9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚چهارشنبه است ودلم سمت شما افتاده
❤️عطرصحن رضوی کل فضا افتاده
💚درو دیوار دلم آینه کاری شده است
❤️روی باب الحرَمش نام رضا افتاده
💚چهارشنبه های امام رضاییhttps://eitaa.com/sahedsaed
صبحِ محشربہ جوابِ سخنِ لَم یَزَلے
بےتأمل زِسویدا،بِڪِشم صوِِٺ جلے
بہ علےٍ بہ علےٍ بہ علےٍ بہ علے
اَنَامِن زمره ے عشّاقِ حسینِ بنِ علے
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
صبحتون حسینی🌼✨https://eitaa.com/sahedsaed
نام زیبای تو را جان بنویسند کم است
هشتمین حضرت باران بنویسند کم است
آنقدر خوب ودل انگیز و پراز معجزه ای
که برایت همه دیوان بنویسند کم است
پدرت نور خودت نوری واجدادت نور
درمقامات تو انسان بنویسند کم است
ابر وباد و مه وخورشید، اگر وصفت را
روی هر ریگ بیابان بنویسند کم است
شرطی از حِصن خدایی که خودت فرمودی
پس تورا هرچه بجز آن بنویسند کم است
در رباعی، غزل ومثنویِ شاعرها
هرچه درباره ی سلطان بنویسند کم است
ای جهان گوشه ای از سیطره ی سلطنتت
رعیتت را فقط ایران بنویسند کم است
#نـوكــر_نـوشـت:
#یا_امـام_رضـا
دو قطره اشک به چشم و دعای اذن دخول
اجازه میدهی ای هشتمین نگار رسول...
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #چهارشنبتون_امام_رضایی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_رضا_خرمی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.https://eitaa.com/sahedsaed
کتل و پرچم و علم
دم ماتم دوباره غم
منو اشعار محتشم
عزیزم حسین
عجب اسمی چه هیبتی
چه عزایی چه هیئتی
چه جوانان غیرتی
عزیزم حسین
همه هستن ز مرد و زن
همه پیرهن سیاه به تن
همشون اومدن بگن
حسین جان حسین
یکی با چشم پر ز نم
وسط روضه بین دم
داره میگردونه علم
عزیزم حسین
عزیزم حسین تو هر کوچه ای نواته
عزیزم حسین صدا دمام عزاته
عزیزم حسین چه شوری تو روضه هاته
عزیزم حسین
عزیزم چقدر غمه پشت این یه روضه
میسوزونتم سرانگشت این یه روضه
عزیزم حسین منو کشته این یه روضه
عزیزم حسین
یا قاهر الادو
یا والی الولی
یا مرتضی علی پسری داشتی چه شد
یا فاطمه بیا
نزدیک قتلگاه
بین دو نهر آب پسرت تشنه کشته شد
مادر آب کجایی پسرت آب نخورد
پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد
عزیزم حسین
به عزادار امام حسین سلام
به گرفتار امام حسین سلام
به همه منبریا علم کشا
به میوندار امام حسین سلام
خداقوت بده به سینه زنا
نوحه خونات و همه گریه کنا
خدا برکت بده به مال کسی
مالشو میده برا خرج عزا
واسه امام حسین
جایی علم زدی
حتی اگه تو روضه خودت رو به غم زدی
نذری که جای خود اگه نذریشو هم زدی
قد یه بیت شعر اگه واسش قلم زدی
حتی کنار مجلس روضه قدم زدی
دیدی یه جای کار عزا لنگه کار کن
چایی بده به سینه زنا افتخار کن
با ذکر یا حسین همه رو بی قرار کن
از هر گناه به حرمت آقا فرار کن
تنها حسین یارته خدمت به یار کن
بین عزا و دم یکی مشغول زمزمه است
بی شک صدا صدای دل زار فاطمه است
خدام روضه ها خدا خیرتون بده
جمع سینه زنا خدا خیرتون بده
بی منت اومدم ای شاه بی سرم
خیر دو عالم و تو روضه می برم
اما اگه میخوای که مزدمو بدی
چیزی جز این نمیخوام اربعین حرم
واسه یه نوکر
اونم منه زار
چی بهتر از دیدن صحن علمدار
چای عراقی
نوای عراقی
تفضل تفضل هلابیکم یا زوار
چی بهتر از این
واسه یه عاشق
اون لحظه که دل برسه پیش دلدار
میخونه زهرا
تو صحن مولا
تفضل تفضل هلابیکم یا زوار. https://eitaa.com/sahedsaed
ی که ارباب شدی که رو به هرکَس نزنم
آن که از عالم و آدم شده دلخسته منم
شهره بودم به بدی در همه جا تا اینکه
سیبِ لبخندِ تو شد باعثِ آدم شدنم
هرچه دارم فقط از روضه ی قاسم دارم
من حسینی شده ی دستِ امام حسنم
تلخیِ مردمِ این شهر برایم غم نیست
بس که شیرین شده با بردنِ نامَت دهنم
من اگر گریه برایَت نکنم می میرم
سخت بارانی ام و در غمِ تو سینه زنم
سینه ام گَشته کبود و سَر و رویَم زخمی
بیمه شد بینِ همین لطمه زدن ها بدنم
پیرهن را ز تنت برد حرامی ، بُگذار
تا که در روضه ی تو پاره شود پیرهنم
ای که بر خاک رها بود تنِ بی کَفنت
کاش باشد کمی از تربتِ تو در کفنم
ای همه هستی عالم به فدای تو حسین
ننگ بر ما که نمردیم برای تو حسین...!
........
هرکه دیوانه نشد لایقِ ادراک نشد
خاکِ هیئت نشد و راهی افلاک نشد
عَرَقِ سینه زنان رونقِ مَستانگی است
تاکْ بی ذکرِ حسین ابن علی تاک نشد
باده ی اشکْ فزون باد و مداوم بادا
هرکه آلوده ی این باده نشد پاک نشد
چاک چاک است تن شاه و نمی خواهم من
جامه ای را که برای غمِ او چاک نشد
چشم هامان شده نمناک از این رو که کمی
لبِ خُشکِ پسرِ فاطمه نمناک نشد
بود آماده برایَش همه ی عَرش ولی
سهمِ شاهِ دو جهان جز خس و خاشاک نشد
مادرِ آب کجایی پسرت آب نخوردhttps://eitaa.com/sahedsaed
پدرِ خاک کجایی پسرت خاک نشد...
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═
باز این چه روضه ایست که قلبم کباب شد
باز این چه آتشیـست که جــانم مُذاب شد
باز این چه ناله ایست که ازعرش می رسد
با هـــر بُنَـــیَّ ، سنــگِ بیابـان هـــم آب شد
(باز این چه شورش است که باشعر محتشم)
بغضــم میانِ حنجــره در پیچ و تاب شد
هر بنــد بنــد شعـر که خواندم ز محتــشم
در بنــد بنــدِ جـــان و دلــــم انقــلاب شد
روز دهـــم ، زمــان ز تپش ایستاد و بعــد
قلب زمیــن ، محاصـره در اضطـــراب شد
آب فرات ، اشک زمین شد به خون نشست
تـوفــــان گـرفت ، سیــل بلا در شتـاب شد
بر کشتــهٔ فتـاده به هــامون قلــم گریست
دفتــر از این خـروشِ قلـم در عــذاب شد
هر واژه ، رویِ دفتــــرم از لـــرزش قلــــم
از هم گسیــخت حال غـزل هم خراب شد
ترکیب بنــد خــون دل و اشـک و زمــزمـه
پیــوند خورد وصفحه ای از یک کتاب شد
تـوفــان که زد بـه کشتــیِ سلطـان کــربلا
دریا عطـش گرفت ز خجلت ، ســراب شد
آنجـا که اصـغـــری شد علــــی اکبـری دگر
دنیـــای مـــــادرانــه پــر از التـهــــاب شد
قنــــداقــه شــد زِرِه به تن کـــودکِ ربـاب
وقتـــی که یاورِ پــدرش انتخــــاب شد
آه از دَمـــی که نالـه کنـان تیــرِ حــرملـــه
مایــل به سمــتِ طفــلِ رضیــعِ ربــاب شد
یک قطره خونِ حنجر او بر زمیـن نریخت
هفت آسمان زِمُشتی ازآن خون خضاب شد
از بس که زیرِ سایهٔ خورشید نوحه خواند
شــــرمنـــده از وفای ربــاب ، آفتــاب شد
دست قلــم شکسـت زمانی که صحبت از
دستِ عَلَــم کِــشِِ پســـر بــوتــراب شد
بس کن قلم که روضه به گودال می رسد
دیگـــر نگــو که فاطمـه قلبــش کباب شد
وقت طلــوعِ سر به ســرِ نیــزه ، آفتـــاب
تا ســـایه پر کشید و رُخَـش در نقاب شد
آتــش به خیمــــه هــا و دل دختــر علــی
از بیت وحـــیِ حضــرت ریحـانه باب شد
جسمــش خَمیـد شوکتش اما فرو نریخت
احیــــاگــرِ رســــالتِ ختـــمـی مــآب شد
با خطبه های حیدری اَش نقشه های شوم
در بینِ شامیـــان همـه ، نقـــشِ بر آب شد
در هـم شکســت کـاخ ستــم بـر ســرِ یزید
وقتــی که با زبــان علــی در خطـــاب شد
وقتــی که جلــوه کرد جمــال و نگـــاه او
نقــش جمیــل دشـت بلا را چو قـاب شد
صحــرای پر بلا شـده اینــک بهــشت مــا
وقتــی که مفتخــر به دو عالیجنــاب شد
انگشتــر است کــرب و بلا و بهــا گـرفت
وقتـی نگیــنِ این دو حــرم را رکـاب شد
گفتنــد قدرِ بالِ مگــس اشکِ بر حسیــن
بر گونه گرنشست ، همان دم حساب شد
وقتی که فاطمــه ست خریــدار اشکهـــا
هر قطــره اشک در غـــم او دُرّ نـاب شد
اشکـم مســـافرش شد و با اذن فاطمــــه
در زیر قُبـّــه رفت و دعــا مستـجاب شد
بوی حـرم رسیـد ، که اینگــونه "کیمیـــا"
سرمستِ عطر و شِمـّهٔ سیب و گلاب شد
✍شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─https://eitaa.com/sahedsaed
(بسم رب الحسین)
#زمزمه_با_امام_حسین_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
از همـان روزی که جانم با غمت شد آشنا
دیدم انگاراز ازل من دوست میدارم تورا
چون سرشتند از ازل مهرتو را درجان من
عشـق دیرین شمـا شـد در وجودم برمـلا
از همـان اول امــام مـهــربانم بـوده ای
از همـان اول شدم خاک درت ، بی ادعا
از همـان روز ازل نام تو حک شد بر دلم
قبلـه گاه عاشقـی چرخید ، سمت کربلا
این سرِ شوریده ام شور محرّم را گرفت
خیمه های روضه ات را در دلم کردم بنا
در هوای عشق تو الماسِ اشک آمد پدید
دل به لطف اشکِ برتوشدزلال ازکینه ها
اشک ما ای کاش ازداغت شودرنگ شفق
بشـکفــد آلالـه های اشک مـا در نینــوا
دل که شد غمخانه ات آباد گردد از غمت
میشود آزاد هرکس شد به عشقت مبتلا
یاد دادی رسم عشـق و شیـوهٔ دلدادگـی
رسـم ایثـار و وفا ، هَیهـات مِنّــا الذلَّه را
شدبه نامت مکتب سرخ شهادت یاحسین
جان و مالت شد فدای عشـق زیبـای خدا
ما همه چون قطـره دنبال تو دریا آمدیم
ای که هم دریایی وهم کشتی وهم ناخدا
خاک درگـاه توام آقــا ! نگاهـم می کنی؟
تا شود با یک نظر ،خاک وجودم "کیمیـا"
https://eitaa.com/sahedsaed
✍رقیه سعیدی(کیمیا)