eitaa logo
کانال پایگاه صاحب الزمان عج
315 دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
22.1هزار ویدیو
205 فایل
دراین مکان فعالیتهای سیاسی،اجتماعی،دینی، رانشرمیدهیم و تبیین میکنیم ارتباط با مدیر کانال: @yaroghayehossein
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️اهدای عضو فاطمه دهقان یکی از مجروحان جنایت 🔹فاطمه دهقان فرزند برادر بزرگ معاون حقوقی رئیس‌جمهور است. ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏از مقداد پرسیدن، هنگام حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا "س" چه کار می‌کردی؟ مقداد: مامور به سکوت بودم؛ ولی دست به قبضه چشم در چشم علی "ع" منتظر اشاره بودم..... ⚠️دشمنان بدانند منتظر اشاره ولی خدا هستیم... ❤️ ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
30.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
:)) خدایا ته رفاقتامونو به همینجا ختم کن:)) رفیق شهادتیم لیاقت میخاد!!💔 ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
دلانه✨ آمدیم که بنویسیم حالمان سخت خراب است ؛ جامانده ایم و از این دست حرف ها ؛ یادمان افتاد باید دوید و وقت نشستن نیست🚶‍♀، باید پیمانی از نو بست و دنبال راه ها گشت تا همان لحظه ای که ختم می‌شود به ظهور . . . خوشا به سعادتت رفیق خوش عاقبت ما:) حساب کرده ایم! روی معرفتت💔 ،، ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
اتوبوس شون توی جاده خراب میشه، وقتی میرسن کرمان همه اسکان گرفته بودن و داشتن حرکت میکردن به سمت گلزار شهدا...... 💔بدون اینکه بره اسکانشو درست کنه سریع سوار یه اتوبوس دیگه میشه که زودتر بره زیارت حاج قاسم.....توی مسیر پیاده روی از همه عقبتر میرفته که کسی جا نمونه. 😭‏بعد از انفجار یکی از بچه ها ترکش میخوره و همه دنبال کارای اون بودن وقتی همه جمع میشن خوابگاه متوجه میشن خانم رحیمی نیست! 🏴اولش فکر میکردن چون نزدیک انفجار بوده رفته برای کمک...ساعت ۱۱شب خبر شهادتش به خوابگاه میرسه 😭یکی از دوستاش داد میزده چرا ما رو تنها گذاشتی؟ مگه قرار نبود بریم مشهد ولی فائزه رو خود آقا طلبیده بود شهیده 🕊🌹 ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
◼️واقعه ی کشف حجاب ♦️حدود شش ماه پس از فاجعه مسجد گوهرشاد، رضا خان با بي اعتنايي به علما و مردم، در روز 17 دي 1314 در جشن فارغ التحصيلي دانشسراي مقدماتي دختران در تهران، قانون کشف حجاب زنان را به طور آشکار و رسمي اعلام کرد و خود به اتفاق همسر و دخترانش که بدون حجاب بودند، در اين جشن که به ابتکار علي اصغر حکمت، وزير معارف و فراموسونر معروف تشکيل گرديد، شرکت و سخنراني کرد و دوره اي سياه براي زنان ايران در تاريخ شروع شد. 
🔴 خاطرات همسر امام ♦️ تا پای جان در مقابل کشف حجاب رضاخانی ♦️پاسبانی یک سر شال‌گردن را گرفته بود و زن بیچاره را به خاک میکشید. صورت زن سیاه شده بود. یک عده نامردان مرد‌نما اطراف او ایستاده بودند و تنها تماشاگر معرکه بودند. به یکی از آنها گفتم: می‌ترسم خود گرفتار پاسبان شوم شما را به‌خدا بروید شال‌گردن را از دست این قداره بند بگیرید. این شیر زن دارد خفه می‌شد، بی‌غیرتی بس است پاسبان متوجه من شد و من فرار کردم زیرا حتماً نوبت خودم می‌شد ... نامردها ایستاده بودند، پاسبان با زن دست به‌گریبان بود و زن مقاومت می‌کرد و این داستان هر روز در خیابان‌ها و کوچه‌ها تکرار می‌شد ...(زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص ۱۶۵)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا شبهات مردم درباره امربه‌معروف ونهی‌ازمنکر تموم نمیشه؟ توی کلیپ بالا دلیلشو ببینید😂😂😂 ‌بدوبیاواجباتت‌رو‌یاد‌بگیر👇 @aamerin_ir
Molana Soroush.mp3
654.6K
🎶 غزل ۴۴۱ مولانا ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
بدون ، اَداست .. خود نمایی فقط واسه غیر مذهبیا نیس ، برای مذهبیا خطرناک تره .. ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇮🇷 ┗╯\ ✅@sahebzamanchanel ╲\╭┓ ╭‌🌼🍂🍃🇵🇸 ┗╯\╲
سلام دوستان داریم نزدیک ایام مبارک ماه رجب و شعبان میشیم یه برنامه ریزی لازم هست برای کسانی که احیانا روزه قضا دارند یا میخوان از این فرصت استفاده کنند . ۱۸ دی دوشنبه ۲۱ دی پنج شنبه ۲۳# دی شنبه اول رجب تولد امام محمد باقر(ع)🎊 ۲۴# دی یک شنبه دوم رجب ۲۵# دی دوشنبه سوم رجب ۲۸# دی پنج شنبه شب لیله الرغائب ۲# بهمن دوشنبه ولادت امام جواد(ع)🎊 ۵# بهمن پنج شنبه؛ ۱۳ رجب ایام البیض ولادت امام علی(ع)🎊 ۶# بهمن جمعه؛ ۱۴ رجب ایام البیض ۷# بهمن شنبه؛ ۱۵ رجب ایام البیض ۹ بهمن دوشنبه ۱۲ بهمن پنج شنبه ۱۶ بهمن دوشنبه ۱۹# بهمن پنج شنبه؛ ۲۷ رجب مبعث پیامبر 🎊 ۲۰# بهمن جمعه ۲۸ رجب ۲۱# بهمن شنبه ۲۹ رجب ۲۲# بهمن یک شنبه ۱ شعبان ۲۳# بهمن دوشنبه ۲ شعبان ۲۴# بهمن سه شنبه ۳ شعبان تولد امام حسین (ع)🎊 ۲۵# بهمن چهارشنبه ۴ شعبان تولد حضرت عباس(ع)🎊 ۲۶# بهمن پنج شنبه ۵ شعبان تولد امام زین العابدین(ع)🎊 ۳۰ بهمن دوشنبه ۳ اسفند پنج شنبه ۴# اسفند جمعه ۱۳ شعبان ۵# اسفند شنبه ۱۴ شعبان ۶# اسفند یک شنبه ۱۵ شعبان تولد امام زمان(عج)🎊🌻 ۱۰ اسفند پنج شنبه ۱۴ اسفند دوشنبه ۱۷ اسفند پنج شنبه ۱۹# اسفند شنبه ۲۸ شعبان ۲۰# اسفند یک شنبه ۲۹ شعبان ۲۱# اسفند دوشنبه ۳۰ شعبان لطفا در نشر این پیام کوشا باشید تا در ثواب روزه دیگران شریک باشید. التماس دعا🌹 نکته: روزهای مهم با علامت هشتک # مشخص شده یه یا علی بگید و شروع کنید.💪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌 وقتی قهرمان جهان شدم آنگاه فهمیدم که باید بیشتر خم شوم تا مدال قهرمانی را به گردنم بیاویزند🥇 🔹 از حمام عمومی اومديم بيرون، توي برف خانومي محجبه بساط كيسه و ليف و.. دستش گرفته بود،  رفت جلو و نصف ليف و كيسه و جوراب‌های اون را خريد. تعجب كردم گفتم واسه كي می‌خری!؟ ما كه تازه از حمام اومديم بيرون، اونوقت چرا اين همه زياد؟ 🔹 گفت اگه من و تو ازش نخريم کی ازش بخره؟ اون توی اين سرما واسه حفظ شرافتش و ناموسش ايستاده. وگرنه می‌تونست توی بغل یکی توی جای گرم و نرم فاحشگی كنه. پس بخر و بخريم تا اونهم با شرافت زندگی كنه. 🌸 برگشت و كل خريدش را گذاشت توی حمام و گفت: نصرت اين‌ها را بذار دمه دست مردم و بگو صلواتی. 🌍 یک جهان، «جهان پهلوان» را می‌شناسد ۱۷ دی سالروز درگذشت پوریای ولی عصر معاصر جهان پهلوان تختی نماد اخلاق و مروت و پهلوانی و مردم‌داری گرامی‌باد🌹
hoseiniyekarbala8840209 - - Output - Stereo Out.mp3
2.92M
🔊 |   📝 احسن العدل نصرت المظلوم 👤 حاج‌عبدالرضا ▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻قسمت سوم داستان کوتاه امنیتی🔻 🔹 ماشه🔹 آخرین قسمت داستان 👇👇👇👇👇
⛔ داستان کوتاه امنیتی ⛔ 🔻قسمت آخر🔻 صدای رعد آسمان در گوشم می‌پیچد و بلافاصله قطره‌ای به روی عکس حاج قاسم در کنار حسین پور جعفری که کنار اسلحه‌ام گذاشته‌ام، می‌چکد. راستش شبی که مسئول این پرونده من را برای انجام شلیک نهایی و بستن پرونده انتخاب کرد تا صبح پای سجاده نشستم و گریه کردم. بعد هم عکس حاج قاسم در کنار حسین پور جعفری را در دست گرفتم و با خودم عهد بستم که در هنگام عملیات این عکس را نیز در کنار عکس قاتل سردار و فرمانده‌ای که دستور شلیک به ماشین سردار را صادر کرد بگذارم تا شاید... شاید اینگونه کمی داغ دلم آرام بگیرد. نفسی می‌کشم و ‌دوباره به بیرون می‌دهم. چشمم را به لبه‌ی دوربین اسلحه‌ام می‌چسبانم و از نیمه‌ی باز پنجره به داخل اتاق نگاه می‌کنم. کم کم نفرات وارد اتاق می‌شوند و من با دقت فراوان به چهره‌هایی که برخی آشنا هستند و بعضی برایم تازگی دارند نگاه می‌کنم. نفرات داخل اتاق تکمیل می‌شوند و سرهنگ جیمز سی ویلیس به عنوان آخرین نفر وارد اتاق می‌شود. احوال پرسی نه چندان گرمی با اعضا حاضر می‌کند و با خونسردی و بدون هیچ عجله‌ای روی صندلی‌اش می‌نشیند. حالا همه چیز مهیا است... او روی صندلی و درست در تیررس من قرار گرفته است. چند نفس کوتاه می‌کشم و اسلحه‌ای را که در بین انگشتان محاصره کرده‌ام جا به جا می‌کنم. انگشتم را روی ماشه می‌گذارم و بدون آن که بخواهم به بازگشت از این مهلکه فکر کنم، آماده صادر شدن دستور و شلیک می‌شوم. خبری نمی‌شود... دست چپم را از اسلحه جدا و نگاهی به عقربه های ساعت دیجیتالی ام می‌اندازم... سی ثانیه‌ای گذشته و هیچ خبری مبنی بر انجام عملیات به من نرسیده است. از حرص دندان‌هایم را بهم می‌ساووم و انگشتم را روی گوشم فشار می‌دهم: -شماره یک سوژه توی دستمه، دستور می‌دید؟ دوباره انگشتم را روی ماشه تنظیم می‌کنم و آماده می‌شوم تا در صورت رسیدن دستور بدون معطلی کارش را بسازم... نفسم را در سینه حبس می‌کنم و منتظر شنیدن دستور می‌شوم که صدای شماره یک ساختمان دلم را به یک باره فرو می‌ریزد: -عملیات لغو شده! لغو شده؟ قفل می‌کنم... چطور می‌توانم چنین چیزی را باور کنم. قراری مبنی بر لغو عملیات نداشتیم که حالا به من... نمی‌دانم شنیدن این پیام را چطور باید هضم کنم. هزار فکر در کسری از ثانیه به ذهنم خطور می‌کند و نمی‌دانم که باید کدام مسیر را انتخاب کنم. آیا مسیر ارتباطی ما با شماره یک لو رفته؟ آیا برای حفظ امنیت جان من است که تصمیم به لغو عملیات گرفته‌اند؟ اصلا شاید سوژه‌ی دیگری درون اتاق کشف شده که به یک باره... هنوز نتوانستم پیام شماره یک را هضم کنم که پیغام بعدی به روی صفحه تلفنم نقش می‌بندد: -برگرد خونه، دیر برسی ممکنه شام تموم بشه! می‌دونی که شام پیتزا داری، غذای حاضری... کد را هم درست گفت؛ اما..‌. راستش... نمی‌توانم... چطور بگویم که نمی‌توانم برگردم؟ من حالا دست به قبضه ایستاده‌ و منتظرم تا از حق دفاع کنم؛ اما حکم چیز دیگری است... از شدت فشار عصبی قطره‌ای عرق از پیشانی‌ام می‌چکد و به درون چشمم می‌رود؛ سوزش چشم هم نمی‌تواند ذره‌ای از پیچیدگی افکار باز کند. ولایت پذیری همین است، حتی اگر به یک قدمی دشمن رسیده باشی و با متلاشی کردن سرش تنها یک حرکت انگشت فاصله داشته باشی و مافوق‌ت دستور عقب گرد دهد باید بدون چون و چرا برگردی و من هم باید همین کار را بکنم... همانطور که روایات مربوط به مالک در دل حساس‌ترین لحظات جنگ در رکاب حضرت علی علیه السلام در ذهنم رژه و از پیش چشمانم رد می‌شوند، تصمیم می‌گیرم که از جایم بلند شوم. بوسه‌ای به عکس سردار می‌زنم و آن را درون جیب پیراهنم می‌گذارم که می‌خواهم که بلند شوم که تصویر عجیبی در قاب دوربین اسلحه‌ام نقش می‌بندد... سرهنگ جیمز سی ویلیس سرش را در بین دست‌هایش فشار می‌دهد و از روی صندلی اش بلند می‌شود و سپس بدون هیچ واکنشی از هوش می‌رود و روی زمین می‌افتد... در اتاق هلهله‌ای به پا می‌شود و جلسه به صورت کاملا ناگهانی بهم می‌ریزد و در پیش چشمم پنجره‌ای که برایم باز شده بود، بسته می‌شود... فورا اسلحه‌ام را درون کیف مخصوصش می‌گذارم و در حالی که همه چیز را برای آخرین بار چک می‌کنم تا ردی از خودم به جا نگذاشته باشم، محل استقرارم را ترک می‌کنم... «پایان» منبع خبر: در یکی از روزهای تیرماه سال ۱۴۰۰ ژنرالِ تروریست آمریکایی “جیمز ویلیس” _ فرمانده نیروهای ویژه اسب سرخ _ که از فرماندهان اصلی و موثر در عملیات ترور ژنرال ایرانی بوده؛ در پایگاه هوایی العدید در کشور قطر، شناسایی و توسط نیروهای مقاومت به درک واصل شده است. نویسنده: انتشار از کانال رمان امنیتی: @RomanAmniyati ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ❌کپی بدون قید آی‌دی کانال و ذکر نام نویسنده، به هیچ عنوان مورد رضایت صاحب اثر نیست ❌