eitaa logo
˒‌ سـٰاجدھ‌ ִֶָ 🇵🇸 ˓
4.4هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
141 فایل
بسم‌ ِاللّٰھ نزدیك‌ترین‌حال ِ‌بنده‌به‌خداوند‌،حالت ِ‌سجود‌ست 🤍. - — - رفیق؛ اگه نمازت رو محافظت نکنی، حتی میلیاردها قطره‌ اشك هم برای اهل‌بیت بریزی؛ درآخرت نجاتت نمیده . -[ اولویتت #خدا باشه . - — - - تبلیغات ِچنل: @tabsajed⤷ *کپی‌مجاز‌ه‌به‌جزمحفل‌ها.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗به وقت دلدادگی💗 قسمت104 ‍ امن یجیب مضطر اذا دعاه و یکشف سوء دست دعا می برم به درگاهت برای پاک شدن از گناهم...تو خدای بزرگی که به کرمت یکبار به عزیز من جان دادی....اینبار هم نظری بیانداز و جانی تازه کن... از نفس خودت بر روح عزیزی جان بده.... حسبنا الله و نعم الوکیل توکل می کنم بر تو که خودت ولی و سرپرست مایی از روی سجده بلند شد. تسبیح برداشت و ذکر می گفت یالله...یالله...سبحان الله....یا ارحم الرحمین با روی سیاه اومدم و روبروت نشستم. مگه نمی گن تو ستار العیوبی ببخش و جون بده به معصومی و بی گناهی که امروز مظلومانه رو تخت بیمارستان افتاد... یکبار اجابتم کردی اما روم زیاده اومدم یه بار دیگه برای اجابت دعا....تو رو به بزرگیت قسم کمکش کن. یه بار دیگه بی برادرم نکن. اشک دوباره از چشمانش سرازیر شد.موبایلش را که کنارش گذاشته بود زنگ خورد. با دیدن شماره ناشناس که حدس می زد از طرف بیمارستانی که فرهود در آنجا بود باشد ،خودش موقع خروج شماره داره بود، بسم الله هی گفت و تلفن را پاسخ داد. سر روی پاهای مادر گذاشته بود و به رایحه گلهای بهاری مست میشد. تاجی از گل بر روی سرش بود. گلهای رنگ و رو رفته چادر مادرش هم عطر یاس داشت.مادر دست بر چهره زیبایش می کشید و برایش دعا می خواند. -مامان....صدای دعا می یاد -آره مادر. ...صدای دعا می یاد از روی پای مادرش بلند شد.مادر هم چادر کهنه را بر سر کشید و از جایش برخاست. چهره مادرش در پس آن چادر کهنه مانند حوریان بهشتی بود اما -کجا داری میری مامان -برم مامان! نشسته بودم تنها نباشی....عزیزت اومد چهره بهاری دخترش را بوسید .گونه هایش گل انداخته و با طراوت بود.نگاهش به جوانی افتاد که از کنارشان عبور کرد -مامان من این جوون و میشناسم پیشانی دخترش را بوسید -من باید برم ....این جوون هم مثل تو بوی یاس می داد مادر.....اومده بود اینجا اما داره بر می گرده، موندگار نشد اینجا همانطور که به جوان خیره شده بود مادرش دور و دور تر شد. ➖➖➖➖➖➖➖➖ چشمانش را باز کرد. در میان آنهمه سفیدی در آن اتاق رنگ شب موهای مجعد نیما ،برایش از هر گل معطر زیباتر بود. خیلی تشنه بود و گلویش خشک شده بود. اما نامش را که مسکن روحش بود صدا زد -نیما نیازمند جانی بود که خالصانه تقدیمش می کرد -جان نیما -اومدی بالاخره بد قول -مگه میشد نیام عشقم. چشمانش را بیحال باز کرد. دلش برای لبخندهایش تنگ بود -چند ساعته مگه ندیدمت -چطور -خیلی دلم برات تنگ شده با احساس لبهای نیما روی پیشانیش دوباره چشمانش را باز کرد -دل من بیشتر برات تنگ بود عزیزم.به زندگی دوباره خوش اومدی لبخند زد. هرچند بی جان بود اما از ته دل بود. تازه بهوش آمده بود و زیاد توان حرف زدن نداشت اما برای شنیدن صدای نیما بیتاب بود -نیما -جانم -من داشتم خواب عجیبی می دیدم سکوتش یعنی منتظر ادامه است. چشمانش را باز کرد -مامانم تا همین الان که تو بیای، پیشم نشسته بود. تو خواب خیلی خوشگل تر و جوون تر بود.اما همینکه تو اومدی رفت آه از این خواب فاخته.. مادرش برای دیدن رویش آمده بود.....بعضی خوابها مو بر اندام آدم سیخ می کنند .سعی کرد صدایش نلرزد -خیره ان شالله -یه نفر دیگه رو هم دیدم....دوست تورو دیدم....اما رنگ و رو پریده بود اشکی که داشت از قفسه جشمانش آزاد می شد را پس زد. -مامان گفت اومده بوده بمونه ولی برگشت.....اتفاقی برای دوستت افتاده پیشانی اش از بوسه عشقش داغ شد -خدا امروز با اجابت دعاهام منو بد جوری شرمنده خودش کرد. فعلا استراحت کن....کلی راه داری برای خوب شدن....باید خوب بشی....کلی وقت باید تلافی کنیم......نمی خوام دیگه حتی یه لحظه از کنار تو بودن غافل بشم. تو نه تنها عشق زندگیم هستی دلیل تمام زندگیم شدی.......چشم بسته من رو به روی خیلی چیزا با خوبیهات باز کردی ......از اینکه تو زندگیم هستی روزی هزار مرتبه شاکر خدا هستم عزیزم......بگیر استراحت کن چشمانش را اینبار با شیرینی حرفهای عشقش که از هر سرمی موثرتر بود بست -نیما -جان نیما -دوستت دارم -منم دوست دارم عشقم...تا ابد "پـــایــــان"
˒‌ سـٰاجدھ‌ ִֶָ 🇵🇸 ˓
[صدای سنج و دمامه*] #فور
به‌شدت پیشنهاد میکنم ببنید خیلی خوبه خیلی
هدایت شده از - دُخترحاجی .
قشنگیـجات کوتاه مود برای کپشـن پست اینستات / بیو / پروفایلت / تکست دادن * :))))) 🌚🤍 ،، ـ Kaption_MooD@
هدایت شده از - دُخترحاجی .
بجای اینکه بعد مدتها بی‌خبری بهش پیام بدی و بگی دلم برات تنگ شده ؛ تک‌خطیای اینجارو بذار بیو ؛ خودش دلتنگت میشه و بهت پیام میده :) ♥️ !! |• @ B i i i i o o o m o o d • |
شام غربیان🕯🥀 ‹ کپی؟خیر
بِسـم‌ِرَب‌ِّنآمَــت‌ْکھ‌اِعجٰآزمیکنَد•• یـٰااُمٰـاهْ🌼•• سلام‌روزتون‌معـطربه‌نآم‌‌ امام‌صـٰآحِبَ‌الزمٰان؏💛.•
هرکجا مصرعی از مشک ُ علم می‌آید ؛ مصرع ِ بعدی ِ آن قافیه کم می‌آید💔.. ‹ › ‹
اونجا که فریدون مشیری میگه: در خموشی‌های من فریادهاست ؛ آنکه دریابد چه می‌گویم کجاست ! شبتون‌بی‌غم‌رفقا❤️‍🩹:)
˒‌ سـٰاجدھ‌ ִֶָ 🇵🇸 ˓
-
محرم‌تموم‌نشده‌ها . . .💔
حسین(ع) رفت، تا اسلام بمونه و حفظ بشه، تا پایه های دین بمونه... (عج) دیگه اینجوری نمیاد ها! امام زمان بدون یار نمیاد ها.. امروز اسلام یجور دیگه باید حفظ بشه، جامعه همون جامعه است، روشِ خدا فرق کرده! ‏«کل‌یوم‌عاشوراوکل‌ارض‌کربلا»‌ ‹
خاك هم در مکتب ِ امام حسین علیه‌السلام محترم است ؛ وگرنه تربت‌اش خود ، بانی ِشفا نبود .
امام صادق عليه السلام فرمودند: سجده كردن بر تربت حسين عليه السلام حجاب هاى هفتگانه را از هم مى دَرد. 📚ميزان الحكمه ج5 ص216 ‹
خدا را سپاس که در میان مردم ، کسانی را قرار داد که به سوی ما می آیند و بر ما وارد می شوند و ما را مدح و مرثیه می گویند . - امام‌صادق‌ع‌ ¦ وسائل الشیعه، ج 10 ، ص .
˒‌ سـٰاجدھ‌ ִֶָ 🇵🇸 ˓
آنچه‌ما‌در‌ده‌روز‌شنیدیم‌وگریستیم، حضرت‌‌زینب‌دریک‌روزبه‌چشم‌دید... امان از دل زینب...💔 ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j