eitaa logo
سَجٰآدِھ
1.5هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
8 فایل
«می‌نشینم پای "سجاده‌‌"ی خیال، دستهایم  را بالا میبرم ، همان سویی که محبوبم ، نظاره گرِ من و توست و از او عشق و مهر و انسانیت، میطلبم❤️» . . . کپی‌‌ از عکسای که خودمون ثبت مبکنیم حق‌الناسه! جهت تبادل : @sydali_313
مشاهده در ایتا
دانلود
تا توی جمع جبهه چندتا مجرد میدید میگفت: « بروید ازدواج کنید ، زندگی فقط جنگ نیست . باید یادبگیرید برای جنگ های بعدی سرباز تربیت کنید. »
مستم ز نرگس چشمانت!..... آقا کجایی؟
سَجٰآدِھ
خیالت به عطرِ نارنج در خیابان‌هاےِ شیراز می‌مانَد! آه ڪه چه طعمی‌ست نامت در دهانم.. صدایم ڪه می‌زنی، دلم نارنجستانِ کوچکے است پُر از شڪوفه‌هاےِ تُو🍊🌼:)
__
سَجٰآدِھ
__
‏تو قشنگے، مثل اون لحظھ کہ باࢪون میزنھ🌱🌦
سَجٰآدِھ
تو مثݪ برفے! همون قدࢪ سفید هموݩ قدࢪ قشنگـ همونطۅࢪ پاڪ چیزے کھ همہ دوسش داࢪن!♡ سجادھ بختیاری
قول‌مید؎‌‌! اگہ‌خوند؎‌‌!🙂 تویکۍ‌ازگروه‌هایــاڪانالاکہ‌! هستۍڪپۍ‌کنی‌‌! اللهـــــــــم!(: عجــــــل!(: لولیـڪ!(: الفـرج!(: اگہ‌پا؎قولت‌هستۍ کپی‌ڪن‌تاهمہ‌برا؎ظهور حضرت‌مهد؎‹عج›دعاڪنن♥️!'
(:
سَجٰآدِھ
(:
تٰانَیایۍ‌گرھ‌اَز‌کٰارھ‌بَشَر‌وانَشوَد💙.!
♡(:
سَجٰآدِھ
♡(:
+قوت قلب ما؟! شما♡:)
چراشـهـربوی‌فاطمیـہ‌نمیده..؟!💔 بیشتربوی‌خود‌نمایی‌میده‌تا‌عزاداری... 🥀 ..؟!
{ }💔🥀 همسایه‌ ها به مجلس ختمت نیامدند... من بودم و همین دو سه تا بچه‌های تو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 . 💔 ○° گر به زهرا برسد نامه ما نیست غمی هـر کسی بچـه بـد را زده مــادر نزده🥀 . @sajadeh_sabr﴿
میگفت‌فاطمه‌جان... سلامم‌دیگه‌بعدتوبی‌جوابه💔(: برام‌زندگی‌بی‌تومثل‌سرابه... 🖤🖐🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙نماهنگ‌جدید‌ بانام 💔(: ویژه ¹⁴⁰¹ الهی‌بمیرم‌این‌روزا‌تب‌داره‌مادر الهی‌بمیرم‌این‌شباتاصبح‌بیداره‌مادر..
دےماه‌عجیب بوےحاج‌قاسم‌رو‌میده🚶🏻‍♀️💔..!↷‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
«💔🥀» آره‌خُ‌ـلاصہ فقط‌چندکلمه‌میگم: مــٰادر.. آتش.. در.. چادر.. سوختن.. پھلو.. سیلی..
بمیرم‌برادلت‌آقا(:💔 خودت‌عشقتوکفن‌کنی... خودت‌چشای‌عشقتو‌بیینی‌که‌برا‌همیشه‌بسته‌شده... تافاطمه‌بود...کسی‌جرئت‌نمیکردعلی‌و‌اذیتکنه(:
آخ‌بمیرم‌برادلت(:💔 وقتی‌مادرنفس‌آخرکشیدوازدنیارفت... علی‌رفت‌پیش‌زهراش... تازه‌دیدصورت‌مادرو(:💔
«💔🍃» حلالم کن حیدرنیومد،میزدنت کاری زدستم برنیومد:)💔 💔¦↫
«💔🥀» کوهی‌فرو‌میریـخت‌و‌ملتمسانه‌صـدا‌میزد: یازهـرا.. کلمـینـۍ! اَنا‌علـۍ‌بن‌ابـۍ‌طالـب زهرایِ‌مـن‌یکمـۍ‌حرف‌بزن علـۍ‌نمیره… 💔¦↫
«💔🥀» میگفت... در‌که‌زدن... هجوم‌ک‌اوردن... مادر‌دستشو‌گزاشت‌تخت‌سینه مولا... گفت‌نه‌تو‌نرو‌من‌میرم‌من عزادارم‌اینا‌حرمت‌منو‌نگه میدارن:)... با‌من‌که‌کاری‌ندارن... روایت‌شده‌از‌فضه‌ک‌خانوم حجاب‌سر‌نداشته‌و‌انقدر‌مطمئن بوده‌ک‌کاریش‌ندارن:)... میره‌میگه‌منم‌زهرا‌دخت‌نبی میگن‌هر‌کی‌میخوای‌باش:) و‌با‌لگد‌ب‌در‌میزنن:)... فضه‌میبینه... ی‌چادر‌برا‌خانوم میاره‌.. آخ‌خدا:) در‌ک.‌بسوزه... چادر‌.ک‌بسوزه... موی‌سر‌میسوزه:)💔
«💔🥀» علی‌جان... بعد‌من... سنگ‌میخوری...ناسزا میشنوی...نمک‌زخمت‌میشن...علی جانم‌غربت‌به‌سراغت‌میاد! ولی‌غریب‌تر‌از‌تو‌پسرم‌حسینه... قرار‌بعدیمون‌باشه‌گودال... میون‌تن‌صد‌پارش... ک‌میکنن‌لگد‌مال:)💔
«💔🥀» مجلس‌ختم‌برایت‌گرفتیم‌زهرا روضہ‌ات‌راحسن‌‌خواند حسین‌‌غش‌کرد💔!'
علےِ‌فاطمه‌؏میگوید: الااےچاه‌؛یارم‌را‌گرفتن گلم؛باغم؛بھارم‌راگرفتند میان‌ڪوچه‌ها‌با‌ضرب‌ِسیلی... +همه داروندارم راگرفتند...💔
مادرڪہ‌نباشَد نظم‌خانه‌بھم‌مۍ‌ریزد؛ نگاه‌کن، ؏ـلۍ‌نجف؛حَ‌ـسن‌بقیع؛حُ‌ـسین‌ڪربلا؛زینب‌دمشق و‌مهدۍرا‌نمیدانم‌ڪجا‌بیابم'!💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌