عزاردارگرامیحجمبسته۳۰روزهیمحرمتان
بهپایانرسید.
تمدیداینبستهتامحرمسالآیندهامکانپذیرنیست.
هیچکستنهانیست،امامحسینیهکهمیمونه❤️🩹
‹#منآسبـتۍ›
ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
سرطان حجاب استایل 🙄 ‹#حجاب_استایل› ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ 「➜• @sajad110j」
سرطان حجاب استایل 🙄
‹#حجاب_استایل›
ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
🌒امشب اول ماه صفر است 🙏🏻 .👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻🌘
خونریزی یا شکستن تخم مرغ وصدقه ودود کردن اسفند فراموش نشود...
ان شاءالله با خواندن این دعا در اول ماه صفر ازبلا دور بوده ، حاجت روا شوید: نیت کنید.
✨ سبحان الله يافارج الهمّ ويا كاشف الغم فرّج همي ويسرّ أمري وأرحم ضعفي وقلة حيلتي و أرزقنی من حيث لاأحتسب يارب العالمين ✨
حضرت رسول فرمودند
هر كس مردم رااز اين دعا باخبركنددر گرفتاريش گشايش ايجاد می شود 🌺♥️
ادمین تبادل میشم با جذب فول و تضمینی آمار بالای دو کا🤏🏻❤️🔥
@mahdokhty
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
_
بهمجلسعزا
باپیراهنسیاهآمدیم
بادلسیاهنشستیم
بارویسیاهاما
برنگردانمانحسین...🖤
بِسـمِرَبِّنآمَــتْکھاِعجٰآزمیکنَد••
یـٰااُمٰـاهْ🌼••
سلامروزتونمعـطربهنآم
امامصـٰآحِبَالزمٰان؏💛.•
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
•💛🫀•
تعریف من از عشق همان بود که گفتم ؛
در بند ِ کسی باش که در بند ِ حسین است❤️🩹!'
‹#عـاشقآنہ_ٺـآیم›
ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
چه فرقی میکند اهل ِ کجای ِ این جهان باشی ؛
وطن آغوش ِ امن ِ آدمی که دوستش داریست❤️🩹((:
جایی مثل کربلا ..
راه حل برای کاهش استرس‹.🍓🙇🏻♀.›↭.
𓂃⋆.𓂃⋆.𓂃⋆.𓂃⋆.𓂃⋆.𓂃
- نفس کشیدنتو کنترل کن .💛🤏🏽.
- دوش آب گرم بگیر .💗🍿.
- اگه میتونی برو بیرون هوا بخور .🌿🛩.
- با حیوون خونگیت بازی کن .🍒🏸.
- اگه میتونی برو بیرون هوا بخور .🗒🦋.
‹#انگـیزشۍ›🦜🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدابرامنگهتداره❤️🩹:»
‹#استـورۍ›
ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این روزها همش پریشونم کربلا💔👨🏿🦯..
‹#دلتنگ_حـرم›
ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「➜• @sajad110j」
ما چند وقته بنر هامون درمورد حجاب استایل ها هست که جمعه شب محفل داریم درموردش
این محفل چند شب طول میکشه چون میخوایم به صورت گسترده براتون توضیح بدیم
پس یادتون نره که محفل داریم
پس قرار ما جمعه شب، ساعت ۲۰
بِسـمِرَبِّنآمَــتْکھاِعجٰآزمیکنَد••
یـٰااُمٰـاهْ🌼••
سلامروزتونمعـطربهنآم
امامصـٰآحِبَالزمٰان؏💛.•
"وسواسی باشید"
📚در انتخاب کتابی که میخوانید
🎥فیلمی که میبینید
👥آدمی که با آن معاشرت میکنید
🧠موضوعی که به آن فکر میکنید
{اینها غذای روح شما هستن}
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
_
-نزدیکمیشویمبہتپشهـاۍاربعـین
یککربلآبدہتانخورد، نوکرتزمین:❤️🩹)
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
_
مَنفَقَطیِڪآرِزودارَمڪِہآنهَماَربَعین . .
سَجدِهۍِشُڪرۍڪُنَمپاۍِسُتونِآخَرین!
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
_
اَبی عَبدِلله،
خسته شدم ..
نظری،رحمی،گوشه ی حرمی💔:)
˒ سـٰاجدھ ִֶָ 🇵🇸 ˓
🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨ #تمامِمن پارت⁴⁴: دری آبی رنگ که همیشه باز بودو خانه با پارچه ی راه راه پوشانده میشد؛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨🤍✨
#تمامِمن
پارت⁴⁵:
صدای گنجشک ها و خِش خِش کشیده شدن جارو کفِ زمین به بیداری وادارم کرد. چشم باز کردم و سر چرخاندم. نگاهم سر خورد روی زهراخانوم که خم شده بود و با جاروی دستی روی سرِ برگ های قهوه ای و خشکِ سرد میکوبید.سردرد هم مثل زهراخانوم توی سرم میکوفت و فکر محمد دیوانه ترم میکرد.یعنی تا تولدش به اینجا میرسید؟ دوهفته بیشتر نمانده بود. صورتم را که شستم تلفن قدیمی خانه زنگ خورد. جواب دادم؛ محمد بود! صدای گرم و پر ابهت مردانه اش را میشد راحت تشخیص داد:
+الو؟!
_محمد؟؟
+جانِ دلم، فرمانده جانِ من چطوره؟
زور بغض گلویم بیشتر از من بود، اشکم سرازیر شد و صدایم لرزید:
_تو خوب باشی منم خوبم، دورِ سرت بگردم الهی!
+اولا که گریه نکن، من دوست ندارم گریه های تورو ببینماااا، ثانیا خدانکنه...
زهرا خانوم خودش را به من رساند؛بال بال میزد تا با یکدانه پسرش حرف بزند:
+ریحان جان، من سریع باید برم مردم منتظرن، مامان اونجاست؟
_آره آره... گوشی!
تلفن را به دست زهرا خانوم میدهم.دستم را روی دهانم فشار میدهم که صدای هق هق ام مزاحم نباشد. روانه میشوم سمت اتاق...
ادامه دارد...