در اسلام، شكر كسى كه واسطه ى وصول نعمت به ما باشد بسيار مهم شناخته شده و در كنار شكر خداوند كه صاحب نعمت است بايد واسطه ى وصول نعمت را نيز شكر نمود و حق خدمت او را بجا آورد
قال على بن موسى الرضا عليهماالسلام : من لم يشكر المنعم من المخلوقين لم يشكر الله عز و جل.
حضرت على بن موسى الرضا عليهماالسلام فرموده: كسى كه شكر نعمت مخلوق خدا را ادا نكند شكر خداوند خالق را ادا ننموده و بجا نياورده است.
نعمت حيات و قوايى كه براى ادامه آن لازم است بزرگترين نعمت خداوند براى ماست و بايد شكر اين نعمت بزرگ را بجا آوريم.
ولى مىدانيم كه اين نعمت گرانقدر به وسيله ى #پدر و #مادر به ما اعطا شده است و اگر آن دو نمىبودند ما به وجود نمىآمديم.
بنابراين طبق دستور اسلام، وظيفه داريم در نعمت زندگى، خداوند را شكرگزار باشيم و همچنين پدر و مادر را كه مجراى اين فيض بزرگ بودهاند شكر نمائيم.
خداوند در قرآن شريف به انسان توصيه نموده است:
ان اشكرلى و لوالديك.
مرا و پدر و مادرت را شكرگزار باش.
علم نيز فيضى است از طرف بارى تعالى و بايد او را در اعطاى اين نعمت، سپاسگزار باشيم
ولى مىدانيم كه مجراى فيض علم، #معلم است،
اوست كه در مدارج مختلف علمى دست محصل را مىگيرد و قدم به قدم به پيش رويش موفق مىدارد.
بنابراين تمام افراد تحصيل كرده بايد آموزگاران، دبيران، مدرسين و استادان خود را در هر مرتبه و مقامى كه باشند شكر نمايند:
على عليهالسلام فرموده: مهمانت را احترام كن اگر چه او از نظر شخصيت اجتماعى ارزش بزرگ ندارد و همچنين به احترام پدر و معلمت قيام كن و برپا خيز اگر چه فرمانرواى جامعه باشى.
رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: بندهاى را در قيامت به پيشگاه الهى مىآورند و خداوند دربارهى او فرمان عذاب مىدهد. عرض مىكند بار الها! دربارهام امر به دوزخ فرمودى با آنكه من در دنيا مسلمان و قارى قرآن بودم. خداوند مىفرمايد: بندهى من! نعمتهايى را به تو دادم و شكر آنها را بجاى نياوردى. عرض مىكند: بار الها! فلان نعمت را دادى تو را شكر كردم، فلان نعمت را دادى تو را شكر نمودم، يك به يك نعمتها را مىشمرد و از شكرها نام مىبرد. خداوند مىفرمايد: بندهى من! راست مىگويى، جز آنكه كسى را كه من به دست او نعمت خود را به تو رساندم شكر نكردى، و من با خود عهد نمودهام شكر نعمتهايى را كه به بندهاى دادهام نپذيرم تا شكر كند كسى را كه نعمت من توسط او به وى رسيده است.
شكر واسطه ى نعمت علاوه بر اينكه اطاعت از خالق و حقشناسى از مخلوق است، داراى اثر روانى است و شكرگزار، خود از آن اثر منتفع مىگردد.
على (ع) فرموده: آن كس كه به تو نعمت مىدهد و شكرش را ادا مىكنى اگر قلبا از تو راضى باشد، شكرت بر خشنودى و وفايش مىافزايد و اگر بر تو خشمگين باشد، شكر تو موجب صلاح ضمير و عطوفتش مىگردد.
امام سجاد (ع) در در پيشگاه خداوند عرض مىكند:
و ان اشكر الحسنه،
بار الها! موفقم بدار كه خوبى را شكر نمايم.
امام (ع) به گونه اى سخن گفته كه شامل تمام نعمتها مىشود،
خواه نعمتهايى كه آفريدگار بدون واسطه به او اعطا فرموده
و خواه نعمتهايى كه با واسطه ى دست بشر به وى رسيده است.
خلاصه، شكر نعمت به معناى وسيع خود از وظايف قطعى افراد متنعم است
و به صريح قرآن شريف شكر نعمت موجب افزايش آن مىگردد و كفران نعمت، عذاب شديد الهى را در پى دارد.
شكرگزارى در زمينه ى اعطاى نعمت، بجا و صحيح است،
اما اگر كسى بدون دريافت نعمت زبان به شكرت بگشايد مىتوانى عمل او را نوعى اعلام خطر تلقى كنى،
زيرا كسى كه روزى بىحساب تو را شكر مىكند ممكن است روزى بىحساب به ذم و بدگوييت زبان بگشايد
و اين مطلب را حضرت على (ع) در عبارت كوتاهى خاطرنشان فرموده است:
من شكر على غير احسان ذم على غير اساءه.
كسى كه بدون احسان تو را شكر مىگويد، بدون بدى نيز تو را مذمت مىكند.
امام سجاد (ع) در ادامه به پيشگاه خداوند عرض مىكند:
و اغضى عن السيئه:
بار الها! به من توفيق عنايت فرما كه از بديها چشم پوشى نمايم.
يكى از برنامههاى انسان سازى در مكتب آسمانى پيغمبران اين بود كه به پيروان خود درس حسننظر مىدادند، به آنان مىگفتند: جهان و جهانيان را از ديدگاه خوشبينى بنگريد و از #عيب جويى و سوءنظر اجتناب نماييد .
حضرت عيسى بن مريم در رهگذر با حواريون از كنار سگ مرده اى عبور كردند. حواريون از تعفن و بوى بد آن لاشه سخن گفتند، اما حضرت عيسى (ع) فرمود: چقدر دندانهايش سفيد است.
از جملهى صفات حضرت بارى تعالى آشكار نمودن خوبيها و پوشاندن بديها است:
يا من اظهر الجميل و ستر القبيح:
اگر انسانى بتواند اين دو صفت بزرگ را تمرين كند و خويشتن را به آن دو متخلق سازد، او به كامل مطلق يعنى ذات اقدس الهى تشبه يافته است و اميرالمومنين (ع) از اين مزيت و كمال، برخوردار بود:
على (ع) فرمود: اگر مومنى را در حال گناه مشاهده كنم او را با لباس خود مىپوشانم، يا آنكه فرموده است با لباس خودش مىپوشانم.
اولياى گرامى اسلام درباره ى حسنات يا كارهاى خوب و همچنين دربارهى سيئات يا كارهاى بد از ابعاد مختلف سخن گفته و در هر بعدى وظيفه ى اسلامى و انسانى پيروان خود را بيان نموده است.
در جايى كه ديگرى به شما نيكى كند وظيفه ى شما شكرگزارى اوست و اين همان جمله ى اول دعاى امام سجاد (ع) است: و ان اشكر الحسنه.
در جايى كه ديگرى به شما بد كند وظيفه ى كرامت خلق شما چشمپوشى و ناديده گرفتن بدى اوست و اين دستور، همان جمله ى دوم دعاى امام سجاد (ع) است: و ان اغضى عن السيئه.
در جايى كه شما موفق شديد به دگرى احسان نماييد، خداوند را بر اين موفقيت حمد كنيد و شكر او را در كار نيكى كه انجام دادهايد بجاى آوريد.
در جايى كه شما دچار لغزش گرديديد و نسبت به دگرى بد كرديد، استغفار كنيد و از پيشگاه خداوند طلب آمرزش نماييد،
امام صادق (ع): در جايى كه از دگرى به شما نعمتى رسيده آن را همواره به خاطر داشته باشيد و از ياد نبريد، جايى كه شما به دگرى خدمت نمودهايد و به وى نعمتى دادهايد آن را فراموش كنيد مبادا موقعى بر سرش منت بگذاريد و اجر خود را در پيشگاه پروردگار عالم از ميان ببريد
اميرالمومنين (ع): در جايى كه شما به دگرى احسان مىكنيد و او را از عطاى خويش برخوردار مىسازيد، بكوشيد در كيفيت احسان، نكاتى را كه حضرت صادق (ع) ضمن حديثى تذكر داده است رعايت كنيد و بدين وسيله عمل نيك خود را در پيشگاه حضرت بارىتعالى گرانقدر نماييد.
امام صادق (ع) فرموده: صلاح و شايستگى عمل معروف را وابسته به سه چيز مىبينم: كوچك شمردن، پنهان داشتن، و تعجيل در انجام آن. چه وقتى عطاى خود را كوچك شمردى آن را در نظر گيرندهى عطا بزرگ نمودهاى، وقتى خدمت خود را پنهان داشتى نعمت را تتميم و تكميل كردهاى، و چون در انجام خدمت عجله نمايى آن را بر گيرندهى نعمت گوارا ساختهاى.
شكر حسنات
و چشم پوشى از سيئات
داراى فوايد روانى و آثار عملى است ، شكر نعمت مايه ى تشويق منعم است، در وى اثر روحى مىگذارد و او را با علاقه و رغبت بيشترى به خدمات اجتماعى وا مىدارد،
به علاوه، دگران را نيز به راه نيكوكارى سوق مىدهد و بر تعداد خدمتگزاران مىافزايد و در نتيجه، جامعه از تعاون و رفاه بيشترى برخوردار مىگردد.
بر عكس، بى تفاوتى در مقابل احسان و خوددارى از شكر منعم مايه ى دلسردى و ياس مىشود و خدمتگزاران را در ادامهى خدمت بىرغبت مىنمايد.