امام سجاد (ع) در جملهى دوم دعا به پيشگاه خدا عرض مىكند:
و لسانا على من خاصمنى.
بار الها! مرا در مقابل كسى كه با من بحث خصومت آميز مىنمايد زبانى گويا قرار ده.
گ
كسى كه مىخواهد به سلامت و سعادت زندگى كند و از مزاحمتهاى ناشى از دشمنى مردم مصون باشد بايد مراقبت نمايد كه حتىالمقدور موجبات خصومت دگران را نسبت به خودش فراهم نياورد و در قلوب مردم كينه و دشمنى ايجاد ننمايد و اين امر به قدرى مهم است كه رسول گرامى صلى الله عليه و آله مىفرمود:
جبرئيل امين (ع) مرا به هيچ تعهدى همانند تعهد اجتناب از دشمنى مردان مقيد ننمود.
على (ع) به فرزندان خود فرمود: از دشمنى مردان پرهيز نماييد كه اينان از دو قسم خارج نيستند، يا عاقلاند و براى اعمال دشمنى خود بر ضرر شما نقشه مىكشند يا جاهلاند و با شتاب، دشمنى خود را اعمال مىنمايند و به شما آزار مىدهند.
يكى از عوامل ايجاد دشمنى و عداوت، بحثهاى علمى است كه آميخته به مراء و خصومت باشد.
اسلام چنين بحثى را ناروا و ممنوع شناخته و در كتب اخبار، علماى حديث، باب مخصوصى را براى آن روايات باز نمودهاند و در كتب اخلاق نيز دربارهى آفات زبان فصل مخصوصى به آن اختصاص داده شده است
على (ع) فرموده است: مراء و خصومت، بذرى است كه در دلها افشانده مىشود و محصول آن شر و فساد است.
امام صادق (ع) فرموده: از دشمنى و خصومت بپرهيزيد كه خصومت دل را به خود مشغول مىكند، نفاق و دورويى به وجود مىآورد و مايهى حقد و كينه مىگردد.
پيشواى اسلام به نبوت مبعوث گرديد و مامور تبليغ دين خدا شد. پروردگار به او دستور داد:
ادع الى سبيل ربك بالحكمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتى هى احسن.
مردم را به دين الهى و آيين پروردگارت دعوت كن از سه راه: اول، با مقالات حكيمانه، دوم با مواعظ و اندرزهاى نيكو، سوم با مباحثه و جدل ولى جدل بايد به گونهاى خوب و نيكو باشد و به مراء و خصومت آلوده نگردد.
نمونهى جدل نيكو در قرآن : كسانى از مشركين و منكرين معاد حضور نبى گرامى آمدند. يكى از آنان قطعهى كوچك استخوان پوسيدهى مردهاى را در دست گرفت و در حضور پيشواى اسلام آن را با دو انگشت خود فشرد و به صورت پودرى درآمد. سپس در آن دميد و ذرات آن در فضا پراكنده گرديد. پس از آن به حضرت عرض كرد:
من يحيى العظام و هى رميم.
چه كسى اين استخوان پوسيده را دوباره زنده مىكند؟
دستور آمد:
قل يحييها الذى انشاها اول مره.
به اينان بگو: خداوند توانايى كه از اول آن را به وجود آورده و حيات بخشيده، او اين استخوان را زنده مىكند و دوباره به آن حيات مىبخشد.
و هو بكل خلق عليم.
و آن خداوند به تمام و بر جميع آفريدهها آگاهى دارد.
اين رد و بدل سخن بين مشركان و رسول گرامى جدلى است پسنديده و نيكو، از طرفى حاوى پاسخ محكم و دليل قانع كننده است و از طرفى ديگر مبرى و منزه از مراء و خصومت. پيمبر گرامى اسلام به هدايت مردم شوق زياد داشت و تمام نيروى خود را در آن راه به كار مىبرد و خداوند ضمن آيهاى در قرآن شريف فرموده است:
حريص عليكم.
پيشواى اسلام به هدايت شما حريص است.
ائمهى معصومين عليهمالسلام نيز همانند رسول اكرم به راهنمايى مردم علاقهى شديد داشتند، ولى همواره مراقب بودند كه در بحثهاى علمى، سخنانشان به مراء نيالايد و رنگ خصومت به خود نگيرد، از اين رو در مقابل اشخاص مختلف روشهاى متفاوت داشتند، اگر مىديدند بحث كننده مرد لجوجى است و مقصودش درك حقيقت نيست بلكه مىخواهد با امام بحث كند تا از اين راه خود را در جامعه بنماياند و خويشتن را بين مردم، عالم و خبير معرفى نمايد، با چنين شخصى بحث نمىكردند و اوقات گرانقدر خود را در راهى كه نارواست صرف نمىنمودند.
روايت شده است كه مردى به حضرت حسين بن على عليهماالسلام عرض كرد: بنشينيد تا در مطالب دينى مناظره و مباحثه نماييم. حضرت در پاسخ به وى فرمود: من به دينم آگاهى دارم و حقيقت بر من روشن است و شما اگر به دينت جاهلى برو آن را طلب كن. سپس حضرت با خود سخن مىگفت و مىفرمود: مرا با ممارات چكار است؟ مرا با بحثهاى خصومتانگيز چه كار است؟ اين شيطان است كه وسوسه مىكند و مىگويد در دين خدا با مردم مناظره كن تا دربارهى تو گمان ناتوانى و نادانى نبرند.
اگر در موردى احساس لجاج عناد نمىشد و اميد مىرفت كه مذاكرات دينى نتيجهبخش باشد و موجب هدايت بحثكننده شود، مناظره را پذيرا مىشدند ولى از پيشگاه خدا درخواست مىنمودند كه باريتعالى زبانشان را هر چه بيشتر گويا و بيانشان را هر چه زيادتر نافذ نمايد تا با كسى كه در خلال بحثش رنگ خشونت به خود مىگيرد پيروز شوند و بدون اينكه كلام به مراء و لجاج منتهى گردد بر وى غلبه كنند و او را هدايت نمايند،
و جملهى دوم اين قطعه از دعاى « مكارمالاخلاق» به اين مطلب نظر دارد:
و لسانا على من خاصمنى.
بار الها! مرا زبانى گويا قرار ده تا در مقابل كسى كه با من خصمانه سخن مىگويد پيروز گردم، خصومتش را فرونشانم، در بحث قانعش كنم و به راه رستگارى و سعادت رهبريش نمايم.
در جملهى سوم امام سجاد (ع) به پيشگاه خداوند عرض مىكند:
و ظفرا بمن عاندنى.
بار الها مرا نسبت به كسى كه درباره ى من عناد مىورزد پيروزمندى قرار ده.
«معاند» در لغت عرب به كسى گفته مىشود كه حق را شناخته و حقيقت امر را دانسته ولى با اراده و عمد، آن را رد مىكند و آگاهانه حق را نفى مىنمايد و از آن روى مىگرداند. نفى حق با علم به آن مىتواند از علل و عوامل متعددى سرچشمه بگيرد، گاه حب مال و مقام، گاه براى اظهار قدرت و نيرومندى، گاه در بحثهاى علمى به منظور برترىجويى و تفوقطلبى، و گاه از علل ديگر ناشى از غريزهى حب ذات يا ساير غرايز.
على (ع) فرموده: حق از نظر توصيف، ميدان وسيعى براى گفتن و نوشتن دارد اما در مقام عمل، آدمى را سخت در مضيقه و تنگناى مىگذارد.
حق يكى از اسماء خداوند است و اهل حق كسانى هستند كه بى قيد و شرط از امر الهى پيروى مىكنند، اگر چه به كار بستن امر او مخالف هواى نفس و تمنيات آنان باشد. كسى كه مطيع هواى نفس خويشتن است و به امر الهى اعتنا ندارد او پيرو باطل و بندهى هوى است، اگر چه نام خدا را بسيار به زبان بياورد. افتخار پيروى حق در درجهى اول براى انبياى الهى است و سپس براى كسانى است كه پيرو انبيا هستند، قدم به جاى قدم آنان مىگذارند و تعاليمشان را عملا به كار مىبندند.
على (ع) فرموده است: شبيه ترين مردم به پيمبران خدا كسانى هستند كه سخن حق بيشتر مىگويند و در عمل به حق بردبارترند.
«حق» در لغت عرب به معانى متعدد به كار برده مىشود: «حق» به معناى «عدل»، به معناى «امر واقعى»، به معناى «يقين»، به معناى «ملك و مال» و ديگر معانى از اين قبيل است. چه بسيار اتفاق مىافتد كه حكمى موافق عدل و حق اما برخلاف ميل و خواهش نفسانى ما صادر مىشود و ما از آن ناراضى و آزرده خاطريم و براى ما سنگين و تلخ مىآيد، اما اگر اهل حق باشيم بايد آن آزردگى را تحمل كنيم و عدل را اجرا نماييم كه خدا خشنود مىشود و آن آزردگى را به گونهاى جبران مىفرمايد.
روايتى از امام صادق (ع) است كه مردى از اهل جبل دربارهى امرى از آن حضرت استفتا نمود، حضرت فتوا داد، اما آن فتوا برخلاف ميل او بود و امام (ع) در چهرهى او نارضايى ديد. حضرت به وى فرمود: در برابر حق صابر باش كه هيچكس حق را تحمل نمىكند مگر آنكه خداوند عوض بهترى به وى اعطا مىفرمايد. وجدان فطرى اخلاقى هر انسانى متمايل به حق و انصاف است و مخالف باطل و خلاف انصاف. از اين رو اهل حق و انصاف فطرتا محبوب مردماند و از اهل باطل و غير منصف انزجار فطرى دارند.
امام مجتبى (ع) فرموده است: هيچ عزيزى حق را ترك نگفت مگر آنكه ذليل شد، و هيچ ذليلى از حق طرفدارى ننمود مگر آنكه به عز و آبرومندى نايل آمد.
بدبختانه بعضى از افراد در بحثهاى علمى يا مناظرات دينى يا امور مالى يا ديگر مسائل عناد مىكنند، تسليم حق نمىشوند، و مىخواهند گفتهى باطل خود را بر طرف مقابل خويش تحميل كنند و سخن حق او را درهم بشكنند.
امام سجاد (ع) در جملهى سوم اين قطعه از دعاى «مكارمالاخلاق» به پيشگاه خدا عرض مىكند:
و ظفرا بمن عاندنى.
بار الها! مرا نسبت به كسى كه دربارهام عناد مىورزد و اگر چه حق را شناخته است با آن مخالفت مىنمايد و از آن روى مىگرداند، پيروزمندى قرار ده.
به طورى كه در قرآن شريف و روايات اسلامى آمده است در تمام قرون و اعصار، پيمبران الهى و ائمهى معصومين عليهمالسلام با معاندين مواجه بودهاند و خداوند در بحث و مناظره آنان را با منطقى قوى پيروز نموده است، با اين تفاوت كه بعضى از معاندين پس از بحث، تسليم شده و به حق اعتراف نمودند و بعضى همچنان به لجاج و عناد خويش ادامه دادند.
✳️ #میلاد #امام_کاظم علیه السلام مبارک باد
👌 باب الحوائج هستی و عالم گدایتان
امّید نا امیدها نوشته خدایتان
ای ملجاء همیشگی بی پناه ها
ای مستجاب لحظه به لحظه دعایتان
میگفت مادرم که دخیل های بسته اش
وا شد به روضه ها و به این سفره هایتان!
آقا به کاظمین تو گر ره نداده اند
پرواز کرده دل به کنار رضایتان
بدکاره ای رسیده به آزارتان ولی
در سجده ات فتاد و شده مبتلایتان
گویا اسیر جذبه ی روحانی ات شدند
جمع ِ محافظان ِ به زندان سرایتان
ای آسمان نشین و امام فرشته ها
مقتل چرا نوشته سیاهچال جایتان؟
اصلا مگر سیاهچال برای شما کم است ؟
زنجیر و قل زدند چرا دست و پایتان؟
در زیر تازیانه ی این بی حیاترین
تقطیع میشود نفس و ناله هایتان
با این قواره های کفن بهر تو دلم
رفته کنار بی کفن کربلایتان
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صلوات_خاصه حضرت #امام_کاظم علیه السلام
👈 🔊 اللهمّ صلّ عَلی الأمین المؤتمن موسی بن جعفر البر الوفیّ الطّاهر الزَّکی النور المنیر المُجتهِد المُحتسب الصّابِر عَلی الأذی فیکَ؛ اللّهمُ و کما بلّغ عن آبائه ما استودعَ من أمرک و نهیک و حَمل علی المَحَجّة و کابَدَ اهل العزة و الشدة فیما کان یلقی من جهال قومه رب فصل علیه افضل و اکمل ما صلیت علی احد ممن اطاعک و نصح لعبادک انک غفور رحیم
پروردگارا درود فرست بر امام امین (اسرار حق) و معتمد خلق (به راستی و درستی) حضرت موسی بن جعفر که نیکوکار و وفادار و پاک و مهذب است. نور علمش مبین احکام الهی، آن کسی که همه عمر با کمال کوشش و اجتهاد بر آزار امت در راه رضای تو صبور و شکیبا بود.ای خدا چنانکه از پدران آن امام آنچه نزد او ودیعه بود از امر و نهی دین تو همه را به خلق رسانید و بار فرمان الهی را به راه شرع و طریق مستقیم برد و با اهل غرور و سخت گیران (خلفای جور) و در آنچه از جهال قومش میکشید مقاومت کرد و رنج برد پس از خدا تو بر آن بزرگوار درودی فرست بهتر و کاملتر از هر درود و رحمت که بر احدی از بندگان مطیع خود و ناصحان بندگانت فرستی که البته تو خدای آمرزنده گناه خلق و مهربان در حق بندگانی.
( 👈 🔊 زیارتنامه امام کاظم علیه السلام ( متن و صوت )
التماس دعا
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
9.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نماهنگ زیبای
"سفره موسی بن جعفر(علیه السلام) "
باصدای #صابر_خراسانی و محمدحسین #پویانفر
#امام_کاظم علیه السلام
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2