eitaa logo
معراج‌عاشقانه🇵🇸
152 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1هزار ویدیو
40 فایل
«بسم ربی» نفسم میگیرد... در هوایی که نفس های تو نیست! #یافارس‌الحجاز_ادرکنی🥀 ___________ کپی بجز مطالبی با عنوان #کپی‌آزاد؛ ممنوع می‌باشد!
مشاهده در ایتا
دانلود
|°•🕊🌿✨ - ما، اهلِ اینجا نیستیم :) ! [حاج‌احمد‌ڪاظمی♡] :)໒✿ « @sajadeh »
•○• ۅ اِمروز، مَن در حالِ بندگي‌ات هستم همین جايِ شکـر داڔد :)♥️ +مَگر نھ؟
••• با تمام وجود گناھ کردیم نھ آبرو برد و نھ نعمتش را گرفت بندگۍ مۍ‌کردیم چھ‌ میکرد…؟!🌱 ••• @sajadeh
چھ خبرھ مگھ ؟! سردار میگه← قدرِ این حکیم رو بدونید! شهدا میگن← حضرت آقا رو تنها نذارید! رفیق، صحبتای رو گوش دادی؟! کلمه به کلمش راه گشاستツ👌🏻 [ +ببین‌وعمل‌کن ! نکته‌برداری‌کن برایِ‌فرداهات^^🌸 ] آماده‌اي ‌گوش‌کنیم ‌سخنانشون ‌رو؟☺️
• ○ • 📝متن کامل بیانات رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکل‌های دانشجویی به مرور در حال انتشار است. ۹۹/۲/۲۸ 🔍 مطالعه متن: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45639 .📚📖. ••• @sajadeh
13990228_39446_128k.mp3
21.6M
•••گوش کنیم⏰🎧••• صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در ارتباط تصویري با نمایندگان تشکل‌های دانشجویي. ۹۹/۲/۲۸ 👨‍🎓📚🔍 @sajadeh
📚وعده چهارم! تقریبا ۵ سالم بود، خیلی رو داداش بزرگترم حساس بودم و خیال میکردم خانواده ام اون رو بیشتر از من دوست دارند. یه جورایی توهم توطئه داشتم! تقصیر خودشون هم بود؛ مثلا اگر جایی میخواستند بروند که من را نبرند، به برادرم یاد داده بودند که بگوید میرویم آمپول بزنیم. همیشه خیال میکردم مثلا برا اون چیزایی میخرند و از من پنهون میکنند. رمضان شده بود و من اصلا نمی دونستم روزه و سحری خوردن و اینا یعنی چه؟! یه شب نیمه های شب از خواب بیدار شدم! دیدم داداشم نیست رفتم اینور اونور نگاه کردم دیدم هیچکس تو جایش نخوابیده! و چراغ آشپزخونه هم روشنه. آروم آروم رفتم جلو و دیدم مامان و بابا و پسر عزیزشون نشسته اند دور هم توی آشپزخونه سر سفره و دارن غذا میخورند. من رو با لبخندهای روی لبشون نگاه میکردند و من هم مبهوت نگاهشون میکردم. تمام سالهای عمرم جلوی چشمم مرور شد! این همه سال فکر میکردم برادرم رو بیشتر دوست دارند و همیشه تکذیب میکردند. مچشون رو گرفته بودم. اونها این همه سال به من گفته بودن فقط سه وعده غذا داریم، صبحونه و ناهار و شام! این همه سال یه وعده غدای دیگه که نصف شب بیدار میشدند و می خوردند رو از من پنهون کرده بودن.
سخٺ‌گیرۍنیسٺ‌ ... ‌ابٺداۍراحٺیـ😍ـسٺ ...
شهادٺ‌فقط‌درخون غلطیدن‌نیسٺ! شهادٺ‌هنگامےرخ‌مےدهد ڪهـ وتڪه پراڪنےدیگران‌بگیرد.😔 و ڪهـ از ‌دلٺ‌جارےمےشود...😔 وآن‌هنگام‌ڪهـ مردان‌بهـ دنبال راهےبراے ٺواینجاهر‌روزشهیدمےشوے شهیدهـ ےحجاب ...!😌 @sajadeh
حرف قشنگ –دلم‌برات‌میسوزه😔 +چــرا؟!!🤔 –چون‌برات‌شهادت‌مینویسم‌باگناهات‌خط‌میزنـے....😏 @sajadeh
توبه‌ام توبه نشد هر چه که همت کردم من به ستاری تو سخت جسارت کردم هر چه تو دوست شدی با من آلوده ولی بی حیاتر شده، با نفس رفاقت کردم رمضان است و دل از خواب نکندم افسوس مثل هر سال من از لطف تو غفلت کردم من از این فلسفۀ روزه، از این فیض عظیم به همین تشنگی ساده قناعت کردم روزه هم چشم مرا باز نکرده، نکند عادتم بود اگر هرچه عبادت کردم هر چه هستم سر دیوانگی‌ام می‌مانم روزه‌ام را فقط افطار به تربت کردم خواستم از عطش روزه بگویم، اما از لب تشنه‌اش احساس خجالت کردم روزه‌ام روضه شد و روضه مرا می‌کُشدم یاد آن تشنه لب کرببلا می‌کُشدم @sajadeh