eitaa logo
˒‌ سـٰاجدھ‌ ִֶָ 🇵🇸 ˓
4.6هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
141 فایل
بسم‌ ِاللّٰھ نزدیك‌ترین‌حال ِ‌بنده‌به‌خداوند‌،حالت ِ‌سجود‌ست 🤍. - — - رفیق؛ اگه نمازت رو محافظت نکنی، حتی میلیاردها قطره‌ اشك هم برای اهل‌بیت بریزی؛ درآخرت نجاتت نمیده . -[ اولویتت #خدا باشه . - — - - تبلیغات ِچنل: @tabsajed⤷ *کپی‌مجاز‌ه‌به‌جزمحفل‌ها.
مشاهده در ایتا
دانلود
˒‌ سـٰاجدھ‌ ִֶָ 🇵🇸 ˓
-
موقعیت:وقتی‌بچتوباحب‌علی‌بزرگ‌کردی:) ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j
چادرت مےتواند قشنگترین سر خط خبر ها باشد🌿 وقتے طُ میتوانے قشنگترین تیترِ دیدن خـدا باشے:) 🌻 🤍 ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j
˒‌ سـٰاجدھ‌ ִֶָ 🇵🇸 ˓
-
به قول ِ حاج قاسم ِ ما: {کسی که اخلاص داشت اتصال پیدا میکند وصل میشود} ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j
9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موشکاهواییمیانخودمونازپایین🕶👋🏽! ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j
7.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• بـه نـام خـداونـد بـخـشـنـده بـخـشـایـشـگـر خدایا در این ماه فضیلت شب قدر را روزی ام ساز، و کارهایم را برگردان در این ماه از سختی به آسانی، و پوزش هایم را بپذیر، و بریز گناه و بار گران را از گُرده ام، ای مهربان به بندگان شایسته❣ 🌱 به مهرت ای مهربان ترین مهربانان🌱 • (ع) 🌐@Lasarat_Alhossinir
بِسـم‌ِرَب‌ِّنآمَــت‌ْکھ‌اِعجٰآزمیکنَد•• یـٰااُمٰـاهْ🌼•• سلام‌روزتون‌معـطربه‌نآم‌‌ امام‌صـٰآحِبَ‌الزمٰان؏💛.•
-غرغراگر‌کردم‌مراعاتِ‌مراکن ... اینگونه‌ام‌وقتی‌که‌‌دورازکربلایم💔:) ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j
گـاهـی خـــבا از طـریـق آבمــایــی کـه سـر راهـت قـرار مـیـده بـهـت مـیـگـه: مـن کــنـارتــم...🌱 ❤️ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تواب💗 روجا دست هاشو شستو گفت: عمو آب حوض چه قدر سرده... با لبخند دست توی آب بردم دیدم خیلی هم آب خنک نیست ولی به طبع از دختره روبه رویم گفتم: _ اره عمو خیلی سرده _روجا بابا حالا با دست راست خودتت، روی صورتت آب بریز و روی صورتت دست بکش. روجا همین کار را کرد حاجی هم با لبخند گفت: _آفرین دختر بابا باید از بالای پیشانی تا چانه ات شسته بشه فقط یادت باشه، باید صورتت را از بالا به پایین بشویی. روجا صورتش رو که شست پرسید: بابا جون وضوم تموم شد؟ _نه عزیزم، چه قدر عجله داری! خب حالا با دست چپ آب بردار و از آرنج دست راستت بریز و تا سر انگشتانت بشور. روجا همین کار رو تکرار کرد. دخترم یادت باشه از بالا به پایین باید بشویی. خب حالا با دست راست آبو بردار و از آرنج دست چپ بریز و تا سر انگشتاتو بشور، آفرین بابا! حاجی دست روجا را گرفت حالا با دست راست، روی سرت را مسح کن. _بابایی چه کار کنم؟ _ با همان رطوبتی که از شستن دستات باقی مونده با دست جلوی سرت را از بالا به پایین مسح کن. و بعد خودش مسح کردنو به روجا نشون داد. منو روجا همزمان همین‌کارو انجام دادیم... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تواب💗 حاجی ادامه داد حالا با دست راست، از سر انگشتان پای راست تا بر آمدگی پا را مسح کن. روجا خم شد و پای راستش را مسح کرد بعد ایستاد و با اشتیاق م پرسد: خب، حالا چی کار کنم؟ _دخترم همین کار رو با پای چپ هم انجام بده دیگه تمام شد دختر بابا وضو گرفته و آماده ی نماز شده. روجا به ماهی های قرمز توی حوض آب نگاه کردو با صدای بلندی گفت: چه قدر وضو گرفتن آسونه مگه نه عمو؟ _اره روجا خانم حاجی خنده دلنشینی کرد که دندان های سفیدش معلوم شد بعدم با مهربانی گفت: دختر بابا فراموش نکنی که همیشه قبل از نماز باید وضو بگیری ؛ اگر وضو نگیری و نماز بخوانی نمازت قبول نیست. _باشه بابایی همراه حاجی وارد مسجد شدیم مهر برداشتم و یه دونه هم به روجا دادم و حاجی که رفت برای پیش نماز شدن من روجا هم چند صف بعد ایستادیم و منتظر شروع نماز جماعت بودیم _عمو چه جوری نماز بخونم حالا؟ جواب سوالی که پرسید رو خودم هم نمی دونستم -عمو جون بهتره هر کار حاجی انجام داد ماهم انجام بدیم _عمو صلوات بلدم میشه بخونم ؟ _آره عمو هرچی بلد بودی بخون خدا قبول میکنه با صدای یاالله گفتن شخص آشنایی سر چرخوندم که دایی رو دیدم روجا رو که دید سمت ما اومد... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تواب💗 به احترامش بلند شدم و سلام کردم اونم آروم.جواب سلامم رو داد و اون طرف روجا نشست و شروع کرد با روجا صحبت کردن. دایی جان من میخوام نماز بخونم ولی بلد نیستم.چطور باید بخونم ؟ با شنیدن حرفهای روجا تمام.من گوش شد که بشنومم ببینم دایی چی میگه آخه مشکل روجا مشکل منم بود. دختر خوشگل حمد و سوره رو که نباید بخونی روکوع و سجود هم صلوات بفرست و تشهد و سلام و تسبیهات رو هم همراه بابا تکرار کن . _باشه دایی جان ولی مامان بهم سوره های حمد و توحید رو یاد داده اونا رو هم نخونم؟ _نه عزیزم الان نماز جماعته امام جماعت که بابا بزرگت هست میخونه تو فقط گوش کن ولی وقتی تو خونه با مامان خواستی نماز بخونی حمد و سوره رو بخون دایی جان. _باشه دایی بوسه ای روی سر روجا زد و کنار من و روجا به نماز ایستاد. منم تمام سعیم رو کردم که چیزی از گذشته یادم.بیاد و با حرفهای دایی همراه حجای نمازم رو خوندم بعد از سالها دوباره رو به خدا می ایستادم درسته که میگن خداوند احتیاجی به نماز ما نداره و ما نیاز داریم به هم صحبتی با خدا اینجاست که حس میکنم بعد از سالها گمشده ای رو پیدا کردم در وجودم چه عاشقانه باهاش هم کلام شدم و حضورم در صف نماز جماعت عجب آرامشی داره . بعد از خوندن نماز حاج آقا برای سخنرانی روی منبر رفتند و همه سر وپا آمادی گوش کردن. بودیم یکی که نمی شناختم دایی رو صدا کرد و اونم پاشد رفت منم فاصله ام رو با روجا کم کردم و ازش خواستم بیاد نزدیکم _قبول باشه روجا خانم _ازشماهم قبول باشه عموجون _روجا جان میشه برای منم دعا کنی آخه قلب تو پاکه خدا دعاتو قبول میکنه _به قول باباحاجی عاقبت بخیر بشی عمو با خندی روجا منم خندم گرفت آخه دعا از این کامل تر و قشنگ تر کجا پیدا میشه...