براى امام سجاد (ع) سوءظن افراد ناصالح و كسانى كه افكار و اعمالشان بر اساس محاسبه ى دينى و رعايت تعاليم الهى نيست اهميت ندارد، آنچه در نظر امام از جهت دينى و اطمينان خاطر مسلمين اهميت دارد اين است كه افراد صالح و عناصر درستكار به آن حضرت گمان بد ببرند،
زيرا سوءظن اين قبيل افراد كه مردم به آنان حسن نظر دارند اگر در جامعه شايع شود رفته رفته مسلمانان نسبت به دين حق و مردان الهى بدگمان مىگردند و شيوع چنين فكرى بين مردم براى اسلام و مسلمين زيانبار است.
لذا امام سجاد (ع) در دعاى خود گمان بد افراد صالح را مورد توجه قرار داده و به پيشگاه خدا عرض مىكند:
و من ظنه اهل الصلاح الثقه.
بار الها! گمان بد مردم صالح و درستكار نسبت به من را به وثوق و اعتماد مبدل نما.
سمپاشيها و تبليغات سوء دربارهى ساير ائمه ى معصومين عليهمالسلام نيز كم و بيش وجود داشته و در پارهاى از مواقع كسانى گفتههاى آنان را به اطلاع امام مىرساندند و امام بر اساس كرامت خلق، بدى آنان را به نيكى پاسخ مىداد و همين عمل موجب مىشد كه بدگمانى و بغض آنان از ميان برود يا لااقل كاهش يابد و زيانى براى اسلام و اولياء الهى به بار نيايد.
مردى حضور امام صادق (ع) آمد، عرض كرد فلانى، پسر عمويت، از شما سخن گفت و هيچ بدگويى و شتمى را فروگذار نكرد. امام صادق (ع) به خدمتگزار فرمود آب وضو بياورد، وضو گرفت، به نماز ايستاد. با خود گفتم: امام مىخواهد درباره ى او نفرين كند، ديدم دو ركعت نماز خواند و گفت:
بار الها! من از حق خودم در مورد او گذشتم و تو از من بخشنده ترى و كريمترى، درخواست دارم او را ببخشى و براى اهانتى كه به من نموده است مواخذه اش ننمايى،
در حالى كه پرده ى اشكى روى چشمش بود پيوسته به مغفرت او دعا كرد و من با شگفتى ناظر آن جريان بودم.
با توجه به بحث سوءظن قضيه ى عجيبى كه در عصر على (ع) روى داده و در حديث آمده است تقديم مىگردد:
امام صادق (ع) فرمود: مردى به حضور على (ع) جلب شد. او در خرابه اى بود و كارد خون آلودى در دست داشت و در كنارش كشتهاى غرق به خون بود. حضرت از او پرسيد: تو او را كشتى؟ عرض كرد: بلى، من او را كشتم. دستور داد او را ببرند و نگاه دارند تا قصاص شود.
در حاليكه او را مىبردند مردى با شتاب از راه رسيد و گفت: عجله نكنيد، او را به على (ع) برگردانيد. برگرداندند. اين مرد گفت: و الله من او را كشتم و مرد دستگير شده قاتل نيست.
على (ع) به اولى گفت: چه چيز ترا واداشت كه به قتل اقرار كنى؟ عرض كرد: اين مردان مرا دستگير نمودند در حالى كه كارد خونين به دست داشتم و در كنار مقتول غرق به خون ايستاده بودم، خائف بودم كه اگر انكار كنم مرا بزنند، اقرار نمودم. من بيرون خرابه گوسفندى را كشته بودم، دچار مضيقه ى ادرار شدم، با كارد خونين براى رفع حصر به خرابه آمدم، مرد غرق به خون را ديدم، با شگفتى او را نگاه مىكردم كه اينان وارد خرابه شدند و مرا دستگير كردند.
على عليهالسلام دستور داد هر دو نفر را نزد امام مجتبى ببرند و قصه ى آن دو را به عرض برسانند و بگويند: حكم خدا در اين باره چيست؟ امام مجتبى (ع) گفت: به اميرالمومنين بگوييد اگر اين مرد دومى مقتول را كشته دستگير شده ى اول را كه قاتل نبوده از مرگ خلاص كرده و در واقع او را احيا نموده است، فرمود: كسى كه يك نفر را احيا كند همانند آن است كه تمام مردم را احيا كرده باشد، پس هر دو نفر آزاد شوند و ديه ى مقتول از بيتالمال پرداخت گردد.
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_339
تأثیر دولت و قدرت بر اندیشه
وَ قَالَ (عليه السلام): صَوَابُ الرَّأْي بِالدُّوَلِ؛ يُقْبِلُ بِإِقْبَالِهَا، وَيَذْهَبُ بِذَهَابِهَا.
علی علیه السلام که درود خدا بر او باد در قدرت و حاكميّت انديشه فرمود علم دو گونه است: استوارى رأى با كسى است كه قدرت و دارايى دارد، با روى آوردن قدرت، روى آورد، و با پشت كردن آن روى بر تابد.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ هماهنگى رأى صائب، با قدرت:
📜 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكته مهمى درباره رابطه آراء صحيح با قدرت وحكومت اشاره مى كند و مى فرمايد: «رأى صائب و صحيح، همراه قدرت وحكومت است؛ با آن مى آيد و با آن مى رود»؛ (صَوَابُ الرَّأْي بِالدُّوَلِ: يُقْبِلُ بِإِقْبَالِهَا، وَيَذْهَبُ بِذَهَابِهَا).
براى اين گفتار امام عليه السلام چند تفسير وجود دارد : نخست اينكه تا انسان آراء صحيح و صائبى نداشته باشد نمى تواند حكومت خوبى تشكيل دهد؛ مديريت هاى عالى و قوى سرچشمه حكومت هاى نيرومند و صالح است همراه اين مديريت ها آن حكومت ها شكل مى گيرد و با از بين رفتن آن، حكومت ها رو به زوال مى نهند. شاعر معروف فارسى زبان، سعدى شيرازى نيز مى گويد:
عقل و دولت قرين يكدگرند
هر كه را عقل نيست دولت نيست
تفسير ديگر اينكه رأى صائب به هنگام قدرت حاصل مى شود، زيرا افراد قوى و نيرومند براى حفظ قدرت خود مى كوشند تا صحيح ترين راه را انتخاب كنند در حالى كه افراد ضعيف و ناتوان آمادگى روحى براى گرفتن تصميم هاى صحيح ندارند، ازاينرو با حصول قدرت، رأى صائب مى آيد و با پشت كردن قدرت، رأى صائب هم از دست مى رود.
تفسير سوم اينكه چون افراد به قدرت مى رسند هر نظرى اظهار دارند از سوى اطرافيان متملق و چاپلوس نظرى صحيح و صواب معرفى مى شود، هرچند باطل باشد و به عكس هنگامى كه قدرت از دست برود گروهى ظاهربين صائب ترين نظرها را نيز انكار مى كنند. شبيه همين معنا در كلام ديگرى از مولا اميرمؤمنان عليه السلام در غررالحكم آمده است: «الدَّوْلَةُ تَرُدُّ خَطَأُ صاحِبِها صَوابآ وَصَواب ضِدِّهِ خَطاءً؛ دولت و قدرت، خطاى صاحب آنرا صواب جلوه مى دهد و صواب بر ضد آن را خطا مى شمارد».
ادامه دارد ....
#نهج_البلاغه_حكمت_339
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_225
لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِى أَيْمَنِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاِخذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ
خداوند، شما را به خاطر سوگندهاى لغو (كه بدون قصد یاد كردهاید،) مؤاخذه نمىكند، امّا به آنچه دلهاى شما (از روى اراده و آگاهى واختیار) كسب كرده، مؤاخذه مىكند وخداوند آمرزنده وحلیم (بردبار) است.
1- مسئولیّت انسان، وابسته به اراده و انتخاب اوست. خداوند لغزشهایى را كه در شرائط غیر عادّى از انسان صادر شود، مىبخشد. «لا یؤاخذكم اللّه باللغو»
2- انگیزه و نیّت، ملاك ثواب وعقاب است. «كسبت قلوبكم»
3- یكى از جلوههاى حِلم ومغفرت الهى، گذشت از خطاهاى غیر عمدى انسان است. «لا یؤاخذكم اللّه... غفور رحیم»
🔗 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌹یک #مناجات زیبای دیگر با حضرت دوست:
👈 تو و آرام و پخته کاریها
من و خامی و بی قراریها
پرسشم گر بخاطرت گذرد
دل بیمار و جان سپاریها
غیر را روزهای عیش و طرب
من و شبهای تار و زاریها
بی نکوئی چه بر سرش آمد
کو مراعات حق گذاریها
پای تا سر بمهر تو بستم
یاد ایام رستگاریها
شکوه بگذرام و بنالم زار
تا کند دوست غمگساریها
از در عجز و مسکنت آرم
بندگیها و اشگباریها
شاید از رحم در دلش آرد
آه آتش فشان و زاریها
شکوه از بخت و مهر او دردل
چه شد آرزم و شرمساریها
دعوی دوستی و عرض گله
روی سخت و امید واریها
گفتی ای دلفکار از کهٔ
زار تو زار تو بزاریها
#فیض را نیست غیرتو یاری
یاریش کن بحق یاریها
#فیض_خوانی #فیض_کاشانی
#فیض_کاشانی_غزل_49
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
«12» اللَّهُمَّ إِنَّكَ مَنْ وَالَيْتَ لَمْ يَضْرُرْهُ خِذْلَانُ الْخَاذِلِينَ وَمَنْ أَعْطَيْتَ لَمْ يَنْقُصْهُ مَنْعُ الْمَانِعِينَ وَمَنْ هَدَيْتَ لَمْ يُغْوِهِ إِضْلَالُ الْمُضِلِّينَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ
«13» وَامْنَعْنَا بِعِزِّكَ مِنْ عِبَادِكَ وَأَغْنِنَا عَنْ غَيْركَ بِإِرْفَادِكَ وَاسْلُكْ بِنَا سَبِيلَ الْحَقِّ بِإِرْشَادِكَ
خدايا! هر كه را تو يارى دهى، اقدام خواركنندگان براى خوار كردنش زيانى به او نمىرساند، و هر كه را تو عطا كنى، ممانعت كردن منع كنندگان از او نمىكاهد، و هر كه را تو هدايت فرمايى، اقدام گمراه كنندگان براى گمراه كردنش او را به گمراهى دچار نسازد؛ پس بر محمد و آلش درود فرست،
و به عزتت ما را از شرّ بندگانت باز دار و به عطايت از غير خود بىنياز كن، و به هدايتت ما را به راه حق ببر.
👌 دعای #پنجم
#دعا_پنجم_12
#دعا_پنجم_13
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
دعای #پنجم صحیفهی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید.
این دعای پنجم صحیفهی سجادیه مال ماست.
#مقام_معظم_رهبری
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_12
🔴 نور خدا خاموش نمىشود
راستى عجيب است، در اعصار و قرون، بىخبران از حق و حقيقت، با تهمت و افترا و تكذيب و تصديق ناحق، و با حبس و تبعيد و ايجاد زجر و مشقّت، و با يورش و حمله با كوه كوه اسلحه براى خاموش كردن چراغ نبوّت و امامت بپا خاستند و در اين راه از هيچ برنامهاى دريغ ننمودند، ولى خذلان آن خاذلان نه اين كه كارى از پيش نبرد بلكه به عنايت و لطف حق و يارى و نصرت حضرت ربّ العزّه نور انبيا و ائمّه و اوليا پرفروغتر شد تا جايى كه به فرموده قرآن مجيد، عاقبت تمام اهل زمين را درسايه نفوذ و سيطره خود قرار خواهد داد و بساط ظلم و بيدادگرى را بر خواهد چيد.
اين نور به هيچ صورت و با هيچ حمله و حادثه و طوفانى خاموش نخواهد شد كه قرآن كريم مىفرمايد:
يُرِيدُونَ أَن يُطْفِئُوا نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللّهُ إِلَّا أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ
همواره مىخواهند نور خدا را با سخنان باطل [و تبليغاتِ بىپايه] خود خاموش كنند؛ ولى خدا جز اين كه نور خود را كامل كند، نمىخواهد، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
اين نور به صورت حكومت شايستگان، تمام روى زمين را خواهد گرفت چنانكه قرآن مجيد مىفرمايد:
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و همانا ما پس از تورات در زبور نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ميراث مىبرند.
آرى، هر كس را حضرت ربّ به نعمت ظاهر و باطن آراست و از عطا و لطفش وى را بهرهمند ساخت، منع منع كنندگان از او نكاست كه:
اگر تيغ عالم بجنبد ز جاى
نبرّد رگى گر نخواهد خداى
و به فرموده حكيم طوس:
خدا كشتى آنجا كه خواهد برد
اگر ناخدا جامه بر تن درد
چون نور هدايت حضرت حق به قلبى بتابد و سلسله و زنجير طاعت دوست بر گردن كسى افتد و دل به مشاهده حضرت جمال نايل آيد و آتش عشق حضرت جانان در باطن مشتعل شود، اغواى اغواگران و اضلال گمراهان همچون نَفَس مگسى است كه بخواهد خورشيد را خاموش كند!
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 413
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صلوات_خاصه #امام_جواد علیه السلام
👈 🔊 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَلَمِ التُّقَى وَ نُورِ الْهُدَى وَ مَعْدِنِ الْوَفَاءِپروردگارا درود فرست بر محمد بن على (حضرت امام جواد) كه نشانه و مثل اعلاى تقوى و خدا پرستى است و نور هدايت و ارشاد خلق و معدن اهل وفاوَ فَرْعِ الْأَزْكِيَاءِ وَ خَلِيفَةِ الْأَوْصِيَاءِ وَ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَو پيرو ساير صاحبان تزكيه نفس و جانشين اوصياى پيغمبر اكرم و امين بر اسرار وحى توستاللَّهُمَّ فَكَمَا هَدَيْتَ بِهِ مِنَ الضَّلاَلَةِ وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَيْرَةِ وَ أَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدَى وَ زَكَّيْتَ بِهِ مَنْ تَزَكَّىپروردگارا پس چنانكه خلق را تو بواسطه او از گمراهى به راه هدايت آوردى و از وادى حيرت جهالت نجات دادى و هر كه لايق هدايت بود بواسطه او ارشاد كردى و هر كس قابل تزكيه نفس بود روحش را تزكيه و صفا دادىفَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ بَقِيَّةِ أَوْصِيَائِكَ إِنَّكَ عَزِيزٌ حَكِيمٌپس اى خدا درود فرست بر او بهترين درودى كه بر احدى از اولياء و دوستان خاصت و ساير اوصياى پيغمبر اكرمت فرستادى كه تو اى خدا صاحب عزت و اقتدار و حكمت بى نهايتى.
👈 🔊 زیارتنامه امام جواد علیه السلام (التماس دعا)
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_340
زینت فقر و غنا
وَ قَالَ (عليه السلام): :الْعَفَافُ زِینَهُ الْفَقْرِ، وَالشُّکْرُ زِینَهُ الْغِنَى.
علی علیه السلام که درود خدا بر او باد فرمود : عفّت و خویشتندارى، زینت فقر است و شکر و سپاس، زینت غناو توانگرى است.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ زینت فقر و غنا :
📜 این گفتار حکیمانه در جلد دوازدهم از همین کتاب در #نهج_البلاغه_حكمت_68 عیناً تکرار شده و ما در آنجا توضیحات لازم را دادیم و در اینجا مىافزاییم : امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه به دو نکته مهم اشاره کرده نخست مى فرماید : «عفت و خویشتندارى زینت فقر است»؛ (الْعَفَافُ زِینَهُ آلْفَقْرِ). شخص فقیر به حسب ظاهر و به تصوّر توده مردم داراى نقطه ضعفى است، چراکه دست او از مال دنیا تهى است؛ اما هرگاه عفت و خویشتندارى داشته باشد، چشم به مال مردم ندوزد، از طریق حرام به دنبال کسب مال نگردد ودر مقابل اغنیا سر تعظیم فرود نیاورد، این حالت خویشتندارى که در عرف عرب «عفت» نامیده مى شود زینت او مى گردد و نقطه ضعف ظاهرى او را مى پوشاند. باید توجه داشت که «عفاف» و «عفت» تنها به معناى خویشتندارى در برابر آلودگى هاى جنسى نیست آنگونه که در فارسى امروز ما معنا مى شود، بلکه ازنظر واژه عربى، هرگونه خویشتندارى در مقابل گناه و کار خلاف را فرا مى گیرد. خداوند درباره جمعى از فقراى آبرومند و باایمان در سوره «بقره» آیه ۲۷۳ مى فرماید: «(یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ)؛ شخص نادان آنها را براثر عفت، غنى و ثروتمند مى پندارد»، بنابراین «عفت» به معناى خوددارى کردن از حرام و هرگونه کار خلاف است؛ خواه در مسائل جنسى باشد یا غیر آن. آنگاه در دومین جمله مى فرماید: «شکر و سپاسگزارى، زینت توانگرى است»؛ (وَالشُّکْرُ زِینَهُ الْغِنَى). ثروتمندان و اغنیا اگر شکر توانگرى را به جا آورند، نه تنها شکر لفظى بلکه شکر عملى را نیز انجام دهند و از آنچه خدا به آنها داده به نیازمندان ببخشند وکارهاى خیر انجام دهند و باقیات و صالحاتى از خود به یادگار بگذارند، بهترین زینت را دارند؛ اما اگر ثروتمند بخیل و ممسک و خسیس بود لکه ننگى بر دامان او مى نشیند و در نظرها زشت و نازیبا جلوه مى کند. شایان توجه است که مرحوم اربلى در کتاب کشف الغمه این کلام حکیمانه را با اضافات زیادى درمورد امورى که زینت بر امور دیگرى مى شود از امام علیه السلام به این طریق نقل کرده است: «الْعَفَافُ زِینَهُ الْفَقْرِ وَالشُّکْرُ زِینَهُ الْغِنَى وَالصَّبْرُ زِینَهُ الْبَلاءِ وَالتَّوَاضُعُ زِینَهُ الْحَسَبِ وَالْفَصَاحَهُ زِینَهُ الْکَلامِ وَالْعَدْلُ زِینَهُ الاِْیمَانِ وَالسَّکِینَهُ زِینَهُ الْعِبَادَهِ وَالْحِفْظُ زِینَهُ الرِّوَایَهِ وَخَفْضُ الْجَنَاحِ زِینَهُ الْعِلْمِ وَحُسْنُ الاَْدَبِ زِینَهُ الْعَقْلِ وَبَسْطُ الْوَجْهِ زِینَهُ الْحِلْمِ وَالاِْیثَارُ زِینَهُ الزُّهْدِ وَبَذْلُ الْمَجْهُودِ زِینَهُ النَّفْسِ وَکَثْرَهُ الْبُکَاءِ زِینَهُ الْخَوْفِ وَالتَّقَلُّلُ زِینَهُ الْقَنَاعَهِ وَتَرْکُ الْمَنِّ زِینَهُ الْمَعْرُوفِ وَالْخُشُوعُ زِینَهُ الصَّلاهِ وَتَرْکُ مَا لا یَعْنِی زِینَهُ الْوَرَعِ؛ عفت (وخویشتندارى) زینت فقر است و شکر زینت غنا و ثروتمندى، صبر زینت بلا و مصیبت است و تواضع زینت شخصیت، فصاحت زینت کلام است و عدالت زینت ایمان، آرامش زینت عبادت است و حفظ کردن زینت روایت، فروتنى زینت علم است و ادب زینت عقل، گشادگى چهره زینت حلم است و ایثار وفداکارى زینت زهد، بخشش به مقدار آنچه انسان در توان دارد زینت روح است و کثرت گریه زینت خوف از خدا، مصرف کم زینت قناعت است و ترک منت زینت کار خیر و بخشش، خشوع زینت نماز است و ترک آنچه مربوط به انسان نیست زینت ورع و پرهیزکارى». آرى هر یک از صفات برجسته انسانى و نعمتهاى الهى باید آثارى در اعمال و رفتار انسان بگذارد. اگر این آثار نمایان باشد زینت آن محسوب مى شود و اگر نباشد زشت است. آنها که گرفتار مصیبت مىشوند اگر صبر و شکیبایى پیشه کنند آبرومندند و اگر بى تابى و جزع کنند رفتار آنها زشت خواهد بود. افراد باشخصیت و همچنین عالمان و دانشمندان اگر تواضع کنند به شخصیت وعلم خود زینت بخشیده اند و اگر کبر و غرور پیشه کنند شخصیت و علم خود را زشت نشان داده اند و همچنین تمام نعمت هاى الهى و صفات برجسته انسانى وحوادث سخت زندگى را. امام علیه السلام در گفتار حکیمانه اى که مرحوم سیّد رضى نقل کرده است به دو بخش از آن؛ یعنى زینت فقر و زینت غنا اشاره کرده وبه نظر مىرسد سیّد رضى؛ آن را از روایت مفصلى که نقل کردیم برگزیده وبه اصطلاح، تقطیع کرده است.
ادامه دارد ....
#نهج_البلاغه_حكمت_340
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_226
لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَآءُو فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
براى كسانى كه (به قصد آزار همسر،) سوگند مىخورند كه با زنان خویش نیامیزند، چهار ماه مهلت است. پس اگر (از سوگند خود دست برداشته و به آشتى) برگشتند، (چیزى بر آنها نیست و) خداوند آمرزنده و مهربان است.
1- اسلام، حامى مظلومان است. زنان، در طول تاریخ مورد ظلم وتضییع حقوق قرار گرفتهاند وقرآن بارها از آنها حمایت نموده است. «للذینیؤلونمننسائهم»
2- مبارزه با بساط سنّتهاى خرافى و جاهلى، از اصول وظایف انبیا است. «للذین یؤلون»
3- انسان براى بدترین كارها، گاهى مقدّسترین نامها را دستاویز قرار مىدهد. «یؤلون»
4- توجّه به حقوق ونیازهاى روحى و غریزى زن، یك اصل است. «تربّص اربعة اشهر»
5 - براى بازگشت افراد و اتخاذ تصمیم عاقلانه، فرصتى لازم است. «اربعة اشهر»
6- به جاى دعوت به طلاق، باید مردم را به ادامه زندگى تشویق كرد. مرد و زن بدانند بازگشت به زندگى، رمز دریافت مغفرت و رحمت خداوندى است. «فان فاءُو فانّ اللّه عفور رحیم»
🔗 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
226-227.mp3
2.11M
سوره #بقره
#بقره_226
#بقره_227
#شرح_صوتی_قرائتی
👤استاد #قرائتی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌹 یک #مناجات زیبای دیگر با حضرت دوست:
👈 پژمرده شد دل زآلودگیها
کاری نکردم ز افسردگیها
دل برد از من گه این و گه آن
عمرم هبا شد از سادگیها
هر چند شستم دامان تقوی
زایل نگردید آلودگیها
از پا فتادم و از غم نرستم
نگرفت دستم افتادگیها
زین آشنایان خیری ندیدم
خوش باد وقت بیگانگیها
سامان نخواهم ایوان نخواهم
بیچارگی ها آوارگیها
ای فیض بگسل از عقل و تدبیر
بر عشق تن جان آشفتگیها
ای جمله تقصیر در بندگیها
رو آّب شو از شرمندگیها
شد حق منادی قل یا عبادی
تو جان ندادی کوبندگیها
در راه یوسف کفها بریدند
ای در رهش گم زان پردگیها
آمدقیامت کو استقامت
زین بندگی ها شرمندگیها
صوری دمیدند موتی شنیدند
مرگست خوشتر زین زندگیها
کو عشق و زورش کوشر و شورش
طرفی نبستم ز آسودگیها
از خود بدر شو شوریده سر شو
صحرای پهنیست شوریدگیها
ای آنکه داری در سر غم عشق
ارزانیت باد آشفتگیها
یا رب کجا شد عیش جوانی
خوش عالمی بود آن کودگیها
ای #فیض برخیز خاکی بسرریز
در ماتم آن آسودگیها
#فیض_خوانی #فیض_کاشانی
#فیض_کاشانی_غزل_50
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
«14» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاجْعَلْ سَلَامَةَ قُلُوبِنَا فِي ذِكْرِ عَظَمَتِكَ وَفَرَاغَ أَبْدَانِنَا فِي شُكْرِ نِعْمَتِكَ وانْطِلَاقَ أَلْسِنَتِنَا فِي وَصْفِ مِنَّتِكَ
خدايا! بر محمد و آلش درود فرست، و سلامت دلهاى ما را در ياد بزرگيت، و آسايش بدنهايمان را در شكر نعمتت و گشوده شدن زبانمان را در وصف عطايت قرار ده.
👌 دعای #پنجم
#دعا_پنجم_14
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_14
🔴 #سلامت_دل در ياد خداوند 1
امام سجاد عليه السلام در اين فراز «وَاجْعَلْ سَلامَةَ قُلوبِنا فى ذِكْرِ عَظَمَتِكَ»، سلامتى دل را در يادآورى بزرگى خدا؛ از عنايات رحمانى مىداند كه جايگزين آرزوهاى خيالى و وساوس شيطانى و غفلتها قرار دهد.
نفس ناطقه انسان يا ذاكر است يا غافل، تنبّه و غفلت به مانند نطق شالوده و حقيقت انسان است. اگر حقيقت آدمى، تنبه، تذكر و بيدارى، نور و روشنايى باشد، منبع همه كمالات الهى و انسانى مىشود ولى اگر شاكله وى غفلت و بىخبرى از خدا باشد، تا مرتبه حيوانات بلكه پايينتر از آن تنزل مىكند و سرچشمه همه شرور و آفات مىشود.
ذاكر بودن يعنى نفس ناطقه يا قلب در ذكر فعليت داشته باشد و اين گونه نباشد كه در وقت حركت، ذاكر نباشد و تنها در نماز ذاكر باشد انسان بايد كارى كند كه ذاكر هميشگى باشد؛ چرا كه ذكر غير حق اگر چه براى يك لحظه، غفلت است. پس اگر كسى به زبان ذاكر باشد، ولى ذكر حقيقت جانش نشود و دلش به دنيا و آنچه در آن است، سرگرم باشد او نيز غافل است. ذكر چه جلّى و چه خفى؛ در هر صورت يا در مقام دفع ضرر است يا در مقام جلب منفعت است.
ذكر حق، غافل از غير حق بودن و اراده و توجّه هميشگى به حق داشتن است؛ بر اين پايه ذكر در بيدارى كافى نيست، اگر در خواب نيز ذكر بگويد پس ذكر در جان و قلب ملكه شده است.
يكى از سرمايههاى نجات بخش در قيامت، قلب سليم است، در حالى كه مال و فرزند سودى براى انسان ندارد؛ اين قلب پاك است كه ثمرهاش عمل پاك مىشود و در صحنه قيامت، نورانيت توليد مىكند.
خداوند مىفرمايد:
يَوْمَ لَايَنفَعُ مَالٌ وَ لَابَنُونَ* إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ
روزى كه هيچ مال و اولادى سود نمىدهد، مگر كسى كه دلى سالم [از رذايل وخبايث] به پيشگاه خدا بياورد.
سليم از ماده سلامت است؛ يعنى قلبى كه از هر گونه بيمارى و آفات اخلاقى و اعتقادى دور باشد يا قلبى كه از عشق دنيا سالم باشد و غير از خدا در آن نباشد.
امام صادق عليه السلام درباره اين آيه فرمود:
دل سالم، دلى است كه پروردگارش را ديدار كند در حالى كه جز او درخود نداشته باشد، هر دلى كه در آن شرك يا شك باشد ساقط است. يا فرمود:
قلب سالم، قلبى است كه از دنيا دوستى سالم باشد. كسى كه صداقت نيت داشته باشد قلب سليم دارد؛ زيرا پاك و سالم بودن دل از هواجس نفسانى، نيّت را در همه كارها براى خدا خالص مىگرداند امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
إِعْرابُ الْقُلُوبِ عَلى أَرْبَعَةِ أَنْواعٍ: رَفْعٍ وَ فَتْحٍ وَ خَفْضٍ وَ وَقْفٍ، فَرَفْعُ الْقَلْبِ فى ذِكْرِ اللَّهِ وَ فَتْحُ الْقَلْبِ فى الرِّضا عَنِ اللَّهِ، وَ خَفْضُ الْقَلْبِ في الْاشْتِغالِ بِغَيْرِ اللَّهِ، وَ وَقْفُ الْقَلْبِ فِى الغَفْلَةِ عَنِ اللَّهِ.
حركات دلها چهار نوع است: رفع و فتح و جرّ و وقف. رفع دل ياد خداست، فتح دل خشنودى از خداست، جرّ دل پرداختن به غير خداست و وقف دل غفلت از خداست.
در حديث قدسى آمده است:
هر گاه به دل بندهام سر زنم و ببينم كه ياد من بر آن چيره گشته است، اداره و تربيت او را خود به عهده گيرم و همنشين و همسخن و همدم او شوم. اين حديث ترجمان ديگرى از آيه اطمينان قلب است كه خداوند مىفرمايد:
الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
[بازگشتگان به سوى خدا] كسانى [هستند] كه ايمان آوردند و دلهايشان به ياد خدا آرام مىگيرد، آگاه باشيد! دلها فقط به ياد خدا آرام مىگيرد.
منظور آن است كه با تمام قلب متوجه او و عظمتش و آگاهيش و حاضر و ناظر بودنش گردد و اين توجه مبدأ حركت و فعاليت در وجود او به سوى جهاد و تلاش و نيكىها گردد و ميان او و گناه سدّ محكمى ايجاد كند.
حضرت على عليه السلام مىفرمايد:
الذِّكْرُ ذِكْرانِ: ذِكْرُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ ذِكْرُ اللَّهِ عِنْدَ ما حَرَّمَ عَلَيْكَ فَيَكُونُ حاجِزاً.
ذكر دو گونه است: ياد خدا بودن به هنگام گرفتارىها و از آن برتر آن است كه خدا را در برابر محرمات ياد كند و ميان او و حرام سدى ايجاد كند.
به همين دليل است كه در برخى روايات ذكر خداوند به عنوان يك سپر دفاعى در برابر حوادث براى سلامتى دل برشمرده شده است.
روزى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به يارانش فرمود: سپرهايى براى خود فراهم كنيد؛ گفتند:
اى رسول خدا صلى الله عليه و آله آيا در برابر دشمنان اطراف خود سپر بسازيم؟ فرمود: نه، از آتش دوزخ، بگوييد:
سُبْحانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُلِلَّهِ وَ لاالهَ الَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ اكْبَرُ. «2»
در اين راستا امام سجاد عليه السلام هم در دعاى خويش صفاى دل خاصى را از درگاه حق طلب مىكند: