#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_7
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هفتم_1
#سختی_ها 3
#سختی_ها_قرآن 6
#سختی_ها_پیامبران 2
#حضرت_نوح 3
✳️ وقتى اين گفتگوها در ميان نوح و قومش شدت يافت و زمينه بحث و جدل توسعه پيدا كرد، مردم از وى به ستوه آمده و سينهها تنگ شده گفتند:
«اى نوح! تو با ما به جدال برخاستى و در جدالت زياد اصرار كردى و از حد گذراندى، اگر واقعاً راست مىگويى كار را يكسره كن و آن عذابى كه ما را از آن بيم مىدهى حاضر ساز.»
نوح در جواب گفت: «شما خود نفهمى را از حد گذرانيده و حماقت را به منتها درجه رسانيدهايد، آخر مگر اختيار عذاب خدا به دست من است كه يا آن را بياورم و يا از آمدنش جلوگيرم؟ آيا من جز بشرى هستم كه خداوندم به من وحى مىفرستد؟ اختيار عذاب به دست معبود شماست و معبود من و شما يكى است و من مأمور ابلاغ پيامهاى اويم و به ثواب او شما را بشارت و از عذابش بيمتان مىدهم، اگر تا حال اين معنا را نفهميدهايد؛ اكنون بدانيد كه بازگشت هر چيزى به سوى خداست، اگر او بخواهد هدايتتان مىكند و اگر بخواهد آن عذابى كه از من مطالبهاش مىكنيد بر شما نازل خواهد ساخت و چنانچه صلاح بداند عذاب را تأخير انداخته و شما را مهلت مىدهد تا عقاب روز رستاخيزتان را بيفزايد و بدبختى و خواريتان را عميقتر سازد.» «1» خداوند انبياء عليهم السلام را براى اين كه رسالتش را به نحو اكمل برسانند، صبر و استقامت در برابر اذيّت و نيروى غير عادى در مبارزه ارزانى داشته است، همچنانكه دامنه همّت و آرزوهاشان را نيز وسعت داده تا بعد از آمدن ايشان ديگر حجتى براى مردم باقى نماند و كفار عذرى نداشته باشند.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 177
👌 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#هفتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_7
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هفتم_1
#سختی_ها 3
#سختی_ها_قرآن 6
#سختی_ها_پیامبران 2
#حضرت_نوح 4
✳️ نوح عليه السلام كه از انبياى اولوالعزم و قوىّ الاراده بود، به همين جهت نهصد و پنجاه سال آزار قوم و استهزاى ايشان را به اميد رسيدن به هدف مقدس خويش تحمّل نمود ولكن روز به روز مردم بر لجاج و طغيان خود مىافزودند و دعوتش در ايشان جز نفرت اثر نمىگذارد، تا رفته رفته رشته اميدش سست گشته، به ناچار به درگاه خداوند شكايت برد و از او يارى و راه چاره طلب كرد، خداوند به وى وحى فرستاد كه:
وَ أُوحِىَ إِلَى نُوحٍ أنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَفْعَلُونَ
و به نوح وحى شد كه از قوم تو جز كسانى كه [تاكنون] ايمان آوردهاند، هرگز كسى ايمان نخواهد آورد؛ بنابراين از كارهايى كه همواره [بر ضد حق] انجام مىدادند، اندوهگين مباش.
نوح چون دانست كه قلم قضا بر كفر ايشان رانده شده و خداوند مُهر بر دلهاشان نهاده و هيچ اميدى به ايمان آوردنشان نيست و ديگر در برابر برهان او خاضع نخواهند شد، عرضه داشت:
وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لاتَذَرْ عَلَى الأْرْضِ مِنَ الْكافِرينَ دَيّاراً* إنَّكَ إنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبادَكَ وَ لايَلِدُوا إلَّا فاجِراً كَفّاراً
و نوح گفت: پروردگارا! هيچ يك از كافران را بر روى زمين باقى مگذار*
كه اگر آنان را باقى گذارى، بندگانت را گمراه مىكنند و جز نسلى بدكار و ناسپاس زاد و ولد نمىكنند.
خداوند مهربان به مشكلات و مكاره نوح پس از دعا و استغاثهاش پايان داد و نفرينش را درباره قوم محقق ساخت و با فرستادن طوفان، مولّدان بلا و مكاره را غرق كرد و نوح و مردم مؤمن را از بلا و همّ و غم نجات بخشيد.»
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 177
👌 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#هفتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
👌 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
👈صوتی تصویری با صدای : محسن #فرهمند
دعای #هفتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌹 یک غزل بسیار زیبای دیگر از مرحوم فیض کاشانی در #روز_بیست_شش_محرم به عشق حسین و کربلایش در آستان #اربعین :
👈 چراغ کلبه عاشق خیال دلدار است
سری که عشق درونیست خانه تار است
هزار خرمن شادی به نیم جو نخرد
بجان دلی که غم عشق را خریدار است
بعشق زنده بود هر چه هست در عالم
جهان نئیست درو جان عشق درکار است
چو همتی طلبی از جناب عشق طلب
که هر دو کون جنودند و عشق سردار است
حوالی دل عاشق نه بگذرد غفلت
که عشق بر سر او پاسبان بیدار است
رسد چو شادی بیجا براندش شه عشق
سپاه غم چو کند زور عشق غمخوار است
اگر زپای درائیم عشق گیرد دست
اگر خطای برائیم عشق ستار است
تو و حماقت و انکارحرف هر یاری
من و معارف این کار جمله در کار است
تو ای فلان و ریاست که هر کس و کاری
مرا بخاک ره او بشمرند بسیار است
فکندگی بتو دشوار و بر من آسانست
قلندری بمن آسان و برتو دشوار است
کسی که راه ندارد بچارهٔ دردش
زبهر چاره دگر چاره ایش ناچار است
زاختیار کم از اضطرار آزاد است
چو#فیض هر که بفرمان عشق قهار است
#فیض_خوانی #فیض_کاشانی
#فیض_کاشانی_غزل_109
#ماه_محرم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#چله_ی_زیارت_عاشورا_غیرمعروفه 16
▪️ زیارت عاشورای معروفه همان زیارتی معروف و مشهوری است كه برای زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا وارد شده .
زیارت عاشورای غیر معروفه با زیارت معروفه متداوله در اجر و ثواب شریك است بدون مشقت گفتن صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام ( یعنی در این زیارت غیر معروفه دیگر صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام كه در زیارت عاشورای معروفه وارد شده، وجود ندارد) و این برای آنانكه شغل مهمی دارند فوزی است عظیم.
▪️به نیابت از آقا و مولایمان امام زمان علیه السلام با هم #زیارت_عاشورا_غیرمعروفه را چهل روز زمزمه میکنیم :👇
♦️🔊📜 السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ الْبَشِیرِ النَّذِیرِ وَ ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ .....
👈 نرم افزار زیارت
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی #نهج_البلاغه_حكمت_374 #امر_معروف_نهى_منکر وَ فِي كَلَامٍ آخَرَ لَهُ
◀️ مردگان زنده نما
#امر_معروف_نهى_منکر 5
⏺ آنگاه امام(عليه السلام) در بخش ديگرى از اين كلام پرمعنا به بيان اهميت امر به معروف و نهى از منكر به صورت كلى پرداخته، مى فرمايد: «(بدانيد) تمام اعمال نيك و حتى جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر همچون آب دهان است در برابر دريايى عميق و پهناور»; «وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللّهِ، عِنْدَ الاَْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، إِلاَّ كَنَفْثَة فِي بَحْر لُجِّيٍّ).
اين تعبير به راستى تعبير عجيبى است; تمام كارهاى نيك: نماز و روزه و زكات و حج و حتى جهاد فى سبيل الله در برابر امر به معروف و نهى از منكر بسيار كوچك و ناچيز است. دليلش اين است كه اين دو وظيفه بزرگ اسلامى ضامن اجراى تمام آن كارهاى نيك و فرائض و واجبات است. اگر امر به معروف و نهى از منكر تعطيل شود به دنبال آن نماز و روزه و حج و جهاد نيز به تدريج به فراموشى سپرده مى شود و اين است دليل برترى اين دو بر آنها.
آنگاه امام(عليه السلام) در آخرين بخش از كلام نورانى خود به افراد ضعيف النفس هشدار مى دهد و مى فرمايد: «(بدانيد) امر به معروف و نهى از منكر نه مرگ كسى را نزديك مى كند و نه از روزى كسى مى كاهد (و بدانيد) از همه اين ها مهمتر سخن حقى است كه در برابر پيشواى ستمگرى گفته مى شود (و از مظلومى در مقابل آن ظالم دفاع مى گردد»; (وَ إِنَّ الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْكَرِ لاَ يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَل، وَ لاَ يُنْقِصَانِ مِنْ رِزْق، وَ أَفْضَلُ مِنْ ذلِكَ كُلِّهِ كَلِمَةُ عَدْل عِنْدِ إِمَام جَائِر).
بسيارند كسانى كه گمان مى كنند اگر به سراغ انجام اين دو وظيفه بروند جانشان يا نانشان به خطر مى افتد در حالى كه چنين نيست. خداوند حافظ جان و نان آن هاست و اين تفكر، تفكرى است شرك آلود و بى گانه از حق.
جمله «وَ اَفْضَلُ مِنْ ذلِكَ كُلِّهِ» حقيقت مهمى را بازگو مى كند و آن اين كه انسان بايد شجاع باشد و در برابر ظالمان، بى اعتنا به خطراتى كه ممكن است او را تهديد كند حق را بيان دارد و اى بسا بيان حق، آن ها را بيدار و يا حداقل شرمنده سازد و از انجام ظلم هايى بازدارد.
👈 ادامه دارد .....
#نهج_البلاغه_حكمت_374
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ مردگان زنده نما
#امر_معروف_نهى_منکر 6
⏺ جالب اين كه ابن ابى الحديد در ذيل اين جمله اشاره به داستان زيد بن ارقم در برابر ابن زياد يا يزيد بن معاويه مى كند و مى گويد: مصداق اين سخن روايتى است كه مى گويد: زيد بن ارقم، ابن زياد ـ و گاه گفته شده يزيد بن معاويه ـ را ديد كه با چوبدستى خود به دندان امام حسين(عليه السلام)مى زند در آن زمانى كه سر آن حضرت را نزد او برده بودند. زيد بن ارقم فرياد زد و گفت: چوب را بردار. بسيار ديدم كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) اين دندان ها را مى بوسيد.
نمونه ديگر آن سخنى است كه عبدالله بن عفيف ازدى در مسجد كوفه در برابر ابن زياد گفت و سخنان او را درهم كوبيد. هنگامى كه ابن زياد بعد از شهادت امام حسين(عليه السلام) و يارانش براى قدرت نمايى به مسجد كوفه آمد و بر فراز منبر رفت و در برابر انبوه جمعيت، خدا را حمد كرد كه پيروز شده و اهانت شديدى به حضرت سيدالشهدا(عليه السلام) كرد و آن حضرت را به دروغگويى نسبت داد، عبدالله بن عفيف ازدى (كه چشمش نابينا بود) از ميان جمعيت برخاست و فرياد زد: «يا ابْنَ مَرْجانةَ! اِنّ الكذّابَ وَابنَ الكَذّابِ أنتَ و أبوكَ و مَنِ اسْتَعْمَلَكَ وأبوهُ يا عَدُوَّ اللهِ أتقتُلُونَ أولادَ النَّبِيِّين وَتَتَكَلَّمونَ بِهذا الكَلامِ على مَنابِرِ المُسلِمين؟; اى پسر مرجانه! دروغگو و فرزند دروغگو تويى و پدر توست و كسى كه تو را بر اين مسند نشانده و پدر اوست. اى دشمن خدا فرزندان پيامبران را به قتل مى رسانى و اين سخن زشت را بر منبر مسلمانان مى گويى؟». (قابل توجه اين كه او ابن زياد را ابن زياد خطاب نكرد بلكه به مادرش مرجانه نسبت داد تا آلوده بودن نسب او را با اين سخن آشكار كند و در ميان جمعيت رسوايش سازد). ابن زياد كه انتظار چنين سخنى را از هيچ كس نداشت خشمگين شد و گفت: گوينده اين سخن كيست؟ عبدالله بن عفيف گفت: منم اى دشمن خدا! آيا خاندان پاكى را كه خداوند آن ها را از هرگونه آلودگى پيراسته به قتل مى رسانى و مى پندارى مسلمانى؟ وا غوثاه; كجايند فرزندان مهاجر و انصار كه از تو و از آن طغيانگر (يزيد) نفرين شده فرزند نفرين شده توسط پيامبر(صلى الله عليه وآله)، انتقام بگيرند... .
به اين ترتيب، عبدالله، بذر انقلاب بر ضد بنى اميه و خونخواهى امام حسين(عليه السلام)را در دل ها با سخنانش پاشيد و هرچند سرانجام در اين راه شهيد شد ولى كار خود را كرد.
👈 ادامه دارد .....
#نهج_البلاغه_حكمت_374
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ مردگان زنده نما
#امر_معروف_نهى_منکر 7
⏺ مرحوم محقق شوشترى در شرح نهج البلاغه خود (بهج الصباغه) نمونه ديگرى ذكر مى كند و آن اين كه مروان دستور داد روز عيد (فطر يا قربان) منبر را آماده كنند و قبل از اداى نماز عيد شروع به خواندن خطبه كرد. مردى برخاست و گفت: اى مروان تو مخالفت با سنّت پيغمبر(صلى الله عليه وآله) كردى. اوّلاً منبر را روز عيد بيرون آوردى (در حالى كه خطبه را بايد ايستاده بخوانى نه نشسته بر منبر). ثانياً خطبه نماز عيد را قبل از نماز مى خوانى (در حالى كه خطبه نماز عيد، بعد از نماز است) ابوسعيد در آن صحنه حاضر بود، پرسيد: اين مرد كيست؟ گفتند: فلان شخص، فرزند فلان شخص. گفت: بدانيد اين مرد وظيفه خود را انجام داد. من از پيامبر(صلى الله عليه وآله) شنيدم كه فرمود: هركس كار منكرى را ببيند اگر بتواند بايد آن را با دست خود و عملاً تغيير دهد و اگر نتواند با زبان و اگر نتواند با قلب (متنفر از آن باشد) و اين ضعيف ترين مرحله ايمان است.
قابل توجه اين كه تغيير دادن زمان خطبه، از بعد از نماز عيد به قبل از آن ـ به گفته ابوبكر كاشانى (نويسنده كتاب بدائع الصنائع و از فقهاى اهل سنت) ـ به اين سبب بود كه سخنان بى اساسى در خطبه هاى خود مى گفتند و مردم مى دانستند و براى خطبه آنها نمى نشستند. ناچار زمان آن را تغيير دادند.
داستان معروف #فرزدق و اشعار مشهورش درباره #امام_سجاد(عليه السلام) در برابر هشام بن عبدالملك در كنار خانه خدا نيز نمونه زنده و بارزى از اين گفتار امام(عليه السلام) است.
البته در ذيل اين داستان آمده است كه هشام سخت از اين اشعار عصبانى شد و حقوق فرزدق را از بيت المال قطع كرد ولى امام سجاد(عليه السلام) آن را جبران فرمود. و در نهايت اشعار فرزدق در تاريخ جاودان و ماندگار شد.
داستان هاى زيادى در تاريخ اسلام از اين دست ديده مى شود. گرچه در بعضى از آن ها جان ناهى از منكر به خطر افتاد ولى اين در موارد نادرى بود كه با كليتى كه امام اميرمؤمنان(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه فرموده منافاتى ندارد زيرا همواره عمومات، استثنائاتى دارد.
#نهج_البلاغه_حكمت_374
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_272
لَّيْسَ عَلَيْكَ هُدَيهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدى مَنْ يَشَآءُ وَمَا تُنْفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَآءَ وَجْهِ اللَّهِ وَمَا تُنْفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ
هدایت یافتن آنان بر عهده تو نیست، بلكه خداوند هر كه را بخواهد (و شایسته باشد) هدایت مىكند. وآنچه را از خوبىها انفاق كنید، به نفع خودتان است. و جز براى كسب رضاى خدا انفاق نكنید و (پاداش) آنچه از خوبىها انفاق كنید به طور كامل به شما داده خواهد شد و بر شما ستم نخواهد شد.
مسلمانان در انفاق به فقراى مشرك و غیر مسلمان شك داشتند، وقتى از رسول خدا صلى الله علیه وآله پرسیدند، این آیه نازل شد.
1- از ایجاد فشار اقتصادى و ترك انفاق، براى ایمان آوردن كفّار استفاده نكنید. «لیس علیك هداهم... وما تنفقوا من خیر فلانفسكم»
2- هدایت، توفیق الهى است كه تنها شامل دلهاى آماده مىشود. «یهدى من یشاء»
3- رسیدگى به محرومان، یك وظیفه انسانى است. پس بر غیر مسلمانان نیز انفاق كنید. «وما تنفقوا من خیر فلانفسكم»
4- اسلام، مكتب انسان دوستى است و فقر و محرومیّت را حتّى براى غیر مسلمانان نیز نمىپسندد. «وما تنفقوا من خیر فلانفسكم»
5 - فایدهى انفاق به خودتان باز مىگردد و روح سخاوت را در شما زنده مىكند. با انفاق از پیدایش اختلافات طبقاتى و انفجارهاى اجتماعى جلوگیرى شده و در جامعه ایجاد محبّت مىگردد. انفاق مایه محرومیّت شما نیست، بلكه سبب مصونیّت شماست. «فلانفسكم»
6- جز براى خداوند انفاق نكنید. زیرا تمام فوائد و آثار این جهانى، دیر یا زود از میان مىرود، ولى اگر انفاق براى خدا باشد، تا ابد از بركات آن بهرهمند خواهید بود. «الا ابتغاء وجه اللّه»
7- مال ودارایى خیر است. «ما تنفقوا من خیر»
8 - در انفاق دست و دل باز باشید. زیرا آنچه انفاق مىكنید، بدون كم و كاست بازخواهید گرفت. «یوفّ الیكم»
9- بهرهگیرى در قیامت، زمانى است كه هدف از انفاق تنها رضاى خدا باشد. «الاّ ابتغاء وجه اللّه... یوفّ الیكم»
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_7
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در هنگام #سختی :
«1» يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ
وَ يَا مَنْ يُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ
وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ
اى آن كه گرههاى امور رنج آور، به وسيله او گشوده مىشود،
و اى آن كه تندى و تيزى #سختی_ها، به عنايت او فرو مىنشيند،
و اى آن كه بيرون آمدن از تنگى و فشار، و قرار گرفتن در راحتى گشايش، و رهايى از غم و اندوه، از او خواسته مىشود.
دعای #هفتم
#دعا_هفتم_1
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_7
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هفتم_1
#سختی_ها 3
#سختی_ها_قرآن 6
#سختی_ها_پیامبران 3
#حضرت_ابراهیم 1
✳️ #ابراهیم آن بزرگ مرد الهى و وجود ملكوتى، در ميان مردمى مىزيست كه دچار بتتراشى و بتپرستى بودند و فرهنگ طاغوت خطرناكى چون نمرود بر آنان حكومت داشت. او كه از ابتدا قلب و روح پاكش در مدار با عظمت توحيد مىگشت، از برخورد با اعمال و اخلاق قوم زمان حتى نزديكانش رنج مىبرد.
او مىخواست مردم را از تحميلات هواى نفسى و حكومت نمروديان نجات دهد و دست قلب مردم را از بتپرستى كوتاه كند و به حبل الهى و دين توحيدى متصل نمايد. او از اين كه مردم دچار اغيار و نامحرمان و كاهنان و خرافاتيان بودند و بر اساس انديشههاى انحرافى زندگى مىكردند در عذاب سخت روحى بود.
او در يك روز معيّن كه تمام مردم شهر به مناسبتى به صحرا و دشت رفته بودند وارد بتكده شهر شد و پس از اين كه ديد بتها جواب او را نمىدهند، با تبرى كه در دست داشت تمام خدايان قلّابى و معبودهاى باطل را درهم شكست و تبر را به گردن بت بزرگ گذاشت و سپس با خوشحالى از اين كه در راه حضرت حق به مجاهده برخاسته به خانه خود روان شد.
او منتظر ماند تا ملّت جاهل و طاغوتى در برابر آن حادثه چه عكس العملى از خود نشان مىدهند.
قوم تيرهروز و عملههاى شيطانى نمرود، از صحرا برگشتند و خود را با سرنگونى و از بين رفتن بتها رو به رو ديدند. غريو و فرياد از آن مردم بىخبر برخاست و هر كس از مسبّب حادثه جويا شد. تنى چند فرياد كشيدند اين برنامه جز عمل جوانى به نام ابراهيم نيست كه دائماً از خدايان ما بيزارى مىجست و آنها را پست و خوار و بيكاره به حساب مىآورد:
قالُوا سَمِعْنا فَتىً يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إبْراهيمُ
گفتند: از جوانى شنيديم كه از بتان ما [به عنوان عناصرى بىاثر و بىاختيار] ياد مىكرد كه به او ابراهيم مىگويند.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 181
👌 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#هفتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_7
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هفتم_1
#سختی_ها 3
#سختی_ها_قرآن 6
#سختی_ها_پیامبران 3
#حضرت_ابراهیم 2
✳️ چون بر مردم شهر مسلّم شد كه اين حادثه را حادثهآفرينى به نام ابراهيم است، همه با هم احضارش را خواستار و قبل از اين كه دستگير شود؛ حكم اعدامش را صادر كردند. دژخيمان نمرودى وى را دستگير كرده و بدينگونه محاكمهاش را شروع كردند:
قالُوا ءَأنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآلهَتِنا يا إبْراهيمُ
گفتند: اى ابراهيم! آيا تو با معبودان ما چنين كردهاى؟
ابراهيم كه زمينه را در اين سؤال براى توجه دادن مردم به بطلان بتپرستى آماده ديد، جهت سخن را برگردانده و پاسخى به مردم داد كه انتظارش را نداشتند و آن اين بود:
قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبيرُهُمْ هذا فَاسْئَلُوهُمْ إنْ كانُوا يَنْطِقُونَ
گفت: بلكه [سالم ماندن بزرگشان نشان مىدهد كه] بزرگشان اين كار را انجام داده است؛ پس اگر سخن مىگويند، از خودشان بپرسيد.
اين پتك محكمى بود كه بر سر آن غافلان زد، آنان را سر در گريبان كرد و به حيرت دچار ساخت، جواب صحيحى در برابر گفتار ابراهيم نيافتند، تنها سخنى كه در پاسخ او گفتند اين بود: اى ابراهيم! براى تو روشن است كه اين بتها سؤالى را جواب نمىدهند، چگونه از ما مىخواهى از آنان بر اين مسأله گواهى بخواهيم؟
آنان بعد از اين كه اعتراف كردند بتها هيچكارهاند ولى باز بر باطل خود پافشارى دارند، آنان را سرزنش كرد:
قَالَ افَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لايَنْفَعُكُمْ شَيْئاً وَ لا يَضُرُّكُمْ* افٍّ لَكُمْ وَ لما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أفَلا تَعْقِلُونَ
گفت: [با توجه به اين حقيقت] آيا به جاى خدا چيزهايى را مىپرستيد كه هيچ سود و زيانى به شما نمىرسانند؟!* اف بر شما و بر آنچه به جاى خدا مىپرستيد؛ پس آيا نمىانديشيد؟
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 181
👌 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#هفتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_7
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هفتم_1
#سختی_ها 3
#سختی_ها_قرآن 6
#سختی_ها_پیامبران 3
#حضرت_ابراهیم 3
✳️ احتجاج ابراهيم و دلايل دندان شكنش بر قلب سنگين و سخت آن مردم لجوج و متعصب در باطل اثر نكرد، منطق را كنار گذاشته و به زور متوسل شدند، يكجا اينچنين كه قرآن حكايت فرموده حكم كردند:
فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إلّا أنْ قالُوا اقْتُلُوهُ أوْحَرِّقُوهُ فَأنْجَاهُ اللَّهُ مِنَ النّارِ إنَّ فى ذلِكَ لآَياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
پس جواب قوم ابراهيم جز اين نبود كه گفتند: او را بكشيد يا بسوزانيدش.
پس خدا او را از آن آتش رهايى بخشيد، مسلماً در اين [حادثه] براى مردمى كه ايمان دارند، عبرتهاست.
آن تيره روزان تا جايى كه توانستند وسايل آتش افروزى فراهم كردند و براى آتش افروختن محوطه بزرگى را آماده نمودند، سپس آن انسان الهى را در منجنيق قرار داده و به داخل آتش پرتاب كردند. ذات اقدس حضرت ربّ العزّه به آتش خطاب كرد:
قُلْنَا يا نارُ كُونى بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إبْراهيمَ
پس او را در آتش افكندند] گفتيم: اى آتش! برابر ابراهيم سرد و بىآسيب باش!
و چنين بود كه خداوند مهربان بنده عزيزش را از كيد خائنان و مكر مكّاران نجات بخشيد و گره از مشكل او باز كرد.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 181
👌 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#هفتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
👌 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
👈🎙 صوتی تصویری با صدای : مهدی #سماواتی
دعای #هفتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌹 یک غزل بسیار زیبای دیگر از مرحوم فیض کاشانی در #روز_بیست_هفتم_محرم به عشق حسین و کربلایش در آستان #اربعین : اگر خود را بیمار او میدانی با ما زمرمه کن :
👈 بیابیا که دلم در هوات بیمار است
بخور غمم که سراپایم از غمت زار است
برس برس که زغمزه نماند جز نفسی
بوصل خویش بمن زس که عمر بسیار است
مرا زنور حضورت دمی ممان با من
که بی رخت نفسی گر برآورم نار است
بغیر تو چو نشینم دمی شوم تیره
زپیش تو روم از یکنفس دلم تار است
شوم صبور چو از تو سزای من هجران
اگر شوم زدرت دور جای من داراست
بغیر حرف تو حرفی اگر زنم یاوه است
بغیر کاری تو کاری اگر کنم بار است
بغیر یاد تو یادی اگر کنم تاوان
بغیر نام تو نامی اگر برم عار است
تو ای که کار نداری جمال خوبان بین
مرا مهم تر ازین کار و بار بسیار است
سپاه دیو نشسته است در کمینگه عمر
دلا مخسب که چشم حریف بیدار است
مجو گشاد ز زلفی که کج مج و تیره است
شفا مخواه زچشمی که مست و بیمار است
بهر چه مینگری روی حق در آن می بین
که از پرستش اغیار یار بیزار است
نوید چارهٔ بیچارگان بفیض رسان
که تا بچاره رسیدن حیات ناچار است
#فیض_خوانی #فیض_کاشانی
#فیض_کاشانی_غزل_110
#ماه_محرم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#چله_ی_زیارت_عاشورا_غیرمعروفه 17
▪️ زیارت عاشورای معروفه همان زیارتی معروف و مشهوری است كه برای زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا وارد شده .
زیارت عاشورای غیر معروفه با زیارت معروفه متداوله در اجر و ثواب شریك است بدون مشقت گفتن صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام ( یعنی در این زیارت غیر معروفه دیگر صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام كه در زیارت عاشورای معروفه وارد شده، وجود ندارد) و این برای آنانكه شغل مهمی دارند فوزی است عظیم.
▪️به نیابت از آقا و مولایمان امام زمان علیه السلام با هم #زیارت_عاشورا_غیرمعروفه را چهل روز زمزمه میکنیم :👇
♦️🔊📜 السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ الْبَشِیرِ النَّذِیرِ وَ ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ .....
👈 نرم افزار زیارت
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🎙👈 کدام اشک براي امام حسين(ع) است که ذرهاي از آن ارزشي فوقالعاده دارد؟
✳️ " #گریه برای این است که پرتوی از روح حسین ابن علی (علیه السلام ) در روح ما بتابد اگر اشکی که ما برای او می ریزیم در مسیر هماهنگی روح ما باشد روح ما پرواز کوچکی با روح حسین بکند ذره ای از همّت او از غیرت او حریت او از ایمان او از تقوای او از توحید او در ما بتابد و چنین اشکی از چشم ما جاری شود آن اشک هرچه دلتان بخواهد قیمت دارد اگر گفتند به اندازه بال مگسش هم باشد یک دنیا ارزش دارد باور کنید اما نه اشکی که برای نفله شدن حسین باشد بلکه اشکی که برای عظمت و شخصیت حسین باشد . "
✍️ شهید مرتضی #مطهری
کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_375
نکوهش بیتفاوتی نسبت به منکر
و بیان #مراحل_امر_معروف_نهى_منکر
وَ عَنْ أَبِي جُحَيْفَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) يَقُولُ:
أَوَّلُ مَا تُغْلَبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْجِهَادِ،
الْجِهَادُ بِأَيْدِيكُمْ،
ثُمَّ بِأَلْسِنَتِكُمْ،
ثُمَّ بِقُلُوبِكُمْ؛
فَمَنْ لَمْ يَعْرِفْ بِقَلْبِهِ مَعْرُوفاً وَ لَمْ يُنْكِرْ مُنْكَراً قُلِبَ، فَجُعِلَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَهُ وَ أَسْفَلُهُ أَعْلَاهُ.
از ابى جحيفه(1) نقل شد، گفت از امير مؤمنان شنيدم كه فرمودند :
اوّلين مرحله از #جهاد كه در آن باز مى مانيد،
جهاد با دستانتان،
سپس جهاد با زبان،
و آنگاه جهاد با قلب هايتان مى باشد،
پس كسى كه با قلب، معروفى را ستايش نكند، و منكرى را انكار نكند، قلبش واژگون گشته، بالاى آن پايين، و پايين قلب او بالا قرار خواهد گرفت.
_____________________________
(1). نام او وهب بن عبد اللَّه سوائى است كه زمان رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در حالى كه كودك بود درك كرد، امير المؤمنين عليه السّلام او را بر بيت المال كوفه گمارد و او را وهب الخير مى ناميد كه در سال 72 هجرى درگذشت. «قاموس الرّجال ج 9 ص 264»
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2