eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
مختصر خداوند وَ لَا تُعْرِضْ عَنِّي إِعْرَاضَ مَنْ لَا تَرْضَى عَنْهُ بَعْدَ غَضَبِكَ. و از من رونگردان همانند روگرداندن از كسى كه پس از خشمت از او خوشنود نمى‏شوى. «غَضَب»: به معنى خشمگين شدن است و اين كلمه هر گاه به خداوند اضافه گردد، مراد فروفرستادن عقوبت بر كسى است كه مورد خشم خداوند واقع شده. چنين افرادى كه اسباب خشم خداوند را مهيا كرده‏اند، بايستى در جامعه اسلامى و در قلب مسلمانان طرد شده، هيچ يك از مؤمنين با آنها بناى دوستى نگذارند. چرا كه خداوند مى‏فرمايد: (لَا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ): «با قومى كه خداوند آنها را مورد غضب قرار داده، دوستى نكنيد». (ممتحنه/ 13.) بر هر مسلمانى واجب است در تمامى نمازها، دو مرتبه از آنان بيزارى جسته، هدايتى از خداوند بخواهد كه غير مسير آنها باشد (صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضَّآلِّينَ). (حمد/ 7.). ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
مختصر يأس وَ لَا تُؤْيِسْنِي مِنَ الْأَمَلِ فِيكَ فَيَغْلِبَ عَلَيَّ الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَتِكَ. و از اميد به خود نااميدم نكن، كه نااميدى از رحمتت بر من چيره شود. يأس از رحمت خدا و بخشايش او (كه منشأ آن باور نادرست از خداوند و قدرت و رحمت او است ،) نقطه مقابل رجاء و اميدوارى به پروردگار است. هر چه شناخت انسان از خداوند ضعيف باشد، يأس و نااميدى او بيشتر است و كافر كه هيچ شناختى از خداوند ندارد، داراى «يأس كامل» از خداوند است. كه خداوند مى‏فرمايد: (لَا تَايْئَسُواْ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَايْئَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ): «از رحمت خدا نااميد نباشيد، زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت خداوند نااميد نمى‏شود». (يوسف/ 87.). عجله، عامل بوجود آمدن صفت يأس در درون انسان است. انسانِ عَجُول در رسيدن نعمت و برآورده شدن حاجتش شتاب كرده و آنگاه كه نعمت‏ها را در كف خود، مطابق با خواسته‏هايش نديد و آرزوها و دعاهايش را برآورده شده نيافت، از رحمت خداوند مأيوس گشته، گمان مى‏كند خداوند به او عنايتى ندارد و اميد خود را از دست مى‏دهد. امام صادق عليه السلام فرمودند: «مؤمن پيوسته در نيكى و راحتى و مهربانى خداست، تا زمانى كه عجله نكند. پس (همين كه عجله كرد) نااميد مى‏شود و دعا را ترك مى‏كند». راوى مى‏گويد: از ايشان پرسيدم چگونه عجله مى‏كند؟ فرمودند: «با خود مى‏گويد مدتى طولانى دعا كردم و به اجابت نرسيد». (الحياة 403 /1.). ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
مختصر توانايى بر طاعت وَ لَا تَمْنِحْنِي بِمَا لَا طَاقَةَ لِي بِهِ فَتَبْهَظَنِي مِمَّا تُحَمِّلُنِيهِ مِنْ فَضْلِ مَحَبَّتِكَ. و آنچه توانايى‏اش را ندارم به من نبخش، كه پشتم را از بار گران دوستى‏ات كه بر دوشم گذارده‏اى، بشكنى. هر چه در دنيا به انسان برسد، جزء هدايا و عطاياى الهى است. بعضى از آن عطايا معنوى است (مانند رياست، آبرو، علم) و بعضى مادى (مانند ثروت و مال): حال چنانچه انسان از پسِ شكرِ عملى اين عطايا برآمد و مسؤوليت خود را در قبال ثروت، علم و... به درستى انجام داد، نزد خدا آبرومند بوده و طاقت و توان انجام شكر خداوند را داشته است. امّا چنانچه در مسؤوليت‏هاى كه به آنها گمارده شده، كم كارى يا خيانت كرد، حقوق خداوند و مردم را تضييع نموده، از شكر عملىِ نعمت و عطاى الهى برنيامده و طاقت و توان انجام آن مسؤوليت را نداشته است. امام سجاد عليه السلام همانند دعاى مردان خدا كه از او مى‏خواهند: (رَبَّنَا وَ لَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ): «پروردگارا آنچه كه هيچ طاقت و توان انجام آن را نداريم، بر ما مقرر ندار» (بقره/ 286.)، دعا كرده، مى‏فرمايد: «آنچه توان انجام آن را ندارم، بر من عطا نفرما». ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
مختصر رها شدگان وَ لَا تُرْسِلْنِي مِنْ يَدِكَ إِرْسَالَ مَنْ لَا خَيْرَ فِيهِ، وَ لَا حَاجَةَ بِكَ إِلَيْهِ، وَ لَا إِنَابَةَ لَهُ. و مرا از نزد خود رها نكن همانند رها كردن كسى كه در او خيرى نيست و تو را با او كارى نيست و بازگشتى براى او وجود ندارد. خداوند سه گروه را رها نموده، به حال خود واگذار مى‏كند: 1 - كسانى كه اهل خير و نيكى به خود، مردم و خداوند نيستند. (نيكى به خود آن است كه به روح و معنويّتِ خود رسيده، آن را تقويت نمايد. نيكى به مردم كمك، همدلى و مساعدت به آنان، و نيكى به خداوند، ادا نمودن حقوق الهى است.) 2 - كسانى كه آنچنان غرق در دنياطلبى و شهوات شده‏اند، كه هيچ روزنه‏اى براى هدايت آنان نيست و با آنكه زنده‏اند، ولى از مردگان بدتراند. (وَ مَآ أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِى الْقُبُورِ): «و تو نمى‏توانى سخن خود را به گوش كسانى كه در قبر هستند برسانى». (فاطر/ 22.) و رسولان الهى چه آنان را انذار كنند و چه رها نمايند، هدايت نمى‏شوند. (سَوَآءٌ عَلَيْهِمْ ءَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ): «براى آنان تفاوت نمى‏كند كه آنان را (از عذاب الهى) بترسانى يا نترسانى، ايمان نخواهند آورد». (بقره/ 6 ، و نيز يس /10.). 3 - كسانى كه رجوعى به درگاه الهى ندارند و نه تنها به درگاهش هيچ انابه و راز و نيازى نمى‏كنند، بلكه احساس نيازى به خدا نكرده، ايمان به خداوند را عملِ سبك‏سران مى‏پندارند: (وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ ءَامِنُواْ كَمَآ ءَامَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَآ ءَامَنَ السُّفَهَآءُ): «و هنگامى كه به آنان گفته شود: همانند ساير مردم ايمان بياوريد، مى‏گويند: آيا همچون ابلهان ايمان بياوريم؟» (بقره/ 13.). ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
مختصر وَ لَا تَرْمِ بِي رَمْيَ مَنْ سَقَطَ مِنْ عَيْنِ رِعَايَتِكَ، وَ مَنِ اشْتَمَلَ عَلَيْهِ الْخِزْيُ مِنْ عِنْدِكَ، بَلْ خُذْ بِيَدِي مِنْ سَقْطَةِ الْمُتَرَدِّينَ، وَ وَهْلَةِ الْمُتَعَسِّفِينَ، وَ زَلَّةِ الْمَغْرُورِينَ، وَ وَرْطَةِ الْهَالِكِينَ. و مرا دور نينداز همانند دور انداختن كسى كه از چشم مراقبت تو افتاده و كسى كه از جانب تو خوارى او را شامل شده. بلكه از سقوط پرت‏شدگان و وحشت گمراهان و لغزش فريفتگان و گرداب هلاك‏شدگان دستم را بگير (نجاتم ده). «الْمَغْرُورِين»: فريفتگان و كسانى كه دچار غرور شده‏اند. غرور، فريب انسان از متاع دنياست. يعنى انسان از لذّات و زيبايى‏هاى دنيا فريفته مى‏شود. بعضى گفته‏اند: غرور توهّمى است كه انسان را به انجام كارى كه براى او ضرر مادّى و معنوى دارد، وادار مى‏كند. راغب اصفهانى، امورى را كه غرور در انسان ايجاد مى‏كند، مال، مقام و شهوت دانسته و مى‏گويد: شيطانِ انسان‏ها همين سه چيز است. چون خبيث‏ترين فريبكارى‏ها يا براى مال است، يا براى مقام و يا براى شهوت. غرور بر دو قسم است: 1 - غرور كافران كه فريفته شهوت، مال و مقام دنيا شده‏اند و خداوند، بعثت انبياء (سلام اللّه عليهم) و ولايت ائمه عليهم السلام را منكر شده، به حيات پس از مرگ اعتقادى ندارد و بدون قيد و حصرى به امورات شهوانى خود مشغولند و وقتى به يكديگر مى‏رسند، مى‏گويند: (وَ مَآ أَظُنُّ السَّاعَةَ قَآئِمَةً): «گمان نمى‏كنم كه رستاخيز برپا شود». (كهف/ 36.). 2 - غرور نافرمانان كه به مؤمنانى كه بر لب پرتگاه ايستاده‏اند، اختصاص دارد. آنها نيز فريب مال، شهوت و مقام دنيا را خورده و با آنكه اعتقاد به خداوند، رسولان خدا (صلى اللّه عليهم اجمعين) و ائمه معصومين عليهم السلام دارند و مى‏دانند وجود قيامت و سراى آخرت يقينى است، خود را به فريب انداخته، مى‏گويند: رحمت خداوند زياد است و ما به بخشش خدا اميد داريم و شفاعت نيز شامل حالمان مى‏شود. اين غرور تا وقتى به همراه اين دو دسته است، نمى‏گذارد آنها راه صواب را طى كنند و سلاح شيطان، ايجاد غرور در كفّار و مؤمنان است و كارى جز فريب دادن آنها نمى‏كند. (يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ وَ مَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطنُ إِلَّا غُرُوراً): «شيطان به آنان وعده مى‏دهد و ايشان را در آرزوها مى‏افكند و جز فريب به آنان وعده نمى‏دهد». (نساء/ 120.). ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🙏 خدايا از من رونگردان با غضب ات نااميدم نكن با يأس از خودت به من نبخش آنچه توان و طاقت و ظرفیتش را ندارم رهایم نكن مثل بی کسان و دورم نیانداز چون کسی که از چشمت افتاده!! ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی زیان پاسخهای زیاد فَقَالَ (علیه السلام): إِذَا ازْدَحَمَ الْجَوَابُ، خَفِيَ الصَّوَابُ. امام علی علیه السلام : هرگاه پاسخ ها همانند و زياد شد، پاسخ درست پنهان گردد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ از دَرهم شدن جواب ‌ها بپرهيزيد: قسمت اول 📜 امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به نكته مهمى در مسائل مربوط به پرسش‌ها وجواب‌ها اشاره كرده، مى‌فرمايد: «هنگامى كه جواب‌ها زياد (و دَرهم) شوند حق مخفى مى‌گردد»؛ (إِذَا ازْدَحَمَ آلْجَوَابُ خَفِيَ الصَّوَابُ). بسيار ديده‌ايم كه سؤالى در مجلسى مطرح مى‌شود و هركس هرچيزى كه به ذهنش آمد به عنوان جواب ذكر مى‌كند و حتى احتمالات ضعيف و پاسخ‌هاى بى‌ پايه نيز عنوان مى‌شود، در چنين مجلس و چنان شرايطى روشن است كه حق براى بسيارى مخفى مى‌ماند، زيرا جدا كردن پاسخ حقيقى از آن همه احتمالات گوناگون كار آسانى نيست. اين سخن درسى براى محققان هم هست كه اصرار نداشته باشند مثلاً در تفسير يك آيه يا يك حديث يا پاسخ يك شبهه، احتمالات زياد و جواب‌هاى متعددى ذكر كنند. چه بهتر كه فشرده‌تر و سنجيده‌تر سخن گويند. به خصوص اين‌ كه بسيار ديده‌ايم هنگامى كه جواب‌هاى يك مسئله متعدد مى‌شود و يكى از آن‌ها آسيب‌پذير است، مخالفان، همان يكى را مورد نقد قرار داده و بعد مى‌ گويند: مشت، نمونه خروار است و پاسخ‌هاى متين را نيز از اين طريق زير سؤال مى‌برند. ابن ابى‌الحديد در شرح اين گفتار حكيمانه مى‌گويد: اين مانند آن است كه انسانى در بعضى از مسائل نظرى اشكالى ذكر كند آن هم در حضور جماعتى از اهل نظر، سپس آن‌ها در گفتن پاسخ بر يكديگر پيشى گيرند و هركدام بخواهند بر ديگرى غلبه كنند و هركس هرچه به نظرش آمد ذكر كند. شك نيست كه در اين صورت حق مخفى مى‌شود و اين سخن درواقع به بحث‌ كنندگان درباره مسائل مختلف توصيه مى‌كند كه انصاف را در بحث خود با دوستان رعايت كنند و قصد مراء و قهر و غلبه بر ديگرى نداشته باشند. (كه در چنين شرايطى حق مخفى مى‌گردد). علامه مجلسى در شرح اين گفتار مى‌گويد: شايد در اين دستور حكيمانه توصيه‌اى به سؤال كنندگان نيز باشد كه يك مسئله را از افراد زيادى پرسش نكنند، زيرا جواب‌هاى متعدد سبب مى‌شود آن‌ها در تشخيص حق، گرفتار شك و ترديد شوند. البته تمام اين تفسيرها قابل جمع است. درواقع ازدحام در جواب، شاخه‌اى از شاخه‌هاى افراط‌گرى است كه در همه چيز مذموم است. ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ از دَرهم شدن جواب‌ها بپرهيزيد: قسمت 2 📜 آداب پاسخ‌ گفتن: امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به يكى از آداب مهم پاسخ‌گويى اشاره فرموده ودر كلمات ديگرى به آداب ديگرى پرداخته است؛ از جمله پاسخ‌گويى سريع را مذموم شمرده مى‌فرمايد: «مَنْ أسْرَعَ فِي الْجَوابِ لَمْ يُدْرِکِ الصَّوابَ؛ كسى كه در پاسخ‌گويى شتاب كند به پاسخ صحيح نخواهد رسيد». نيز از حدّت و شدّت برحذر داشته مى‌فرمايد: «دَعِ الْحِدَّةَ وَتَفَكَّرْ فِي الْحُجَّةِ وَتَحَفَّظْ مِنَ الْخَطَلِ تَأْمَنُ الزَّلَلَ؛ تندى را رها كن و در دليل بينديش و از ياوه گفتن برحذر باش تا از لغزش‌ها در امان باشى». نيز به بعضى از سؤالات بى‌جا اشاره كرده مى‌فرمايد: «رُبَّ كَلامٍ جَوابُهُ السُّكُوتُ؛ چه بسا سخنى كه جوابش سكوت است». همچنين توصيه مى‌كند كه هنگام عاجز ماندن از جواب نبايد سكوت را فراموش كرد، مى‌فرمايد: «إذا غُلبتَ عَلَى الْكَلامِ فَإيّاکَ أنْ تَغْلِبَ عَلَى السُّكُوتِ؛ هرگاه در سخن گفتن مغلوب شدى مبادا در سكوت كردن مغلوب گردى». امام صادق عليه السلام نيز توصيه مى‌كند كه انسان نبايد هر سؤالى را كه از او كردند پاسخ گويد كه اين كار عاقلان نيست، مى‌فرمايد: «إِنَّ مَنْ أَجَابَ فِي كُلِّ مَا يُسْأَلُ عَنْهُ فَهُوَ الْمَجْنُونُ». آخرين نكته اين‌ كه در اين گفتار حكيمانه نيز گذشت: «مَنْ تَرَکَ قَوْلَ لا أدْرى أُصيبَتْ مَقاتِلُهُ؛ كسى كه جمله نمى‌دانم را ترك كند (گاه) خود را به كشتن داده است». 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره وَإِذِ ابْتَلى‏ إِبْرَهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَاماً قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِى الظَّلِمِينَ‏ و(به خاطر بیاور) هنگامى كه پروردگارِ ابراهیم، او را با حوادث گوناگونى آزمایش كرد و او به خوبى از عهده آزمایش برآمد. خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم. ابراهیم گفت: از فرزندان من نیز (امامانى قرار بده)، خداوند فرمود: پیمان من به ستمكاران نمى‌رسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند شایسته این مقامند). 🔴 حضرت علیه السلام در بین انبیا، جایگاه ومنزلت خاصّى دارد. نام آن بزرگمرد، 69 مرتبه ودر 25 سوره قرآن آمده و از او همانند پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله به عنوان اسوه و نمونه براى بشریّت یاد شده است. 1- پیامبران نیز مورد آزمایش الهى قرار مى‌گیرند. «واذ ابتلى ابراهیم» 2- براى منصوب كردن افراد به مقامات، گزینش وآزمایش لازم است. «اذ ابتلى ابراهیم... بكلمات» 3- منشأ وراثت نیست، لیاقت است كه با پیروزى در امتحانات الهى ثابت مى‌گردد. «فاتمّهن» 4- پست‌ها ومسئولیّت‌ها باید تدریجاً و پس از موفّقیّت در هر مرحله به افراد واگذار شود. «فاتمّهن...» 5 - امامت، مقامى رفیع و از مناصب الهى است. امام باید حتماً از طرف خداوند منصوب شود. «انّى جاعلك» 6- امامت، عهد الهى است وهمیشه باید این عهد میان خدا ومردم باشد. «عهدى» ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ نو است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی چنگ در پرده همین می‌دهدت پند ولی وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است حیف باشد که ز کار همه غافل باشی نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف گر شب و روز در این قصه مشکل باشی گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
تبیین لینک زیر https://eitaa.com/sahife2/40226 1- ‏ 8 🔴 عظمت همين گوشه كوچك از خلقت، بزرگترين اساتيد علوم مادى زمان ما را وادار كرده كه در برابر عظمت صاحب جهان و مدبّر هستى و خالق خلقت سر تعظيم فرود بياورند و در كتب علمى خود از حضرت ربّ العزّه سخن بگويند. پرفسور دكتر اسكار استاد فيزيك و شيمى دانشگاه دولتى سن جوز كاليفرنيا مى‏گويد: علوم مى‏توانند فقط ثابت كنند كه دنيا مخلوق يك نيرو و حكمت عاليه است و بيش از اين نمى‏توانند چيزى بگويند. علوم قادر نيستند كه كيفيّت عجيب و پيچيده اوضاع و قوانين طبيعى و علّت آن را بيان كنند. اوليور وندل طبيعى‏دان بزرگ آمريكايى مى‏گويد: فهم درست علوم، امكان ايمان به خدا را بيشتر مى‏كند. پرفسور دكتر والتر استاد علم وراثت در دانشگاه كاليفرنيا مى‏گويد: بايد اقرار نمود كه يك خالق حكيم موجودات زنده را طورى خلق نموده كه مى‏توانند در محيطهاى مناسب به خوبى زندگى كنند، و در محيطهاى نامناسب هم تا اندازه‏اى خود را با محيط سازش دهند. ژان هانرى فابر حشره شناس معروف فرانسوى مى‏گويد: در ايجاد و اداره دستگاه طبيعت اراده و مشيّتى در كار است. لرد كلوين كه از بزرگترين علماى فيزيك است مى‏گويد: اگر نيكو بينديشيد، علم شما را ناچار از آن خواهد كرد كه به خدا ايمان داشته باشيد. پرفسور دكتر جان كليولند استاد رياضى و فيزيك شيمى دانشگاه مينسوتاى آمريكا در نوشته‏اى بسيار جالب و مهم مى‏نويسد: ماده به عنوان مجموعه‏اى از اتم‏ها و ملكول‏ها، و خود اين ملكول‏ها و اتم‏ها و سازندگان آنها يعنى پروتون‏ها و نوترون‏ها و الكترون‏ها و الكتريسيته و خود انرژى، همه از قوانين خاصّى پيروى مى‏كنند و دستخوش تصادف و اتّفاق نيستند، و اين مطلب به اندازه‏اى صحّت دارد كه 17 اتم از عنصر شماره 101 براى شناختن آن كفايت كرده است. جهان مادّى بدون شك جهان مرتّب و صاحب نظمى است و جهان پريشانى و نابسامانى نيست، جهانى است كه از قوانين تبعيّت مى‏كند و تصادف را بر آن دستى نيست. آيا هيچ آدم عاقل و مطّلعى مى‏تواند باور كند كه مادّه بى‏حسّ و بى‏شعور بنا به تصادف، خود را آغاز كرده و به خود نظم بخشيده و اين نظم براى وى باقى مانده باشد؟ شك نيست كه جواب اين سؤال كلمه «نه» است. هنگامى كه انرژى به مادّه «نو» تبديل مى‏شود، اين تبديل مطابق قانونى صورت مى‏گيرد، و مادّه‏اى كه به دست مى‏آيد از همان قوانينى پيروى مى‏كند كه مادّه موجود پيش، از آن قوانين پيروى مى‏كرد. در شيمى اين مطلب به دست آمده است كه مادّه روزى نابود مى‏شود، منتهى نابودى پاره‏اى از مواد بى‏اندازه كُند است، و نابودى پاره‏اى ديگر بى‏اندازه تند. بنابراين، وجود مادّه ازلى نيست و از اين قرار آغازى داشته است. شواهدى از شيمى و علوم ديگر نشان مى‏دهد كه اين آغاز تند و تدريجى نبوده بلكه برعكس، پيدايش مادّه ناگهانى صورت گرفته و حتّى دلايلى زمان تقريبى پيدايش آن را نيز نشان مى‏دهد. از اين قرار در زمان معيّنى جهان مادّى آفريده شده، و از همان زمان پيرو قوانين بوده است نه دستخوش تصادف، چون مادّه نمى‏تواند خود و قوانين حاكم بر خويش را بيافريند. عمل آفرينش ناچار بايد به وسيله عاملى غير مادّى صورت‏ گرفته باشد. عجايب حيرت‏انگيزى كه در آن عمل آفرينش به نظر مى‏رسد، نشان مى‏دهد كه آن عامل غيرمادّى بايد صاحب شعورى خارج از حدّ تصوّر ما بوده باشد و اين شعور چنانكه مى‏دانيم از مختصّات عقل است، ولى براى آن كه عقل در جهان مادّى كار كند، به كار افتادن اراده ضرورت دارد و اين كار تنها به وسيله يك شخص ممكن است صورت پذيرد. بدين ترتيب نتيجه منطقى و اجتناب ناپذيرى كه به آن رسيديم اين است كه نه تنها آفرينش صورت گرفته، بلكه اين آفرينش بنا به خواست و نقشه شخصى بسيار دانا و توانا انجام شده كه توانسته است آنچه را خواسته به مرحله عمل درآورد و همه وقت، در همه جاى اين جهان حضور دارد. معناى اين بيان آن مى‏شود كه ما بدون شكّ و ترديد، وجود او، ذات اعلاى روحانى، يعنى خداى آفريننده و مدبّر جهان را مى‏پذيريم و به آن ايمان مى‏آوريم. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 158 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 9 🔴 عالم مشهور انگليسى قانون جاذبه عمومى را كشف كرد، كه به موجب آن‏ تمام كرات آسمانى متقابلًا به سوى هم كشيده مى‏شوند به طورى كه هيچ جرمى از تحت اين قاعده بيرون نيست. معلّق بودن كرات در فضاى خالى بدون چيزى كه آنها را نگه دارد او را مجبور به اين فرض علمى كرده است، ولى به مجرّد دقّت در احوال موجودات آسمانى و حركت آنها بر ما معلوم مى‏شود كه فرضيه جاذبه عمومى كامل نيست؛ زيرا اگر اجرام سماوى كشش متقابل در يكديگر داشته باشند مى‏بايست همه يك گروه تشكيل دهند، مگر اين كه فرض شود اجرام نامتناهى هستند. علاوه بر اين مجرّد فرض جاذبه عمومى حركات سيّارات را براى ما توجيه نمى‏كند، بلكه تصّور آن را از ذهن به دور مى‏كند و خود نيوتن نيز به اين نكته توجّه داشته و گفته است: بايد دانست كه تمام حركات كنونى سيّارات را نمى‏توان به قوّه جاذبه منسوب دانست، زيرا اين قوّه اجسام را تنها به طرف خورشيد مى‏كشاند، بنابراين بايد يك دست غيبى، سيّارات را در محور خودشان به دور خورشيد بچرخاند. دانشمندان مى‏گويند: مسائل كيهانى با مسائل ذرّات مادّى ابتدايى ارتباط نزديك دارد. ذرّات مادّى كه كارمايه و انرژى بسيار دارند در گذر از ميدان مغناطيسى كيهانى چگونه عمل مى‏كنند؟ آيا در اشعه كيهانى ضدّ ذرّه وجود دارد و اگر وجود دارد به چه اندازه است؟ دانشمندان در اين زمينه كارهايى انجام داده‏اند و نتايج متضاد امّا بسيار چشمگير به دست آورده‏اند. جِرم نهايى ستارگان به كمّيّت عددى جرم ذرّه مادّى ابتدايى يعنى پروتون بستگى دارد. اگر جرم پروتون كوچكتر از مقدار كنونى آن بود، حدّ نهايى جرم‏ ستارگان بيشتر مى‏شد. نتايج ديگر نشان مى‏دهد كه جرم كهكشان‏هاى بزرگ نيز از حدّ معيّن تجاوز نمى‏كند، يعنى در حدود هزار ميليارد برابر جرم خورشيد است. راستى چه مسائل عجيبى است، مسائلى كه عقول از درك كُنه آن عاجز است. مسائلى كه بار عظمتش به سنگينى آسمان‏ها و زمين است. مسائلى كه وسيله عشق انسان به آن يگانه محبوب است. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 160 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 10 🔴 نور خورشيد «نور خورشيد با آزادى از سقف شيشه وارد گلخانه مى‏شود ولى تشعشع فوق قرمزى كه به وسيله گياهان و ديگر اجسام محتوى در گلخانه منتشر مى‏شود نمى‏تواند از سقف بيرون رود، به همين سبب كه نور خورشيد مى‏تواند به آزادى‏ وارد شود، و تشعشع فوق قرمز نمى‏تواند به آسانى خارج گردد، درجه حرارت گلخانه بالا مى‏رود. جوّ زمين نيز همچون سقف گلخانه‏اى عمل مى‏كند، بنابراين در حالى كه به نور خورشيدى اجازه مى‏دهد كه كم يا بيش به آزادى در آن داخل شود، مستعدّ به چنگ آوردن تشعشعى نيز هست كه پيوسته از مواد سطحى زمين منتشر مى‏گردد، بدين جهت درجه حرارت به طرز محسوس عيناً همان طور كه در گلخانه پيش مى‏آيد بالا مى‏رود. بالا رفتن درجه حرارت در جوّ، بسيار حائز اهميّت است؛ زيرا بدون آن زمين در يك حالت سرماى دائمى فرو مى‏رود.» 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 162 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 11 🔴 قدمت زمين‏ «زمينى را كه ما كره مى‏ناميم و عالم يا دنياى محيط ماست، روز اوّل عبارت از بخار مشتعلى بود كه پس از مدت‏ها به حالت مايع و بعد به حالت جامد مبدّل گرديده، پس جسمى شده كه در نتيجه گرديدن به دور خود مدوّر و در جوّ لايتناهى معلّق مانده، و مطابق تحقيقات علماى زمين‏شناسى از سه قسمت مركّب شده: 1- از يك محيط بخار كه قسمتى از آن هواى مجاور زمين است، و قسمت ديگر فضاى بى پايانى است كه آن را جوّ مى‏نامند، ولى هنوز علم انسانى به تفكيك اقطار اين دو قسمت واقف نشده و به طور تقريب قسمت اوّل را تا صد كيلومتر حدس مى‏زنند. 2- از يك قشر جمادى كه در اثر سرد شدن موادّ آتشى، مثل فلزى كه ذوب شده و به حال مايع بگذارند سرد بشود، تشكيل پست و بلندى‏هايى داده است. 3- هسته درونى يا مركز مشتعل. آيا تاكنون در خصوص اين كه عمر زمين چقدر است فكر كرده‏ايد؟ دانشمندان، سنّ زمين را دست كم دو ميليارد سال تخمين مى‏زنند. ممكن است سؤال كنيد كه از كجا مى‏فهمند سنّ زمين اين قدر زياد است؟ دانشمندان از راههاى مختلف عمر زمين را حساب كرده‏اند، فقط در سال‏هاى اخير روشى يافته‏اند كه گمان مى‏رود مورد اعتماد باشد. اين روش بر اساس متلاشى شدن عناصر سنگين نظير اورانيوم و راديوم بنا شده است. اورانيوم، سنگين‏ترين عنصرى است كه در روى زمين شناخته شده. راديوم از اورانيوم و سرب از راديوم سبك‏تر است. اورانيوم به كُندى متلاشى و به راديوم تبديل مى‏شود. راديوم به نوبه خود به كُندى متلاشى گشته به سرب تبديل مى‏شود. مقدار زمانى كه براى انجام اين تبدّلات لازم است به وسيله دانشمندان محاسبه شده است. در قديمى‏ترين سنگ‏ها هر سه عنصر مذكور باهم يافته شده‏اند. با دانستن اين كه اورانيوم در چه مدّت به سرب تبديل مى‏شود توانسته‏اند عمر زمين را حساب كنند. بنابراين محاسبه سنّ قديمى‏ترين سنگ‏هاى مورد مطالعه به دو ميليارد سال مى‏رسد.» 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 163 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 12 🔴 خاك و موجودات زنده‏ «تمام موجودات زنده، به طور مستقيم يا غير مستقيم به خاك بستگى دارند. بيشتر عناصر موجود در غذاها از خاك حاصل مى‏گردند. بيشتر گياهان قسمتى از غذاى خود را از خاك مى‏گيرند. اگر زمين مانند شوره زار و سنگى بود، زندگى امكان‏پذير نمى‏گشت. از آنجا كه ضخامت خاك زراعتى زياد نيست بايستى براى نگهدارى آن ترتيب عاقلانه‏اى داد. علاوه بر خاك برگ، خاك بايد مواد كانى نيز داشته باشد. به تدريج كه گياهان نمو مى‏كنند، از كانى‏هاى خاك جذب مى‏نمايند. از مواد كانى كه جذب گياهان مى‏گردد كلسيم، فسفر، گوگرد، منيزيم و آهن را مى‏توان نام برد. خاك يكى از عوامل مهمّى است كه زندگى روى زمين را ممكن مى‏سازد. مى‏دانيد كه تمام عناصر جهان از ذرّاتى به نام اتم تشكيل موجوديت داده‏اند. دنياى اتم دنياى عجيب و شگفت‏انگيزى است. بيشتر اتم‏ها مى‏توانند با يكديگر تركيب شده مولكول‏هايى تشكيل دهند. اتم يك عنصر ممكن است با اتم‏هاى همانند خود تركيب شود. مثلًا از تركيب دو اتم اكسيژن مولكول اكسيژن تشكيل مى‏شود، و نيز ممكن است اتمى با يك يا چند اتم از عناصر ديگر تركيب شود و مولكول‏ها يا تركيب‏هاى شيميايى تشكيل دهد. يكى از شگفتى‏هاى شيمى اين است كه از تركيب دو عنصر مختلف جسم كاملًا متفاوتى با خواص تازه پديد مى‏آيد. ئيدروژن كه بسيار قابل اشتعال است با اكسيژن تركيب مى‏شود و از تركيب آنها آب به وجود مى‏آيد! از تركيب گاز سمّى كلر با سديم كه فلزّ سمّى نرم و نقره‏فامى است نمك طعام پديد مى‏آيد! قند از عناصر كربن، ئيدروژن و اكسيژن تركيب يافته است. هر مولكول قند داراى 12 اتم كربن، 22 اتم ئيدروژن و 11 اتم اكسيژن است!» راستى انسان در برابر عظمت قدرت حق كه تجلّى در آفرينش موجودات دارد غرق در شگفتى و حيرت مى‏شود و نمى‏داند چگونه اعجاب خويش را بازگو كند. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 164 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 13 🔴 اقيانوس‏ها و عناصر آب‏ «نزديك نيمى از عناصر طبيعى روى زمين را مى‏توان در اقيانوس‏هايى يافت كه هفت دهم روى اين سيّاره را پوشانده‏اند. ميلياردها تن از مواد معدنى را رودها همه سال شسته با خود به اقيانوس‏ها مى‏ريزند. سه متر مكعب آب دريا، كه كافى است اتاق كوچكى را به ارتفاع 4/ 30 سانتى‏ متر پر كند شامل مقادير زير از عناصر مختلف است: 5/ 42 گرم از 40 عنصر گوناگون، از آن جمله طلا، مس، واناديوم و يُد. 5/ 42 گرم استرونسيوم. 207 گرم برم. 312 گرم بيكربنات سديم (سديم، هيدروژن، كربن و اكسيژن). 72/ 2 كيلوگرم سولفات پتاسيم (پتاسيم، گوگرد و اكسيژن). 26/ 4 كيلوگرم سولفات كلسيم. 33/ 16 كيلوگرم نمك‏هاى منيزيوم كه شامل تقريباً 08/ 4 كيلوگرم منيزيوم است. 37/ 84 كيلوگرم نمك طعام معمولى يعنى كلرور سديم. با اين همه موادّ معدنى موجود در اقيانوس جاى شگفتى نيست كه 8000 نوع گياه و 000، 200 نوع جانور در اقيانوس زيست مى‏كنند! از اقيانوس نه تنها سالى در حدود سى ميليون تن ماهى گرفته مى‏شود، بلكه از آن عناصرى مانند يُد، برم، منيزيوم و به ويژه نمك به دست مى‏آيد.» 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 165 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 14 🔴 زمين و عناصر آن‏ «زمين مانند هوا و اقيانوس خواص مشخّصى دارد كه معلول فراوانى و نوع و چگونگى تركيب عناصر تشكيل دهنده آن است. ولى هرگاه زمين، هوا و دريا به نحوى از يكديگر جدا شوند ديگر حيات بر روى سيّاره ما وجود نخواهد داشت. وجود حيات در سيّاره ما وابسته به مبادله مداوم عناصر اين سه جزء زمين است. عناصر بسيارى را كه آب از زمين شسته با خود به اقيانوس مى‏ريزد، جوّ همراه باران به زمين باز مى‏گرداند. مبادله اكسيژن و انيدريد كربنيك و نيتروژن از آن پيچيده‏تر ولى مداوم‏تر است. كليد اصلى اين مبادله فتوسنتز است كه به وسيله گياهان سبز با استفاده از نور خورشيد انجام مى‏گيرد. در اين عمل انيدريد كربنيك و آب به اكسيژن خالص و هيدرات‏هاى كربن مبدل مى‏شود. هيدرات‏هاى كربن كه مركّب از كربن، ئيدروژن و اكسيژن است، جزء عمده گياه و منبع اصلى خوراك ما را تشكيل مى‏دهند. اكسيژن كه به اين طريق آزاد مى‏شود، ذخيره اكسيژن جوّ را ترميم مى‏كند. گياهان براى رشد به عناصر ديگرى نيز احتياج دارند. آنها عناصر مهمّى مانند فسفر، پتاسيم، آهن و يُد را از خاك يا از دريا مى‏گيرند. نيتروژن به خصوص براى رشد گياه ضرورى است، ولى با وجود اين كه هوا شامل ميلياردها تن نيتروژن است، اين عنصر از نظر شيميايى چندان فعّال نيست و معدودى از موجودات زنده مى‏توانند مستقيماً از آن استفاده كنند. گياهانى مانند شبدر و باقلا استثناءً مى‏توانند نيتروژن خود را به يارى باكترى‏هاى نيتروژن گير كه بر غده‏هاى روى ريشه آنها زندگى مى‏كنند جذب كنند و تحليل برند. اين دسته از گياهان آن قدر نيتروژن مى‏گيرند، يعنى آن را به تركيبات قابل استفاده تبديل مى‏كنند، كه هم براى مصرف خود آنها كافى است و هم براى ترميم ذخيره نيتروژن خاك كه گياهان ديگر مصرف كرده‏اند! جانوران از گياهان تغذيه مى‏كنند و تركيبات نيتروژن دفع مى‏كنند كه زمين را حاصلخيز مى‏سازد و قسمتى از آن نيز تجزيه شده و به صورت نيتروژن خالص به جوّ باز مى‏گردد.» «1» «اين همه نقش عجب بر در و ديوار وجود، از قدرتى بى‏نهايت، وجودى آگاه و منبعى كريم سرچشمه دارد، كه انبياى عظامش در سايه وحى، انسان را به او هدايت نموده و از اسما و صفاتش قلوب را آگاه كرده تا در تمام شؤون حيات دست به دامان رحمتش زنند و آنچه هست از او دانند و هر حركت و حالى را بر وفق خواسته او از خود بروز دهند، كه راهى براى رسيدن به سعادت و كمال و بهشت عنبر سرشت و به دست آوردن رضايت دوست جز اين نيست و به غير اين مسير و ذوق و شوق باطنى نسبت به معشوق حقيقى دست نمى‏دهد، ذوق و شوقى كه مايه حقيقى و سرمايه واقعى انسان در دنيا و آخرت است. از وجود مقدس حضرت رسالت پناه، خاتم انبيا، گل سرسبد موجودات، مَجلاى اتم، سرور امم، نقل شده كه: الإيمانُ كُلُّهُ ذَوْقٌ وَشَوْقٌ. ذات ايمان همه مزه و خوشى است. زاهدى را كه ذوق و خوشى و مستى نباشد، او را مرده بايد دانستن اگر چه زنده نمايد؛ زيرا جان حقيقى ندارد. عكس جان است كه بر وى زده است و او را زنده مى‏دارد، چنانكه آفتاب در خانه‏اى تابد و خانه را روشن دارد، جاهلان پندارند كه آن روشنى از خانه است، ندانند كه مستعار است 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 166 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
1- ‏ 15 🔴 عجايب دنياى اتم‏ «اتم ذرّه بسيار ريزى است كه با چشم ديده نمى‏شود. اتم‏هايى كه تا كنون شناخته شده تعدادشان در حدود يكصد نوع است. بين آنها تنها اتم كربن است كه موجب بقا و ادامه زندگى بشر مى‏باشد. اين اتم در تركيب سلول‏هاى زنده بدن وجود دارد و بنا بر معلومات اخير دانشمندان دوام و بقاى زندگى در جهان هستى بدون آن مقدور نيست. از اتم‏هاى كربن كه در عالم لايتناهى موجود است يكى را كه در بدنمان وجود دارد مانند اتم «كروموزم» كه نطفه آدمى است اختيار مى‏كنيم. اين اتم ريزترين مادّه‏اى است كه پس از بارورى زن به جنين منتقل و سبب وراثت طفل خواهد شد و در يكى از سلول‏هاى بدن نوزاد مستقر مى‏شود. هيچ كس نمى‏داند شكل ظاهرى اتم كربن چگونه است و معلوم نيست به چه چيز شباهت دارد؛ زيرا به طورى كه ذكر شد به حدّى ريز است كه با چشم ديده نمى‏شود، ناچار بايد آن را طور ديگر تحت مطالعه و دقت قرار دهيم. ذرّات متشكّله اتم هر چه بوده باشند، خود آن كوچكترين جزء متشكّله آن است. طرز ساختمان كليه اتم‏ها مانند اتم هيدروژن، اكسيژن، كربن، طلا، اورانيوم تقريباً يكسان است و تمامى آنها از ذرّات خيلى ريزى كه ساختمان اصلى آنها را تشكيل داده درست شده است. هر اتم بر سه جزء بخش مى‏گردد: پروتون كه داراى قوه الكتريسيته مثبت، نوترون داراى الكتريسيته خنثى، الكترون داراى قوه منفى است. ساختمان اصلى اتم‏ها با تفاوت كم همسانند. در مركز هر اتم يك هسته وجود دارد كه از «پروتون» و «نوترون» تشكيل گشته و اين دو سخت به هم پيوسته‏اند. در قسمت برونى اتم الكترون‏ها مى‏باشند كه متّحد الشكلند و مانند منظومه شمسى كه به دور خورشيد مى‏گردد در حركت و چرخشند! وجه اختلاف و تمايز اتم‏ها از تعداد اجزايى كه در ساختمان آنها به كار رفته معلوم و مشخص مى‏گردد. مثلًا اتم ئيدروژن فقط يك پروتون دارد، و اتم هليوم داراى دو پروتون است. همينطور كه طبقه بندى يكصد نوع اتم‏ها، بالاتر مى‏رود تعداد پروتون و نوترون هر كدام بيشتر خواهد بود. اتم كربن كه جزء طبقه ششم است داراى شش پروتون و شش نوترون است و به دور هسته آن شش الكترون در حركتند. هسته اتم و الكترون‏هاى آن چون داراى شارژِ (بارِ) قوه مثبت و منفى مى‏باشند يكديگر را به سوى خود مى‏كشانند. اتم كروموزم (نطفه انسانى) نيز داراى چنين خاصيتى است. هر اتم به خودى خود نمى‏تواند بخش و تفكيك گردد. جريان عمل در هسته اتم به طور متفاوت صورت مى‏گيرد و در آنجا پروتون‏ها كه داراى شارژ مثبتند به هم فشار مى‏آورند و از هم دور مى‏شوند. متخصصين هنوز ندانسته‏اند چه علت و موجبى باعث فشردگى و دورى جستن پروتون‏ها از همديگر مى‏شود. الهيّون در جواب اين مسأله عاجز نيستند، پاسخ اين مسأله و هزاران نمونه آن در مسلك آنان يك كلمه است كه همه چيز و همه حقايق در همين يك كلمه است و آن «اللّه» است. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 169 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2