آن قرار گرفته و امکان حرکت سریع به چپ و راست ندارد... لبم را درون دهانم جمع می‌کنم و چشم راستم را کاملا چفت به دوربین اسلحه ام می‌کنم. درب ماشین باز می‌شود... نفس‌هایم ناخواسته تند می‌شوند و من با محکم نگه داشتن اسلحه‌ام سعی می‌کنم با این موضوع مقابله کنم. نفر اول پیاده می‌شود، مردی بدون مو و سیاه پوست است. محافظ اصلی‌اش که در تمام دیدارهای رسمی و غیر رسمی در کنارش دیده شده و حالا باید شاهد به درک واصل شدن ارباب کثیفش باشد. دستی به روی درب ماشین قرار می‌گیرد و لحظه‌ای بعد مردی با کت و شلوار مشکی و پیراهن مردانه سفید از درون ماشین پیاده می‌شود. هنوز به سمتم برنگشته؛ اما ساعت دستش همان ساعت مچی طلایی رنگ اصل و گران قیمتی است که سال پیش از نامزدش هدیه گرفته بود... همان ساعتی که ما را از جزییات رفت و آمدها و قرارهای کاری‌اش مطلع می‌کرد... همان ساعتی که به قول آقا عماد، از نعمت‌های الهی برای سازمان محسوب و از برکات خون شهید سلیمانی در جهت انجام هر چه بهتر این عملیات درست سر جای خودش قرار گرفته بود. سوژه حالا کاملا در جایگاهی که انتظارش را می‌کشیدم قرار گرفته و لحظه‌ای به سمتم می‌چرخد... خودش است... بدون معطلی نفسم را به بیرون پرتاب می‌کنم و انگشتم را روی ماشه چفت می‌کنم تا با یک شلیک دقیق به سمتش همه چیز را تمام کنم... اما همه چیز آن طور که فکرش را می‌کنیم پیش نمی‌رود و سوژه در چشم بهم زدنی از میدان تیررس من خارج می‌شود... نویسنده: #علیرضا_سکاکی انتشار از کانال رمان امنیتی: @RomanAmniyati ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ❌کپی بدون قید آی‌دی کانال و ذکر نام نویسنده، به هیچ عنوان مورد رضایت صاحب اثر نیست ❌

قسمت اول رمان ماشه👆👆

سروتونین که مسئول شادی است، می تواند سمی باشد. در تماس با پوست باعث درد شدید می شود و ماده اصلی زهر زنبور است. ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲