eitaa logo
قربان صحرائی چاله‌سرائی
175 دنبال‌کننده
549 عکس
352 ویدیو
4 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم در این کانال بخشی از دست نوشته‌ها، مقالات، گزارشات و تصاویر تهیه شده توسط اینجانب درج می‌شود. راه ارتباط 👇 @sahraei
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خداي شهيدان بر مزار شهيدان گمنام شاندرمن (۱) نویسنده : قربان صحرائي چاله‌سرائي 📷 yon.ir/y1X8m شايد بتوانيم بگوئیم که اگر به صورت مصداقي بشود از «انتظار» حسّ ملموسي نشان داد بهترين نمونه برای مثال ذکري از خانواده‌ي معزز شهيدان گمنام، بخصوص «مادر شهيد گمنام» و «مادران شهداي گمنام» است. @sahranevesht #ادامه_مطلب⤵️⤵️ masalnews.ir/75832 @MasalNews
قربان صحرائی چاله‌سرائی
به نام خداي شهيدان بر مزار شهيدان گمنام شاندرمن (۱) نویسنده : قربان صحرائي چاله‌سرائي 📷 yon.ir/y1X8m
به نام خداي شهيدان بر مزار شهيدان گمنام شاندرمن (1) ✍ قربان صحرائي چاله‌سرائي شايد بتوانيم بگوئیم که اگر به صورت مصداقي بشود از «انتظار» حسّ ملموسي نشان داد بهترين نمونه برای مثال ذکري از خانواده‌ي معزز شهيدان گمنام، بخصوص «مادر شهيد گمنام» و «مادران شهداي گمنام» است. چه آنکه آنان، اندکي بيش و کم از 35 سال پيش جگرگوشه‌شان را رهسپار کردند تا در مرز حق و باطل، سمت حق بايستد و بر باطل بتازد. امّا خدا اينگونه پسنديد در نبرد اسلام و کفر آن جگرگوشه، خلعت شهادت بر تن کند و به افلاک رود و هيچ نشاني از وي براي عزيزان، حتي مادرش نيايد. از «شهيد گمنام» هيچ اثري باز نگشت؛ نه پلاکش، نه کوله‌اش، نه لباسش، نه قمقمه‌اش، نه چفيه‌اش، نه پوتينش، و نه هيچ چيز ديگر. تو گويي خدا هستي و جان شهيد را با تمام ابزار دنيايي و عاريتي‌اش مي‌پسنديد و مي‌پسندد تا آنگونه و با همان تجهيزات ساده و معمولي در محضرش حاضر شود و از نعمات بهشتي‌اش متنعم گردد. و از طرفي انگار خدا دوست دارد مادر شهيد گمنام را در «انتظاري» ممتد و بي‌انتها، گاه به دارازي يک چلّه چشم‌انتظاري، ديده بر در تماشا کند. مادري که چشم به در دوخته است تا مگر برسد خبري شيرين از وصلي عاشقانه. گرچه برخي از مادران شهيدان گمنام در فراقي قريب به چهل ساله همچنان چشم به در دوخته‌اند تا مگر نسيم صبا از آن سوي بگذرد و عطري از يوسف گمگشته‌اش به مشام منتظر مادر برساند، ولي بسياري از مادران در اين انتظار طولاني و طاقت‌فرسا پلک بر چشم ننهادند تا اينکه با همان چشم‌انتظاري به سوي معبود رهسپار شدند بلکه در روضه‌هاي فردوس برين فرزند شهيد خويش را نزد خداي خود ملاقات و ديدار کنند. امروزه اما غربت مزار شهداي گمنام، در عين حضور شيفتگان مکتب شهيد و شهادت همچنان بر دل سنگيني مي‌کند. زيرا کسي را توانايي غربت‌زدايي از اين مزارات مقدس نيست مگر خداي غريب‌نواز. چندين دلاور عزيز و قهرمان شاندرمني هم به روزگار دفاع مقدس در لشگر شهيدان گمنام راه حسين مظلوم عليه‌السلام قرار گرفته‌اند که جسم پاکشان همچنان در جبهه‌هاي غرب و جنوب در پاسباني از ناموس و آئين و دين و مرز و بوم اين ديار در سنگرهاي نبرد و مقاومت، همچون سروي سبز قامت و استوار ايستاده‌اند و لکن چشم دنيايي ما از ديدنشان عاجز است، اما روح بلند و ملکوتي آنان در همه‌جاي اين ديار، هميشه حاضر و جاري و ساري است. خاک شاندرمن در اسفندماه سال 1394 براي هيمشه ميزبان دو شهيد گمنام شد؛ شهيدي 17 ساله که از فکّه و در عمليات والفجر 8 به آسمان پر گشود و شهيدي 20 ساله که از جزيره مجنون و در عمليات خيبر به معراج پرواز کرده است. برکات حضور اين دو شهيد گمنام در شاندرمن گيلان همچون ساير نقاط اين مرز قهرمان‌پرور جاري و ساري است. گاهي که دل‌تنگي به اوج مي‌رسد همنشيني با اين شهيدان پُرنشانِ بي‌نشان که گمنام‌شان نام است، قلب آدمي را خنک و آرام و مقاوم مي‌کند. چه آنکه امام شهيدان، حضرت روح‌الله قدس‌الله نفسه زکيه فرمود: «شهدا، امام‌زادگان عشق‌اند که مزارشان زيارتگاه اهل يقين است» و ما چه مي‌دانيم از تربت امام‌زادگان عشق چه نسيم حياتي به دل و جان و قلب آدمي مي‌وزد و کجاست توفيق و سعادت درک و فهم چنين فيضي عظيم بر امثال اين حقير؟ در اين نوبت، با هم تصاويري از مزار شهيدان گمنام شاندرمن را با ديدگانمان زيارت مي‌کنيم و به فضل الاهي در نوشتاري ديگر، زبان و قلم و لنز دوربين خود را با نام و ياد شهيدان هميشه‌ جاويدان شاندرمني که همچنان هيچ اثري از آنان براي مادران‌شان نيامده، و آوازه‌شان در گمنامي انتظار و حضور موج مي‌زند عطرآگين خواهيم کرد. 4 اسفند 1397 ـ قم مقدس ⚘⚘⚘ ⚘⚘⚘ @sahranevesht
میلاد با سعادت مولی الموحّدین امیرالموُمنین، حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام و آغاز سال نو، که ان شاءالله به برکت حضرت حیدر علیه السلام، سالی علوی خواهد بود را به همه ایرانیان عزیز تبریک عرض میکنم. ⚘سلامتي ⚘سعادت ⚘سيادت ⚘سرور ⚘سروري ⚘سرسبزي ⚘سرزندگي ⚘هفت سين سفره زندگيتان باشد.. ⚘نوروز 98 پیشاپیش مبارکباد. @sahranevesht
✅ … و اینک بهار تالش و «رونق تولید» ✍ 🔹«نَـوْروزَما» به انتها رسيده و اینک «تیجَرَه‌باهار» آهسته آهسته گام‌های سبزش را به سوی دشت و دامن تالش برداشته. تو گویی جانِ جهان را ولوله افتاده است و می‌رود تا در زمین و زمان شورشی عظیم بیفکند. متن کامل یاداشت🔻 🔗 masalnews.ir/76199 🔹 @MasalNews
http://masalnews.ir/76296/ ⚘ سوم شعبان المعظم، سالروز میلاد بزرگ پاسدار عالم انسانیت، حضرت حسین بن علی علیهماالسلام و روز پاسدار هست. ⚘این روز را به تمامی پاسداران حریم اسلام و وطن، مدافعان راستین میهن و حرم و ناموس و شرف، تبریک و تهنیت عرض میکنم. ⚘ امسال روز پاسدار مصادف شده با سالروز قطع رابطه رژیم پلید و مستکبر، دولت تروریسم بالذات، آمریکای خونخوار با جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸ ⚘ در چهلمین سالگشت این قطع رابطه، رئیس جمهور روسیاه آمریکا، دونالد ترامپ رسما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داد. ⚘ حال آنکه سپاه، نیرویی است که تمام قد در خدمت ایران و انقلاب و ملت بزرگ ایران اسلامی در عرصه های مختلف دفاعی، امنیتی، سازندگی، جهاد و دفاع از حریم ائمه اطهار علیهم السلام و قرآن کریم قرار دارد و این مهم بر امت ایران اسلامی، و دیگر آزادگان جهان پوشیده نیست. ⚘نمونه اش هم اکنون حضور و کمک و مساعدت سپاه در امداد و نجات سیل زدگان استانهای گلستان، مازندران، فارس، لرستان و خوزستان است که در کنار ارتش دلاور اسلام به همراه بسیجیان و دیگر اقشار مردمی با تمام توان در حال خدمت است. ⚘ اگر چنین سازمان ارزشمندی با نیروهای توانمند و مخلصش از سوی شیطان بزرگ، تروریسم خوانده میشود باید بگویم من هم اگر لایق باشم یک پاسدار و تروریستم و به این لقب افتخار میکنم. ⚘ چنانچه روزی در مرزهای خرمشهر، آبادان، سوسنگرد، دزفول، سومار و قصرشیرین در نبرد با صهیونیسم جهانی مقابل بیش از سی کشور به سرکردگی همین آمریکای پلید که صدام عفلقی نمایندگی اش را برعهده داشت، می جنگیدیم، اما امروز سپاه قدرتمند ما، مرز سیاسی و امنیتی ما را به سواحل مدیترانه رسانده و با تسخیر دل ملتهای عراق و شامات و حکومت بر چنین قلوبی، تصور باطل هر نوع حمله نظامی را تا بدانجا از ملت ما دور کرده و در عین حال پایگاه استکبار جهانی، سگ وحشی و غده سرطانی اسرائیل غاصب را به وحشت انداخته و امن و آسایش آنان را سلب کرده است. ⚘ آیا وجود چنین سلحشوران دلاورمرد و قدرتمندی مایه مباحات و افتخار نیست؟ البته که هست. چنانچه روزی حضرت روح الله فرمود: اگر سپاه نبود، کشور هم نبود، آن پیر فرزانه چنین روزهایی را در آئینه روزگار پیش رو به زیبایی سیر می کرد. و همین است که بعد از چهل سال از قطع رابطه، شیطان پلید چنین نهاد انقلابی، مردمی و ولایی را در فهرست سیاهی قرار می دهد که خود در راس آن قرار دارد. چه آنکه تولید و پرورش و تجهیز و پشتیبانی همه جانبه ی سازمانهای تروریستی به نام سازمان منافقین، القاعده، بوکوحرام و جدیدترینش، داعش خونخوار را خود در کتابها و گزارشات و سخنرانیهای گسترده خود رسما و شفاها و کتبا بارها اعلام کرده اند. ⚘ حال که بغض و کینه دشمن بر مدار صفتی که خود لایق آن است میچرخد، شایسته است این لقب را موهبتی فرض کنیم از باب عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد، که نصیب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شده، چه آنکه دست قدرتمند او را برای تنبیه هر نوع تروریسم دولتی، بخصوص ارتش خونریز و تروریست پرور آمریکا بازتر می گذارد. ⚘ به امید پیروزی نهایی اسلام ناب محمدی بر کفر و الحاد و تفرعون و طاغوت و به امید ظهور هرچه زودتر عدل گستر هستی، حضرت صاحب العصر و الزمان عج. @sahranevesht
🔺 دل نوشته‌ی دانش‌آموز سابق برای معلم اول ابتدایی ✍ خانم معلم عزیزم؛ سرکار خانم صالحه گودرزی سلام چهل سال پیش وقتی در دبستان ۱۳ آبان چاله سرا به کلاس درس تو وارد شدم، تو را در قامت خانم جوانی دیدم که مهیا و پرانگیزه، ابتدا پهنای کلاس را چند گام برداشتی و سپس با حضور در کنار نیمکتهایی که ما نشسته بودیم حاضر شدی و با حوصله از یک یک نونهالان کلاس نام و نشانشان را پرسیدی. وقتی به من رسیدی، پرسیدی که نام تو چیست؟ و من با همان لفظ کودکانه و لهجه ی روستایی خود گفتم: 《قربون، قربون صحرائی》! هیچ وقت یادم نمی رود که با چهره ای بشاش و رویی گشاده و مهربان گفتی: 《قربان، بگو قربان صحرائی》. این اولین گفتگوی من و تو به عنوان شاگرد و آموزگار بود. در آن سال، من شاگردی کردم معلمی مهربان و صبور را و تو معلمی کردی شاگردانی پرجنب و جوش و بازیگوش را. چه روزگار شیرینی بود برای من و ما، و چه سخت بود برای تو که در کنار آموزش الفبای دانش، صبورانه شلوغ کاریها و بازیگوشیهای شاگردان را به سمت و سوی فرهنگ صحیح حشر و نشر با همنوعان سوق می دادی. من و ما کم کم بزرگ و بزرگتر شدیم و به کلاسهای بالاتر رفتیم و حتی دو سال، همسر آرام و مهربانت جناب آقامعلم حسنعلی پورهادی را شاگردی کردیم. روزها و ماه ها و سالها جلو رفتند و طی این ایام گرد سفید گچ در کنار تخته سیاه، همچنان بر بناگوش و سر و سیمای تو فرو می ریخت تا به امروز که اثرات سپیدش بر جعد گیسوان شما دو نفر هویدا شده است. 🌹🌹🌹 معلمان خوبم! حضرت روح الله فرمود: معلمی شغل انبیاست. و شما خوب می دانید این جمله ی کوتاه، چه تفسیر وسیع و گسترده ای دارد. با این توصیف چه افتخاری فراتر از پیشه انبیاء علیهم السلام که شما بدان آراسته اید؟ 🌹🌹🌹 پس حضرت معلم! روز و روزگارت مبارک. از کنار حرم مطهر حضرت بانو، فاطمه معصومه علیهاالسلام که او نیز معلمی بزرگ است و شاگردان بزرگی در طول تاریخ در کلاس درس مدرسه و مکتب صادق آل محمد علیهم السلام جمع کرد و هزاران عالم تاریخ ساز همچون، حضرت روح الله خمینی و حضرت محمدتقی بهجت فومنی را تحویل بشریت داد، برای شما و آقامعلم پورهادی و تمامی معلمانم از اول تا به امروز، آرزوی عاقبت بخیری و سعادت در دین و دنیا را دارم. شاگردت: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸، قم مقدس ۱۳_آبان 🌸🌺🌸 ♦️ @MasalNews
قربان صحرائی چاله سرائی: 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌷 امروز سوم خرداد است و روز آزادی خرمشهر 🌷 حضرت روح الله ره فرمود: خرمشهر را خدا آزاد کرد و سوم خرداد خرمشهر آزاد شد 🌷و حضرت آقا فرمود: خرمشهرها در پیش است. و به راستی که خرمشهرها در پیش است ... ره 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @sahranevesht
⚘ الاهی! ⚘ آخرین روزهای ماه مبارک رمضان است؛ ⚘ به بی همسرها، همسری شایسته ⚘ به بی فرزندها، فرزندانی سالم و صالح ⚘ به بی مسکنها، مسکن و ماوایی درخور ⚘ به بی کارها، شغلی آبرومند ⚘ و به همه ملت ایران و همه شیعیان امیر خوبان، علی علیه السلام در سرتاسر عالم، عاقبت بخیری عنایت بفرما ⚘ بلند بگو الاهی آمین ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ #ازدواج #شغل #مسکن #عاقبت_به_خیری #توسل #قربان_صحرائي_چاله‌_سرائى 🔮 @Shanderman20 @sahranevesht
🔺 آرامش دیار ما را به هم ریخته‌اند! ✍ 🤔: از اوایل دهه هشتاد به بعد تا اوایل دهه نود سعی کردم در زمان‌های متفاوت در فضای مجازی آن روزگار یعنی از طریق وبسایت‌ها و وبلاگ‌ها در کنار نوشتارهایم در نشریات به معرفی جاذبه‌های گردشگری ماسال و شاندرمن و بطور کلی طبیعت بکر و دیدنی تالش و بخشهای از گیلان بپردازم. امروز با وضع اسفناک و بعضا فجیعی که در شهر و دیارم مشاهده میکنم، گاهی از آن فعالیتهای فرهنگی ام اظهار پشیمانی و ندامت میکنم. خدا میداند همین امروز ۱۷ خرداد ۹۸ کنار گلزار شهیدان ماسال صحنه‌ای ناهنجار و خلاف ارزش‌های عقیدتی و اخلاقی به چشمم خورد که قلبم را شدیدا به درد آورد. چرا ارامش شهر و دیار ما را به هم ریخته اند؟ چه بلایی دارد به سر فرهنگ و ارزشهای ما می آورند؟ بعضی از این آدم نماها از کجا آمده اند؟ بر سر اقتصاد محلی، فرهنگ رانندگی و ترافیک جاده های درونشهری و برونشهری، فرهنگ پوشش و هنجارهای مربوط، سگ و سگبازی، نظم و انضباط اجتماعی، محیط زیست، سبک معماری و خرید و فروش و رهن و اجاره و ده ها موضوع دیگر مربوط به صنعت گردشکری ما در شهرهای کوچکی مثل ماسال و شاندرمن چه دارد می آید؟ آیا متولیان فرهنگ و نظم و انضباط اجتماعی و ... متوجه عمق فاجعه هستند؟ امیداریم تدبیری، تاملی، فکری؛ اندیشه ای ... در این زمینه اتخاذ شود. ♦️ @MasalNews http://telegram.me/joinchat/BkkqKzu8XTZf57qD6kJl5A @sahranevesht
🔺چمران، جهادی مردی برای ابدیت 🌷 به مناسبت ۳۱ خرداد، سالروز شهادت شهید مصطفی چمران ✍قربان صحرائی چاله سرائی https://t.me/titatv/2732 ✍ تیرماه سال ۶۰، هنگامی که ۸ نه سال بیشتر نداشتم، دائی بزرگم که آن روزگار جوانی رشید و انقلابی بود، روزی به منزل ما در ییلاق تابستانی شاندرمن آمد و مجله ای به من داد. بوی کاغذ آن نشریه هنوز در دماغم هست. تازه خواندن و نوشتن را فراگرفته بودم به همین دلیل از جزئیات مطالب آن مجله چیزی یادم نیست ولی به خوبی به یاد دارم که بیشتر مطالب آن نشریه در مورد دانشمند وجهادمردی بزرگ و فرماندهی عارف به نام شهید دکتر مصطفی بود. تصاویر سیاه و سفیدی که از او در مجله چاپ شده بود هنوز مقابل دیدگان ذهنم سریال وار به جلو می روند. جذابیت ویژه ای که سیمای پر ابهت آن مرد در مخیله ام ایجاد کرد همچنان در پستوی ذهنم به یادگار باقی است. شهید چمران از نگاه نگارنده، مردی برای ابدیت هست و هر مردی ابدی جایگزین ندارد و منحصر به خود می باشد. به نظر می رسد مردان ابدی تکرار ناشدنی اند و هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند جای آنان را پر کند. زیرا در عالم هستی هرکس شبیه خودش است و ویژگیها و امتیازات خاص خودش را دارد. شهید چمران مرد عمل بود و نه بلندگوی شعار. همین خصیصه بسیار برجسته از وی یک نمونه کامل از شاگردان مکتب مولا علی علیه السلام به جهان اسلام، خصوصا مکتب تشیع هدیه نمود تا مالک اشتری در لبنان باشد و حمزه ای در کربلای خوزستان و کردستان ایران. چمران، مرد هجرت بود برای فراگیری علم روز، فیزیک پلاسما، آن هم در سرزمین کفر و استکبار، آمریکا. در این خصوص دانشگاه برکلی کالیفرنیا و آزمایشگاه های هسته ای بل و پیشرانه جت ناسا از او خاطرات فراوان دارند. او همان اندازه در فراگیری علوم هسته ای ساعی و موفق بود که در علوم اسلامی تفسیر و فلسفه و منطق در پای منبر مرحوم طالقانی و مکتب شهید مطهری. و همچنین تعلیمات نظامی جنگهای چریکی سخت و نامنظم در مصر. او مرد جهاد بود در نبرد با کفار و یزیدیان پلید زمانه چه در جبهه نبرد با اسرائیل غاصب و کودک کش و چه در جبهه نبرد با حزب بعث عفلقی به سرکردگی صدام تکریتی. او علی وار یتیمان حاصل از تجاوز اسرائیل غاصب را در جنوب لبنان پدری می کرد. چمران اسوه حرکت و مقاومت در عرصه نبرد و هجمه ها بود در همه جبهه های جهادی و اجتماعی. او عارفی بزرگ در مسیر رسیدن به قرب الاهی بود وقتی که از دنیا و آنچه در او هست می رست و می گسست و به خدا می پیوست. و چه زیبا حضرت روح الله در خصوص شهید چمران فرمود: چمران عزيز با عقيده‌ي پاك خالص غير وابسته به دستجات و گروه‌هاي سياسي و عقيده به هدف بزرگ الهي، جهاد را در راه آن از آغاز زندگي شروع و با آن ختم كرد. او در حيات با نور معرفت و پيوستگي به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار كرد. او با سرافرازي زيست و با سرافرازي شهيد شد و به حق رسيد. هنر آن است كه بي‌هياهوهاي سياسي و خودنمايي‌هاي شيطاني براي خدا به جهاد برخيزد و خود را فداي هدف كند، نه هوي و اين هنر مردان خداست. او در پيشگاه خداي بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و يادش به خير. ♦️ @MasalNews
http://masalnews.ir/76758/ 🌷 قربان صحرائی چاله سرائی – سال ۱۳۶۷ درتاريخ معاصر، به خصوص تاريخ جنگ تحميلي براي جمهوري اسلامي يکي از پرحادثه‌ترين و مهم‌ترين سالهاي پس از انقلاب اسلامي به شمار مي‌رود. دراين ميان، ماه تيرسال ۱۳۶۷ نيز اتفاقات بسيار مهمي را در موضوع تاريخچه دفاع مقدس در خود جاي داده است. اين اتفاقات ازهفته اول تير ۱۳۶۷ شروع مي‌شود و تا ماه‌ها بعد تداوم مي‌يابد. در چهارمين روز از تيرماه اين سال، رژيم بعث عراق حمله‌اي را با استعداد ۱۴ لشكر نظامي به منطقه عمومي خوزستان، كوشك، طلائيه، جفير و جزاير مجنون و به طور کلي، منطقه عملياتي خيبر ترتيب داد كه در نهايت به سقوط اين جزاير منجر شد. در جريان حملات و حوادث جنگ در تيرماه ۱۳۶۷ جوانان برومندي از رزمندگان سلحشور سپاه و ارتش اسلام به درجه رفيع شهادت نائل آمدند که يکي از آنان سرباز دلاور لشکر اسلام، شهيد داراب صالحي است. شهيد داراب صالحي، فرزند مرحوم أبيش، متولد ۹ تيرماه ۱۳۴۳، زاده‌ي روستاي امامزاده شفيع شاندرمن است. او در تاريخ چهارم تيرماه ۱۳۶۷ و در سن ۲۴ سالگي در منطقه عملياتي جُفير و در آغاز حملات گسترده بعثي‌هاي عفلقي، به شهادت رسيد. 🌷 مزار پاک اين شهيد در روستاي امام‌زاده شفيع عليه‌السلام، و در جوار بقعه متبرکه اين روستا قرار دارد. در آستانه‌ي سي‌ويکمين سالروز شهادت اين سرفراز عرصه نبرد با بعثيان صدامي و شهيد راه اسلام در دفاع مقدس، جمعي از دوستان و همشهريان شهيد صالحي بر گِرد مزار او حاضر شدند و ضمن گرامي‌داشت ياد و نام او و زيارت و قرائت فاتحه، به ذکر خاطراتي از شهيد داراب صالحي مبادرت نمودند. علي عزيزي شکاري، دوست شهيد: گاهي که جوانان روستا در محوطه مسجد امام‌زاده شفيع جمع شده و با هم از جنگ و جبهه گفتگو مي‌کرديم، شهيد داراب با مزاح و شوخي مي‌گفتند: اين صدام پليد، براي مبارزه با من کوچک و حقير است؛ من خودم را معطل شخص حقير و پليدي مثل صدام نمي‌کنم؛ من زماني به جبهه مي‌روم که با اربابش، آمريکا مبارزه و جنگ کنم. اتفاقاً در حملات و حرکات گسترده دشمن بعثي عراق در جبهه‌هاي جنوب و بازپس‌گيري جزاير مجنون، منطقه وسيع شمال کوشک و طلائيه و جُفِير و ديگر حملات تيرماه سال ۱۳۶۷، نقش صهيونيسم جهاني، به خصوص آمريکاي خونخوار بيشتر از هميشه عيان و آشکار بود. قندعلي صالحي، برادر شهيد: زماني که شهيد را آوردند به ما اطلاع دادند تا براي شناسايي پيکر شهيد به سپاه ماسال برويم. وقتي وارد سپاه ماسال شديم گفتند داراب صالحي هم جزو شهداست. چون قبلاً نام فاميلي ما «بابائي» بود؛ از طرفي از شدت ناراحتي و اضطراب فراموش کرده بوديم که شناسنامه ما به صالحي تغيير يافته، به همين خاطر گفتيم ما که داراب صالحي نداريم! سرباز ما نامش «داراب بابائي» است! برادرمان داراب، با يک دستگاه موتورسيکلت بين شاندرمن و روستاي امام‌زاده شفيع، مسافرکشي مي‌کرد و نان‌آور خانواده و کمک‌کار و بازوي توانمندي براي پدر و مادر پير ما بود. او در جبهه جُفِير بر اثر حمله شيميايي شهيد شد. پيکر برادرمان داراب طوري سوخته بود که براي من قابل شناسايي نبود و فقط مرحوم مادر ما توانست از روي قدوقامت و مخصوصاً لباسش، وي را شناسايي کند. حبيب‌اله صحرائي چاله‌سرائي، همکار شهيد: مرحوم شهيد صالحي جوان شوخ‌طبع و پرجنب‌وجوشي بود. روزهايي که در خط شاندرمن به امام‌زاده شفيع با هم کار مي‌کرديم از وي خوش‌برخوردي‌ها و منش مردانه زيادي به خاطر دارم. او جوان ميانه‌اندام و نسبتاً ريزنقشي بود. روزهاي پنج‌شنبه که در شاندرمن، بازار هفتگي داير مي‌شد، گاهي به جعبه انگور چوبي ميوه‌فروش‌ها اشاره مي‌کرد و مي‌گفت: من مي‌خواهم به جبهه بروم و صدام‌يزيد را بکشم و بعد که شهيد شدم شما پيکرم را با اين جعبه انگور تشييع کنيد. ستار بابائي (صالحي)، پسر عموي شهيد: هنگامي که پيکر شهيد داراب را آوردند، چون بر اثر سلاح‌هاي شيميايي نيم‌تنه‌ي بالايي، مخصوصاً سر و صورت شهيد به شدت سوخته بود، از ميان فاميل فقط مادر آن شهيد توانست از روي لباس و پوتين وي، او را شناسايي کند. حبيب‌اله صحرائي چاله‌سرائي، همکار شهيد: در آن زمان پيکر تعدادي از شهدا را آورده بودند. براي اينکه برخي از پيکرها نياز به شناسايي داشت، همچنين به جهت تشابه اسمي شايعه شده بود که يکي از اقوام بنده هم در ميان شهداست، بنده هم براي شناسايي پيکرها به سپاه ماسال رفتم. يادم هست تابوت چند شهيد را روي هم چيده بودند و وقتي تابوت‌ها را باز کرديم، من متوجه شدم که ايشان بايد شهيد داراب صالحي باشند. يادونام تمامي شهيدان وطن، از جمله شهيد داراب صالحي، گرامي و راه‌شان پررهرو باد. باتشکر از همه آقايان محترم که در اين خاطره‌گويي حضور داشتند؛ به خصوص تشکر ويژه ازآقاي قندعلي صالحي، برادرمحترم شهيد، که عکسهاي قديمي شهيدداراب صالحي را دراختيار نگارنده قرار دادند. 🌷 @sahranevesht
🌷 شهید حاج عقیل خلیلی زاده 👇👇👇 @sahranevesht