❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #پنجشنبه
👉🏻 1da.ir/XKHl
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ بخشی از زیارت #امام_علی علیه السلام
🔴 السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ انْجَى اللَّهُ سَفِينَةَ نُوحٍ بِاسْمِهِ
✳️ از سر کوی تو هر کو به ملالت برود
نرود کارش و آخر به خجالت برود
کاروانی که بود بدرقهاش حفظ خدا
به تجمل بنشیند به جلالت برود
سالک از نور هدایت ببرد راه به دوست
که به جایی نرسد گر به ضلالت برود
کام خود آخر عمر از می و معشوق بگیر
حیف اوقات که یک سر به بطالت برود
ای دلیل دل گمگشته خدا را مددی
که غریب ار نبرد ره به دلالت برود
حکم مستوری و مستی همه بر خاتمت است
کس ندانست که آخر به چه حالت برود
#حافظ از چشمه حکمت به کف آور جامی
بو که از لوح دلت نقش جهالت برود
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_222
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ بخشی از #دعا_توسل خطاب به #امام_هادی علیه السلام 🔴 یا أَبَا الْحَسَنِ یَا عَلِیَّ بْنَ مُحَمّ
🔴از سـر کـوی تـو هـر کو بـه مـلالـت برود
نـرود کارش و آخـــر بـه خـجـالـت بـــرود
حافظ درمبحث عاشقی نظریه یِ جالبی دارد، او معتقد است هرکس کوی وبرزنِ معشوق را با خاطری آزرده و ناراحت ترک کند. کارش به پیش نمی رود و سرانجام خوشی نخواهد داشت وکارش به شرمساری کشیده خواهد شد.
وبعبارتی دیگر شرمسارانه برخواهد گشت و اعتراف خواهدکرد:
کار ازتو می رود مددی ای دلیل راه
کانصاف می دهیم زراه اوفتاده ایم
عاشق حقیقی هرگز از بی توجهیِ معشوق ملول نمی شود ودست ازعشق ورزیدن برنمی دارد.
” وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافری است رنجیدن ”
🔴کاروانی کـه بُـوَد بـدرقــهاش حـفـظ خـدا
بـه تـجـمّـل بـنـشـیـنـد ، بـه جلالت بـرود
هر کاروان وقافله ای که در سایه ی عنایات خداوند و تحت حفاظت ومراقبت او باشد،بی هیچ تردیدی با شوکت وجلال وشکوه فرودآمده ومنزل خواهدکرد و با بزرگی و عظمت نیزبه راه افتاده وازهرخطری مصون وایمن خواهد ماند .
نگار می فروشم عشوه ای داد
که ایمن گشــــــتم ازمکـرزمانه
ازهمین روست که موقع بدرقه ومشایعت کردن ِ کسی عبارت “خداحافظ” رابیان می کنند.
🔴سـالک از نـور هدایت بـبـرد راه به دوست
کـه بـه جائی نرسـد ، گـر بـه ضلالت برود
رهرو راه عشق به کمک فروغ ِنورهدایت ،که ازجانبِ آفتاب ِحق می تابد راه رسیدن به سرمنزل دوست را پیدامی کند. زیرا اگر کورکورانه وبدون عنایتِ حق وبدون مرشد ومراد به راه بیافتد به جایی نخواهد رسیدوگمراه خواهدگردید. “بکوی عشق منه بی دلیل راه قدم که من بخویش نمودم صداهتمام ونشد”
🔴ای دلـیـل دل گـم گشـتـه ؛ خـدا را مـددی
کـه غـریـب ار نـبـرد ره ، بـه دلالت بـرود
ای راهنمای دل سرگشته وگمراه، محض رضای خاطر خدا دستگیری کن وراهنمایی کن که غریب وگمراهی که راه حق را بلد نباشد ،به یقین با راهنمایی ، به سر منزل مقصود می رسد.
#حافظ_غزل_222
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ مشورت خداوند با ملائکه درباره خلقت انسان (مشورت به معنای گفتگو است اینجا)
🔴مشورت میرفت در ایجاد خلق
جانشان در بحر قدرت تا به حلق
چون ملایک مانع آن میشدند
بر ملایک خفیه خنبک میزدند
مطلع بر نقش هر که هست شد
پیش از آن کین نفس کل پابست شد
پیشتر ز افلاک کیوان دیدهاند
پیشتر از دانهها نان دیدهاند
بی دماغ و دل پر از فکرت بدند
بی سپاه و جنگ بر نصرت زدند
آن عیان نسبت بایشان فکرتست
ورنه خود نسبت بدوران رؤیتست
فکرت از ماضی و مستقبل بود
چون ازین دو رست مشکل حل شود
دیده چون بیکیف هر باکیف را
دیده پیش از کان صحیح و زیف را
پیشتر از خلقت انگورها
خورده میها و نموده شورها
در تموز گرم میبینند دی
در شعاع شمس میبینند فی
در دل انگور می را دیدهاند
در فنای محض شی را دیدهاند
آسمان در دور ایشان جرعهنوش
آفتاب از جودشان زربفتپوش
چون ازیشان مجتمع بینی دو یار
هم یکی باشند و هم ششصد هزار
بر مثال موجها اعدادشان
در عدد آورده باشد بادشان
مفترق شد آفتاب جانها
در درون روزن ابدان ما
چون نظر در قرص داری خود یکیست
وانک شد محجوب ابدان در شکیست
تفرقه در روح حیوانی بود
نفس واحد روح انسانی بود
چونک حق رش علیهم نوره
مفترق هرگز نگردد نور او
یک زمان بگذار ای همره ملال
تا بگویم وصف خالی زان جمال
در بیان ناید جمال حال او
هر دو عالم چیست عکس خال او
چونک من از خال خوبش دم زنم
نطق میخواهد که بشکافد تنم
همچو موری اندرین خرمن خوشم
تا فزون از خویش باری میکشم
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_6
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🔴 مشورت میرفت در ایجاد خلق
جانشان در بحر قدرت تا به حلق
خداى تعالى با ملایکه در خصوص ایجاد خلق (مراد بنى آدم است) گفتگو مىکرد و در همان حال جان خلق (بنى آدم) در دریاى قدرت غوطهور بود و براى ملایکه که مىخواستند از خلق آنها مانع شوند پنهانى دست مىزدند و مىخندیدند. پیش از آن که این نفس کلى پاى بند عالم مادى شود بر هر چه هست اطلاع یافته . اینها پیش از افلاک ستاره کیوان و پیش از گندم و جو نان دیدهاند .
هنگامیکه حق تعالی دربارهْ آفرینش انسانها با فرشتگان گفتوگو میکرد، مطابق آیهْ 30، سورهْ بقره، فرشتگان مقرّب میگفتند: آیا میخواهی در زمین موجودی بیافرینی که در آن فساد میکند و خون میریزد؟ مولانا میگوید: در آن روز جانهای انسانهای کامل، در دریای قدرت الهی شناور بودند. صحبت از زمانی است که هنوز پروردگار به آفریدن انسان اراده نکرده بود و میدانستند که پروردگار، نظر فرشتگان را نمیپذیرد و در نهان شادی میکردند؛ شادیای که حاصل آگاهی بیشتر و احساس برتری کامل بر فرشته بود و بر ساده لوحی فرشتگان بی اطلاع که با سؤالات انکاری خود، درصدد جلوهگیری از آفرینش انسان بودند، خنُبک میزدند و شادی همراه با بیاعتنایی میکردند و در نهان، آنان را مسخره میکردند. ارواح انسان کامل و عارفان بالله، قبل از آنکه موجودات پدید آیند، نسبت به آنان علم و آگاهی داشتند و این وقتی بود که هنوز روح کلی، یعنی روح بسیط و فارغ از وابستگیهای مادّی، به دلبستگیها و محدودیتهای این عالم پایبند نشده و در کالبدها مستقر نشده بود.
مولانا میگوید: پیش از اینکه روح عالم پایبند این دلبستگیها شود، جان انسان کامل از آنچه آفریده خواهد شد، آگاهی داشت. انسان کامل پیش از آنکه افلاک و ستارگان دیگر را ببینند، کیوان را دیدهاند و پیش از آنکه دانههای گندم و امثال آن را ببینند، نان را دیدهاند و خلاصه هیچ پدیدهای از نگاه ژرفبین آنان، نهان نمانده و آگاهی کامل نسبت به آفریدگان، قبل از آفرینش آنها داشتند.
👈شرح مختصر قسمت اول #مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_6
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🔴 بیدماغ و دل پر از فکرت
بیسپاه و جنگ بر نصرت زدند
پیش از اینکه دل و دماغ موجود شود پر از فکر بوده و بدون سپاه و جنگ فاتح بودهاند . عالم فکرت با ما چه نسبتى دارد؟ عالم خارج با آنها همان نسبت را دارا است آن عالم عیان نسبت به آنها در مرتبه پایین واقع شده و بمنزله فکرت است ولى همان عیان نسبت بکسانى که دور از عالم آنها هستند در مرتبه بالا واقع شده عالم حس و رؤیت است (- فکر چیست؟ آن جا همه نور پاک است این کلمه فکر براى تو است که اهل فکر هستى. فکر ناشى از گذشته و آینده است وقتى کسى از زمان رسته ماضى و مستقبل نداشته باشد فکرى نیست.
بدون کیفیت و چگونگى هر با کیفیت و داراى چگونگى را دیده و پیش از کان سیم و زر خالص و قلب را شناختهاند.
سخن از وجود انسان کامل، پیش از وجود صوری آنهاست. برای آنکه آسان بیندیشید، باید خلقت جسمی او صورت گرفته باشد تا دل و قوای دماغی او به کار افتد، همان طورکه نصرت پروردگار و پیروزی، مقدمهای به صورت لشکرکشی و جنگ میخواهد. اینکه انسان کامل، پیش از خلقت دل و قوای ذهنی میاندیشیدند، یعنی وجود معنوی و غیبی داشتهاند که نیازمند ابزارهای عالم ماده نبوده است.
مولانا میگوید: در مرحلهْ پیش از خلقت مادی و صوری، مشاهده حقیقت برای انسان، به منزلهْ اندیشیدن بوده است. ناآگاهان، تصوّر میکنند که مشاهده یا معاینهْ حقیقت، با چشم ظاهر است ، چنین نیست. دیدن حقیقت با چشم دل و در پناه نوری است که پروردگار بر دل میتاباند. مولانا رابطهْ اندیشه را با زمان مطرح میکند؛ تا هنگامیکه ما گرفتار هستی صوری و مادی خود هستیم و چشم به واقعههای این عالم داریم، زمان مطرح است. انسان کامل که از این وابستگیهای عالم صورت رسته است به گذشته و آینده کاری ندارد و وجود آنها نیز پیوسته به هستی حق است که همیشه بوده است و خواهد بود. مولانا میگوید: روح انسان کامل که از کمند زمان رسته است میتواند موجودیت هر چیز را قبل از پیدایش آن، مشاهده کند و به کُنه هر چیز پیببرد؛ نیکلسن مینویسد: «روح کلی انسان کامل، هر استعداد نهانی را که در واقع وجود دارد، درک میکند»
انسان کامل در آن عالم، پیش از آنکه وجود صوری پیدا کنند، موجودات باکیف و مقید به شرایط این جهانی را میدیدهاند، همانطور که هستی بیکیف و نامقید را میشناختهاند؛ هنگامیکه هنوز این دنیا نبود؛ مواد کانی و معدنی؛ و خالص و ناخالص آن را مشاهده میکردند. آنان با موهبتى که پروردگار بدیشان کرد از سر عالم آگاه بودند، و آن سر را مشاهدت مىکردند. اندیشیدن در باره چیزى هنگامى است که آن چیز در گذشته بوده است یا در آینده خواهد بود، اما درک آن چه پیش چشم و محسوس است نیازى به تفکر ندارد. آن ارواح نسبت به حوادث آینده چنان بودند که گویى آن را مىبینند چنان که این فارض گوید:
شَرِبنا عَلى ذِکرِ الحَبِیبِ مُدامَةً
سَکِرنا بِها مِن قَبلِ أن یُخلَقَ الکَرمُ
به یاد دوست شرابى آشامیدیم و بدان مست شدیم پیش از آن که رز بُن آفریده شود
👈شرح مختصر قسمت دوم #مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_6
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🔴 پیشتر از خلقت انگورها
خورده میها و نموده شورها
پیش از خلقت انگور شرابها خورده و از مستى غوغاها بپا کرده. در گرماى تابستان زمستان را مىبینند در نور آفتاب سایه را مشاهده مىکنند. در دل انگور مى و در فناى محض وجود شیئى را دیدهاند. آسمان در دوران آنها جرعه نوش و آفتاب از جود و بخشش آنها قباى زربفت پوشیده.
مولانا میگوید: اضافه بر آنکه هرچیزی را پیش از خلقت صوری آن مشاهده میکردند، از خواص آن هم آگاهی داشتند؛ گویی از انگور خلق نشده «می » میخوردند و مست میشدند و یا در گرمای تابستان، سرمای زمستان را میبینند و در پرتو خورشید، سایه را. مولانا میگوید: در سایهْ قدرت انسان کامل، همهْ مظاهر عظمت و درخشش، پناه آوردهاند و هرچه هستی شکوه و زیبایی دارد، نتیجهْ قدرت معنوی انسان کامل است. در این ابیات، مولانا با بیانی عارفانه و بسیار لطیف و با ذکر تمثیل، اصل بودن انسان کامل را در جهان هستی نشان داده است و کلام ابنعربی را دربارهْ انسان کامل یادآور میشود کند که میگوید:« فلایزال العالم محفوظا مادام فیه هذا الانسان الکامل؛ تا وقتی که انسان کامل در عالم وجود دارد؛ عالم نیز همواره محفوظ و باقی است.»
👈شرح مختصر قسمت سوم #مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_6
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
26.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا علی ابن ابیطالب علیه السلام
👤#صابر_خراسانی
#عید_غدیر
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2