eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 صحیفه سجادیه، تجلیگاه راز و نیاز ✍️ استاد ◀️ کانال 🆔 @sahife2
💠اگر با خواندن فهمتان از قرآن بیشتر نشد،سر از تنم جدا کنید. ✍️ شیخ فهیمی از علمای ل سنت هرمزگان ◀️ کانال 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏪برنامه ی روزنامه ی ✅ کریم 👈 روزی یک صفحه 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/tYO2Vq 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ مرحوم آیت الله به لزوم وجود بسیار اشاره می کند و می گوید : " کسی که طالب سیر و سلوک شد ، اگر برای پیدا کردن استاد ، نصف عمر خود را در جستجو بگذراند ، ارزش دارد و آن که به استاد رسیده ، نصف راه را طی کرده است!!! " ✍️ گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد بسوختیم در این آرزوی خام و نشد به لابه گفت شبی میر مجلس تو شوم شدم به رغبت خویشش کمین غلام و نشد پیام داد که خواهم نشست با رندان بشد به رندی و دردی کشیم نام و نشد رواست در بر اگر می‌تپد کبوتر دل که دید در ره خود تاب و پیچ دام و نشد بدان هوس که به مستی ببوسم آن لب لعل چه خون که در دلم افتاد همچو جام و نشد به کوی عشق منه بی‌دلیل راه قدم که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد فغان که در طلب گنج نامه مقصود شدم خراب جهانی ز غم تمام و نشد دریغ و درد که در جست و جوی گنج حضور بسی شدم به گدایی بر کرام و نشد هزار حیله برانگیخت از سر فکر در آن هوس که شود آن نگار رام و نشد 🔅 برنامه ی روزانه 🔴 به کوی عشق منه بی‌دلیل راه قدم که من به خویش نمودم صد اهتمام و نشد دلیل راه :راهنما ورهبر، پیر ، مرشد اهتمام: کوشش معنی بیت: اگرقصد داری طریق ِ عشق راانتخاب کنی، حتماً می بایست یک نفر ، راهنما وراهبرداشته باشی تاچگونگی ِ سیرو سلوک وراه ورسم ِ منزلها را به تو بیاموزد وگرنه به رسیدن به سرمنزل مقصود امکانپذیرنخواهد بود. حافظ خودرا مثال می زند که من می خواستم این طریق را بدون راهنما طی کنم هرچه تلاش کردم نتیجه ی مثبتی نگرفتم. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 بسم‌الله‌الرحمن الرحیم، یا عبدالعظیم! أبلغ عنی أولیائی السلام و قل لهم:‌ أن لایجعلو للشیطان علی أنفسهم سبیلا، و مرهم بالصدق فی الحدیث و أداء الأمانهًْ، و مرهم بالسکوت و ترک الجدال فیما لا یعنیهم، و اقبال بعضهم علی بعض و المزاورهًْ، فان ذلک قربهًْ الی. ولا یشغلوا أنفسهم بتمزیق بعضهم بعضا، فانی آلیت علی نفسی أنه من فعل ذلک و أسخط ولیا من أولیائی دعوت‌الله لیعذبه فی‌الدنیا أشد العذاب، و کان فی الآخرهًْ من الخاسرین. و عرفهم أن الله قد غفر لمحسنهم، و تجاوز عن مسیئهم، الا من أشرک به أو آذی ولیا من أولیائی أو أضمر له سوء فان الله لا یغفر له حتی یرجع عنه، فان رجع و الا نزع روح‌ الایمان عن قلبه، و خرج عن ولایتی، ولم یکن له نصیب فی ولایتنا، و أعوذبالله من ذلک. 🔴 به نام خداوند بخشنده و مهربان ؛ ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای راهی نگشایند. آنان را به راستگویی در گفتار و ادای و سکونت پرمعنا و ترک درگیری و در کارهای بیهوده و بی‌فایده دعوت کن. به و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت نما، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و به من و به دیگر اولیاء اوست. دوستان ما نباید فرصت‌ های گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کرده‌ام که هر کس مرتکب این‌گونه امور شود یا به یکی از دوستان و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که اورا به سخت‌ترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز این‌گونه افراد از زیانکاران خواهند بود. به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را عفو خواهد کرد مگر آنهایی که به او شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، که از این سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد؛ مگر اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت(ع) بی‌بهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه می‌برم. (اختصاص، شیخ مفید، صفحه 241) 👈شرح مفصل صوتی در ده جلسه اینجا علیه السلام 🆔 @sahife2
️ شرح مخصری بر https://www.aparat.com/v/n121c8c 🔴 قسمت اول 1. بستن راه دل بر : یکی از مهم‌ترین مشکلات بشر و ریشه بسیاری از اختلافات در دین و دنیا و عامل هبوط و سقوط بشریت، ابلیس و وسوسه های اوست. خداوند در آیات بسیاری بیان کرده است که ابلیس این شیطان رانده شده از پیشگاه خداوند سوگند خورده است جز بندگان مخلص خداوند که بیرون از دسترس تصرف شیطانی هستند، همه بشر را گمراه کرده و به دوزخ گرفتار کند. (حجر، آیات 39 و 40؛ ص، آیات 82 و 83) شیطان هر چند که از نظر حیله‌گری دارای ضعف است (نساء، آیه 76)، اما به سبب دو عامل می‌تواند به مقاصد خویش برسد. عامل نخست، بستری است که در ذات انسان به عنوان هواهای نفسانی وجود دارد؛ ابلیس و شیاطین پیرو مکتبش، با بهره‌گیری از این نقطه ضعف انسانی امکان آن را می‌یابند تا به مقاصد شوم و پلید خویش در گمراه کردن انسان برسند و او را به سقوط بکشانند و از خداوند و صراط مستقیم عبودیت که هدف و فلسفه آفرینش انسان و جن است دور سازند. (ذاریات، آیه 5) بسیاری از مردم به جای پیروی از عقل، از شهوت و غضب پیروی می‌کنند و این‌گونه است که هواهای نفسانی را معبود خویش قرار می‌دهند، هر چند ممکن است از اهل بصیرت و بینایی و از عالمان برجسته باشند. (اعراف، آیه 176؛ کهف، آیه 28؛ طه، آیه 15؛ فرقان، آیه 43؛ جاثیه، آیه 23) اصولا براساس آموزه‌های قرآنی چنانکه حضرت یوسف(ع) بیان می‌کند، نفس بسیار امرکننده به بدی و زشتی‌ به جای خوبی و زیبایی است. (یوسف، آیه 53) عامل دومی که به ابلیس و شیاطین جنی کمک می‌کند، نهان بودن آنان از چشم انسان‌هاست؛ زیرا جنیان که از عصاره آتش هستند، دارای جسمی بسیار لطیفند که امکان دیدن آنان نیست. آنان ما را می‌بینند ولی ما آنان را نمی‌بینیم (اعراف، آیه 27)؛ البته این بدان معنا نیست که آنها از امور غیبی از جمله غیب درون و نیات باطنی ما خبر داشته باشند و گرنه از مرگ حضرت سلیمان(ع) آگاه می‌شدند در حالی که نشدند (سباء، آیه 14)؛ این شیاطین تنها از راه نشانه‌های ظاهری می‌توانند به باطن و نیات درونی ما آگاه شوند و علم غیب نمی‌دانند. به هر حال، ابلیس و شیاطین هر چند که دارای موقعیت برتری از یک جهت هستند، ولی انسان‌ها از موقعیت‌هایی برخوردارند که ابلیس و شیاطین در اختیار ندارند؛ از این رو می‌توانند با تلاش‌ها و کمین‌های شیطانی مقابله کنند؛ اما اگر اجازه دهند تا ابلیس به درون دلشان راه یابد، دیگر خود این انسان است که خویشتن را تحت ولایت شیطان درآورده و زمام امورش را به او سپرده است. در این حالت این ابلیس و شیطان است که افکار و اعمال فرد را مهار و مدیریت می‌کند و شخص، بازیچه‌ای در دست شیطان و عامل او می‌شود. این همان چیزی است که خداوند به عنوان اولیای شیطان از آن یاد کرده و در برخی از موارد، چون شخص انسانی و یا حتی جنی، ایمان خود را از دست داده و شیطانی شده و هویت شیطان را پیدا کرده است، به عنوان شیاطین‌ انس و جن از آنان یاد می‌کند. (ناس، آیات 5 و 6؛ نساء، آیه 76) 2- در گفتار: بی‌گمان کلید بسیاری از گناهان، و عدم صداقت در گفتار است. امام حسن عسگری(ع) می‌فرماید: جعلت الخبائث کلها فی‌بیت و جعل مفتاحها الکذب؛ تمام زشتی‌ها در اتاقی قرار داده شده و کلید آن، دروغ است. (بحارالانوار، ج 72، ص 262) در روایت است که شخصی به حضور پیامبر اکرم(ص) رسید و عرض کرد: من بیشتر گناهان را مرتکب می‌شوم، ولی تصمیم گرفته‌ام که خود را اصلاح کنم، ولی نمی‌دانم چگونه؟ حضرت فرمود: راست بگو و دروغ نگو و هر گناهی که می‌خواهی، انجام بده. او در محضر پیامبر تعهد کرد که هرگز دروغ نگوید. پس از مدت کوتاهی، شیطان او را وسوسه کرد تا کار خلافی انجام دهد. بی درنگ به فکر فرو رفت که اگر من مرتکب چنین عملی شوم و فردا رسول خدا (ص) از من در این باره بپرسد، چه بگویم. اگر راست بگویم، حد بر من جاری می‌کند و اگر دروغ بگویم، که خلاف تعهد است. به همین ترتیب، هر گاه می‌خواست مرتکب گناهی شود، قدری اندیشه می‌کرد و به این ترتیب، ترک دروغ سبب شد دیگر گناهان را نیز ترک کند.(امالی، ص 419) در آیات و روایات نخستین شرط سلامت نفسانی، صداقت دانسته شده است. خداوند دروغ را دشمن می‌دارد و آن را جزو گناهان کبیره قرار داده و وعده دوزخ به دروغگو داده است. پیامبر (ص) دروغ را به هر شکلی نادرست و باطل می‌داند حتی اگر برای شادی و سرور دیگران باشد. ایشان می‌فرماید: ویل للذی یحدث فکذب لیضحک به القوم ویل له، ویل له؛ وای بر کسی که کلام دروغی را نقل کند تا دیگران بخندند. وای بر او، وای بر او (بحارالانوار، ج 74، ص 88) 👈 ادامه دارد ... علیه السلام 🆔 @sahife2
✳️ شرح مخصری بر 🔴 قسمت دوم 3. ادای : در آیات و روایات بر ادای امانت و ترک خیانت، بسیار تاکید شده است. خداوند در آیه 58 سوره نساء و آیه 27 سوره انفال، فرمان می‌دهد که امانت را چنان‌که تحویل گرفته‌اید ادا کرده و به صاحبان آن برگردانید و خیانت در امانت نکنید. خیانت در امانت نسبت به هر کسی چه مومن و چه کافر یا فاجر و فاسق و سالم، جایز نیست و برخلاف روش یهودیان که خیانت به دیگر امت‌ها را روا می‌دانند، خداوند این رویه را باطل و بر خلاف حکم شرع می‌داند. امیر مومنان (ع)- فرمود:« سوگند می‌خورم که لحضه‌ای قبل از وفات پیامبر (ص) سه بار از او شنیدم که فرمود: یا اباالحسن! ادالامانه الی البر و الفاجر فیما قل و جل حتی فی الخیط و المخیط؛ ای علی! امانت را به نیکوکار و بدکار پس بده، کم باشد یا زیاد، حتی نخ و سوزن.» (بحارالانوار، ج 77، ص 275) همچنین آن حضرت (ع) در یکی از وصیتهایش فرمود: «ادوا الامانات ولو الی قتله الانبیاء؛ امانتها را رد کنید، گرچه به قاتلان پیامبران باشد.» (تحف، العقول، ص 74) نیز می‌فرماید: لیس منا من خان مسلما فی اهله و ماله؛ آنکه به ناموس و مال مسلمانی خیانت کند، از ما نیست.(بحارالانوار، ج 75، ص 172) امیرمومنان علی (ع) نیز فرموده است: «شر الناس من لا یعتقد الامانه و لا یجتنب الخیانه؛ بدترین مردم کسی است که به امانت معتقد نباشد و از خیانت پرهیز نکند.» (شرح غرر الحکم، ج 4، ص 175) اصولا از ویژگی‌های هر مومنی، وفای به عهد (مومنون، آیه 8) و ادای امانت و ترک خیانت است. (انفال، آیه 27) در برخی از روایات آمده که علی (ع) فرمود: راس الاسلام الامانه؛ سر اسلام، امانتداری است. (شرح غرر الحکم، ج 4، ص 47) 4. پر معنا: اگر سخن گفتن نقره وسیم باشد، سکوت، طلای ناب است؛ زیرا در سخن گفتن بویژه پر گویی ممکن است خلاف گویی رخ دهد و فرد، سخنی را به سهو و یا عمد بگوید که موجب رنجش دیگران شود. البته هر سکوتی خوب نیست، بلکه سکوتی پسندیده است که انسان به جای خیال‌بافی به اذکار و اوراد و یا به تفکر و تدبر و تعقل بپردازد. اصولا انسان نمی‌تواند ساکت باشد، زیرا ذهن و قلب او همواره درگیر است، پس باید آن را به‌گونه‌ای ترتیب کند که اگر تفکر و تعقل نمی‌کند و با پرسش و پاسخ‌های درونی به حل و فصل امور نمی‌پردازد و در هستی و آیات الهی تفکر و تدبر نمی‌کند، لااقل به ذکر و وردگویی بپردازد نه آنکه با دیگران بنشیند و هم سخن شود و یا به لغو و لهو بپردازد و یا در آینه خیال و اوهام خود به گردش باطل و موهوم برود. در زمینه تاثیر سکوت در تعمیق تفکر و استواری عقل، از رسول‌خدا (ص) نقل شده است که فرمود: اذا رایتم المومن صموتا فادنوا منه فانه یلقی الحکمه و المومن قلیل الکلام کثیرالعمل والمنافق کثیر الکلام، قلیل العمل؛ هرگاه مومنی را بسیار ساکت یافتید به او نزدیک شوید، زیرا در حالت سکوت، بر قلب مومن حکمت جاری می‌شود. مومن، کم‌گو و پر عمل است اما منافق، پرگو و کم عمل است. (مستدرک الوسایل، محدث نوری، ج 9، ص 18) امام موسی کاظم (ع) نیز فرموده است: اکثر صمتک یتوفر فکرک و یستنر قلبک و یسلم الناس من یدک؛ بسیار خاموشی برگزین تا فکرت زیاد شود و عقلت نورانی گردد و مردم از دست (و زبان) تو سالم بمانند!. ( غرر الحکم، ج 3، ص 10، حدیث 3725) در روایات اسلامی صمت به عنوان نشانه‌های مومن معرفی شده؛ چرا که آغاز عبادت با صمت و سکوت همراه است؛ و با سکوت این امر فراهم می‌اید که انسان به تفکر بپردازد یا به ذکر الهی اقدام کند و عبادت خداوندگار نماید. امام علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) درباره فواید سکوت می‌فرماید: من علامات الفقه الحکم و العلم و الصمت ان الصمت باب من ابوب الحکمته، ان الصمت یکسب المحبه انه دلیل علی کل خیر؛ از نشانه‌های فهم عمیق و درست، بردباری، دانش و سکوت است دری از درهای حکمت است. سکوت محبت می‌آورد و راهنمای هر خیری است.( اصول کافی، ج 2، ص 113، باب الصمت و حفظ اللسان، حدیث 1) امام صادق (ع) نیز درباره فواید سکوت می‌فرماید: لایزال العبد المومن یکتب محسنا مادام ساکتا فاذا تکلم متب محسنا او مسیئا؛ بنده مومن مادام که خاموش است جزء نیکان شمرده می‌شود، پس هرگاه زبان بگشاید، یا نیکوکار است یا بدکار.(اصول کافی،ج 2، ص 116، باب الصمت و حفظ اللسان، حدیث 21) 👈 ادامه دارد ... علیه السلام 🆔 @sahife2
✳️ شرح مخصری بر 🔴 قسمت سوم 5. ترک بی‌فایده: در آیات قرآنی از جدال جز به جدال احسن و مجادله به روش نیک نهی شده است.(نحل، آیه 125) جدال احسن که با هدف تعلیم و بیان حقیقت صورت می‌گیرد با استفاده از معقولات مقبول در نزد مخاطب است. اما روش‌های دیگر جدال جز زیان برای دو طرف چیزی دربر ندارد. از این رو امام رضا(ع) در سفارش خویش به شیعیان می‌فرماید که از درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده پرهیز کنند. 6. صله‌رحم: رفت و آمد با دیدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم بویژه میان خویشان و نیز برادران ایمانی امری است که امام رضا (ع) بر اساس آموزه‌های قرآنی به آن دعوت می‌کند؛ چرا که این کار باعث تقریب به خدا و اهل بیت عصمت (ع) و دیگر اولیای الهی می‌شود. و موجب طول عمر شخص و افزایش روزی می‌گردد. بهترین همان زیارت قریب و بعید چهارده معصوم (ع) است که خداوند فرمان به آن داده و از قطع آن نهی کرده است.(بقره، آیه 27، رعد، آیه 25؛ و روایات تفسیری) و یکی از راه‌های صله‌رحم صلوات فرستادن و اظهار دوستی و محبت به اهل بیت (ع) و اطاعت از آنان است.(آل عمران، آیات 31 و 32؛ احزاب، آیه 33) 7. نیکی و : امام رضا (ع) در سفارش خویش به شیعیان می‌فرماید: به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش قرار داده و بدکاران آنان را جز اهل شرک و آزار رسان به مومنان و کینه ورزان می‌بخشد. به نظر می‌رسد که جز این سه امر خیر همه امور قابل بخشش و عفو است و انسان می‌بایست احسان را در این امر تمام کند، چرا که یکی از مصادیق احسان به دیگری همان عفو و بخشش از گناهان است. البته اگر انسان یک‌گام فراتر رود و افزون بر احسان به‌مقام اکرام وارد شود و پس از عفو و بخشش، بذل و اکرام و مساعدتی مالی و معنوی و مانند آن داشته باشد، بسیار به ایمان نزدیک‌تر خواهد بود. 8. ترک : براساس آموزه‌های قرآنی شرک، ظلم بزرگی است که بخشیده نمی‌شود. انسان‌ها باید از هرگونه شرک خود را برهانند. متاسفانه بسیاری از مسلمانان دچار نوعی شرک خفی هستند که باید از آن اجتناب شود.(لقمان، آیه 13) علیه السلام 🆔 @sahife2
🙏آیت الله به زیارت حرم مطهر علیه السلام اصرار داشتند و میفرمودند: ❇️ اهل اگر هفته‌ای یک مرتبه به زیارت ایشان نروند، جفا کرده اند. 🔗 کانال انس با 🆔 @sahife2
حقّ حیات.mp3
868.4K
💠 حقّ حیات 🔹 ایامی كه متعلّق به وجود مبارك (سلام الله علیه) است، باید عنایت كنیم كه به بركت ولایت و تشیعی كه وجود مبارك حضرت عبدالعظیم به ایران مخصوصاً ری عطا كرده‌اند باید بسیار مغتنم باشد. مستحضرید كه ایران را اصحاب سقیفه فتح كردند نه اصحاب غدیر; یعنی نیاكان ما, اجداد ما، علی بن ابیطالب را نمی‌شناختند, فاطمه زهرا, امام حسن, امام حسین(علیهم السلام) را نمی‌شناختند؛ چون ایران به دست امیرالمؤمنین كه فتح نشد، به دست شیعیان كه فتح نشد, به دست اصحاب سقیفه فتح شد. اما این سادات بزرگوار مخصوصاً حضرت عبدالعظیم حسنی(سلام الله علیه) و دودمان اهل بیت(علیهم السلام)، بعد از وجود مبارك امام رضا، این ساداتی كه آمدند وجود مبارك فاطمه معصومه(سلام الله علیها) در قم, برادر بزرگوارش در فارس، اینها جریان غدیر را, ولایت را, اهل بیت را, تشیع را به اجداد ما معرفی كردند و اینها هم پذیرفتند. 🔹 بنابراین این بزرگواران یك حقّ حیاتی به گردن ما دارند. ما جریان غدیری بودن خود را به بركت این ذوات قدسی داریم؛ لذا ایامی كه مربوط به این سادات و این امامزاده‌هاست مخصوصاً حضرت عبدالعظیم حسنی(سلام الله علیه) برای ما خیلی محترم است و همه شهدا كه این كشور مدیون آنهاست، با خون آنها این كشور مستقل شد، ارواح همه اینها را از خدای سبحان بخواهیم كه با ارواح شهدای كربلا محشور كند! 👤آیت الله ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ قصّۀ آن کِه دَرِ یاری بِکوفت، از درون گفت کیست؟ آن گفت مَنَم، گفت چون تو تویی، دَر نمی‌گُشایَم، هیچ کَس را از یاران نمی‌شِناسَم که او من باشد، بُرو. 👈این داستان بیان کننده این موضوع است که تا زمانی که از من و ما رها نشوی نمی توانی وصل با معشوق حقیقی را در یابی. 📜 آن یکی آمد دَرِ یاری بِزَد گفت یارش کیستی ای معتمد گفت من گفتش برو هنگام نیست بر چنین خوانی مقام خام نیست خام را جز آتش هجر و فراق کی پزد کی وا رهاند از نفاق رفت آن مسکین و سالی در سفر در فراق دوست سوزید از شرر پخته گشت آن سوخته پس باز گشت باز گرد خانهٔ همباز گشت حلقه زد بر در بصد ترس و ادب تا بنجهد بی‌ادب لفظی ز لب بانگ زد یارش که بر در کیست آن گفت بر در هم توی ای دلستان گفت اکنون چون منی ای من در آ نیست گنجایی دو من را در سرا نیست سوزن را سر رشتهٔ دوتا چونک یکتایی درین سوزن در آ رشته را با سوزن آمد ارتباط نیست در خور با جمل سم الخیاط کی شود باریک هستی جمل جز بمقراض ریاضات و عمل دست حق باید مر آن را ای فلان کو بود بر هر محالی کن فکان هر محال از دست او ممکن شود هر حرون از بیم او ساکن شود اکمه و ابرص چه باشد مرده نیز زنده گردد از فسون آن عزیز و آن عدم کز مرده مرده‌تر بود در کف ایجاد او مضطر بود کل یوم هو فی شان بخوان مر ورا بی کار و بی‌فعلی مدان کمترین کاریش هر روزست آن کو سه لشکر را کند این سو روان لشکری ز اصلاب سوی امهات بهر آن تا در رحم روید نبات لشکری ز ارحام سوی خاکدان تا ز نر و ماده پر گردد جهان لشکری از خاک زان سوی اجل تا ببیند هر کسی حسن عمل این سخن پایان ندارد هین بتاز سوی آن دو یار پاک پاک‌باز گفت یارش کاندر آ ای جمله من نی مخالف چون گل و خار چمن رشته یکتا شد غلط کم شو کنون گر دوتا بینی حروف کاف و نون کاف و نون همچون کمند آمد جذوب تا کشاند مر عدم را در خطوب پس دوتا باید کمند اندر صور گرچه یکتا باشد آن دو در اثر گر دو پا گر چار پا ره را برد همچو مقراض دو تا یکتا برد آن دو همبازان گازر را ببین هست در ظاهر خلافی زان و زین آن یکی کرباس را در آب زد وان دگر همباز خشکش می‌کند باز او آن خشک را تر می‌کند گوییا ز استیزه ضد بر می‌تند لیک این دو ضد استیزه‌نما یک‌دل و یک‌کار باشد در رضا هر نبی و هر ولی را ملکیست لیک تا حق می‌برد جمله یکیست چونک جمع مستمع را خواب برد سنگهای آسیا را آب برد رفتن این آب فوق آسیاست رفتنش در آسیا بهر شماست چون شما را حاجت طاحون نماند آب را در جوی اصلی باز راند ناطقه سوی دهان تعلیم راست ورنه خود آن نطق را جویی جداست می‌رود بی بانگ و بی تکرارها تحتها الانهار تا گلزارها ای خدا جان را تو بنما آن مقام کاندرو بی‌حرف می‌روید کلام تا که سازد جان پاک از سر قدم سوی عرصهٔ دور و پنهای عدم عرصه‌ای بس با گشاد و با فضا وین خیال و هست یابد زو نوا تنگ‌تر آمد خیالات از عدم زان سبب باشد خیال اسباب غم باز هستی تنگ‌تر بود از خیال زان شود در وی قمر همچون هلال باز هستی جهان حس و رنگ تنگ‌تر آمد که زندانیست تنگ علت تنگیست ترکیب و عدد جانب ترکیب حسها می‌کشد زان سوی حس عالم توحید دان گر یکی خواهی بدان جانب بران امر کن یک فعل بود و نون و کاف در سخن افتاد و معنی بود صاف این سخن پایان ندارد باز گرد تا چه شد احوال گرگ اندر نبرد 🔅 برنامه ی - - 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
❇️ قصّۀ آن کِه دَرِ یاری بِکوفت، از درون گفت کیست؟ آن گفت مَنَم، گفت چون تو تویی، دَر نمی‌گُشایَم،
🔴 فردی به در خانه معشوق آمد و بر در کوبید، معشوق از درون خانه پرسید: کیستی؟ آن شخص پاسخ داد: منم، صاحب خانه. پاسخ داد: برگرد، اکنون وقت وصل نیست و شخص خامی مثل تو سزاوار این خوان نیست. آیا یک عاشق خام را چیزی به جز آتش هجران و فراق می پزد؟ و آیا چیزی جز آتش فراق و هجران می تواند آن را از بند نفاق رها سازد؟ خیر. آن بیچاره یکسال به سفر رفت و در آتش فراق یار سوخت. پس از این مدت پخته شد و دوباره به سوی یار بازگشت. به هزاران ترس و لرز و بیم فراوان و در کمال ادب در را به صدا درآورد مبادا که حرفی نامعقول و دور از ادب از دهانش خارج شود. یار از دورن خانه پرسید: کیستی؟ کیست که در می زند؟ مرد پاسخ داد: ای دلبر آنکه پشت در ایستاده و حلقه در را به صدا درآورده نیز خود تویی. یار گفت: اکنون چون همه "من" هستی، داخل شو. یعنی به این دلیل که دست از خویشتن خویش شسته و وجود خود را در وجود من فانی کرده ای به ما محرم گشته ای و بیا چرا که درون یک خانه دو "من" نمی گنجد. به عنوان مثال سوزن یک سوراخ دارد و اگر سر نخ دوتا باشد از سر سوزن رد نمی شود. یعنی هر وقت که از مرحله منیت درآمدی و همه چیز را "او" دانستی می توانی به خانه وحدت و حقیقت داخل شوی. رشته نخ وقتی باریک و یکتا شد به سوزن ارتباط پیدا می کند. ولی سوراخ سوزن هیچ در خور شتر (طبیعت نفسانی آدمی) نیست و شتر نمی تواند از آن عبور کند. وجود شتر یعنی طبیعت نفسانی آدم چکونه و کی باریک و ضعیف می شود؟ این کار فقط با طاعت و عبادات و ریاضت ممکن است. ای انسان برای اینکه طبیعت نفسانی لاغر و ناچیز شود باید دست مدد حق همراهی کند. زیرا که قدرت حق تعالی بر هر امر محالی تعلق گیرد آن را هستی می بخشد. هر امر محالی به دست او جامه امکان می پوشد و هر نفس سرکش و طاغی از ترس قدرت و سطوت او رام و رهوار می شود. مولانا با بیان این حکایت تمثیلی می خواهد به سالکین الی الله بگوید که تا زمانی که وجود موهوم و مجازی باقی است و هنوز کمند منیت از دست و پای یک سالک گسسته نشده، نمی توان به حقیقت مطلق وصل شود. باید "من" و "ما" را کنار گذاشت و بر همه عالم "چار تکبیر" زد تا به کوی حضرت معشوق راه یافت. 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
❇️ قصّۀ آن کِه دَرِ یاری بِکوفت، از درون گفت کیست؟ آن گفت مَنَم، گفت چون تو تویی، دَر نمی‌گُشایَم،
🔴این همان است که موسی از خداوند درخواست کرد "من تو را میخواهم ببینم" و خداوند فرمود تو هرگز هرگز نخواهی توانست ولی آن مهربان در حالی که تاکید میکند تو نمیتوانی بلافاصله میگوید "اما به کوه نگاه کن اگر بعد از آنکه بر کوه جلوه کردم برجای خود ماند مرا خواهی دید" وقتی کسی بر چیزی تاکید میکند و بعد با عبارت ولی یا اما استثنایی قائل می شود جمله قبل را مشروط میکند در این داستان کوه نماد غرور و سرسختی و تمام انانیت و من بودن انسان است که باید آنرا برای دیدار آن معشوق ابدی و ازلی در سفر این روزگار از وجود خود پاک کنیم اگر خواهان دیدار اوییم همانگونه که مولانا در این شعر میگوید نیست جای دو من در یک سرا (در بُعد اجتماعی هم ریشه اکثر جدایی ها همین است ولی از دید عرفانی) در مقابل عظمت و وجود خداوند ما اگر هنوز من باشیم قطعا قادر به دیدار آن وجود یگانه نخواهیم بود و در داستان حضرت موسی به درستی پاسخ می دهد که بله تو برای من قابل دیدن نیستیدر حقیقت آنجا که حضرت موسی بعد از انفجارِ کوهِ انانیت و من بودنش بیهوش میشود خدا را با چشم دیگری دیده که همان چشم دل است دیده که این موضوع را درک کرده و در قالب پندی رمزآلود در قرآن بیان شده و این تاکید دیگری بر نی و نیست شدن در عشق حق است که عرفا به جهت اهمیت آنرا بارها و بارها به شکل گوناگون بیان می نمایند، علت این تاکید این است که این مفهوم در سخن ساده است ولی در عمل هر انسان سفری به بلندای عمر را طی میکند و متاسفانه اکثریت انسانها باز با توجه به آیات قرآن در حلقه ای از تکرار و آزمون و خطا هرگز به این معنی نمیرسد چون بسیار سخت تر از حد تصور است ولی قطعا اگر عرفا این همه تاکید میکنند برای این است که ایمان ما در این راه تقویت شود که اگر آنها رسیدند، ما هم سختی راه را به جان بخریم و در راه آن حق جانفشانی کنیم اگر او بخواهد و ما را لایق بداند برای اینکه خوشبختانه خودش زنده ابدی و ازلی است و اول او ما را انتخاب میکند و حتی اگر ما خود از خود نومید شویم، او از ما نا امید نمیشود و به ازای هر روز زندگی به ما فرصت میدهد تا به او بازگردیم که ما از اوییم و به او بازمیگردیم انالله واناالیه راجعون (156 سوره بقره) و به قول حضرت ابراهیم (ع) آن شایسته عنوان دوستی خداوندخلیل الله "جز گمراهان چه کسى از رحمت پروردگارش نوميد مى شود؟!" (آیه 56 سوره حجر) نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند (حافظ) ** در جای دیگری ای خدا جان را عطا کن آن مقام نیز گفته شده که در معنی تغییری ایجاد نمیکند، که در معرفت مقامی هست که اگر کسی به لطف خدا در مسیر نی شدن به آن دست یابد... فقط خدا میداند چه رحمتی بر آن فرد داده شده که زبان قادر به بیان آن نیست و اینجا لازم است به رمز دیگری از آیات قرآن اشاره شود که خداوند بسیاری از مفاهیم را به جهت اهمیت در قرآن تکرار کرده و برخی از مهمترین مفاهیم را فقط یکبار گفته ومهمتر از آنها را در بیان قرآن پنهان کرده و اصلا آشکار نگفته تا نامحرمان آنرا نبینند آن همان است که به قول مولانادر آن است آنچه در آن است (فیه ما فیه) ای کاش دعای مولانا در حق همه ما برآورده شود تا به مقامی برسیم که اشارات را بدانیم و بی حرف هم سخن بفهمیم و هم سخن بگوییم آنکسست اهل بشارت که اشارت داند، نکتها هست بسی محرم اسرار کجاست؟ (حافظ) 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️دویی از خود برون کردن یکی دیدم دو عالم را یکی جویم یکی گویم یکی دانم یکی خوانم نه شرقیم نه غربیم ، نه بریم نه بحریم نه ارکان طبیعیم، نه از افلاک گردانم نه از خاکم نه از بادم نه از آبم نه از آتش نه از عرشم نه از فرشم نه از کونم نه از کانم نه از هندم نه از چینم نه از بلغار و سقسینم نه از ملک عراقینم نه از خاک خراسانم نه از دنیا نه از عقبی نه از جنت نه از دوزخ نه از آدم نه از حوا نه از فردوس رضوانم هو الاول هو الاخر هوالظاهر هوالباطن بغیر از هو و یا من هو دگر چیزی نمی دانم ( این اشعار که منسوب به است ، به ظن قوی متعلق به وی نیست اما بسیار زیباست و قابل تامل برای اهل فکر !!! ) 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "برای انشان" ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "برای انشان" ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (ع ) برای فرزندانشان: 🔹اللَّهُمَّ أَعْطِنِى كُلَّ سُؤْلِى، وَ اقْضِ لِى حَوَائِجِى، وَ لا تَمْنَعْنِى الْإِجَابَةَ وَ قَدْ ضَمِنْتَهَا لِى، وَ لا تَحْجُبْ دُعَائِى عَنْكَ وَ قَدْ أَمَرْتَنِى بِهِ، وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِكُلِّ مَا يُصْلِحُنِى فِى دُنْيَاىَ وَ آخِرَتِى مَا ذَكَرْتُ مِنْهُ وَ مَا نَسِيتُ، أَوْ أَظْهَرْتُ أَوْ أَخْفَيْتُ أَوْ أَعْلَنْتُ أَوْ أَسْرَرْتُ🔹 🔸خدايا، هرچه خواستيم از تو به من عطا كن، و حوائج مرا برآور، و از اجابت نوميد مكن چون تو خود وعده دادى كه دعاى مرا مستجاب كنى و خواسته هاى من از تو محجوب نگردد، هرچه شايسته من است در دنيا و آخرت عطا فرما، به ياد داشته يا فراموش كرده باشم، ظاهر كنم يا پنهان دارم، آشكارا گويم يا به خفيه با تو در ميان نهم🔸 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه @sahife2