eitaa logo
🌴🌷 گروه شهید سعید🌷🌴 عمومی
103 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
4.6هزار ویدیو
54 فایل
زندگانی وسیره امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهم السلام سلام الله علیها براساس گزارشات دقيق بايد گفت كه حمله به خانه حضرت زهرا(س) بلافاصله پس از رحلت پيامبر صورت نگرفته و اين حمله همان روز هفتادم انجام شده و در فاطميه اول حضرت محسن به شهادت رسيدند و در نيز شهادت حضرت واقع شده است. به همين منظور آنچه امروز در ايام به عنوان ايام مطرح شده هم از نظر علما و هم از نظر تاريخي نيز نمي‎توان آن را درست دانست. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
علیهم السلام سلام الله علیها 🖍فاطميه اول چرا برپا مي شود و از نظر تاريخي چه وقايعي در اين زمان رخ داده است؟ ✍🏼از نيمه جمادي‌الاول كه در واقع زمان آخرين مراجعه و فراخوان (ع) براي بيعت بوده است كه منجر به ورود قهرآميز به منزل حضرت شد. به اين معنا كه طبعا درب خانه شكسته شده يا اگر قفل و كليدي بر در بوده به شكل غيرطبيعي باز شده نه اينكه كسي درب خانه را به روي مهاجمان باز كرده باشد، سپس افراد وارد خانه شده و حضرت را براي بيعت به مسجد بردند و جرياناتي كه در محافل و مجالس نقل مي‌شود در اين اثنا واقع شده است. يك بيعت اجباري از امير المومنين (ع)گرفته شد يعني حضرت علي (ع) را با دست بسته و به حالت دوان دوان به نزد خليفه اول بردند در حالي كه خليفه در مسجد پيامبر و بر منبر (ص) نشسته بود. اميرالمؤمنين (ع) را پاي منبر آورده و چون حضرت از ابا داشتند، دستان حضرت را با همان حالت دست بسته، بر دست ابوبكر كشيدند و قال و قيل راه انداختند كه بايع علي بايع علي ... علي (ع) بيعت كرد! در حالي كه مردم مي‌ديدند كه حضرت از روي اختيار بيعتي انجام نداده است. فاطميه اول (نيمه ) در واقع ابتداي بيماري و بستري شدن حضرت زهرا (س) است كه تا ۳ يعني تقريبا ۲ هفته ادامه پيدا كرد و مسئله سقط جنين حضرت مرضيه (س) در اوايل اين دوران اتفاق افتاد. 👈ادامه دارد 👇🏻 ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
علیهم السلام سلام الله علیها از جمله مسائلي كه بعد از درگذشت مطرح شده اين مسئله است كه: (ع)، چهل شب حضرت فاطمه كبري(س) را سوار بر درازگوشي مي‌كردند و بر درِ خانه­هاي مهاجر و انصار مي‌بردند. البته از نظر طول زمان در اين مسئله اخير، قدري مبالغه شده و به نظر مي‌رسد چند شب بيشتر نبوده است. 👈ادامه دارد 👇🏻 ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
علیهم السلام سلام الله علیها يكي از شيوه‌هاي امام صادق(ع) در جلب نظر مردم به سوي اهل‌بيت(ع) عصمت و طهارت،‌ تشويق به نامگذاري به نام پيامبر و ائمه اطهار بود. مثلاً فردي در ميان شاگرداني كه در مجلس درس امام صادق عليه‌السلام حاضر مي‌شد، ناگهان با پرسش امام عليه‌السلام مواجه شد كه نامش را چه گذاشتي؟ او فهميد كه حضرت متوجه شده كه خداوند فرزندي به او عطا كرده است. آن مرد گفت نام او را حُميرا گذاشتم. حضرت فرمود غَيّر إسمُها؛ يعني نامش را تغيير بده. او رفت و مجدد برگشت. حضرت پرسيدند نامش را چه گذاشتي؟ گفت نامش را فاطمه نهادم. عليه‌السلام اشكش بر گونه‌شان جاري شد و سه بار به احترام نام جدشان (س) خم شدند.
علیهم السلام سلام الله علیها سنّ حضرت سيده نساء العالمين (س) در زمان شهادت درباره تاريخ ولادت آن حضرت، نقل دو سال پس از بعثت پيامبر (ص) منقول از (ره) ترجيح دارد كه بر اين اساس، آن حضرت در سن 13 تا 14 سالگي ازدواج كردند و در سن 22 تا 23 سالگي به شهادت رسيدند. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
عجّل اللّه فرجه 4 حديث معروفي از رسول الله(ص) رسيده است كه فرمود: "لو لم يبق من الدنيا الا يوم لطوّل اللهُ ذلك اليوم حتي يلي رجل من أهل بيتي، يُواطئ اسْمُهُ‏ اسْمِي‏"؛ يا "لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطوّل الله عزوجل ذلك اليوم حتي يبعث فيه رجلا من ولدي اسْمُهُ‏ اسْمِي‏"؛ يعني: "اگر تنها از دنيا يك روز باقي ماند البته خدا آن روز را آنقدر طولاني فرمايد تا مردي از اهل بيت من كه اسم او برابر اسم من است حكومت كند". 🖍همچنين احاديث زيادي وارد شده است كه پيامبر(ص) فرمود: "المَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي اسْمُهُ‏ اسْمِي‏ وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتي..." يعني "مهدي از اولاد من است. نامش نام من و كنيه‏ اش كنيه من است..." ؛ اما جاعلان، جمله "اسمُ ابيه اسمُ ابي" يعني "نام پدرش، نام پدر من است" را بر آن اضافه كردند تا با «محمد بن عبدالله محض» منطبق شود! ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
علیهم السلام سلام الله علیها 🖍آيا طبق منابع و شواهد تاريخي زمان شهادت حضرت زهرا(س) است؟ ✍🏼بله!نقلي كه شهادت حضرت را ۴۰ روز پس از رحلت نبي مكرم اسلام (ص) مي‌داند چندان قابل اعتنا نيست. فاطميه اول كه ۷۵ روز پس از رحلت (ص) است زمان اين بانوي بزرگوار نيست بلكه آغاز بيماري و بستري شدن حضرت و در واقع زمان هجوم به خانه ايشان براي بيرون بردن به منظور بيعت است كه به سقط جنين صديقه طاهره (س) و بيماري او منتهي شد. شهادت حضرت در اصل روز سوم جمادي‌الثاني يعني حدود ۳ ماه پس از رحلت پدر بزرگوارشان بوده است كه به فاطميه دوم در كشور ما معروف و مشهور است. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
▪️عیادت شیخین از حضرت زهرا(علیها السلام) بعنوان حلالیت طلبی، اما بدون آنکه حاضر به برگرداندن حق و پایان دادن به غصب باشند! شیخ صدوق به دو سند از امیرالمؤمنین و امام حسین(علیهما السلام) روایت کرده که فرموند: هنگامی که بیماری حضرت زهرا(س) شدت گرفت زنان مهاجرین و انصار گرد ایشان آمدند و جویای حال ایشان شدند. حضرت در پاسخ بیاناتی فرمود که گویای شدت نارضایتی ایشان از سستی و کوتاهی مردانشان بود. زنان بیانات حضرت را به مردانشان رساندند، و در نتیجه عده‌ای از مردان مهاجرین و انصار جهت عذرخواهی نزد حضرت آمدند و گفتند: ای سرور بانوان، اگر ابوالحسن این امر را پیش از آنکه این حکومت تثبیت شود و استحکام یابد به ما میگفت هرگز از او به دیگری عدول نمیکردیم! حضرت(س) فرمود: از من دور شوید! که با این عذر آوردنهای دروغینتان پذیرش عذری نیست، و با این سستی شما چاره‌ای نیست و کاری از پیش نمیرود. و شاید همین قضایا بود که شیخین را به تلاش برای ملاقات و عیادت حضرت برانگیخت. خبر عیادت را سُلیم بن قیس هلالی از ابن عباس، و شیخ صدوق با سلسله سندش از امام صادق(علیه السلام) روایت نموده که همراه با جزئیات بیشتری است. امام(ع) فرمود: هنگامی که فاطمه بیمار شد.. آن دو برای عیادتِ حضرت اذن خواستند اما حضرت نپذیرفت به آنها اذن دهد. پس ابوبکر با خدا پیمان بست که سقف خانه‌ای بر او سایه نیاندازد تا آنکه نزد فاطمه برسد و از وی رضایت بطلبد! و یک شب را در بقیع گذراند! پس عُمر نزد علی(علیه السلام) آمد و گفت: بدرستی که ابوبکر همراه پیامبر خدا(صلّی الله علیه وآله) در غار بود پس یار پیامبر است، و او پیرمردی دل نازک است! و چندین بار آمدیم که از فاطمه اذن ورود بگیریم تا رضایت بطلبیم! اما او نپذیرفت که به ما اذن ورود دهد. پس اگر مصلحت میدانی برایمان از او اذن ورود بگیر. حضرت گفت: باشد. پس علی بر فاطمه وارد شد و به ایشان گفت: ای دختر پیامبر خدا، از این دو نفر کارهایی سر زده که خود شاهد بوده‌ای، و چندین بار آمده‌اند و ردشان کرده‌ای و بهشان اذن نداده‌ای، و از من خواستند که برایشان اذن بگیرم. حضرت زهرا گفت: بخدا به آنها اذن نخواهم داد و کلمه‌ای با آنها سخن نخواهم گفت تا پدرم را ملاقات کنم و شکایت و دادخواهی از این دو را نزد او برم بخاطر آنچه انجام دادند و نسبت به من مرتکب شدند! علی(علیه السلام) گفت: پس من برایشان ضمانت کردم که اذن بگیرم! حضرت گفت: اگر چیزی را برایشان ضمانت کرده‌ای خانه خانۀ توست و زنان تابع مردانند، در چیزی با شما مخالفت نمیکنم، پس به هرکه خواهی اذن بده! پس علی(علیه السلام) خارج شد و به آن دو اذن داد، [پس وارد شدند] و هنگامی که چشمشان بر فاطمه(علیه السلام) افتاد بر وی سلام کردند، اما حضرت جواب سلامشان را نداد بلکه رویش را از آن دو برگرداند. پس آن دو به سمت روی حضرت رفتند.. پس حضرت(س) به علی(علیه السلام) گفت: جامه را از من بگردان! و زنانی در اطراف حضرت بودند پس حضرت به آنها گفت: صورتم را بگردانید! پس هنگامی که روی حضرت را برگرداندند آن دو نیز به سمت روی حضرت رفتند و ابوبکر گفت: ای دختر پیامبر خدا، جز این نیست که نزدت آمده‌ایم برای حلالیت طلبی و دوری از خشم و غضبت، از شما میخواهیم که ما را ببخشی و از آنچه از ما نسبت به شما رخ داده بگذری! پس حضرت(س) به آن دو گفت: هرگز یک کلمه با شما سخن نخواهم گفت تا پدرم را ملاقات کنم و شکایت شما دو نفر را نزد او برم و از آنچه کردید و انجام دادید و نسبت به من مرتکب شدید دادخواهی کنم! آن دو گفتند: پس ما برای عذرخواهی آمده‌ایم و رضایتت را میطلبیم؛ ببخش و از ما در گذر و ما را به آنچه از ما سر زده مؤاخذه مکن! پس حضرت بسوی علی(علیه السلام) رو نمود و به ایشان فرمود: من با این دو نفر کلمه‌ای سخن نخواهم گفت تا از آنها دربارۀ چیزی که آنرا از پیامبر خدا شنیده‌اند بپرسم، پس اگر با صداقت پاسخم را دادند میبینم نظرم چه میشود! آن دو گفتند: خدایا!، باشد!، و ما جز حق نخواهیم گفت و گواهی نخواهیم داد مگر به صداقت! پس حضرت گفت: شما را به خدا قسم میدهم آیا شنیدید پیامبر را که میگفت: «فاطمه پارۀ تن من است و من از اویم، هرکه او را بیازارد پس حقا که مرا آزرده و هرکه مرا بیازارد پس به حق که خدا را آزرده، و هرکه او را پس از مرگم بیازارد همچون کسی است که او را در حیاتم آزرده، و هرکه در حیاتم او را بیازارد همچون کسی است که پس از مرگم او را آزرده»؟ گفتند: خدایا، بله. حضرت گفت: الحمد لله. سپس حضرت گفت: خدایا من تو را گواه میگیرم -و شاهد باشید ای کسانی که در اینجا حاضرید- که این دو مرا در حیاتم و در هنگام مرگم آزردند! بخدا کلمه‌ای با شما دو نفر سخن نگویم تا پروردگارم را ملاقات کنم و شکایتتان را از آنچه کردید و نسبت به من مرتکب شدید نزد او برم! پس ابوبکر گفت: ای وای بر من! ای کاش مادرم مرا نزاییده بود! اما عمر .. (ادامه در ص2) 1️⃣
(ادامه از ص1) 2️⃣ پس ابوبکر گفت: ای وای بر من! ای کاش مادرم مرا نزاییده بود! اما عمر به او گفت: عجب از مردم، چطور ولایت امورشان را به تو داده‌اند در حالی که تو پیرمردی هستی که خرفت و کودن شده‌ای!؛ از خشم یک زن اندوهگین و بی قرار میشوی و از رضایتش خوشحال! مگر چه کرده کسی که زنی را خشمناک کند؟! و برخاستند و خارج شدند. این خبر را ابن قُتیبه با این تتمه روایت کرده: حضرت گفت: پس من خدا و فرشتگان را گواه میگیرم که شما دو نفر خشمناکم کردید و راضی و خشنودم نکردید، و هنگامی که پیامبر را ملاقات میکنم شکایتتان را نزد او میبرم! پس ابوبکر گفت: من پناه میبرم به خدای تعالی از خشمش و خشم تو ای فاطمه. سپس ابوبکر گریۀ سختی کرد و گریان خارج شد در حالی که حضرت به او میگفت: بخدا در هر نمازم نفرینت میکنم. و در پیام امیرالمؤمنین(علیه السلام) به فرستادۀ عمویش عباس در آخرین روزهای حیات حضرت زهراء(علیها السلام) اینگونه آمده است: «.. و بدرستی که فاطمه دختر پیامبر خدا(صلّی الله علیه وآله) هنوز همچنان ستمدیده است، از حقش محروم، و از میراثش رانده شده. به سفارش پیامبر خدا(صلّى الله عليه وآله) دربارۀ وی عمل نشد، و حق و احترام پیامبر و حق خدای عزّ وجل نسبت به او مراعات نشد؛ و کفایت میکند که خدا حاکم است و کیفر دهنده و انتقام گیرنده از ظالمین!». 📚 موسوعة التاريخ الإسلامي 4: 142- 148. از: - الإحتجاج (الطبرسي، 548ق) 1: 149. و برای منابع خطبه، رک: موسوعة 4: 144. مرحوم مجلسی نیز این خطبه را از بیشتر این منابع در بحارالأنوار 43: 158- 163 آورده، و سپس تا ص170 به شرح آن پرداخته. - كتاب سليم بن قيس الهلالي العامري(76ق): 391. - علل الشرائع (الصدوق، 381ق) 1: 220- 223، ب149. - الإمامة والسياسة (ابن قتيبة الدينوري، 276ق) 1: 14. - الأمالي (الطوسي، 460ق): 155- 156، ح258.
عج 1 یکی از شبهات در زمینه وقت کلی ظهور امام زمان (عج) است «یظهر فیملا الارض قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»، «ظهور می کند و جهان را پر از عدل و داد می کند همچنان که پر از ظلم و ستم شده است». آیا معنای این حدیث این است که یکی از لوازم ظهور حضرت حجت این است که جهان پر از ظلم و ستم شود؟ پس هر کس خواهان ظهور یا تعجیل ظهور امام باشد نباید نهی از منکر و امر به معروف کند، نباید در راه خدا جهاد کند چرا که بگذارد تا جهان پر از ظلم و ستم شود! نه اینطور نیست یعنی اوامر اساسی اسلام در جهت امر به معروف و نهی از منکر و نشر اسلام، از اسلام استثنابردار نیست؛ بنابراین واجبات اساسی اسلام ادامه دارد و احدی نمی تواند به بهانه اینکه در علامت ظهور حضرت گفته شده است که زمین پر از جور و ستم خواهد شد ظلم و ستم کند؛ این کار مغالطه ای بیش نیست که اگر هر انسان منصفی قضاوت کند این مساله را قبول نمی کند.
علیهم السلام علیهم السلام سلام الله علیها 1 جمله اي كه راجع به مقام علمي و تعليمي و آموزگاري حضرت زينب (س) به دست ما رسيده از شخصي نقل شده است به نام نحوي مازني كه از قدماي نحويان كوفه بود. از زبان او نقل شده كه ما همسايه (ع) بوديم و وقتي كه اميرالمومنين (ع) از مدينه به بصره براي جنگ جمل رفته بودند - مي دانيد كه امام در بصره پيروز شدند اما در اين سفر خانواده را همراه خود نبريده بودند و بدون خانواده به كوفه وارد مي شوند اما بعد كساني را مي فرستند تا خانواده را از مدينه به كوفه بياورند. - در آن زمان هم حضرت زينب سلام الله عليها با همسرشان كه پسر عمويشان بود به نام عبدالله در مدينه زندگي مي كردند و به همراه خانواده و در ركاب اميرالمومنين (ع) از مدينه به كوفه آمدند. آن زمان كه خانواده اميرالمومنين (ع) به كوفه آمده بودند زنان كوفه براي پرسيدن مسايل خود به منزل (ع) و بانوي اين خانواده حضرت زينب (س) مراجعه مي كردند و حضرت زينب (س) پاسخگوي مسايل اين بانوان بوده و از طرف ديگر جلسات تفسير قرآن داشته اند. او در اين باره مي گويد در اين چهار پنج سالي كه خانواده اميرالمومنين (ع) در كوفه بودند ما قد و قامت حضرت زينب (س) را نديديم. معلوم مي شود كه اين طور نبوده كه حضرت مدام بيرون بروند و در ميان مردم به حشر و نشر بپردازند ادامه دارد 👇🏻 💯هر روز یک نکته تا چهارشنبه 11دی ماه مصادف با پنجم جمادي الاولي میلاد حضرت زینب سلام الله علیها ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
علیهم السلام علیهم السلام سلام الله علیها 2 🖍چرا نام حضرت، زينب بود و آيا اين قول مشهور كه زينب به معناي زينت پدر و زيب اب است قول درستي است؟ ✍🏼اول اين را بگويم كه چون در افواه مشهور است كه مي گويند زينب كبري برخي از اين صفت چنين برداشت مي كنند كه حضرت زينب (س) بزرگ تر از بوده اند در حالي كه در كتاب هاي تراجم صحابه - شرح حال صحابه پيامبر (ص) - آمده است كه زينب دختر دوم اميرالمومنين (ع) بعد از حسنين (ع) بودند. حالا اين كه چرا نام اين دو دختر اميرالمومنين، زينب و ام كلثوم گذاشته شد مي دانيم كه پيامبر (ص) چهار دختر به نام هاي زينب و ام كلثوم و رقيه و فاطمه داشتند كه فاطمه كوچك ترين دختر پيامبر بود و (س) وقتي دو خواهر خود را از دست داده بودند نام آن ها را بر روي دختران خود مي گذارند. اين كه به قول شما برخي زينب را زينت پدر و زينت اب مي گويند اين ها ريشه اي ندارد اين که گفته مي شود (ص) به پيشنهاد اسم حضرت را زينب گذاشتند مبنايي ندارد و پيش از حضرت زينب اين نام، نام دختر پيامبر و دختر بوده است و در زمان عرب، زينب نام درخت زيبايي در بيابان بوده كه عرب اين نام را براي دختران برگزيده بود. ادامه دارد 👇🏻 💯هر روز یک نکته تا چهارشنبه 11دی ماه مصادف با پنجم جمادي الاولي میلاد حضرت زینب سلام الله علیها ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄