eitaa logo
سیری در صحیفه
1.5هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
52 فایل
درود برکسی که از سجده لذت میبرد و راه عاشقی میدانست.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆صادق نژاد اظهار داشت: دبیرچی وقتی از شهریار به سمت تهران می آمد، شخصی را سوار می کند؛ در راه شخص ناشناس به دبیرچی می گوید که مبلغی را برای مراسم امام حسین (ع) نذر کرده است و از دبیرچی می خواهد چنانچه کسی را می شناسد که مراسم روضه امام حسین (ع) را برپا می کند به او معرفی کند تا پول را در اختیارش قرار دهد. 🔹 دبیرچی مرید علمای دیگری نیز بود، اما در آن لحظه مرحوم سیبویه به ذهنش می رسد و ایشان را به فرد ناشناس معرفی می کند، بعد از آن ماجرا چند بار از آقای دبیرچی سراغ آن مرد ناشناس را گرفتم که آقای دبیرچی می گفت، «بعد از آن ماجرا دیگر آن مرد را ندیدم». 🔹مرحوم سیبویه احترام به افراد موسن را راهی برای پیشرفت در مسیر الی الله می دانست 🔆وی اظهار داشت: مرحوم سیبویه زمانی که مراسم روضه امام حسین (ع) را برپا می کرد از روضه خوان های مسن دعوت می کرد تا در مجالس، روضه خوانی کنند و به ازای یک شب، مبلغ 10 شب را به آنها پرداخت می کرد. 🔹 این افراد به دلیل بالا بودن سنشان به مجالس زیادی دعوت نمی شوند از این رو به خاطر اینکه آنها نیز از پس مخارج زندگی برآیند و ارزش کارشان به دلیل کهولت سن پایین نیاید، مرحوم سیبویه از آنها دعوت می کرد تا در مجالسی که برپا می کرد، روضه بخوانند. 🍃🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @sahyfeyheshgh ☘✨
🌀غیر از حارث محاسبی که گفته شده احتمالا مراوده جنید با وی تا حدی مخفیانه بوده و ابن الکعبی که تاثیر او بر جنید بیشتر از لحاظ رفتار و شیوه زندگی صوفیانه بوده تا از جنبه نظریه‌های عرفانی، جنید خود ابوجعفر قصاب را استاد حقیقی خویش خوانده است. 🔹بسیاری از بزرگان صوفیه با جنید معاصر بودند ، از جمله با ابواحمد قلانسی ، ابوحفص حداد که به مدت یک سال در بغداد مهمان جنید شده بود، ابوسعید خراز ، ابوالحسین نوری که جنید با تعریضی او را به تسلیم دعوت کرد. 🌀خواجه‌عبداللّه ‌انصاری‌ لقبِ او رازَجّاجِ خَزّاز آورده‌است‌. گفته ‌شده ‌که ‌چون‌ پدر جنید تاجر شیشه‌ ( قَواریر ) و خود او تاجرِ ابریشم‌خام‌ (خَز) بوده ‌است‌، جنید را قواریری‌ و خَزّاز خوانده‌اند.  🔆جنید به‌بغدادی ‌و نهاوندی ‌نیز شهرت‌دارد زیرا اصل‌او از نهاوند و محل ‌تولد و رشد وی‌ بغداد بوده‌است‌. 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @sahyfeyheshgh ☘✨
🌀در این‌ هنگام‌ ابن‌ رشد خود را کنار کشید و رنگ‌ چهره‌اش‌ دیگر شد، (گویی‌) درباره اندیشیده خود دچار شک‌ شده‌ بود. 🔆سپس‌ گفت‌: شما امر را در کشف‌ و فیض‌ الهی‌ چگونه‌ یافتید؟ آیا همان‌ است‌ که‌ (عقل‌ و) اندیشه نظری‌ به‌ ما داده‌ است‌؟ 🔮 به‌ او گفتم‌: آری‌ - نه‌! میان‌ آری‌ و نه‌ روح‌ها به‌ بیرون‌ از موادشان‌ پرواز می‌کنند و گردن‌ها از بدن‌هایشان‌ جدا می‌شوند! 🔹 ابن‌ رشد رنگش‌ پرید، لرزه‌ بر اندامش‌ افتاد و نشست‌ و می‌گفت‌: لاحول‌ و لاقوة الا بالله‌، زیرا آن‌چه‌ را من‌ بدان‌ اشاره‌ کرده‌ بودم‌، دریافته‌ بود... . 🌀پس‌ از آن‌ روز ابن‌ رشد از پدرم‌ خواست‌ که‌ من‌ بار دیگر با او گرد آیم‌، تا آن‌چه‌ در اندیشه‌ دارد، بر من‌ عرضه‌ کند (و بداند) که‌ آیا (اندیشه‌های‌ او) موافق‌ (با برداشت‌ من‌) است‌ یا مخالف‌ آن‌، زیرا وی‌ از صاحبان‌ اندیشه‌ و نظر عقلی‌ بود. 🔆سپس‌ وی‌ خدا را سپاس‌ گزارد از این‌که‌ در زمانی‌ زندگی‌ می‌کند که‌ در آن‌ کسی‌ را دیده‌ است‌ که‌ نادان‌ به‌ خلوت‌ خود داخل‌ می‌شود و این‌گونه‌ بیرون‌ می‌آید، بی‌درسی‌ و بحثی‌ و مطالعه‌ای‌ و خواندنی‌. 🌀سپس‌ گفت‌: این‌ حالتی‌ است‌ که‌ ما (وجودِ) آن‌ را اثبات‌ کرده‌ بودیم‌، اما کسی‌ را که‌ دارای‌ آن‌ شده‌ باشد، ندیده‌ بودیم‌. 🔆سپاس‌ خدای‌ را که‌ من‌ در زمانی‌ هستم‌ که‌ در آن‌ یکی‌ از دارندگان‌ این‌ حالت‌ یافت‌ می‌شود که‌ قفل‌ها را می‌گشاید. سپاس‌ خدایی‌ را که‌ ویژگی‌ دیدار با او را نصیب‌ من‌ کرد. 🍃🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @sahyfeyheshgh ☘✨