eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
امام سجاد (ع) در جمله‏ى اول دعاى در پيشگاه خداوند عرض مى‏كند: و ان اشكر الحسنه: بار الها! موفقم بدار كه نيكى را شكرگزار باشم. انفاق مالى اگر بجا و نيكو باشد سزاوار شكر است و بايد از عمل منعم قدردانى نمود، اما اگر انفاق، نابجا و در غير مورد باشد، نه تنها شايسته‏ ى شكر نيست بلكه ممكن است در پاره‏اى از موارد بر اثر اسراف و تضييع مال شايان توبيخ باشد. گاه شخص شهرت‏ طلب و خودخواه مجلس ضيافتى تشكيل مى‏دهد و از جمعى دعوت مى‏كند، هدفش از اين دعوت، پذيرايى دوستانه و ضيافت برادرانه نيست بلكه مى‏خواهد خود را نشان بدهد و خويشتن را بلندآوازه نمايد. از اينرو در تهيه ‏ى غذا و كيفيت و كميت آن افراط مى‏كند و به اسراف و زياده‏روى دست مى‏زند و چون طعام تهيه شده چندين برابر نياز مهمانان بوده، پس از پذيرايى قسمت اعظم غذا در سفره باقى مى‏ماند و بدبختانه بيشتر غذاى باقيمانده در ظروف زباله ريخته مى‏شود و تبذير و اسراف نعمت به ميان مى‏آيد. اين قبيل انفاقها را شرع مقدس، احسان نمى‏داند و انفاق‏كننده استحقاق شكر ندارد.
قسمتى از روايت حضرت مولى‏الموحدين، اميرالمومنين، على عليه‏السلام در خصوص امر مال و چگونگى صرف نمودن آن : كسى از شما كه داراى مال و ثروت است بپرهيزد از فساد، چه آنكه اعطاى مال در غير مورد تبذير است و اسراف و اين عمل ناروا ياد صاحبش را بين مردم زياد مى‏كند و نامش را بالا مى‏برد، ولى نزد بارى‏تعالى او را پست مى‏كند و موجب انحطاطش مى‏گردد و هيچ انسانى مال خود را در غير حق و در مورد افراد نااهل صرف نمى‏كند، مگر آنكه خداوند او را از شكرگزارى دريافت‏كنندگان مال محروم مى‏سازد و علاقه و مودت اينان به غير اعطاكننده‏ى مال معطوف مى‏گردد و اگر كسانى از دريافت‏كنندگان به جاى مانده باشند و زبان به شكر و خيرخواهى صاحب مال بگشايند، هدفشان چاپلوسى و دروغگويى است و هيچ فرد متمكن، مال خود را در غير حق و براى نااهل صرف ننموده مگر آنكه نصيبش از آن پرداخت نابجا و بى‏مورد، ستايش فرومايگان و مدح اشرار بوده، آن هم نه هميشه و به طور دائم بلكه تا وقتى كه نعمت منعم را دريافت مى‏كنند و از فضل و عنايت او برخوردارند. سپس على (ع) به دوستان خود فرمود: هر يك از شما كه داراى مال است آن را در راه صله ‏ى رحم يا مهمانى نيكو و پسنديده صرف نمايد يا آنكه مال خود را در راه نجات و رهايى كسانى كه در رنج و تعب‏اند يا آنكه اسير يا ابن السبيل‏اند به كار گيرد و موجبات آزادى و رفع گرفتارى آنان را فراهم آورد كه دست يافتن به اين خصال حميده، مايه‏ى كرامت و بزرگوارى دنيا و موجب شرف و فضيلت در عالم آخرت است.
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث ما (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام ...
برنامه ی و وَ قَالَ (عليه السلام ) : إِنَّ لِلْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ حَقّاً، وَ إِنَّ لِلْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ حَقّاً؛ فَحَقُّ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ أَنْ يُطِيعَهُ فِي كُلِّ شَيْءٍ إِلَّا فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ؛ وَ حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ يُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ يُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ يُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ. حضرت علی که درود خدا بر او، فرمود: همانا فرزند را به پدر، و پدر را به فرزند حقّى است. بر فرزند اين است كه فرزند در همه چيز جز نافرمانى خدا، از پدر اطاعت كند، و بر پدر آن كه نام نيكو بر فرزند نهد، خوب تربيتش كند، و او را قرآن بياموزد. 👈 شرح اینجا 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره زُيِّنَ لِّلنَّاسِ حُبُّ الْشَّهَوَتِ مِنَ الْنِّسَآءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الْذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَمِ وَالْحَرْثِ ذَ لِكَ مَتَعُ الْحَيَو ةِ الْدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَابِ‏ عشق وعلاقه به زنان وفرزندان پسر واموال زیاد از طلا ونقره واسبان ممتاز وچهارپایان و كشتزارها كه همه از شهوات و خواسته‌هاى نفسانى است، در نظر مردم جلوه یافته است، (در حالى كه) اینها بهره‌اى گذرا از زندگانى دنیاست و سرانجام نیكو تنها نزد خداوند است. 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در هنگام : «2» وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ وسايل زندگى و اسباب حيات ، به لطفت فراهم آيد، و فرمان و حكم به نيرويت جريان يابد. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
7 ✳️ صبح روز بعد به مسلمين كه در جستجوى كاروان ابوسفيان بودند خبر رسيد كه ابوسفيان مال التجاره را به منزل رسانيد و اينك بايد با لشگر قريش كه در فاصله مختصرى قرار دارد روبه‏رو شوند و در نتيجه آرزويى كه مسلمين به اميد رسيدن به آن خرسندى مى‏كردند مبدّل به يأس گرديد و جماعتى از ايشان به رسول الهى اصرار مى‏ورزيدند كه به مدينه بازگردد و با لشگر قريش مصاف ندهد و در جنگ وارد نشود. خداى متعال درباره ايشان مى‏فرمايد: وَ إذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إحْدَى الطّائِفَتَيْنِ أنَّها لَكُمْ وَ تَوَدُّونَ أنَّ غَيْرَ ذاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَ يُريدُ اللَّهُ أنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرينَ» «انفال 7» و [ياد كنيد] هنگامى را كه خدا پيروزى بر يكى ازدو گروه [سپاه دشمن يا كاروان تجارتى قريش‏] را به شما وعده داد، و شما دوست داشتيد بر كاروان تجارتى قريش دست يابيد، ولى خدا مى‏خواست پيروزى در ميدان جنگ را با فرمان نافذى [كه داير بر پيروزى مؤمنان و شكست دشمنان جارى ساخته بود] تحقّق دهد و ريشه كافران را قطع كند. پس از مختصرى مسلمانان يكدل و يك جهت بر آن شدند كه با لشگر قريش مصاف دهند، به همين جهت خود را زودتر به آب بدر رسانيده و چاه را تصرف كردند. خداى تعالى بارانى فرستاد تا بيابان شنزار و لغزنده جهت آنان محكم و استوار گردد و قسمت لشگر گاه قريش كه زمينى خاكى بود گِل و لغزنده شود و بالأخره لشگر اسلام توانست خود را قبل از قريش به محلّ مناسب يعنى كنار اولين چاه در قسمت پايين بدر برساند. آنگاه خود را آماده قتال كرده به مشورت پرداختند. در حالى كه گفتگو مى‏كردند سعد بن معاذ پيش آمد، عرض كرد: اى پيامبر خدا! اجازه مى‏دهى سايبانى جهت شما بر پا كنيم تا شما در آن جا قرار گيريد و مركب‏هاى شما را در كنار آن آماده نگهداشته و خود با دشمن مصاف دهيم؟ اگر پيروز شديم كه هيچ و اگر خداى نخواسته كشته گشتيم تو بر مركب سوار شده به پيروانت در مدينه ملحق شوى، چه آن مسلمانان كه در مدينه مانده‏اند كمتر از ما به تو معتقد و علاقمند نيستند و اگر احتمال مى‏دادند كار تو سرانجام به جنگ منتهى مى‏شود هرگز تخلّف نمى‏كردند و اگر چنين پيشامدى رخ دهد ايشان شرّ دشمن را دفع مى‏كنند و از درِ خيرخواهى با كمك تو به جهاد مى‏پردازند. رسول خدا صلى الله عليه و آله او را بستود ودر حقّش دعا كرد. سعد با ياران به ساختن سايبان پرداخت تا اگر پيروزى و فتح نصيب او و يارانش نشد، آن منبع كرامت و عظمت به دست دشمن گرفتار نشود و بتواند خود را به باقى اصحاب برساند و دعوت خود را ادامه دهد، چه اسلام براى طائفه معيّنى نيامده بود، اگر همه اهل مدينه هم كشته شوند، او بايد بماند و ساير قبايل عرب و ديگر ملل دنيا را رهبرى كند. قريش نيز آماده جنگ شدند و شخصى را فرستادند تا از مسلمانان خبرى بياورد. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 266 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
8 ✳️ آن شخص بازگشت و خبرآورد كه اصحاب محمّد سيصد نفر و يا كمى كمتر و يا بيشترند و هيچ كمينى هم ندارند و از آب هم بسيار دورند، ولكن با همه اين احوال مردمى هستند كه جز شمشير پناهگاهى براى خود قائل نيستند و جز به ايمان ثابت و يقين استوار خود اتكايى ندارند. اين خبر، رعب و وحشتى در دل‏هاى قريشيان ايجاد كرد و برخى از عقلاى آنان به اين فكر فرو رفتند كه اگر سپاه اسلام همه آنان را بكُشند حرمتى براى مكّه باقى نخواهد ماند. از ميان آنان عتبة بن ربيعه برخاست و گفت: اى گروه قريش، به خدايم سوگند! شما از اين كه با محمّد و يارانش مصاف دهيد كارى از پيش نمى‏بريد؛ زيرا اگر او را بكشيد پيوسته چشمتان به روى مردمى باز مى‏شود كه يا پسر عمويش را كشته‏ايد و يا پسر خاله‏اش را و يا مردى از عشيره‏اش را؛ پس بهتر اين است كه بازگرديد و او را به عرب بسپاريد، چه اگر ساير طوائف عرب او را بكشند شما به مقصود خود نايل آمده‏ايد و اگر او بر عرب فايق آمد شما كارى كه مايه كراهت و ندامتتان شود نكرده‏ايد. كلام عتبه به گوش ابوجهل رسيد، او پر از خشم و غيظ شد و كينه‏هاى ديرينه‏اى را كه با مسلمين داشت يادآورى كرد. و همين معنى باعث شد كه همه بر قتال سپاه اسلام يكدل و يك جهت شوند. رسول خدا صلى الله عليه و آله وقتى كثرت عدد دشمنان و بسيارى نيروى آنان را ديد به ميان ياران آمد و با سخنان گرم و دلنشين خود روحيه آنان را تقويت كرده و به تنظيم صفوف ايشان پرداخت و دستور داد قبل از آن كه وى فرمان دهد حمله نكنند و فرمود: چنانچه دشمن را محاصره كرديد با تير به ايشان حمله كنيد. آنگاه به عريش خود يعنى سايبان بازگشت در حالى كه از سرانجام كار ياران نگران بود، در آن جا به درگاه خداى سبحان ملتجى گشته و از اودرخواست پيروزى و تنجيز وعده مى‏نمود و تضرّع و زارى همى كرد و گفت: بارالها! اين قريش متكبّر و متعصّب است كه همواره با تو مخالفت و دشمنى مى‏ورزيد و فرستاده‏ات را تكذيب مى‏كرد، اينك روى آورده تا با پيغمبرت بجنگد. پروردگارا! آن نصرت كه مرا بدان وعده فرمودى بفرست. بارالها! اگر امروز اين گروه كه با من هستند كشته شوند ديگر كسى تو را پرستش نخواهد كرد. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 266 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
9 ✳️ رسول خدا صلى الله عليه و آله همچنان دعا همى مى‏كرد و رو به قبله دست به دعا بلند داشت تا ردايش از شانه‏اش بيفتاد و آن قدر ادامه داد تا خواب او را گرفت، در عالم رؤيا يارى خدا را به چشم ديد و نيز به حالت وحى درآمد و اين آيه بر وى نازل شد: يا أيُّهَا النَّبِىُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنينَ عَلَى الْقِتالِ إنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ‏ يَغْلِبُوا مِأَتَيْنِ وَ إنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا ألفاً مِنَ الَّذينَ كَفَرُوا بِأنَّهُمْ قَوْمٌ لايَفْقَهُونَ» «انفال 65» اى پيامبر! مؤمنان را به جنگ برانگيز كه اگر از شما بيست نفر صابر باشند بر دويست نفر چيره مى‏شوند، و اگر از شما صد نفر [صابر] باشند بر هزار نفر از كافران چيره مى‏شوند؛ زيرا آنان گروهى هستند [كه حقايق توحيد و قدرت خدا را] نمى‏فهمند. رسول خدا صلى الله عليه و آله پس از گرفتن اين وحى، به ميان سپاه خود آمد و آنان را بر قتال با كفّار تحريص كرده و فرمود: به آن خدايى كه جان محمّد در دست اوست هيچ يك از شما امروز با اين كفّار نمى‏جنگد و با صبر و پايدارى كشته نمى‏شود مگر اين كه خداى تعالى تو را به بهشت درخواهد آورد. آنگاه مشتى خاك از دست اميرالمؤمنين عليه السلام گرفته و آن را به جانب كفّار پاشيد و فرمود: شاهَتِ الْوُجُوهُ. زشت باد رويتان. سپس به ياران فرمود: كمر همّت ببنديد. مسلمانان قويدل گشته يكصدا فرياد زدند: أحَد: أحَد. خداى تعالى ملائكه را نيز به مدد ايشان فرستاد تا بر فتح و پيروزى بشارتشان دهد و ايمانشان را قوى‏تر سازد. رسول خدا صلى الله عليه و آله در قلب معركه قرار گرفته مردم را تشجيع مى‏نمود و به نصرت خدا نويد مى‏داد. بودن رسول خدا صلى الله عليه و آله در ميان صفوف ايشان از يك سو و كمك ملائكه از سوى ديگر، اثر عميقى در روحيه مسلمانان داشت و به همين جهت كشتار زيادى از لشگرِ دشمن كرده كه در تاريخ كم‏نظير و بى مانند بود و افتخارى بزرگ در تاريخ اسلام‏ براى هميشه به يادگار گذاشتند و بدريّون در اصحاب پيامبر از ديگران ممتازند. غبار معركه بر روى اجساد بى جان كفّار فرو نشست و اهل مكّه با وضع فضيحت بارى فرار كردند. سپاه اسلام با افتخار و پيروزى و غنيمت بسيارى به سوى مدينه بازگشتند، در حالى كه از يارى و نصرتى كه خداى تعالى ارزانى‏شان داشته خوشحال و شكرگزار بودند. «1» در داستان با عظمت بدر، بارانى كه باريد، دعايى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله داشت، قوّت قلبى كه به مردم مؤمن داده شد و نزول ملائكه و رعبى كه از عظمت معنوى ارتش اسلام به دل كافران افتاد، همه و همه اسبابى بود كه خداوند مهربان به لطف خود جهت پيروزى مردم مؤمن فراهم آورد. آرى، به قول حضرت زين‏العابدين عليه السلام كه فرمود: «وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الأْسْبابُ» ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 266 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی شناخت امور واقعی و خرافی وَ قَالَ (عليه السلام ) : الْعَيْنُ حَقٌّ، وَ الرُّقَى حَقٌّ، وَ السِّحْرُ حَقٌّ، وَ الْفَأْلُ حَقٌّ؛ وَ الطِّيَرَةُ لَيْسَتْ بِحَقٍّ، وَ الْعَدْوَى لَيْسَتْ بِحَقٍّ؛ وَ الطِّيبُ نُشْرَةٌ، وَ الْعَسَلُ نُشْرَةٌ، وَ الرُّكُوبُ نُشْرَةٌ، وَ النَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَةِ نُشْرَةٌ. حضرت علی که درود خدا بر او، فرمود: چشم زخم حقيقت دارد، استفاده از نيروهاى مرموز طبيعت حقيقت دارد، سحر و جادو وجود دارد، و فال نيك راست است، و رويداد بد را بد شگون دانستن، درست نيست، بوى خوش درمان و نشاط آور، عسل درمان كننده و نشاط آور، سوارى بهبودى آور، و نگاه به سبزه زار درمان كننده و نشاط آور است. 👈 شرح اینجا 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِّنْ ذَ لِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْاْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّتٌ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَرُ خَلِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَ جٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَ نٌ مِّنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ بگو: آیا شمارا به بهتر از اینها (كه محبوب شماست) خبر دهم؟ براى كسانى كه تقوا داشته باشند، نزد پروردگارشان باغهایى (بهشتى) است كه از زیر (درختان) آن نهرها جارى است. براى همیشه در آنجا (بهره‌مند) هستند و همسرانى پاك (خواهند داشت) و رضا و خشنودى خداوند (شامل حالشان مى‌شود) و خداوند به حال بندگان بیناست. 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در هنگام : «2» وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ و همه چيز بر اساس و اراده‏ات مى‏گذرد؛ «3» فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ پس همه موجودات به خواست تو بى آن كه فرمان قولى دهى، فرمان برند، و به اراده‏ات، بى آن كه با گفتار نهى كنى از كار باز ايستند. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ درون حضرت ابراهيم عليه السلام از عواطف پدرى نسبت به اسماعيل موج مى‏زد. او را همواره به ياد مى‏آورد و جانش براى ديدار او طوفان شوق و مهر داشت. از تقدير الهى سر نمى‏پيچيد، اما از احساسات انسانى هم تهى نبود. رضاى حضرت محبوب را بر خشنودى خود مقدم مى‏دانست ولكن دلش در گرو عطوفت فرزندش نيز بود، به خصوص كه او را به فرمان خدا در بيابانى خشك و سوزان، بى‏آب و نان با مادرى بى پناه رها كرده بود و نمى‏دانست در اين امر الهى چه مصلحتى است و آينده چگونه مى‏شود؟ گاهى حوادث روزگار بسيار سنگين و خرد كننده است اما مردان بزرگ و خداپرست مى‏دانند كه تا گندم نرسد آن را آرد نمى‏كنند، اين است كه حوادث و وقايع آنها را پخته مى‏كند، از خامى بيرون مى‏آورد و احساس سنگينى پيشامدها براى ايشان پر از لذت و خوشى است. ابراهيم كه گاه‏گاه به ديدار فرزند مى‏شتافت و نان و آبى براى او مى‏برد، با دلى‏ قوى اميد تغيير وضع و دستور جديد خداوند را داشت. شبى در خواب ديد كه از جانب پروردگار مأموريت يافته كه فرزندش اسماعيل را ذبح كند! ابراهيم يقين داشت كه رؤياى انبيا، خواب پريشان و وساوس و پندارهاى موهوم نيست و معتقد بود كه حقيقتى است كه در خواب به او الهام شده و براى انجام آن بايد بدون كم و كاست بپا خيزد و اقدام كند: قربان كردن فرزند! سر بريدن همان اسماعيل كه خداوند به او عنايت كرده است! بايد انديشيد كه اين كار چه اندازه دشوار و سخت است، كدام پدر مى‏تواند خود را راضى و حاضر كند كه سر فرزندش را به دست خود ببرد؟ كدام دلى است كه از اين انديشه فرو نريزد؟ و كدام دستى است كه توانايى چنين كارى داشته باشد و نلغزد و از كار نيفتد؟! انجام اين گونه فرامين جز آثار ايمان و نمودهاى عقيده و اعتقاد به حقّ و حقيقت نمى‏تواند باشد. اين محنت كوهها را در هم فرو مى‏ريزد و جان‏ها را زير و زبر مى‏كند اما ابراهيم بزرگ هيچ گونه تزلزل و سستى به خود راه نمى‏دهد. او خدا را بزرگتر از هر چيز و مقدم بر كل هستى مى‏داند و رضاى او را بر رضا و ميل خود ترجيح مى‏دهد. اسماعيل اندك اندك جوانى برومند و با نشاط و قوّت شده بود، بازوان ستبر و شانه‏هاى پهن و پيشانى بلندش جان پدر پير را قوّت و نيرو مى‏بخشيد، اما چه كند، مأمور شده او را قربان كند. پدر فرمان الهى را به پسر گفت تا او را هم از سرنوشت عجيب و شگفت‏انگيزش كه از تولد گام به گام همراه او بود آگاه سازد. اسماعيل چون سخن پدر را شنيد بدون تأمل اظهار رضايت كرد و خود را تسليم نمود. اين چه تربيت و ايمان محكمى بود كه به اين صورت و با آن رضامندى و چهره گشوده، از مرگ به خاطر اطاعت فرمان خدا استقبال مى‏شد؟ خدا خود داناتر است. پدر پير پسر جوان را در آغوش كشيد و بوسه‏هاى گرم و پرسوزى نثارش كرد، سپس دست و پاى او را بست و با دلى سرشار از ايمان و لبريز از رضا، كارد را بر كشيد و بر گلوى اسماعيل نزديك كرد در حالى كه تمام ملكوت نگران كار او بودند. ابراهيم كارد را به گلوى اسماعيل كشيد، بار دوم و سوم نيز تكرار كرد اما اثرى از بريدگى و جارى شدن خون نديد و تغيير حالتى هم در قربانى مشاهده ننمود.» گويى به زبان حال بر سر كارد تيز فرياد زد: چرا نمى‏بُرى؟ و كارد هم به زبان حال به او پاسخ داد: الْخَليلُ يَأْمُرْنى، وَ الْجَليلُ يَنْهانى. ابراهيم تو مى‏خواهى من سر فرزندت را جدا كنم، ولى صاحب هستى مرا از بريدن نهى مى‏كند! آرى: «وَ مَضَتْ عَلى إرادَتِكَ الأْشْياءُ فَهِىَ بِمَشيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرِةٌ، وَ بإرادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ» 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 283 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی سازگاری و هماهنگی با مردم وَ قَالَ (عليه السلام ) : مُقَارَبَةُ النَّاسِ فِي أَخْلَاقِهِمْ، أَمْنٌ مِنْ غَوَائِلِهِمْ. حضرت علی که درود خدا بر او، فرمود: هماهنگى در اخلاق و رسوم مردم، ايمن ماندن از دشمنى و كينه هاى آنان است. 👈 شرح اینجا 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره اَلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَآ ءَامَنَّا فَآغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ الْنَّارِ الْصَّبِرينَ وَالْصَّدِقِينَ وَالْقَنِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ (پرهیزگاران) كسانى‌اند كه مى‌گویند: پروردگارا! براستى كه ما ایمان آورده‌ایم، پس گناهان ما را ببخش و ما را از عذاب آتش حفظ فرما. (پرهیزگاران، همان) صابران و راستگویان و فرمان برداران فروتن و انفاق كنندگان و استغفار كنندگان در ها هستند. 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در هنگام : [ «4» أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ «5» وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ‏] تنها تو را در دشوارى‏ها مى‏خوانند، و در بلاهاى سخت و دشوار، تنها تو پناهگاهى. بلاهاى سخت و دشوار از انسان دور نمى‏شود، مگر آنچه را كه تو دور كنى، و از گره‏هاى رنج آور، چيزى گشوده نمى‏شود، مگر آنچه را تو بگشايى. پروردگارا! بلايى بر من نازل شده، كه سنگينى‏اش مرا به زحمت و رنج انداخته، و سختى و مشكلى به دردم آورده، كه تحمّلش مرا در فشار قرار داده. دعای در حل مشكلات و دفع بلاها 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
در حل مشكلات و دفع بلاها 1 ✳️ حضرت سجّاد عليه السلام در هنگام ترس و گرفتارى‏ها با حال تضرّع به پناهندگى خداوند اصرار مى‏ورزد؛ زيرا در وقت هجوم انواع بلاها و حوادث و گناهان تنها پناهگاه انسان خداست نه غير او. این فراز از دعاى امام عليه السلام آموزشى به بندگان خداست كه در وقت فشار گرفتارى و غم‏ها به غير از خدا توجه نكنند، چون اين حالت‏هاى روحى و جسمى كه در اثر بسته شدن درِ رحمت و نعمتِ خداوند و روى آوردن انواع بلاها و سختى‏ها براى انسان است به خاطر اين است كه خداوند مى‏خواهد، بندگانش به سوى او روى‏ آورند و با او گفتگو كنند و به وجود حق عشق بورزند. و خداى متعال اين حالت بنده را دوست دارد. چه كسى مى‏تواند حضرت يوسف عليه السلام را از صحنه گناه نجات دهد و او را در پناه خود نگه دارد. آن صحنه‏هايى كه اگر براى هر يك از ما اتفاق بيفتد به يقين آلوده به گناه مى‏شويم. چگونه اگر برهان ربّ نبود يوسف در منجلاب شهوت غرق مى‏شد و همه پرده عصمت و هيبت او دريده مى‏شد. پس يك قدرت برتر و نقطه اميدى بايد دست او را بگيرد. در آن هنگام كه همه راه‏ها را به سوى لغزش و خيانت مشاهده كرد و درهاى نجات را بسته ديد در پاسخ به همسر عزيز مصر به يك جمله كوتاه بسنده كرد: قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبّى أَحْسَنَ مَثْوَاىَ» «یوسف23» يوسف گفت: پناه به خدا، او پروردگار من است، جايگاهم را نيكو داشت. مَعَاذَ اللَّهِ يعنى تنها پناهگاه خداست. در چنين شرايطى سخت و بحرانى براى رهايى از چنگال وسوسه‏هاى شيطانى، تنها راه فرار را پناه بردن به خدا مى‏داند، خدايى كه خلوت و جلوت براى او يكسان است. يوسف با ياد حق اول به يگانگى خداوند در عقيده و پناه‏جويى خدا را در عمل؛ اعتراف مى‏كند و همچنين حق‏شناسى خود را نسبت به عزيز مصر هم كه ربّ و آقاى اوست نشان مى‏دهد كه او مرا تربيت كرده و گرامى داشته است چگونه به او خيانت كنم؟! اين ارزش‏هاى اخلاقى انبيا و صالحان و عمل مؤمنان سبب مى‏شود كه جامعه از جرم و جنايت مصون بماند. خداوند در آيات ديگر براى تحكيم پايه‏هاى توحيد و شكستن بت‏هاى شرك و كفر دستورهاى اساسى صادر مى‏فرمايد: قُلْ إِنَّمَآ أَدْعُواْ رَبّى وَ لَآأُشْرِكُ بِهِ‏أَحَدًا* قُلْ إِنّى لَآأَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لَا رَشَدًا* قُلْ إِنّى لَن يُجِيرَنِى مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِن دُونِهِ‏مُلْتَحَدًا» «جن 20» بگو: من فقط پروردگارم را مى‏پرستم، و هيچ كس را شريك او قرار نمى‏دهم.* بگو: من اختيار زيان و هدايتى را براى شما ندارم.* بگو: [اگر از او نافرمانى كنم‏] هرگز كسى در برابر [عذاب‏] خدا مرا پناه نمى‏دهد، و هرگز پناهگاهى غير او نمى‏يابم. ملتحد از ماده لحد به معنى پناهگاه مطمئن است كه در اصل همان گودالى است كه براى مرده آماده مى‏سازند كه در يك طرف آن حفره‏اى براى دفن مرده است تا خاك به روى او ريخته نشود و از آسيب جانوران نيز محفوظ بماند. اين آيات از يك سو اعتراف به عبوديت كامل در پيشگاه خداست و از سوى ديگر هر گونه غلو را در مورد پيامبر صلى الله عليه و آله نفى مى‏كند. و از سوى ديگر شخص پيامبر نيز با آن عظمت شأن پناه مستقلى در برابر عذاب خدا نمى‏تواند باشد. ولى مى‏تواند از خدا تقاضاى حلّ مشكلات براى مردم كند يا درخواست هدايت براى افراد شايسته بنمايد. در روايات اهل بيت عصمت آمده است: انسانى كه در امورش خود را در پناه خدا بداند يا نيت خود را نيك سازد، خواسته‏هايش هم زيبا و نيكو مى‏شود و همچنين از آسيب‏ها و خطرات آسمانى و زمينى حفظ مى‏ماند. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 285 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
در حل مشكلات و دفع بلاها 2 ✳️ امام على عليه السلام مى‏فرمايد: اعْتَصِمْ فى‏ احْوالِكَ كُلِّها بِاللَّهِ، فَإِنَّكَ تَعْتَصِمُ مِنهُ سُبْحانَهُ بِمانِعِ‏ عَزيزٍ. در همه حالاتت به خدا پناه جوى كه در اين صورت با سنگرى نيرومند خود را حفظ مى‏كنى. حضرت در يك فراز از مناجات خويش كه درياى معرفت و اقرار به درگاه الهى است عرضه مى‏دارد: خدايا! براى من پيكرى آفريدى و در آن ابزارها در اندام‏هايى نهادى كه من با آنها تو را فرمان مى‏برم و نافرمانى مى‏كنم، تو را به خشم مى‏آورم و خشنودت مى‏سازم و در نفس من انگيزه به سوى شهوات قرار دادى و مرا در سرايى آكنده از آفات جاى دادى و آن گاه به من فرمودى: باز ايست، پس من به كمك تو از گناه باز مى‏ايستم و به تو توسّل مى‏جويم و به تو پناه مى‏برم و به يارى تو خود را حفظ مى‏كنم و براى انجام آنچه خشنودت مى‏سازد، از تو توفيق مى‏طلبم. «2» «نوف بكالى مى‏گويد: اميرالمؤمنين عليه السلام را ديدم كه به سرعت مى‏رود؛ عرض كردم: كجا مى‏روى سرورم؟ فرمود: رهايم كن، اى نوف! كه اميد و آرزوهايم مرا به سمت معشوق مى‏برد؟ گفتم: مولاى من آرزويتان چيست؟ فرمود: آن كه اميد و آرزويم به اوست خود مى‏داند و نيازى نيست براى غير او بازگويم، در ادب بنده همين بس كه در خوشى‏ها و نيازهايش كسى جز خداوندگار خود را شريك نگرداند. گفتم: اى اميرالمؤمنين! من از چشم اندازى به طمع‏هاى دنيوى بر خود بيمناكم. حضرت فرمود: چرا به پناهگاه خائفان و غار عارفان پناه نمى‏برى؟ عرض كردم: مرا به آن راهنمايى كن. حضرت فرمود: خداوند علىّ عظيم است. اميدت را به حسن تفضل او پيوند بزن و اندوه و غم خود را متوجه او گردان و دلت را از هر گونه مصيبتى روى گردان ساز، اگر عرصه را بر تو تنگ كرد من گشايش آن را ضمانت مى‏كنم و با تمام وجود به خداوند سبحان رو كن؛ زيرا او مى‏فرمايد: به عزّت و جلالم سوگند! اميد هر كسى كه به غير من اميد بندد به نااميدى تبديل سازم و جامه خوارى در ميان مردم بر قامت او مى‏پوشانم و او را از نزديك خودم دور مى‏سازم و پيوندم را با او قطع مى‏كنم ...» «1» پس با اين اوصاف كه مولاى مؤمنان چنين درد دل مى‏كند يعنى انسان بايد سخت مراقب اعمال خود باشد تا پناه خود را از دست ندهد وگرنه گرفتار گرداب دام‏هايى مى‏شود كه تا پايان عمرش ذلّت و رسوايى مى‏بيند. چقدر فتنه‏هايى براى آدم پيش مى‏آيد كه اگر لطف خدا نباشد در همان دم اوّل خود را مى‏بازد. «على بن ابى‏طالب عليه السلام به مردى كه مى‏گفت: بار خدايا! از فتنه به تو پناه مى‏برم، فرمود: مى‏بينم كه از مال و فرزندت به خدا پناه مى‏برى. خداى متعال مى‏فرمايد: «همانا دارايى‏هايتان و فرزندانتان مايه آزمايش هستند.» بلكه بگو: خدايا! از گمراهى‏هاى فتنه‏ها به تو پناه مى‏برم.» بيشترين مشكلات انسان از اين‏جاست كه ظاهر خود را زيبا جلوه مى‏دهد. ولى قلب و درون خود را كه جايگاه پروردگار و محل امن و آرامش است؛ را زشت مى‏سازد. مولا على عليه السلام در حكمت‏هاى حكيمانه خود نكته اساسى را مى‏فرمايد: اللَّهُمَّ إِنّى‏ أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ تَحْسُنَ فى‏ لامِعَةِ الْعُيُونِ عَلانِيَتى‏، وَ تَقْبَحُ فِيما أُبْطِنُ لَكَ سَريرَتى. خداوندا! به تو پناه مى‏برم از اين كه ظاهرم در ديده مردم نيكو جلوه كند و درونم در آنچه از تو پنهان مى‏كنم زشت نمايد. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 285 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2