هدایت شده از ˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
•|دعـآۍهـفتمصحیفہسجـآدیھ••
#امـررهبـرۍ🖇••
#التـماسدعـا🤲🏻••
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
🤍
نوشتهبود؛
تویآخرالزمانانقدربهبلادچارمیشیدکه
بفهمیدتنهانداشتهتون، امام زمانتونه🤍:)
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
هدایت شده از هیئت لثارات الحسین«ع» مؤسسه قرآن و عترت معراج
27.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دعای_روز_اول
•
بـه نـام خـداونـد بـخـشـنـده بـخـشـایـشـگـر
خدایا روزه ام را در این ماه روزه روزه داران قرار ده، و شب زنده داری ام را شب زنده داری شب زنده داران، و بیدارم کن در آن از خواب بی خبران، و ببخش گناهم را در آن ای معبود جهانیان، و از من درگذر، ای درگذرنده از گنهکاران❣
🌱 به مهرت ای مهربان ترین مهربانان🌱
•
#ماه_رمضان
#هیئت_لثارات_الحسین(ع)
🌐@Lasarat_Alhossinir
لطفاً لطفاً
امشب مراقب خودتون و خانواده باشید
مراعات کنید چهار تا دونه طرقه و... کمتر
اما خودتون سالم تر تا الان چندین خانواده سر همین چهارشنبه سوری عذا دار شدند
#مراقب_خودتون_باشید
Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze1.mp3
4.13M
[تندخوانی جزء یک قرآن کریم 🌱
بانوای استاد معتزآقائی🎤]
#ماه_رمضان 🌙
#ماهِ_مهمانی_خدا 💛
📖جز 1️⃣قرآن هدیه به امام زمان(عج)
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 تواب💗 #پارت۴۲ بعد از خوردن شام حاجی برای حساب کردن بلند شد که خودم رو سریع بهش رسوندم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗 تواب 💗
#پارت۴۳
بابام هر چه تلاش کرد که جداشون کنه بی نتیجه بود توی ضربهای که ناخواسته اون مرد هیکلی به بابام زد
بابام نقش برزمین شد...
هینی کشیدم و دست نازنین رو محکم فشردم
نازنین مات صحنه ی روبه رو بود
پای بابام جدا شد ؛ عبا و عمامه اش یه طرف افتاده بود
وقتی مردم اطراف برای کمک اومدن و اون دوتا رو تا حدودی جدا کردند پا تند کردم سمت بابام اول از همه پاش رو کنارش گذاشتم
بعد دنبال عمامه ی خاکیش میگشتم که دست نازنین دیدم عباش رو رودوشش انداختم
نازنین خاک عمامه رو گرفته بود با احترام داد به پدر ؛ پدرم پاش رو درست کرد با کمکم بلند شد.
نازنین نزدیک گوشم آروم گفت:
-پای بابات....
-به قول خودش یادگار جنگه.
کم کم مردمی که اطرافمون بودن بیشتر شدند و همون موقع بود که آژیر پلیس هم به گوش رسید .
آقامحمد و اون مردی که بی دلیل باعث این دعوا شده بودن راهیه آگاهی شدند .
نگاه نگران نازنین باعث شد ما هم پشت سرشون راه بیوفتیم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗 تواب 💗
#پارت۴۴
داخل کلانتری با پادر میانیه پدر از شکایت کردن منصرف شدند و هردو بعد از امضاء کردن برگه ی رضایت نامه از شکایت کردن گذشتند .
منو نازنین به بیرون محوطه ی کلانتری رفتیم و منتظر موندیم بعد از دقایقی
آقا محمد به طرف ما اومد
نازنین سوالی که تو ذهن من بود رو به زبون آورد
_پس حاج آقا کجاست؟
مگه باهم نبودید؟؟
_به من گفت برو میام
فکر کنم خواست اون یارو رو به راه راست هدایت کنه!
ناخواسته اخمی کردم و نگاهم رو پایین انداختم تیکه ی آخر جمله اش رو با تمسخر گفته بود و این از چشم من پنهون نموند.
صدای نازنین بود که توبیخش میکرد
با آمدن بابام ثانیه ی قبل رو فراموش کردم
و به سمتش رفتم وقتی از حال و احوالش مطمئن شدم نفس راحتی کشیم .
هنوز به ورودی نرسیده بودیم که دایی رو دیدم
_حاجی چی شده ؟؟
_شما اینجا چه کار می کنید ؟
چیز مهمی نبود حل شد.
_سوجان گفت ؛ منم سریع خودم رو رسوندم .
پدر نگاهی بهم کردو ؛ دستی پشت سر دایی گذاشت و گفت:
_بریم ؛ بریم هتل صحبت میکنیم.
همه همراه دایی راهی هتل شدیم.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗 تواب 💗
#پارت۴۵
به هتل که رسیدیم با سوال نازنین همه وایستادیم
_حاج آقا پای شما چرا اینجوری بود؟
آقا محمد خواست چیزی بگه که پدر با لبخندی رو به نازنین گفت:
_تنهایادگاریه که از جنگ دارم.
_مگه شماجنگ هم رفتید؟
_اگرخداقبول کنه خادم رزمنده ها بودیم
پدرم وقتی نگاه گیج نازنین رو دید با لبخندی که من عاشقش بودم به سمت خلوت هتل اشاره کرد و گفت:
_بیا دخترم بیا کنار سوجان اینجا بنشینیم تا بهت کاملا توضیح بدم.
اصلا یه قصه ی زیبا از دوران جنگ برات تعریف میکنم ؛چه طوره؟
نازنین دستش رو به هم زد و گفت:
_عالیه من سرو پا گوشم...
آقامحمد با خنده رو پدر کردوگفت:
_ما چه کنیم حاجی بمونیم یا بریم ؟
مارو دعوت نکردی واسه شنیدن قصه ات
_اصلا اگر شما نباشی این قصه ها گفتن نداره
روی مبل ها نشسته بودیم که نگاهم میخ دایی شد تمام مدت بی حرف کناری ایستاده بود.
نزدیکش شدم و گفتم :
_خوبی دایی؟
چیزی شده ؟
خونسرد و همان طور که نگاهش به رو به رو بود گفت:
_شما این خواهر رو برادر رو چقدر میشناسید؟
_هیچی ؛ همین دیروز باهاشون آشنا شدیم
_نمی دونم چرا حس خوبی بهشون ندارم .
هدایت شده از ˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
بِسـمِرَبِّنآمَــتْکھاِعجٰآزمیکنَد••
یـٰااُمٰـاهْ🌼••
#سلامروزتونمعـطربهنآمامامصـٰآحِبَالزمٰان؏💛.•
هدایت شده از هیئت لثارات الحسین«ع» مؤسسه قرآن و عترت معراج
30.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دعای_روز_دوم
•
بـه نـام خـداونـد بـخـشـنـده بـخـشـایـشـگـر
خدایا مرا در این ماه به خشنودی ات نزدیک کن، و برکنار دار از خشم و انتقامت در این ماه، و موفق کن به قرائت آیاتت؛❣
🌱 به مهرت ای مهربان ترین مهربانان🌱
•
#ماه_رمضان
#هیئت_لثارات_الحسین(ع)
#موسسه_معراج_نور_گلدشت
🌐@Lasarat_Alhossinir