📌#تحریف امام یا #انحراف از امام؟!
🔹سال نود و چهار در حرم حضرت امام خمینی(ره) پای سخنان رهبر انقلاب نشسته بودم که ایشان خطر تحریف امام را گوشزد کردند؛ با خود گفتم وقتی چنین مساله با اهمیتی از جانب ایشان نباید همانند سایر موضوعات مورد کم لطفی قرار بگیرد زیرا مساله ای سطحی و سیاسی نیست بلکه بنیادی و راهبردی است.
🔹آن روز ها برخی از جریانات سیاسی برای پیشبرد اهداف خود مجبور بودند کارهای خود را به امام خمینی(ره) استناد دهند و این مساله تا مرز جعل خاطراتی پیرامون حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و نظیر آن پیش رفت و این تحریفی آشکار در مرام و مسلک فکری و عملی امام(ره) بود که با مواجهه جریان انقلابی متوقف شد.
اما اکنون پرسش این است که آیا پروژه تحریف امام به طور کلی از دستور کار خارج شده است یا همچنان ادامه دار است؟!
🔹با دقت در مسائل مربوط به انقلاب و نوشته ها و گفتار ها و اظهار نظرهایی که از جانب چهره های مطرح، ارائه می شود می توان چنین نتیجه گرفت که پروژه تحریف هم چنان ادامه دارد بلکه به گونه ای خزنده پیش می رود که چه بسا دوستداران و علاقه مندان به امام(ره) نیز از آن بی خبر و یا در برخی موارد خود مرتکب خطاهایی در این زمینه می شوند.
🔹حقیقت آن است که نظام اندیشه ای امام(ره) از جنبه ای حداکثری برخوردار است که همین خصوصیت باعث میز ایشان از سایر اعلام و اشخاص است و عدول از نقاط بلند و وسیع فکری ایشان #انحراف از فکر ایشان است و دقیقا همین نقاط و جنبه های حداکثری مورد تبلیغات منفی، دستکاری، تهاجم، تاویل و تفسیر های نادرست قرار می گیرند. باید گفت که امام(ره) بدون این نقاط شاخص هیچ تفاوتی با سایر علما و اندیشمندان گاها #قاعد ندارد...
🔹در این جا می توان با طرح شاخص هایی از سخنان حضرت امام(ره) و مقایسه ذهنیت ها و ارتکازهای خود با آن شاخص ها متوجه این نکته شویم که بسیاری از ما معتقدین به مرام ایشان، در ذهن خود به مسائلی تمایل پیدا کرده ایم که با مسلک فکری امام(ره) فاصله دارند. به طور مثال ممکن است ما به مواردی از این دست مبتلا باشیم:
‼️1- عدول از شعار #توحید و #عدالت به شعار #رفاه و #رشد_اقتصادی؛
سراسر آثار مکتوب و گفتاری امام(ره) به نور توحید منور است و کمتر سخنی از ایشان می توان سراغ داشت که حقیقت #اضافه_اشراقی را به صراحت و یا به اشاره در بر نداشته باشد. عبارات ایشان در این زمینه با صلای بلند از نفوذ این حقیقت به جان ایشان حکایت می کند. باور عمیق به توحید چنان قدرتی به ایشان بخشیده است که با دست خالی و تنها با اتکا به #شن_های_بیابان در برابر مستکبران، با ادبیات تهدید آمیز سخن می گوید و از موضع قدرت، به آن ها پیشنهاد امتحان جنگ با ماموران الهی را می دهد!
در نگاه توحیدی ایشان، تنها ارزش ذاتی و مرجع محکم برای بشریت، توحید است و اگر در ادبیات دینی روی ارزش هایی همچون عدالت تکیه شده است از این جهت است که مقدمه ای برای توحید و معرفت حق تعالی به شمار می رود.
⁉️اکنون با خود بیندیشیم که در زوایای پنهانی ذهن خود، بیشتر به توحید و عدالت فکر می کنیم یا غوطه ور در حل مسائل اقتصادی و معیشتی هستیم و به دنبال ارائه نسخه هایی جهت رسیدن به طراز بالای رفاه اجتماعی هستیم؟!
(البته که روشن است شرایط فعلی کشور اقتضا دارد به مسائل اقتصادی بپردازیم اما سخن در این است که ما متولیان امور فرهنگی تا چه اندازه رابطه این دو مساله را روشن کرده ایم؟ آیا ما متولیان امور فرهنگی توانسته ایم به مسئولیت خود عمل کنیم و رابطه طولی این دو مساله را بیان کرده ایم؟! اگر بدنه افراد جامعه اصالت را به دومی می دهد مسئول آن ما هستیم..)
‼️2- عدول از اهتمام به طبقه #مستضعفین به طبقه #متوسط_شهری!
«مستضعفین» از پرکابردترین کلماتی است که در بیانات امام(ره) مشاهده می شود و همانند مورد قبل، کثرت کاربرد آن، لقلقه لسان ایشان نیست بلکه باور عمیق به توده های ضعیف و مستمند جامعه در سراسر سیره عملی ایشان قابل مشاهده است و توصیفات نزدیکان ایشان از منش ایشان به وفور، مشتمل بر این مطلب است.
از نگاه ایشان یک تار موی کوخ نشینان بر تمام ثروت و جایگاه کاخ نشنان برتری دارد؛ مسئولیت ها و مشقت های نهضت اسلامی و دفاع مقدس و حوادث دیگر همواره بر دوش این قشر بوده است و به همین جهت تنها کسانی صلاحیت اداره امور کشور را دارند که خود از همین طبقه باشند و درد این طبقه را لمس کرده باشند و تنها کسانی تا آخر خط با انقلاب خواهند بود که طعم فقر را چشیده باشند.
این مساله اختصاصی به عصر حاضر و یا محدوده ایران کنونی ندارد بلکه در طول تاریخ و در سرزمین های مختلف، این طبقه مستمند بودند که در برابر پیام آوران الهی خاضع بوده و برای اهداف آن ها جانشفشانی کرده اند.
⁉️اکنون باید به ذهن خود مراجعه کنیم که ما بیشتر نگران کدام طبقه ایم؟ مستضعفین یا طبقه ی متوسط شهری؟! چرا؟!!
‼️3- عدول از نهضت #جهانی به #منطقه ای و سپس #وطنی؛
در بیانات امام(ره) به وضوح این مساله قابل مشاهده است که انقلاب اسلامی از همان روز های آغازین منادی نهضتی جهانی بوده است و هرگز خود را به ایران محدود نکرده است. از نگاه امام(ره) قیام و نهضت مردم ایران گرچه از حقیقتی اسلامی برخوردار است و در محدوده جغرافیایی خاصی اتفاق افتاده است اما اختصاصی به ایرانیان ندارد بلکه این نهضت الگویی برای تمام آزادی خواهان جهان است. از نگاه ایشان چنین حرکتی اختصاص به شیعه یا مسلمان و یا حتی اهل کتاب ندارد بلکه مستضعفان عالم باید هسته های مقاومت در برابر استکبار را در سرتاسر جهان شکل دهند و روند مبارزه باید تا جایی ادامه پیدا کند که ناقوس مرگ آمریکا از کلیساها بلند شود.
بر اساس همین دیدگاه است که ایشان نه تنها از حرکت های جهادی غیر شیعی و در مواردی از حرکت های دارای رگه های چپ حمایت کرده اند بلکه بار ها پاپ مسیحی و کلیسا را نیز در رابطه با نهضت ملی ایران مورد مواخذه قرار داده اند.
⁉️اکنون پرسش این است که در ارتکاز ذهنی ما، انقلاب ایران یک انقلاب شیعی است یا اسلامی یا جهانی؟!
‼️ 4- عدول از #فقه_جواهری به #تئوری_های_غربی؛
اسلام حقیقتی است که اجرای آن در قالب حکومت اسلامی هدف اصلی و اساسی در فکر امام(ره) است به گونه ای که در نگاه ایشان اسلام همان حکومت است و در برابر آن، تمام احکام دینی مطلوب بالعرض اند. جایگاه ولایت فقیه که تمامی اختیارات مفوضه به رسول اکرم(ص) را دارا است برای اقامه حکومت اسلامی طراحی شده است. حکومت اسلامی چیزی است که سید الشهداء(ع) و سایر اولیاء دین (ع) جان خود را برای تحقق آن از دست داده اند.
در نگاه ایشان حفظ نظام، اوجب واجبات است و تمام اختیارات فرافقهی فقیه به منظور حفظ نظام است اما روشن است که مراد، حفظ نظام با تمام شئون و قابلیت ها و مزایا است نه کالبدی خشک و به دور از محتوای اصیل اسلامی.
طبعا تنها روشی که می تواند این چنین محتوایی را تامین کند فقه پویا و مبتنی بر اصول قویم دینی و منطبق بر شرایط زمان و مکان است که از آن به فقه جواهری یاد می شود. به تعبیر رهبری معظم، مدیریت در خلا امکان پذیر نیست و اگر متد اسلامی عرصه های گوناگون مدیریتی جامعه ارائه نشود، نظریه های دیگر خود را تحمیل خواهند کرد.
⁉️ اکنون پرسش این است ارتکاز ما برای پاسخ به سوالات بر اساس چه منطقی است؟آیا به دنبال حل سوالات از منبع فقه جواهری هستیم یا سراغ منابع دیگری می رویم؟!
👈نکات خود را پیرامون این مساله به ادمین «یک سال با صحیفه» ارسال فرمایید:
@entezarsajjad
@sahifeh_entezar
💢قاعدهيى كه ما از آن صحبت مىكنيم، قاعدهى بناى محكم و استوارى است و سه عنصر قطعى در وجود و ذات خودش لازم دارد، كه البته هريك از آن سه عنصر بر امورى متوقف است و بر او نيز امورى مترتب مىباشد:
💠اولين عنصر، #فقه است. فقاهت را به همان معناى #پيچيده و #ممتازى كه امام (ره) براى ما معنا مىكردند و بخصوص در بيانات دو، سه سال اخيرشان بر آن تأكيد داشتند، معنا مىكنيم؛ يعنى تركيبى از متد علمى و دقيق فقاهتى و به تعبير امام (ره): #فقه_جواهرى. فقه صاحب جواهر، به معناى دقت و اتقان كامل در قواعد فقهى و استنتاج منظم فروع از همان قواعدى است كه در فقه و اصول مشخص شده است.
💠 اين فقاهت، دو ركن دارد، كه ركن اول آن، #اصول #معتدل و #قوى و #آگاه به همهى جوانب #استنباط است، و ركن دوم، #تطور_فقه مىباشد و همان چيزى است كه امام در معناى اجتهاد و مجتهد و فقيه مىفرمودند و تأكيد داشتند كه مجتهد و فقيه بايد با ديد باز بتواند #استفهامها و سؤالهاى #زمانه را بشناسد. سؤال، نصف جواب است. تا شما سؤال زمان را ندانيد، ممكن نيست بتوانيد در فقه براى آن جوابى پيدا كنيد. بنابراين، فهم سؤال و ترتيب جواب مناسب براى آن، مهم است.
💠عنصر دوم، #تهذيب و #اخلاق است. روزى به اتفاق جمعى از فضلاى بزرگ در خدمت امام (ره) بوديم. در آن محفل، از حوزهى قم صحبت شد. يكى از بزرگان اساتيد و علماى اعلام قم كه مورد احترام و قبول همهى ما هستند، در آن جلسه به امام عرض كردند كه شما نسبت به قم، توجه و عنايت داشته باشيد. آن روز امام (ره) فرمودند كه اين چيزها لازم نيست؛ شما اگر فقط به ابقاى دو عنصر در حوزهى قم توجه كنيد، همه چيز حل خواهد شد: اول، فقاهت است- كه گمان مىكنم تعبير ايشان اين بود كه مواظب باشيد شعلهى فقاهت فروننشيند- و دوم، اخلاق و تهذيب است. ما اگر مهذب باشيم، خواهيم توانست هستى خود را در خدمت اسلام و نظام اسلامى قرار دهيم؛ ولى اگر مهذب نباشيم، آنچه كه داريم، در خدمت قرار نخواهد گرفت و چهبسا كه در جهت #عكس هم قرار گيرد.
💠تاريخچهى حوزههاى علميه و سرگذشت شگفتانگيز علماى بزرگ و اسلاف درخشان ما، حامل تجربههاى بسيار زيادى در اين زمينه است كه تهذيب چقدر اثر مىگذارد. نزديكترين تجربهاى كه ما در اختيار داريم، وجود همين شخصيت عظيمى است كه امروز دنيا را به خود متوجه كرده است.
امام (ره) مدرّسى #منزوى در قم بودند. درسشان در مسجد #سلماسى كه داخل يك كوچه- نه در مركز حوزه- قرار گرفته بود، ارايه مىشد. خانهى ايشان هم در انتهاى همان كوچه واقع شده بود؛ يعنى براى رفت و آمد به مسجد محل درس كه روزى دوبار انجام مىگرفت، حتّى احتياج به ديدن خيابان نداشتند و طبيعتاً هميشه مسير خانه به مسجد و مسجد به خانه را طى مىكردند. ايشان علىالظّاهر منزوى بودند؛ ولى در حقيقت مدرّسى بزرگ و قطبى جذاب براى طلاب و فضلاى جوان و سرشار از خصلتها و صفات خوب به شمار مىآمدند.
اعتقاد من اين است كه #اخلاص و صفاى باطن و رابطهى #معنوى و پيوند مستحكم بين قلب او و خداى مقلب القلوب، موجب شد كه اين مرد بتواند از انزواى ظاهرى خود خارج شود و دست نيرومندى براى دگرگون كردن بنياد ارزشهاى مادّى در سطح جهان شود.
💠براستى بنيان ارزشهاى مادّى در دنيا لرزيده است. رهبر كمونيست كشورى دوردست با قدرت مادّى بالا و داراى پيشرفتهاى زياد مىگويد: خواهش مىكنم كتابى در بارهى اسلام بدهيد تا مطالعه كنم (!) قبل از پيروزى انقلاب، شما نمىتوانستيد به زور دست جوانى كه باد ماركسيسم به دماغش خورده بود، يك جلد كتاب اسلامى بدهيد و بگوييد اين كتاب را مطالعه كن! ما با زحمت زياد و هزار كلام شيرين، تعدادى جوان را گرد هم جمع مىكرديم، تا چند كلمه از مبانى اسلام را به صورت شفاهى و يا كتبى به گوش و دل آنها برسانيم؛ ولى بازهم نمىرسيد. در آن روزها همهى ما- حوزههاى علميه، علما و مدرّسان و فضلا- بوديم، ولى عملًا به نتيجهى دلخواه نمىرسيديم. سرانجام به بركت قيام امام (ره)، ملت ايران و دنيا تكان خوردند و دگرگونى عظيمى در افكار و انديشههاى مردم و جوانها به وجود آمد.
💠امروز نمايندهى مجلس يك كشور مادّى كه هفتاد سال بر مبناى ماترياليسم ديالكتيك اداره شده است، به من مىگويد: به بركت امامِ شما، در پارلمان كشورم سخنرانيها با «بسم الله الرّحمن الرّحيم» شروع مىشود. شخصيتهاى معروف فكرى دنيا نيز نسبت به آنچه كه در مشت اين مرد بزرگ بود و بر دنيا عرضه مىكرد، احساس عطش مىكنند. بنابراين، با حركت آن رهبر عزيز، بنياد ارزشها و قراردادها و مسلّمات مادّى تكان خورد و دگرگون شد.
💠 مسئله اين نيست كه ما چند شرابخانه را در مملكتمان بستيم و نگذاشتيم فلان منكر انجام بگيرد؛ اينها ظواهر كار و پديدارهاى قضيه است؛ عمق كار خيلى از اينها بيشتر است. به بركت قيام اين مرد، دنيا و ايران تكان خورد. هرچند ما نقش ملت ايران را در انقلاب، نقش اول و درجهى يك مىدانيم، اما چه كسى اين ملت را اينگونه هدايت كرد؟ چه كسى اين همه سرچشمه را در آنها به جوشش در آورد و اين همه استعداد را زنده كرد؟ آيا غير از آن روح بزرگ و آن انسان عظيم، كس ديگرى بود؟
💠 عظمت كار او، به ارتباطش با خدا و تهذيب نفس او برمىگردد. امام (ره) يك انسان مهذب بود. دشمنان داخلى و خارجى او نيز اين ويژگى را قبول داشتند و اعتراف مىكردند كه او آدم مؤمنى است. آن گروگان امريكايى كه چهارصد و چهل و چهار روز در ايران اسير بوده و طبيعتاً همهى آن ماجراها را از چشم امام مىديده است، مصاحبه مىكند و مىگويد: من از كسانى نيستم كه از فوت امام خوشحال شوم. او ارزشهاى اخلاقى مخصوص خودش را داشت و هيچكس در حد او نبود.
💠 عنصر سوم، آگاهى سياسى است. آگاهى سياسى به مثابهى چشمى است كه اگر نداشته باشيم، آن دو عنصر ديگر در حركت به ما كمك نخواهند كرد. بايد سه عنصر اصلى قاعده را حفظ كرد. البته حوزهى علميه بايد يكپارچه باشد و از برخى تشنجات كه در گوشه و كنار وجود دارد، برى و بركنار بماند. حوزهى علميه، جايگاه قداست و پاكى است.
📚22/ 03/ 1368 / سخنرانى در مراسم بيعت هزاران تن از طلاب، فضلا و اساتيد حوزه ى علميه ى قم و روحانيون بيست كشور جهان
@sahifeh_entezar