«صحت»
الصحه فى البدن حاله طبيعيه تجرى افعاله معها على الجرى الطبيعى.
صحت در بدن حالتى است طبيعى كه با وجود آن، افعال بدن مسير طبيعى خود را میپيمايد.
«عبادت»
العبوديه اظهار التذلل و العباده ابلغ منها لانها غايه التذلل و لا يستحقها الا من له غايه الافضال و هو الله تعالى.
«عبوديت» اظهار تذلل است و «عبادت» از آن رساتر، زيرا عبادت به معناى تذلل نهايى است و تذلل نهايى شايسته ى كسى است كه واجد كمال نهايى است و او جز ذات اقدس الهى نيست.
تندرستى و جوانى دو عطيه ى گرانقدر حضرت بارى تعالى است.
بشر تا وقتى جوان است و سالم و از اين دو نعمت برخوردار است، بهاى آن گوهرها ى نفيس را نمیداند و از قدر و منزلتشان آگاهى ندارد. موقعى به ارج و اهميتشان واقف میگردد كه دچار فقدانشان گشته است.
على (علیه السلام) فرموده: شيئان لا يعرف فضلهما الا من فقدهما: الشباب و العافيه.
دو چيز است كه فضل و برترى آنها را احدى نمی داند، مگر كسى كه آن دو را واجد بوده و هم اكنون از دست داده است، يكى جوانى و ديگرى عافيت.
ناامنى و بيمارى، دو قسم اختلال و بى نظمی است كه بر اثر فعاليتها ى زيانبار، عناصرى فاسد و مفسد در پيكر اجتماع و در بدن انسان پديد میآيد.
اگر در كشور ى جادههاى اصلى و فرعى، شهرها و روستاها، كويها و برزنها مورد تجاوز افراد خودسر و لاابالى واقع شود و به منظور تعدى به اموال و اعراض و نفوس مردم با سلاحها ى سرد و گرم به افراد حمله كنند و آنان را مورد ستم قرار دهند، در آن محيط امنيت از ميان میرود، جامعه دچار خوف و هراس میگردد، و زندگى مختل و بى نظم میشود. اگر در كشور تن يك انسان، عروق بزرگ و كوچك كه به منزله ى جاده ها ى اصلى و فرعى است، يا اعضاى عالى و اعضاى عاد ى كه به منزله ى شهر و روستاست، ميدان تاخت و تاز ويروسها و ميكربها و موجودات انگلى گردد، انسان سالم بيمار میشود و تا وضع به همان منوال است، بيمارى ادامه دارد، پس در واقع، ناامنى يك كشور به منزله ى بيمار ى پيكر مملكت است و بيمارى يك انسان به منزله ى ناامن ى كشور تن است و اينكه در روايت، امنيت و عافيت در كنار هم قرار گرفتهاند، مبين اختلالاتى است كه گاه در اجتماع و گاه در بدن انسان پديد میآيد.
حافظ امنيت كشور، يعنى نگهبان سلامت اجتماع و سركوب كننده ى عوامل ناامنى و اختلال، وجود حكومت دادگر و مقتدر و اجراى قوانين عادلانه است،
و حافظ سلامت تن، يعنى نگهبان امنيت كشور بدن، پزشك دانا و به كار بستن برنامهها ى عالمانه ى طبى است. .
امام رضا علیه السلام راجع به حفظ امنيت كشور و مجازات عوامل فساد و اخلال، ضمن بيان علل احكام كه برا ى فضل بن شاذان شرح داده، درباره ى وجود اولوالامر و حكومت اسلامی چنين فرموده است:
" اگر كسى سئوال كند كه چرا خداوند برا ى مردم اولوالامر قرار داده و آنان را به اطاعتشان موظف نموده است، گفته میشود:
اين جعل از طرف بار ى تعالى علل متعددى دارد، از آن جمله اينكه وقتى مردم طبق تكاليف بارى تعالى محدود شدند و بايد همواره آن حدود را رعايت نمايند و از موازين قانونى فراتر نروند، زيرا تجاوز از قانون مايه ى تباهى و فسادشان خواهد بود، اين قوانين سعادتبخش تثبيت نمیشد و اجرا نمیگرديد مگر آنكه فرد امينى را برا ى حسن اجرا ى آن مقررات بگمارد كه مانع تعدى افراد به يكديگر شود،
چه اگر اولوالامر و مجرى قانون نباشد، هيچ كس لذت و نفع خويش را برا ى رعايت حال ديگر ى ترك نمینمود، از اين رو خداوند قيمی را تعيين فرموده كه مانع فساد مردم شود و افراد متخلف را با اجرا ى حدود و احكام اله ى كيفر نمايد."
امام صادق (علیه السلام) نيز وجود #طبيب بصير و مورد وثوق را برا ى حفظ سلامت و امنيت بدن مردم از نيازها ى قطعى جوامع بشر ى دانسته و در كنار حكومت از آن نام برده است.
جالب آنكه امام (علیه السلام) پيش از ذكر حكومت و طبيب، از وجود فقيه عالم متقى كه حافظ امنيت افكار از وسوسهها ى گمراه كننده و انديشهها ى باطل است، سخن گفته و ضرورت آن را خاطرنشان فرموده است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: اهل هيچ بلدى بى نياز از سه چيز نيستند كه در امر دنيا و آخرتشان به آن پناهنده شوند و اگر فاقد اين سه امر بودند، وحشى و عقب افتاده هستند:
اول، دينشناسى كه عالم و متقى باشد،
دوم، حكومتى كه خيرخواه و مورد اطاعت باشد،
سوم، پزشكى كه در طب بينا و در جامعه مورد اعتماد باشد.
حكومتها برا ى اعاده ى امنيت و رفع نگرانى مردم از مامورينى كه به سلاحها ى سرد و گرم مسلح اند استفاده میكنند و به وسيله ى آنان اخلالگران را دستگير و مجازات مینمايند و جامعه را از شرشان خلاص میكنند.
داروخانه ها برا ى پزشكان به منزله ى انبار مهمات برا ى حكومتهاست. اطبا نيز برا ى اعاده ى سلامت بيماران از پرستاران تحصيلكرده و باتجربه استفاده میكنند، داروها ى لازم را در اختيارشان میگذارند و ميكربها و ديگر عوامل بيمار ى را كه مايه ى ناامنى بدن و موجب بيمار ى گرديده، از ميان میبرند و سلامت را به مريض برمیگردانند.
سلامت و امنيت برا ى فرد و جامعه دو قرين مهم و گرانمايه هستند
پيمبر اسلام (ص): سلامت و امنيت دو نعمت مجهول القدرند.
كسى كه دارا ى گوهر گرانبهايى است، اگر بخواهد آن را حفظ كند و از خطر مصونش دارد، بايد همواره متوجه آن باشد و مراقبتهاى لازم را برا ى محافظتش معمول دارد.
امنيت گوهر ى است گرانقدر و مربوط به جامعه، هر فرد ى به عنوان عضويت اجتماع ى موظف است كه در حفظ آن بكوشد و قدمی برخلاف امنيت عمومی برندارد.
تندرستى و سلامت نيز گوهرى است پرارزش و مربوط به فرد، هر انسانى بايد آن سرمايه ى پرارج را حفظ كند و از ارتكاب اعمال مخالف سلامت و منافى بهداشت، اجتناب نمايد.
در اسلام، امر سلامت افراد آنقدر مهم شناخته شده كه ادا ى هر يك از فرايض دينى اگر به سلامت شخص مكلف زيان میرساند، از انجام آن تكليف معاف گرديده است.