eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره لَّيْسَ عَلَيْكَ هُدَيهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدى‏ مَنْ يَشَآءُ وَمَا تُنْفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَآءَ وَجْهِ اللَّهِ وَمَا تُنْفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ‏ هدایت یافتن آنان بر عهده تو نیست، بلكه خداوند هر كه را بخواهد (و شایسته باشد) هدایت مى‌كند. وآنچه را از خوبى‌ها انفاق كنید، به نفع خودتان است. و جز براى كسب رضاى خدا انفاق نكنید و (پاداش) آنچه از خوبى‌ها انفاق كنید به طور كامل به شما داده خواهد شد و بر شما ستم نخواهد شد. مسلمانان در انفاق به فقراى مشرك و غیر مسلمان شك داشتند، وقتى از رسول خدا صلى الله علیه وآله پرسیدند، این آیه نازل شد. 1- از ایجاد فشار اقتصادى و ترك انفاق، براى ایمان آوردن كفّار استفاده نكنید. «لیس علیك هداهم... وما تنفقوا من خیر فلانفسكم» 2- هدایت، توفیق الهى است كه تنها شامل دلهاى آماده مى‌شود. «یهدى من یشاء» 3- رسیدگى به محرومان، یك وظیفه انسانى است. پس بر غیر مسلمانان نیز انفاق كنید. «وما تنفقوا من خیر فلانفسكم» 4- اسلام، مكتب انسان دوستى است و فقر و محرومیّت را حتّى براى غیر مسلمانان نیز نمى‌پسندد. «وما تنفقوا من خیر فلانفسكم» 5 - فایده‌ى انفاق به خودتان باز مى‌گردد و روح سخاوت را در شما زنده مى‌كند. با انفاق از پیدایش اختلافات طبقاتى و انفجارهاى اجتماعى جلوگیرى شده و در جامعه ایجاد محبّت مى‌گردد. انفاق مایه محرومیّت شما نیست، بلكه سبب مصونیّت شماست. «فلانفسكم» 6- جز براى خداوند انفاق نكنید. زیرا تمام فوائد و آثار این جهانى، دیر یا زود از میان مى‌رود، ولى اگر انفاق براى خدا باشد، تا ابد از بركات آن بهره‌مند خواهید بود. «الا ابتغاء وجه اللّه» 7- مال ودارایى خیر است. «ما تنفقوا من خیر» 8 - در انفاق دست و دل باز باشید. زیرا آنچه انفاق مى‌كنید، بدون كم و كاست بازخواهید گرفت. «یوفّ الیكم» 9- بهره‌گیرى در قیامت، زمانى است كه هدف از انفاق تنها رضاى خدا باشد. «الاّ ابتغاء وجه اللّه... یوفّ الیكم» 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در هنگام : «1» يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ وَ يَا مَنْ يُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ‏ اى آن كه گره‏هاى امور رنج ‏آور، به وسيله او گشوده مى‏شود، و اى آن كه تندى و تيزى ، به عنايت او فرو مى‏نشيند، و اى آن كه بيرون آمدن از تنگى و فشار، و قرار گرفتن در راحتى گشايش، و رهايى از غم و اندوه، از او خواسته مى‏شود. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
3 6 3 1 ✳️ آن بزرگ مرد الهى و وجود ملكوتى، در ميان مردمى مى‏زيست كه دچار بت‏تراشى و بت‏پرستى بودند و فرهنگ طاغوت خطرناكى چون نمرود بر آنان حكومت داشت. او كه از ابتدا قلب و روح پاكش در مدار با عظمت توحيد مى‏گشت، از برخورد با اعمال و اخلاق قوم زمان حتى نزديكانش رنج مى‏برد. او مى‏خواست مردم را از تحميلات هواى نفسى و حكومت نمروديان نجات دهد و دست قلب مردم را از بت‏پرستى كوتاه كند و به حبل الهى و دين توحيدى متصل نمايد. او از اين كه مردم دچار اغيار و نامحرمان و كاهنان و خرافاتيان بودند و بر اساس انديشه‏هاى انحرافى زندگى مى‏كردند در عذاب سخت روحى بود. او در يك روز معيّن كه تمام مردم شهر به مناسبتى به صحرا و دشت رفته بودند وارد بتكده شهر شد و پس از اين كه ديد بت‏ها جواب او را نمى‏دهند، با تبرى كه در دست داشت تمام خدايان قلّابى و معبودهاى باطل را درهم شكست و تبر را به گردن بت بزرگ گذاشت و سپس با خوشحالى از اين كه در راه حضرت حق به مجاهده برخاسته به خانه خود روان شد. او منتظر ماند تا ملّت جاهل و طاغوتى در برابر آن حادثه چه عكس العملى از خود نشان مى‏دهند. قوم تيره‏روز و عمله‏هاى شيطانى نمرود، از صحرا برگشتند و خود را با سرنگونى و از بين رفتن بت‏ها رو به رو ديدند. غريو و فرياد از آن مردم بى‏خبر برخاست و هر كس از مسبّب حادثه جويا شد. تنى چند فرياد كشيدند اين برنامه جز عمل جوانى به نام ابراهيم نيست كه دائماً از خدايان ما بيزارى مى‏جست و آنها را پست و خوار و بيكاره به حساب مى‏آورد: قالُوا سَمِعْنا فَتىً يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إبْراهيمُ گفتند: از جوانى شنيديم كه از بتان ما [به عنوان عناصرى بى‏اثر و بى‏اختيار] ياد مى‏كرد كه به او ابراهيم مى‏گويند. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 181 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
3 6 3 2 ✳️ چون بر مردم شهر مسلّم شد كه اين حادثه را حادثه‏آفرينى به نام ابراهيم است، همه با هم احضارش را خواستار و قبل از اين كه دستگير شود؛ حكم اعدامش را صادر كردند. دژخيمان نمرودى وى را دستگير كرده و بدينگونه محاكمه‏اش را شروع كردند: قالُوا ءَأنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآلهَتِنا يا إبْراهيمُ گفتند: اى ابراهيم! آيا تو با معبودان ما چنين كرده‏اى؟ ابراهيم كه زمينه را در اين سؤال براى توجه دادن مردم به بطلان بت‏پرستى آماده ديد، جهت سخن را برگردانده و پاسخى به مردم داد كه انتظارش را نداشتند و آن اين بود: قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبيرُهُمْ هذا فَاسْئَلُوهُمْ إنْ كانُوا يَنْطِقُونَ گفت: بلكه [سالم ماندن بزرگشان نشان مى‏دهد كه‏] بزرگشان اين كار را انجام داده است؛ پس اگر سخن مى‏گويند، از خودشان بپرسيد. اين پتك محكمى بود كه بر سر آن غافلان زد، آنان را سر در گريبان كرد و به حيرت دچار ساخت، جواب صحيحى در برابر گفتار ابراهيم نيافتند، تنها سخنى كه در پاسخ او گفتند اين بود: اى ابراهيم! براى تو روشن است كه اين بت‏ها سؤالى را جواب نمى‏دهند، چگونه از ما مى‏خواهى از آنان بر اين مسأله گواهى بخواهيم؟ آنان بعد از اين كه اعتراف كردند بت‏ها هيچكاره‏اند ولى باز بر باطل خود پافشارى دارند، آنان را سرزنش كرد: قَالَ افَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لايَنْفَعُكُمْ شَيْئاً وَ لا يَضُرُّكُمْ* افٍّ لَكُمْ وَ لما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أفَلا تَعْقِلُونَ گفت: [با توجه به اين حقيقت‏] آيا به جاى خدا چيزهايى را مى‏پرستيد كه هيچ سود و زيانى به شما نمى‏رسانند؟!* اف بر شما و بر آنچه به جاى خدا مى‏پرستيد؛ پس آيا نمى‏انديشيد؟ 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 181 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
3 6 3 3 ✳️ احتجاج ابراهيم و دلايل دندان شكنش بر قلب سنگين و سخت آن مردم لجوج و متعصب در باطل اثر نكرد، منطق را كنار گذاشته و به زور متوسل شدند، يكجا اينچنين كه قرآن حكايت فرموده حكم كردند: فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إلّا أنْ قالُوا اقْتُلُوهُ أوْحَرِّقُوهُ فَأنْجَاهُ اللَّهُ مِنَ النّارِ إنَّ فى ذلِكَ لآَياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ پس جواب قوم ابراهيم جز اين نبود كه گفتند: او را بكشيد يا بسوزانيدش. پس خدا او را از آن آتش رهايى بخشيد، مسلماً در اين [حادثه‏] براى مردمى كه ايمان دارند، عبرت‏هاست. آن تيره روزان تا جايى كه توانستند وسايل آتش افروزى فراهم كردند و براى آتش افروختن محوطه بزرگى را آماده نمودند، سپس آن انسان الهى را در منجنيق قرار داده و به داخل آتش پرتاب كردند. ذات اقدس حضرت ربّ العزّه به آتش خطاب كرد: قُلْنَا يا نارُ كُونى بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إبْراهيمَ پس او را در آتش افكندند] گفتيم: اى آتش! برابر ابراهيم سرد و بى‏آسيب باش! و چنين بود كه خداوند مهربان بنده عزيزش را از كيد خائنان و مكر مكّاران نجات بخشيد و گره از مشكل او باز كرد. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 181 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🌹 یک غزل بسیار زیبای دیگر از مرحوم فیض کاشانی در به عشق حسین و کربلایش در آستان : اگر خود را بیمار او میدانی با ما زمرمه کن : 👈 بیابیا که دلم در هوات بیمار است بخور غمم که سراپایم از غمت زار است برس برس که زغمزه نماند جز نفسی بوصل خویش بمن زس که عمر بسیار است مرا زنور حضورت دمی ممان با من که بی رخت نفسی گر برآورم نار است بغیر تو چو نشینم دمی شوم تیره زپیش تو روم از یکنفس دلم تار است شوم صبور چو از تو سزای من هجران اگر شوم زدرت دور جای من داراست بغیر حرف تو حرفی اگر زنم یاوه است بغیر کاری تو کاری اگر کنم بار است بغیر یاد تو یادی اگر کنم تاوان بغیر نام تو نامی اگر برم عار است تو ای که کار نداری جمال خوبان بین مرا مهم تر ازین کار و بار بسیار است سپاه دیو نشسته است در کمینگه عمر دلا مخسب که چشم حریف بیدار است مجو گشاد ز زلفی که کج مج و تیره است شفا مخواه زچشمی که مست و بیمار است بهر چه مینگری روی حق در آن می بین که از پرستش اغیار یار بیزار است نوید چارهٔ بیچارگان بفیض رسان که تا بچاره رسیدن حیات ناچار است ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
17 ▪️ زیارت عاشورای معروفه همان زیارتی معروف و مشهوری است كه برای زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا وارد شده . زیارت عاشورای غیر معروفه با زیارت معروفه متداوله در اجر و ثواب شریك است بدون مشقت گفتن صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام ( یعنی در این زیارت غیر معروفه دیگر صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام كه در زیارت عاشورای معروفه وارد شده، وجود ندارد) و این برای آنانكه شغل مهمی دارند فوزی است عظیم. ▪️به نیابت از آقا و مولایمان امام زمان علیه السلام با هم را چهل روز زمزمه میکنیم :👇 ♦️🔊📜 السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ الْبَشِیرِ النَّذِیرِ وَ ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ ..... 👈 نرم افزار زیارت ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🎙👈 کدام اشک براي امام حسين(ع) است که ذره‌اي از آن ارزشي فوق‌العاده دارد؟ ✳️ " برای این است که پرتوی از روح حسین ابن علی (علیه السلام ) در روح ما بتابد اگر اشکی که ما برای او می ریزیم در مسیر هماهنگی روح ما باشد روح ما پرواز کوچکی با روح حسین بکند ذره ای از همّت او از غیرت او حریت او از ایمان او از تقوای او از توحید او در ما بتابد و چنین اشکی از چشم ما جاری شود آن اشک هرچه دلتان بخواهد قیمت دارد اگر گفتند به اندازه بال مگسش هم باشد یک دنیا ارزش دارد باور کنید اما نه اشکی که برای نفله شدن حسین باشد بلکه اشکی که برای عظمت و شخصیت حسین باشد . " ✍️ شهید مرتضی کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی نکوهش بی‌تفاوتی نسبت به منکر و بیان وَ عَنْ أَبِي جُحَيْفَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) يَقُولُ: أَوَّلُ مَا تُغْلَبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْجِهَادِ، الْجِهَادُ بِأَيْدِيكُمْ، ثُمَّ بِأَلْسِنَتِكُمْ، ثُمَّ بِقُلُوبِكُمْ؛ فَمَنْ لَمْ يَعْرِفْ بِقَلْبِهِ مَعْرُوفاً وَ لَمْ يُنْكِرْ مُنْكَراً قُلِبَ، فَجُعِلَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَهُ وَ أَسْفَلُهُ أَعْلَاهُ. از ابى جحيفه(1) نقل شد، گفت از امير مؤمنان شنيدم كه فرمودند : اوّلين مرحله از كه در آن باز مى مانيد، جهاد با دستانتان، سپس جهاد با زبان، و آنگاه جهاد با قلب هايتان مى باشد، پس كسى كه با قلب، معروفى را ستايش نكند، و منكرى را انكار نكند، قلبش واژگون گشته، بالاى آن پايين، و پايين قلب او بالا قرار خواهد گرفت. _____________________________ (1). نام او وهب بن عبد اللَّه سوائى است كه زمان رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در حالى كه كودك بود درك كرد، امير المؤمنين عليه السّلام او را بر بيت المال كوفه گمارد و او را وهب الخير مى‏ ناميد كه در سال 72 هجرى درگذشت. «قاموس الرّجال ج 9 ص 264» 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ قلب هاى واژگونه! 1 ⏺ اين كلام نورانى در واقع تكميل بر دو گفتار حكيمانه اى " " است و ناظر به مراحل سه گانه است و در واقع هركدام از زاويه اى به اين مسئله مهم مى نگرد. «در اين جا ابوجحيفه مى گويد: من از اميرمؤمنان(عليه السلام) شنيدم كه مى فرمود: نخستين مرحله اى از جهاد كه از شما مى گيرند و در آن مغلوب مى شويد جهاد با دست (جهاد عملى) است سپس جهاد با زبان و بعد جهاد با قلب»; (وَ عَنْ أَبِي جُحَيْفَةَ قَالَ: سَمِعْتُ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ(عليه السلام) يَقُولُ: أَوَّلُ مَا تُغْلَبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْجِهَادِ الْجِهَادُ بِأَيْدِيكُمْ، ثُمَّ بِأَلْسِنَتِكُمْ ثُمَّ بِقُلُوبِكُمْ). روشن است كه ظالمان و دشمنان اسلام نخست تلاش مى كنند چراغ پرفروغ امر به معروف و نهى از منكر عملى را از مسلمانان بگيرند و اجازه ندهند كسى عملاً امر به معروف يا نهى از منكر كند مبادا موقعيت آن ها به خطر بيفتد. هنگامى كه جهاد عملى را خاموش كردند به سراغ جهاد زبانى مى روند و اجازه نمى دهند كسى بر فراز منابر يا در مجامع ديگر امر به معروف و نهى از منكر كند و كسانى را كه اقدام به اين كار كنند تحت تعقيب قرار مى دهند و حتى در تاريخ مى خوانيم كه گاه زبان بعضى از آن ها را قطع مى كردند تا نتوانند امر به معروف و نهى از منكر كنند و بساط ظالمان را متزلزل سازند مانند آنچه درباره م ، آن يار باوفا و دوست مخلص على(عليه السلام) نقل شده كه حتى هنگامى كه او را به چوبه دار آويزان كردند (معمول بود طناب را زير بغل شخصى كه مى خواستند به دار بياويزند قرار مى دادند) باز بر فراز چوبه دار فضايل على(عليه السلام) را بيان مى كرد. ابن زياد دستور داد زبانش را قطع كردند. يا اين كه همچون ابوذر به نقطه دور افتاده اى تبعيد مى شدند تا كسى پيام زبان حق گويشان را نشنود آن گونه كه در زمان معاويه و خليفه سوم روى داد. و هنگامى كه اين مرحله از جهاد را گرفتند تبليغات منفى را آغاز مى كنند به گونه اى كه آن حالت تنفر قلبى را به تدريج از مردم بگيرند تا شعله جهاد با قلب نيز خاموش شود و يا اين كه وقتى جهاد عملى و جهاد با زبان گرفته شد و مدتى گذشت به تدريج انسان ها زشتى منكرات را فراموش مى كنند همان گونه كه انسان ماهر در انجام يك كار اگر مدتى آن را ترك كند مهارت خود را به كلى از دست خواهد داد. 👈 ادامه دارد ..... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ قلب هاى واژگونه! 2 ⏺ بعضى از شارحان نهج البلاغه احتمال ديگرى در تفسير اين كلام داده اند و آن اين كه وقتى حاكميت ظالمان ادامه پيدا كند نسل هايى كه بعداً روى كار مى آيند زشتى منكرات را فراموش مى كنند و به اين ترتيب جهاد با قلب نيز ترك مى شود. آنگاه امام(عليه السلام) در يك نتيجه گيرى پرمعنا مى فرمايد: «كسى كه حتى با قلبش از نيكى ها طرفدارى و با منكرات مبارزه نكند قلبش واژگونه مى شود، بالاى آن پايين و پايين آن بالا قرار مى گيرد»; (فَمَنْ لَمْ يَعْرِفْ بِقَلْبِهِ مَعْرُوفاً، وَ لَمْ يُنْكِرْ مُنْكَراً، قُلِبَ فَجُعِلَ أَعْلاَهُ أَسْفَلَهُ وَ أَسْفَلُهُ أَعْلاَهُ). معلوم است كه منظور از «قلب» در اين جا آن عضو صنوبرى كه وسيله رسانيدن خون به تمام اعضاى بدن است نمى باشد بلكه قلب در اين جا به معناى عقل و حس تشخيص است زيرا يكى از معانى قلب در لغت، همان عقل است. اشاره به اين كه انسان حس تشخيص نيك و بد را در چنان محيطى از دست مى دهد و به تدريج نيكى ها در نظرش زشت و زشتى ها در نظرش زيبا خواهد شد. در حديثى پرمعنا و پيشگويانه از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) چنين مى خوانيم: «كَيفَ بِكُمْ إِذَا فَسَدَتْ نِسَاؤُكُمْ وَ فَسَقَ شَبَابُكُمْ وَ لَمْ تَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ تَنْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ فَقِيلَ لَهُ وَ يكُونُ ذَلِكَ يا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِكَ كَيفَ بِكُمْ إِذَا أَمَرْتُمْ بِالْمُنْكَرِ وَ نَهَيتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ فَقِيلَ لَهُ يا رَسُولَ اللَّهِ وَ يكُونُ ذَلِكَ قَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِكَ كَيفَ بِكُمْ إِذَا رَأَيتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْكَراً وَ الْمُنْكَرَ مَعْرُوفاً; چگونه خواهيد بود هنگامى كه زنان شما فاسد شوند و جوانان شما فاسق و امر به معروف و نهى از منكر را ترك كنيد؟ كسى عرض كرد: اى رسول خدا(صلى الله عليه وآله)! آيا چنين امرى واقع مى شود؟ پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: آرى و بدتر از اين واقع خواهد شد. چگونه خواهيد بود هنگامى كه امر به منكر مى كنيد و نهى از معروف؟ عرض كردند: اى رسول خدا(صلى الله عليه وآله)! آيا چنين چيزى واقع خواهد شد؟ فرمود: آرى و بدتر از اين روى مى دهد. چگونه خواهيد بود هنگامى كه معروف را منكر و منكر را معروف (و زيبايى ها را زشت و زشتى ها را زيبا) خواهيد ديد؟». در قرآن مجيد نيز آمده است كه يكى از كارهاى شيطان اين است كه زشتى ها را در نظر انسان زيبا نشان مى دهد: «(وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لاَ يَهْتَدُونَ); و شيطان اعمالشان را در نظرشان جلوه داده، و آن ها را از راه بازداشته; و ازاين رو هدايت نمى شوند!». اين كار مخصوص شياطين جن نيست بلكه شيطان هاى انسان نما نيز اين كار را انجام مى دهند. 👈 ادامه دارد ..... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ قلب هاى واژگونه! 3 ⏺ نام او وهب بن وهب و بعضى گفته اند وهب بن عبد الله سوائى است كه در خردسالى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) را درك كرد و جزء جوان ترين صحابه محسوب مى شود با اين حال احاديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) شنيده و روايت كرده است. در حديثى آمده است كه ابو جحيفه غذاى فراوانى خورده بود و خدمت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) رسيد و در حضور آن حضرت آروغى زد. پيغمبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: ابو جحيفه چنين مكن. كسى كه در دنيا بيش از همه سير شود در قيامت بيش از همه گرسنه خواهد بود. ابو جحيفه كه اين سخن را شنيد ديگر هرگز شكم خود را پر از غذا نمى كرد حتى فرداى شبى كه شام مى خورد، صبحانه نمى خورد و آن روز كه صبحانه مى خورد شام نمى خورد (و گفتار پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) را به طور كامل اطاعت كرد) ابو جحيفه بعداً به كوفه آمد و در تمام جنگ هاى اميرمؤمنان على(عليه السلام) در ركاب آن حضرت بود. على (عليه السلام) او را دوست مى داشت و به او اعتماد مى كرد و او را وهب الخير مى ناميد و (به سبب اعتمادى كه به او داشت) او را مأمور بيت المال كوفه كرد. وى در سال 72 هجرى قمرى دنيا را وداع گفت. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 276) 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره لِلْفُقَرَآءِ الَّذِينَ أُحْصِرُواْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ لَايَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِى الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَآءَ مِنَ الْتَعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَهُمْ لَايَسْئَلُونَ الْنَّاسَ إِلْحَافاً وَمَا تُنْفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ‏ (انفاق شما باید) براى نیازمندانى باشد كه در راه خدا محصور شده‌اند. (به خاطر دین خدا، از وطن آواره و یا در جبهه‌هاى جهاد هستند.) توان حركت و سفر در زمین را (براى تأمین هزینه زندگى و یا كسب سرمایه براى تجارت) ندارند. از شدّت عفاف و آبرودارى، شخص بى‌اطلاع آنها را غنى مى‌پندارد، امّا تو آنها را از سیما و چهره‌هایشان مى‌شناسى. آنان هرگز با اصرار از مردم چیزى نمى‌خواهند. و هر چیز نیكو و خیرى را (به این افراد) انفاق كنید، پس قطعاً خداوند به آن آگاه است. گویند این آیه درباره اصحاب صُفّه نازل شده است. اصحاب صفّه تقریباً چهارصد نفر بودند كه از مكّه به مدینه هجرت كرده و چون در مدینه خانه و كاشانه و آشنایانى نداشتند، در كنار مسجد پیامبر روى صُفّه )سكّوئى بزرگ) زندگى مى‌كردند و اینان همیشه براى جهاد در راه خدا آماده بودند. 1- فقرا، در اموال اغنیا حقّى دارند. «للفقراء» 2- باید به مجاهدان وكسانى كه به خاطر فعالیّت‌هاى سیاسى براى مبارزه با طاغوت‌ها در محاصره‌ى زندان‌ها وتبعیدگاه‌ها قرار دارند ومهاجران بى‌پناه و همه كسانى كه در راه خدا دچار فقر شده وفرصت تلاش براى تأمین زندگى را ندارند، توجّه لازم صورت گیرد. «اُحصروا فى سبیل‌اللّه لایستطیعون ضرباً...» 3- كسانى كه مى‌توانند با مسافرت و مهاجرت به نقطه‌اى دیگر زندگى خود را تأمین نمایند، نباید منتظر انفاق مردم باشند. «لایستطیعون ضرباً فى‌الارض» 4- فقیران عفیف، پاكدامن وآبرودار، مورد ستایش خداوند هستند. «یحسبهم الجاهل اغنیاء» 5 - فقراى گمنام و محترم، در اولویّت هستند. «تعرفهم بسیماهم» 6- حتّى اگر ضرورتى پیش آمد، باز هم سؤالِ با اصرار از مردم نداشته باشید. «لایسئلون الناس الحافاً» تكدّى‌گرى، ناپسند است. 7- شرط انصاف نیست كه گروهى خود و تمام هستى خود را فدا كرده و در محاصره قرار گیرند، ولى گروه دیگر حتّى از انفاق به آنان تنگ نظرى داشته باشند «للفقراء الّذین اُحصروا» آیة اللّه میرزا على آقا قدس سره استاد عرفان علامه طباطبایى قدس سره را در نجف اشرف دیدند كه از سبزى فروشى كاهوهاى‌پلاسیده ونامرغوب را خریدارى مى‌كند، از او پرسیدند: چرا این كار را مى‌كنى؟ فرمود: این مغازه‌دار شخص فقیرى است، مى‌خواهم به او كمك كنم، لكن میل دارم كه هم آبرویش محفوظ بماند وهم به گرفتن مال بلا عوض عادت نكند! لذا این كاهوها را از او مى‌خرم كه به نوایى برسد و براى من فرق زیادى ندارد كه كاهوى تازه مصرف كنم، یا كهنه. 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در هنگام : «1» يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ وَ يَا مَنْ يُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ‏ اى آن كه گره‏هاى امور رنج ‏آور، به وسيله او گشوده مى‏شود، و اى آن كه تندى و تيزى ، به عنايت او فرو مى‏نشيند، و اى آن كه بيرون آمدن از تنگى و فشار، و قرار گرفتن در راحتى گشايش، و رهايى از غم و اندوه، از او خواسته مى‏شود. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
3 6 4 ✳️ در ملكوت عالم، سخن در اين مسأله بود كه امروز در روى زمين، در محراب عبادت و عرصه‏گاه شكر بهتر از نيست. شب او شب عبادت و روزش روز تعليم معارف الهيه و دستگيرى از مستمندان و دواكردن درد دردمندان است. ابليس كه در آن زمان از گفتگوى فرشتگان با خبر مى‏شد، پس از شنيدن تمجيد ايوب از كَروبيان عالم ملكوت، تصميم گرفت در عبادت و حال ايوب ايجاد اخلال كند، اما خود را در برابر آن بنده مخلص حق عاجز ديد، از اين جهت به حضرت ربّ العزّه عرضه داشت: ايوب از روى ميل و اراده اشتغال به عبادت ندارد بلكه به خاطر آن ثروت و مكنت و اعتبارى است كه به او مرحمت كرده‏اى و اين عبادت به طمع حفظ ثروت و دام‏ها و كشتزارها و زن و فرزندان اوست، البته اين همه نعمت به دست شخصى چون ايوب اقتضاى اين همه عبادت و شكرگزارى را دارد، او در وحشت است كه نعمت‏ها از او سلب شود، بنابراين عبادتش از روى ميل و طمع است نه اخلاص و ارادت. خداوند به ابليس فرمود: عبادت بنده من از روى خلوص و عشق به من است و هيچ كدام از اين نعمت‏ها محرك او در عبادت و بندگى نيست. ثروت و مكنت، دام و دامدارى، كشت و كشاورزى، غلامان و كارگران، همه و همه از ايوب گرفته شد. چون خبر از بين رفتن اين همه نعمت بدو رسيد گفت: امانتى نزد من بود به صاحبش برگشت. بعد از آن فرزندانش در حادثه‏اى سخت و سهمگين جان دادند. چون خبر به او رسيد گفت: حمد مى‏كنم خداى را به هنگامى كه اولاد عنايت كرد و هنگامى كه از من گرفت. سپس سلامتى بدنش از وى سلب شد، آن مرد الهى به جرگه بيماران و زمين‏گيران پيوست اما به ايمان و عشقش نسبت به حضرت حق افزوده شد و شكر و شكرگزاريش اضافه گشت. مدّت‏ها اين برنامه‏هاى عجيب گذشت، او با تواضع و فروتنى و خضوع و خشوع‏ به درگاه حضرت محبوب عرضه داشت: وَ أَيُّوبَ إِذْ نَادَى‏ رَبَّهُ أنّى مَسَّنِىَ الضُّرُّ وَ أنْتَ أرْحَمُ الّراحِمينَ* فَاسْتَجَبْنالَهُ فَكَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَيْناهُ أهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِكْرى‏ لِلْعابِدينَ و ايوب را [ياد كن‏] هنگامى كه پروردگارش را ندا داد كه مرا آسيب و سختى رسيده و تو مهربان‏ترين مهربانانى.* پس ندايش را اجابت كرديم و آنچه از آسيب و سختى به او بود برطرف نموديم، و خانواده‏اش را [كه در حادثه‏ها از دستش رفته بودند] و مانندشان را همراه با آنان به او عطا كرديم كه رحمتى از سوى ما و مايه پند و تذكرى براى عبادت كنندگان بود. او سال‏ها دچار سخت‏ترين مشكلات بود و اين مشكلات و سختى‏ها دُرّ ايمان و اخلاص وى را آبديده‏تر كرد، آنگاه كه از امتحان الهى سرفراز بيرون آمد خداوند مهربان گره از مشكلاتش گشود و وى را به نعمت بيشتر و عنايت برتر مخصوص گردانيد. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 185 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👌 👈صوتی تصویری با صدای ملکوتی مرحوم از شاگردان مرحوم آقا سید علی ره دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🎥 تصویری زندگینامه مرحوم رحمت الله علیه لطفا با ذکر ، روی👈 لینک کلیک و برای اطلاع بیشتر 📚 👈 روح مجرد ( نوشته ی مرحوم علامه سید محمدحسین حسینی ره ) را مطالعه فرمایید ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
📚 صوتی " روح مجرد " زندگینامه مرحوم رحمت الله علیه ✍️ نوشته ی مرحوم علامه سید محمدحسین حسینی ره شما میتوانید آن را قانونی از با قیمتی مناسب ، دریافت و گوش کنید https://taaghche.com/audiobook/37674 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌹 یک غزل دیگر از مرحوم فیض کاشانی در : 👈 ذره ذره نور حق را جلوه گاهی دیگر است یک بیک بر وحدت ذاتش گواهی دیگر است اهل دل ببنند در هر ذره از حق جلوه ای هر دم ایشانرا برخسارش نگاهی دیگر است دیده حق بین نه بیند غیر حق در هر چه هست لاجرم او را بهر جا سجده گاهی دیگر است عاقلان جویند حق را در برون خویشتن عاشقانرا از درون با دوست راهی دیگر است مینماید جلوه او در هر چه دارد هستیئی لیک او را پیش خوبان جلوه گاهی دیگر است آنچه مطلوبست یکچیزست نزد هر که هست لیک هر کس را بهرچیزی نگاهی دیگر است عاشقانرا در درون جان زشوقش نالهاست هر نفس کایشان زنند آن دود آهی دیگر است صبر برهجران آن آرام جان باشد گناه زنده بودن در فراق او گناهی دیگر است نیست کس را غیرظل حق پناهی در جهان گر چه جاهل را گمان کورا پناهی دیگراست گر غنی را از متاع اینجهان عزاست و جاه بینوا را روز محشر عزوجاهی دیگراست پادشاه صورت ار دارد سپاه بیکران از ملک درویش آگه را سپاهی دیگراست را یکسو و یکرویست تا باشد نظر گر چه هر سویش بهر رو قبله گاهی دیگر است ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2