eitaa logo
قربان صحرائی چاله‌سرائی
175 دنبال‌کننده
549 عکس
352 ویدیو
4 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم در این کانال بخشی از دست نوشته‌ها، مقالات، گزارشات و تصاویر تهیه شده توسط اینجانب درج می‌شود. راه ارتباط 👇 @sahraei
مشاهده در ایتا
دانلود
قربان صحرائی چاله‌سرائی
🏴 هنگامه اوج ماتم
بسم الله الحسين 🔴 سلام بر حسين و سلام بر دوستداران و محبان و شيعيان حسين عليه‌السلام ◾️ صفحه مجازي این کوچکترین محبان حسين عليه‌السلام در ايام محرم حسينيه‌اي مي‌شود که در آن ده مجلس برپا خواهد شد. ✍️ «هنگامه اوج ماتم» عنوان گزارش بسيار ناقابلي است به محضر ارباب بي‌کفن ما حضرت حسين‌بن علي عليهماالسلام که در محرم (پاييز) ۱۳۹۴ از قلم اين کمترين بندگان خدا در فصلنامه شماره ۱۹ «اشارات ايام»، به محضر مبارکش عرضه شد. 🔳 اينک پس از هشت سال اين گزارش احساسي‌ در ده مجلس مقابل ديدگان باراني شما رونمايي مي‌شود تا شما نيز شاهد باشيد قطره‌اي از اقيانوس دلدادگي، شيفتگي و عشق و ارادت مردم شهر و ديار ما به حسين مظلوم عليه‌السلام در سوگ‌آئين محرمش را. 🏴 مجلس اول: شيرين‌زباني در معرفي خود به عنوان يکي از ميليون‌ها عزادار در «بوي محرم» 🏴 مجلس دوم: فراهم نمودن مقدمات سوگ‌آئين محرم در «روزهاي سياه تقويم» 🏴 مجلس سوم: بوستان متنوع هيئت‌هاي سياه‌پوش در «کدام هيأت؟» 🏴 مجلس چهارم: عزيمت به کوفه و سوگ آئين سفير کربلا با «مسلم غريب» 🏴 مجلس پنجم: صدق و صفاي مردمان روستاي من با طواف کف‌العباس در «صفاي روستايي» 🏴 مجلس ششم: سوگ آئين ماه بني‌هاشم، حضرت اباالفضل العباس عليه‌السلام با «مير علمدار» 🏴 مجلس هفتم: خاطرات کودکي با دستجات عزاداريِ تاسوعا با «عباس در امامزاده شفيع» 🏴 مجلس هشتم: حسينيه‌اي منحصر به فرد در دل جنگل‌هاي «خشکه دريا» با «هيأت يک نفره» 🏴 مجلس نهم: عزاداري صبح‌گاهي کودکان و نوجوانان روستا با «صبح زار زار» 🏴 مجلس دهم: با مردمان بهشتي‌زمين در «شام غريبان ماسال» 🖤 از اينکه قدم رنجه نموده و به اين حسينيه و مجالس بي‌ريايش مشرف مي‌شويد ان‌شاءالله که اجرتان با خود حضرت ارباب عليه‌السلام خواهد بود. 📣 بلند بگو ❤️ عليه‌السلام ✍️ 🏴🏴🏴 🔹 🔰 🆔 @sahranevesht
⚫️ هنگامه اوج ماتم 🏴 مجلس يکم ـ بوي محرم ◾️سلام حسين جان 🏴 باز بوي محرمت مي‌آيد، هنگامه اوج ماتمت مي‌آيد... از قديمْ‌ زماني است كه مشامم با بوي محرمت خو گرفته است و آن را از فاصله فرسنگ‌ها زمان، با تمام وجود استشمام مي‌كند. يا للعجب! اين چه عطر شگرفي است كه هركس به روشي آن را بو مي‌كشد و در وجودش به شيوه خود احساسش مي‌كند؟ ◾️ حسين جان! 🏴 من يك شيعه‌ام، شيعه اسدالله الغالب، حيدر كرار. شيعيان همه‌شان بااحساسند، چه زن، چه مرد، چه جوان، چه پير. كدام شيعه است كه نام نازنينت را بشنود و احساس درونش غليان نكند؟ از محضر مباركت اجازه مي‌خواهم تا از احساسم برايت بگويم. بگذار صندوقچه دل بگشايم و احساسم را نسبت به تو اقرار كنم. اين احساس، تنها براي من نيست، بلكه درد دل همه علاقه‌مندان و دل‌سوختگانت است كه مي‌خواهم چند كلامي از زبان همشهريان و هم‌زبانانم پيش تو شيرين‌زباني كنم. آخر ما به اين شيرين‌زباني سخت نيازمنديم. مگر نه اين است كه در زيارتت از خدا درخواست مي‌كنيم: «اللّهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؟ خدايا شفاعت امام حسين عليه السلام را در روز ورود به صحنه محشر به من روزي كن.» آيا براي رزق شفاعت تو بهانه نمي‌خواهيم؟ حاشا به كرمت. ... ✍️ 📚 منبع: فصلنامه ، شماره ۱۹، پیاپی ۱۶۰، پاييز ۱۳۹۴، مرکز پژوهش های صدا و سیما، اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه، مقاله «هنگامه اوج ماتم»، صص ۹۸ ــ ۱۰۶ 👇👇👇 http://pajuhesh.irc.ir/Product/magazine/show.text/id/2625/book_keyword//occasion//index/1/indexId/249524 🏴🏴🏴 🖤 🔰 🆔 @sahranevesht
⚫️ هنگامه اوج ماتم 🏴 مجلس دوم ـ روزهاي سياه تقويم 🏴🏴🏴 👇👇👇
قربان صحرائی چاله‌سرائی
⚫️ هنگامه اوج ماتم 🏴 مجلس دوم ـ روزهاي سياه تقويم 🏴🏴🏴 👇👇👇
⚫️ هنگامه اوج ماتم 🏴 مجلس دوم ـ روزهاي سياه تقويم ◾️ حسين جان! 🏴 تقويم روميزي‌ام را ورق زده‌ام تا رسيده به روز‌هاي سياهش. سررسيد مغازه‌ام كه در آن حساب و كتاب روزانه كسب و كار را يادداشت مي‌كنم هم به صفحات سياهش رسيده. همچنين است تقويم تصويري كه روي ديوار منزلم جا خوش كرده است. آن هم با شرمندگي ناگزير است اين روزها از شماره‌هاي سياهش رونمايي كند. اينها همگي نشان از شورشي است كه قرار است در عالم جان بيفتد؛ شورشي كه قرن‌ها پيش مُحتشم سرود و گفت: «باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است». راستي! اين چه شورشي است كه امروز به جان وجودم افتاده و آرام و قرار را از من گرفته است؟ مي‌خواهم دو صندوقچه را بگشايم، يكي صندوقچه دل است و ديگري صندوقچه ابزار عزاداري تو. اصولاً گشايش صندوقچه دل، مرا به سوي صندوقچه ابزار عزاي تو روان مي‌كند. داغ جانسوز تو با فرا رسيدن روزهاي سياه تقويم كه نامش محرّم است، بر قفل صندوقچه دل كليد انداخته است و اين دل است كه مرا به سراغ صندوقچه ابزار مي‌فرستد. به سراغش مي‌روم. بوي محرّمت از اندرونش آشكارا احساس مي‌شود. بلكه از ميانش عطر حيات‌بخش تو مي‌تراود. گويي كهنه‌پيراهن تو مُشك خُتَن دل اين صندوقچه شده است. قفلش را كه باز مي‌كنم اول از همه پيراهن سياه است كه غمين و افسرده، خودي نشان مي‌دهد. بر چشمانم مي‌نهم و مي‌بوسم، آنگاه با افتخار و اندوهي بي‌پايان تَنَش مي‌كنم. ناله‌اي مي‌شنوم از اين صندوقچه! آه خداي من! اين آه و ناله زنجير است كه با جيرينگ جيرنگ از نهانش، بيرون مي‌جهد. ... ✍️ 📚 منبع: فصلنامه ، شماره ۱۹، پیاپی ۱۶۰، پاييز ۱۳۹۴، مرکز پژوهش های صدا و سیما، اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه، مقاله «هنگامه اوج ماتم»، صص ۹۸ ــ ۱۰۶ 👇👇👇 http://pajuhesh.irc.ir/Product/magazine/show.text/id/2625/book_keyword//occasion//index/1/indexId/249521 🏴🏴🏴 🖤 🔰 🆔 @sahranevesht
30.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 گفتگو با ذاکر قدیمی اهل بیت (ع) روستای چاله سرای شاندرمن | بخش اول ▪️ عباس شهبرگ، ذاکر پيشکسوت مسجد صاحب‌الزمان (عج) روستاي چاله‌سرا خاطرات مداحي‌هايش را مرور مي‌کند: 🏴 از سال ۱۳۴۲ تاکنون مداحي مي‌کنم؛ 🏴 اولين مرثيه‌ را براي حر بن يزيد رياحي خواندم؛ 🏴 در گذشته ميکروفون و بلندگو نبود؛ 🏴 اولين بلندگو که يک بلندگوي دستي بود را مشهدي شعبان پورمحمد براي مسجد و هيأت صاحب الزمان عج چاله‌سرا خريد؛ 🏴 مرحوم امامي، پدر شهيد دانيار امامي استاد مداحي من بود؛ 🏴 مرثيه‌خوان‌هاي بسياري در مسجد چاله‌سرا مداحي کرده‌اند؛ 🏴 روز عاشورا دسته عزاداري هيأت را به گلزار شهداي شاندرمن مي‌بريم؛ 🏴 روز تاسوعا دسته‌ي عزادار هيأت صاحب‌الزمان عج به امام‌زاده شفيع مي‌رود؛ 🏴 حضرت عباس عليه‌السلام را بسيار دوست دارم؛ 🏴 از ميان مرثيه‌ها، بحر طويل حضرت اباالفضل عليه‌السلام (شير سرخ عربستان) را خيلي دوست دارم؛ 🏴🏴🏴 عج تدوين و تنظيم 🎬 🎥& ✍️ 🏴🏴🏴 🖤 ♦️ @MasalNews
28.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 گفتگو با ذاکر قدیمی اهل بیت (ع) روستای چاله سرای شاندرمن | بخش دوم ▪️ عباس شهبرگ، ذاکر پيشکسوت مسجد صاحب‌الزمان (عج) روستاي چاله‌سرا خاطرات مداحي‌هايش را مرور مي‌کند: 🏴 از سال ۱۳۴۲ تاکنون مداحي مي‌کنم؛ 🏴 اولين مرثيه‌ را براي حر بن يزيد رياحي خواندم؛ 🏴 در گذشته ميکروفون و بلندگو نبود؛ 🏴 اولين بلندگو که يک بلندگوي دستي بود را مشهدي شعبان پورمحمد براي مسجد و هيأت صاحب الزمان عج چاله‌سرا خريد؛ 🏴 مرحوم امامي، پدر شهيد دانيار امامي استاد مداحي من بود؛ 🏴 مرثيه‌خوان‌هاي بسياري در مسجد چاله‌سرا مداحي کرده‌اند؛ 🏴 روز عاشورا دسته عزاداري هيأت را به گلزار شهداي شاندرمن مي‌بريم؛ 🏴 روز تاسوعا دسته‌ي عزادار هيأت صاحب‌الزمان عج به امام‌زاده شفيع مي‌رود؛ 🏴 حضرت عباس عليه‌السلام را بسيار دوست دارم؛ 🏴 از ميان مرثيه‌ها، بحر طويل حضرت اباالفضل عليه‌السلام (شير سرخ عربستان) را خيلي دوست دارم؛ 🏴🏴🏴 عج تدوين و تنظيم 🎬 🎥& ✍️ 🏴🏴🏴 🖤 ♦️ @MasalNews
قربان صحرائی چاله‌سرائی
⚫️ هنگامه اوج ماتم 🏴 مجلس سوم ـ کدام هيأت؟ ◾️ حسين جان! 🏴 من شيعه‌اي شمالي‌ام. همه مي‌گويند سرزمين مرطوب شمال، زنجير را زنگ‌زده كرده است، اما نه، اين داغ توست كه وجودش را فرسوده كرده و آن را اين‌گونه بيرون ريخته. شال سياه را بر گردن مي‌افكنم و پيشاني‌بند يا حسين بر جَبين مي‌بندم و به زنجير مي‌گويم: «بزن زنجير بر دوشم امشب...». شب اول محرّم است. مي‌خواهم به هيئت بروم، تمام شهرم «هيئت» شده است، اما كدام هيئت؟ با خود مي‌گويم بگذار از خاطرات كودكي‌هايم شروع كنم: امشب به هيئت عزاداري مسجد امام حسين عليه السلام روستايم مي‌روم، فرداشب هيئت صاحب‌الزمان عجل الله تعالي فرجه الشريف روستاي ديگر خواهم رفت و شب بعد هم هيئت عزاداري مسجد مهديه آن يكي روستا و... نه، اينجوري نمي‌شود. پس با هيئت‌هاي «قمر بني‌هاشم عليه السلام » و «روضةالحسين عليه السلام » و بقاع «سيد صفي‌الدين» و «امامزاده شفيع» و «امامزاده ابراهيم» چه كنم؟ پس كي به هيئت «امام جعفر صادق»، «رضويه»، «علي‌اصغر»، «زينبيه» و... بروم؟ عجب بوستان وسيعي داري كه گستره جغرافيا و زمان را در نورديده و رايحه‌اش را كه از هر اقليم حس كني، مطبوع و نامكرر است. مگر نه اين است كه صدها كيلومتر راه را از سمنان، كاشان، قم، تهران، شيراز، اصفهان، تبريز، كرمان، كرج و... پيموده‌ام تا خود را به عزاداري سنتي تو در «زادگاهم» برسانم؟ ◾️حسين جان! 🏴 شرمنده‌ام، شرمنده‌ام از ضعف و ناتواني‌ام كه لياقت حضور در همه اين مجالس را ندارم، پس ‌اجازه بده در برخي شركت كنم و از هر بوستاني، گلبرگي سرچين كنم، آن هم فقط حضور! همه جاي شهرم سياهپوش است. بر سردَرِ مغازه‌ها و منازل و اماكن عمومي و خصوصي كه بنگري اين پرچم سياه عزاي توست كه در ترنم نسيم خنك پاييزي، گويي لالايي اصغرت را زمزمه مي‌كنند. هرجا بنگري سياه است و سياه است و سياه‌. جامه ياران سياه و محفل و پرچم سياه، آري، آري اين سياهي يادگار زينب است. ... ✍️ 📚 منبع: فصلنامه ، شماره ۱۹، پیاپی ۱۶۰، پاييز ۱۳۹۴، مرکز پژوهش های صدا و سیما، اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه، مقاله «هنگامه اوج ماتم»، صص ۹۸ ــ ۱۰۶ 👇👇👇 http://pajuhesh.irc.ir/Product/magazine/show.text/id/2625/book_keyword//occasion//index/1/indexId/249520 🏴🏴🏴 🖤 🔰 🆔 @sahranevesht
✍️ اگر میرمحله شاندرمن روزگاری به واسطه سادات بنی‌الزهرا سلام الله علیها، به «میرمحله» موسوم گشته بود، امروز اما در پیشانی ورودی روستای میرمحله تابلویی نصب شده که روی آن درج است: «به روستای زیبای میرمحله، زادگاه شهید سید فربود قوامی خوش آمدید». ... 🥀🥀🥀 نام: شهید سید فربود قوامی میرمحله نام پدر: میرشمس محل تولد: روستای میرمحله شاندرمن تاریخ تولد: ۰۱ / ۰۵ / ۱۳۴۱ تاریخ شهادت: ۱۰ / ۰۵ / ۱۳۶۲ سن به هنگام شهادت: ۲۱ ساله یگان اعزامی: لشگر ۲۱ حمزه نزاجا وضعیت تأهل: مجرد تحصیلات: دیپلم محل شهادت: مهران، عملیات والفجر ۳ محل مزار شهید: میرمحله‌، مسجد سید طاهر 🥀🥀🥀 متن کامل در پيوندهاي زير 👇👇👇 http://deran52.blogfa.com/post/323/ و http://masalnews.ir/78367/ و http://www.rangeiman.ir/?p=14721/ و http://www.rangeiman.ir/?p=14729/ ♦️دهم مرداد ۱۴۰۱ مطابق با سي و نهمين سالگرد شهادت ✍️ 🌷 🔰 🆔 @sahranevesht
🏴 صله‌ي ميرزا کوچک جنگلي به مرثيه‌خوان عاشورا ◾️ مؤلف [سيد صفا موسوي] به خاطر دارم در سال‌های ۱۳۳۵ و ۱۳۳۶ هجری قمری مرحوم میرزا کوچک جنگلی در گوراب زرمیخ گیلان، عمارت و خانه مسکونی حاج سید رضی که از مالكين متنفذ و قدرتمند زمان بود سکونت داشت. مرکز حکومت میرزا در همین ساختمان بود. در ماه محرم، دهه اول عاشورا عموم قُراء اطراف گوراب زرمیخ دسته‌های عزاداری امام سوم شیعيان، حسين بن على (ع) را طبق رسم محلی، به خصوص در شب‌های تاسوعا و عاشورا و روز عاشورا به گوراب‌زرمیخ، مقابل بقعه سید ابراهیم حضور یافته مشغول عزاداری می‌شدند. هر يك از دسته‌ها که از مقابل عمارت حکومتی میرزا می‌گذشتند، قبلاً به حضور میرزا مي‌رسیدند. مؤلف جزء اطفال جلوی دسته، با برچم‌های سیاه اشعار زبر را می‌خواندیم: اندر عزای شاه شهیدان سرت سلامت میرزاکو چک خان سرت سلامت سالار گیلان سرت سلامت میرزاکو چک خان ... مرثیه‌خوان آن‌زمان به نام عيسى انتصاری که شاگرد زرگر و ساکن تَطَف بود، فعلا زنده است این جمله را ساخته و می‌خواند. مرحوم کوچک‌خان به هر يك از اطفال جلوی دسته، دو قران نقره احمدشاهی و به مرثيه‌خوان، ده تومان پول نقره می‌داد. 🏴🏴🏴 📚 منبع: تاريخ مکمل جنگل، ميرزاکوچک‌خان، نوشته سيد صفا موسوي، ص ۹ 🏴🏴🏴 🖤 🔰 🆔 @sahranevesht
⚫️ هنگامه اوج ماتم 🏴 مجلس چهارم ـ مسلم غريب ◾️ حسين جان! 🏴 به حسينيه‌اي مي‌روم و هيئتي. كم‌كم مي‌رسند مهمانان عاشقت، همه بي‌دعوت. گويي عقربه تقويم همه، روي صفحات سياه رسيده و زنگ حضور نواخته است. گرداگرد هر مسجد و حسينيه كه مي‌بيني دلباخته و شيفته است كه رديف به رديف نشسته‌اند. مداح ميكروفونش را بر مي‌دارد و با بسم الله الرحمن الرحيم و ذكر سلام و صلوات بر خاتم پيامبران، مقدمه‌اي را دم مي‌گيرد: بار الاها، نشود لال به هنگام ممات هر زباني كه فرستد به محمد صلوات بارها گفت محمد كه علي، جان من است هم به جان علي و جان محمد صلوات آنگاه مرثيه‌اي را دم مي‌گيرد. اوايل محرّم است. به همين دليل به كوفه بي‌وفا مي‌رود و با غربت مسلم عليه السلام هم‌نوا مي‌شود و غريبي او را ندا مي‌دهد: «منم مسلم كه در كوفه / غريب و در به در گشتم» جوانان و مردان سيه‌پوش، سينه‌زني را آغاز مي‌كنند و زنان هم، شيون و ناله سر مي‌دهند. ساعتي مي‌گذرد. عزاداران براي استراحت، دقايقي از مداحي و مراثي دست مي‌كشند. استكان‌هاي چايي توزيع مي‌شود. رنگ چاي آلبالويي است. اين چايي روضه‌ات عجب طعم خوش‌گواري دارد. بي‌انصافي و ناسپاسي است اگر نگويم قيمه خيمه‌گاه و حسينيه‌ات هم بسيار خوشمزه و ويژه و جان‌نشين است. وه كه تو چه مهمان‌نواز و رعيت‌پروري. يكي از خادمان مسجد كه معمولاً مأمور جمع‌آوري كمك‌هاي مردمي است، كلاه را از سر برمي‌دارد و با صلواتي دعا مي‌كند و مي‌گويد: «الاهي كه تن بيمار و كيسه بيمار نشوي، ‌بلند بگو يا حسين» و جمعيت در حالي كه صلوات مي‌فرستند، يا حسين‌گويان با جان و دل، دست به جيب مي‌برند و مبالغي در آن كلاه مي‌ريزند. اين كمكي است براي خرجي امور جاري مسجد كه جمع مي‌شود. ... ✍️ 📚 منبع: فصلنامه ، شماره ۱۹، پیاپی ۱۶۰، پاييز ۱۳۹۴، مرکز پژوهش های صدا و سیما، اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه، مقاله «هنگامه اوج ماتم»، صص ۹۸ ــ ۱۰۶ 👇👇👇 http://pajuhesh.irc.ir/Product/magazine/show.text/id/2625/book_keyword//occasion//index/1/indexId/249518 🏴🏴🏴 🖤 🔰 🆔 @sahranevesht