-شکر وسپاس ومنت وعزت خدای را پروردگارخلق وخداوند کبریا🦋💙
سلام صبح زیبا تون بخیر 💛🌞🌻
دعا برای ظهور و سلامتی آقا امام زمان فراموش نکنید 🌱
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
خطبه 002 نهجالبلاغه-پس از بازگشت از صفین ستایش پروردگار ستایش می كنم خداوند را، برای تكمیل نعمتهای
خطبه 003-شقشقیه
1 شكوه از ابا بكر و غصب خلافت
آگاه باشید به خدا سوگند ابا بكر، جامه خلافت را بر تن كرد، در حالی كه میدانست جایگاه من نسبت به حكومت اسلامی، چون محور آسیاب است به آسیاب كه دور آن حركت میكند. او میدانست كه سیل علوم از دامن كوهسار من جاری است، و مرغان دور پرواز اندیشهها به بلندای ارزش من نتوانند پرواز كرد. پس من ردای خلافت رها كرده و دامن جمع نموده از آن كناره گیری كردم و در این اندیشه بودم كه آیا با دست تنها برای گرفتن حق خود به پاخیزم یا در این محیط خفقانزا و تاریكی كه به وجود آوردند، صبر پیشه سازم كه پیران را فرسوده، جوانان را پیر، و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه میدارد پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانهتر دیدم. پس صبر كردم در حالی كه گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود. و با دیدگان خود مینگریستم كه میراث مرا به غارت میبرند.
2 بازی ابا بكر با خلافت
تا اینكه خلیفه اوّل، به راه خود رفت و خلافت را به پسر خطّاب سپرد. سپس امام مثلی را با شعری از أعشی عنوان كرد: مرا با برادر جابر، «حیّان» چه شباهتی است (من همه روز را در گرمای سوزان كار كردم و او راحت و آسوده در خانه بود.) شگفتا ابا بكر كه در حیات خود از مردم میخواست عذرش را بپذیرند، چگونه در هنگام مرگ، خلافت را به عقد دیگری در آورد. هر دو از شتر خلافت سخت دوشیدند و از حاصل آن بهرهمند گردیدند.
3 شكوه از عمرو ماجرای خلافت:
سرانجام اوّلی حكومت را به راهی در آورد، و به دست كسی (عمر) سپرد كه مجموعهای از خشونت، سختگیری، اشتباه و پوزش طلبی بود زمامدار مانند كسی كه بر شتری سركش سوار است، اگر عنان محكم كشد، پردههای بینی حیوان پاره میشود، و اگر آزادش گذارد، در پرتگاه سقوط میكند. سوگند به خدا مردم در حكومت دومی، در ناراحتی و رنج مهمّی گرفتار آمده بودند، و دچار دو روییها و اعتراضها شدند، و من در این مدت طولانی محنتزا، و عذاب آور، چارهای جز شكیبایی نداشتم، تا آن كه روزگار عمر هم سپری شد.
4 شكوه از شورای عمر:
سپس عمر خلافت را در گروهی از قرار داد كه پنداشت من همسنگ آنان میباشم پناه بر خدا از این شورا در كدام زمان در برابر شخص اوّلشان در خلافت مورد تردید بودم، تا امروز با اعضای شورا برابر شوم كه هم اكنون مرا همانند آنها پندارند و در صف آنها قرارم دهند ناچار باز هم كوتاه آمدم، و با آنان هماهنگ گردیدم. یكی از آنها با كینهای كه از من داشت روی بر تافت، و دیگری دامادش را بر حقیقت برتری داد و آن دو نفر دیگر كه زشت است آوردن نامشان.
5 شكوه از خلافت عثمان:
تا آن كه سومی به خلافت رسید، دو پهلویش از پرخوری باد كرده، همواره بین آشپزخانه و دستشویی سرگردان بود، و خویشاوندان پدری او از بنی امیّه به پاخاستند و همراه او بیت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنهای كه بجان گیاه بهاری بیفتد، عثمان آنقدر اسراف كرد كه ریسمان بافته او باز شد و أعمال او مردم را برانگیخت، و شكم بارگی او نابودش ساخت.
6 بیعت عمومی مردم با امیر المؤمنین علیه السّلام:
روز بیعت، فراوانی مردم چون یالهای پر پشت گفتار بود، از هر طرف مرا احاطه كردند، تا آن كه نزدیك بود حسن و حسین علیه السّلام لگد مال گردند، و ردای من از دو طرف پاره شد. مردم چون گلّههای انبوه گوسفند مرا در میان گرفتند. امّا آنگاه كه به پاخاستم و حكومت را به دست گرفتم، جمعی پیمان شكستند و گروهی از اطاعت من سرباز زده و از دین خارج شدند، و برخی از اطاعات حق سر بر تافتند، گویا نشنیده بودند سخن خدای سبحان را كه میفرماید: «سرای آخرت را برای كسانی برگزیدیم كه خواهان سركشی و فساد در زمین نباشند و آینده از آن پرهیزكاران است» آری به خدا آن را خوب شنیده و حفظ كرده بودند، امّا دنیا در دیده آنها زیبا نمود، و زیور آن چشمهایشان را خیره كرد.
7 مسؤولیتهای اجتماعی
سوگند به خدایی كه دانه را شكافت و جان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعت كنندگان نبود، و یاران حجّت را بر من تمام نمیكردند، و اگر خداوند از علماء عهد و پیمان نگرفته بود كه برابر شكم بارگی ستمگران، و گرسنگی مظلومان، سكوت نكنند، مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته، رهایش میساختم، و آخر خلافت را به كاسه اوّل آن سیراب میكردم، آنگاه میدیدید كه دنیای شما نزد من از آب بینی بزغالهای بی ارزشتر است.
گفتند: در اینجا مردی از أهالی عراق بلند شد و نامهای به دست امام علیه السّلام داد و امام علیه السّلام آن را مطالعه میفرمود، گفته شد، مسایلی در آن بود كه میبایست جواب میداد. وقتی خواندن نامه به پایان رسید، ابن عباس گفت یا امیر المؤمنین چه خوب بود سخن را از همان جا كه قطع شد آغاز میكردید امام علیه السّلام فرمود: هرگز ای پسر عباس، شعلهای از آتش دل بود، زبانه كشید و فرو نشست، ابن عباس میگوید، به خدا سوگند بر هیچ گفتاری مانن
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
خطبه 002 نهجالبلاغه-پس از بازگشت از صفین ستایش پروردگار ستایش می كنم خداوند را، برای تكمیل نعمتهای
د قطع شدن سخن امام علیه السّلام این گونه اندوهناك نشدم، كه امام نتوانست تا آنجا كه دوست دارد به سخن ادامه دهد.
میگویم: (معنای سخن امام علیه السّلام كه فرمود،
كراكب الصّعبة،
این است كه اگر سوار كار مهار شتر سركش را سخت بكشد، و مركب چموشی نافرمانی كند، بینی او پاره میشود، و اگر مهارش را رها كند، چموشی كرده در پرتگاه سقوط قرار میگیرد و صاحبش قدرت كنترل او را ندارد. میگویند «اشنق الناقه» یعنی بوسیله مهار، سر شتر را بالا بكشد و «شنقها» نیز میگویند كه ابن سكّیت در كتاب اصلاح المنطق گفته است. اینكه فرمود
«اشنق لها»
و نفرمود «اشنقها» برای آنكه این كلمه را مقابل
«اسلس لها»
قرار داد، گویی فرموده باشد كه اگر سر او را بالا كشد. یعنی آن را واگذارد تا سر خود را بالا نگاه دارد).
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
خب دوستان امروز چهار شنبه هست و طبق برنامه های ویژه مون : تبدیل اسم باشکلکه هدف مون از این کار چیه
دوستان عزیز امروز چهار شنبه است
در خواست هاتون برای نام شکلک بدید :
https://abzarek.ir/service-p/msg/909202
هدف مون بالا هست👆
#ناموشکلک 👚🌸
#درخواستی 🖤🎩
🥺🥺
🥺 🥺
🥺🥺🥺🥺🥺
🥺
🥺
🥺
🥺
🥺
🥺
🥺 🥺
🥺 🥺
🥺 🥺
🥺 🥺 🥺
🥺
🥺 🥺
🥺🥺🥺🥺
🥺
🥺
🥺
🥺
#ترنم✨🥺
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
ﺑرﺍی ﺩرﺧوﺍﺳت روی ﻟﻳﻧﮎ ﻧﺍﺷﻧﺍس ﻛﻟﻳک ﻛﻧﻳﺩ و
ﻧﺍم ﻳﺍ ﻛﻟﻣه +ﺷﻛﻟﻛ ﻣورﺩ ﻧﻆر ﺗﺍن رﺍ ﺑرﺍی ﻣﺍ ﺍرﺳﺍل ﻓرﻣﺍﻳﻳﺩ🖇🧡
https://abzarek.ir/service-p/msg/909202
مدل جدید نام شکلک 😍🙂
با حروف میتونه این شکلی باشه
می تونه با حرف اول اسم باشه...
در آمار بالاتر ( ۸۰ الی ۱۰۰) گذاشته می شود 🌸✨
#ناموشکلک
👇👆
هدایت شده از ˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
مدل جدید نام و شکلک
در آمار صد به بعد در خواست هاتون انجام می شود !😍🌸
هدایت شده از بـاولایـتتاشـهادت🇮🇷
روزگاری خواهد آمد؛ که مردم
به گناه افتخار میکنند!
و از پاکدامنی تعجب میکنند..!
-نهجالبلاغه
هدایت شده از بـاولایـتتاشـهادت🇮🇷
درهیـٰاهـو؎ِدنیـٰایۍپـرجـمعیـت؛
سـلامبراوکہجایـشهمہجاخـٰالۍاست...!''
#اَلـسَّلـامُعَـلَیکَیـابَـقیَّهاللـهِ🌱