eitaa logo
سَجٰآدِھ
1.4هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
8 فایل
«می‌نشینم پای "سجاده‌‌"ی خیال، دستهایم  را بالا میبرم ، همان سویی که محبوبم ، نظاره گرِ من و توست و از او عشق و مهر و انسانیت، میطلبم❤️» . . . کپی‌‌ از عکسای که خودمون ثبت مبکنیم حق‌الناسه!
مشاهده در ایتا
دانلود
😂😅😍 😂😜 مهدی زین الدین اومده‌بود‌ازفرمانده‌مرخصےبگیره!براخواستگارے فرمانده‌یہ‌نگاهےبهش‌کردوگفت:《....🌱⃟ ☺️ میخواےبرےازدواج‌‌کنے؟!🤵🏻⃟ 👰...گفت؛....⃟✾ [بـلـہ‌مـیـخـوام‌بـرم‌خـواسـتــگارے]...💐.⃟ ͍.👰🏻فرمانده‌گفت:↞❨خب‌بیاخواهرمنوبگیر❩❗⃟ ❗ گفت:😳⃟ 🙄❪جدےمیگےآقامهدے❫...⁉️⃟ 🙄 گفت:‹بلہ‌بہ‌خانوادت‌بگو‌برن‌ببینن‌اگر‌پسندیدن‌بیا‌ مرخصےبگیروبرو ›😉⃟ ͍🌸⃟ 😉 اون‌بنده‌خداهم‌خوشحال‌‌ دویده‌بودمخابرات‌تماس گرفتہ‌بود‌بہ‌خانوادش‌گفته‌بود:😍⃟ 📞⃟ 😁 (فرمانده‌لشکرمون‌گفته‌بیا‌خواهر‌منو‌بگیر، زودبرید خواستگاریش‌خبرشوبہ‌من‌بدید)😁⃟ 😍⃟ ❤ بچہ‌هاے‌مخابرات‌مرده‌بودن‌ازخنده😅😅😅 پرسیده‌بود:" چرامیخندید؟!" خودش‌گفت‌بیا.... خواستگارےخواهرمن‼⃟ ⃟ ⃟ 🤔 بچہ‌ها‌گفتند:"بنده‌خدا‌ آقا‌مهدے‌سہ‌تاخواهر‌داره،‌ دوتاشون‌ازدواج‌کردن،‌یکیشونم‌دوماهشه😅⃟ 😂
دیشب تو تلویزیون روانشناسه میگفت هر روز الکی ده دقیقه بخندید حالتون خوب میشه، الان داشتم الکی یکم واسه تست میخندیدم مادرم منو دید،نیم ساعته زیر لب یسری دعا زمزمه میکنه فوت میکنه سمتم🙄😢😂
منتظران ظهور صلوات: .جبهه عازم جبهه بودم. یکی از دوستانم برای اولین بار بود که به جبهه می امد☺️ مادرش برای بدرقه اش آمده بود😄خیلی قربان صدقه اش میرفت و دائم به دشمن ناله و نفرین میکرد😂🤣 بهش گفتم:مادر شما دیگه برگردید فقط دعا کنید ما شهید بشیم.دعای مادرا زود مستجاب میشه😌 در جواب گفت:خدا نکنه مادر.الهی صد سال زیر سایه ی پدرو مادرت زنده بمونی🙄 الهی که صدام شهید بشه که اینجور بچه های مردم رو به گشتن میده😐😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[💛🐥]∞😷 بـاوࢪ‌داشتہ‌باش‌یک‌روزی‌میرسھ☺️ نتیجہ‌ی‌همهہ‌ی‌کاراتومیبین؁😄 هࢪچقدࢪبیشتࢪتلاش‌‌کردھ‌باش؁💪🏻 نتیجـہ‌ࢪنگی‌تࢪوشیࢪین‌تࢪھ🍯 ولی‌امان‌‌از‌روزی‌کھ نااميدبشی‌و دیگه‌تلاش‌نکنی!🚶🏻‍♀
😅 ‼️خانوم خوشگله شماره بدم❓☹️ ⁉️خانوم خوشگِله کجا میری برسونمت❓😏 🗣اینها جملاتی بود که دخترک در طول مسیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!🥀 ⭕️بیچاره اصلا” اهل این حرفها نبود . . .😔 💔این قضیه به شدت آزارش می داد تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیال درس و مدرک شود و به محل زندگیش بازگردد.🚌 🌼به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت🐾 🍃شاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهرِ لعنتی؛🌘 🧕دخترک وارد حیاط امامزاده شد . . .👣 خستہ . . .🖤 💔انگار فقط آمده بود گریه کند ـ ـ . دردش گفتنی نبود . . . ‼️😭 🧣رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد . .🙃 🌙وارد حرم شد و کنار ضریح نشست. . .🦋 💫زیر لب چیزی می گفت انگار‼️ 🕊خدایا ڪمڪم کن . . .💜 🍁چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با 👓صدای زنی بیدار شد. . .💤 👋خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی،🤗 👀مردم می خوان زیارت کنن‼️ 🏘دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند . . .🚕 به سرعت و با عجله از آنجا خارج شد. ـ ـ🚀 اما . .🤔 🌠اما انگار اتفاق عجیبی افتاده بود . .‼️ 🐷دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد . . .🙃 🐝انگار نگاه هوس آلودی تعقیبش نمی کرد . .🙂 🦋احساس امنیت میکرد . .💚 🌤با خود گفت: مگر میشود آنقدر زود دعایم مستجاب شده باشه! . .😇 🐬فکر کرد شاید اشتباه میکند. . .🧐 ♨️اما اینطور نبود!❣ ☝️یک لحظه به خود آمد . .🍃 😍دید امامزاده را سر جایش نگذاشته است ....
˼‌ڪاش‌جـزءزنان‌دهہ‌پنجاھ‌،شصتۍ بودیم‌ کہ؛اگرگاهۍراھ‌راگم‌میکردیم، بہ‌زنان‌اطراف‌مـان‌نگاهۍ . . مۍانداختیم‌ومۍدیدیم‌دغدغہ‌همہ‌شان؛ محڪم‌نگہ‌داشتن‌چادرشان . . .وجنگ جبهہ‌وجھادبودولاغیر( :✌️🏻'! زیرچادرشان‌تفنگ‌بودوسربندۍبانوشتہ ‹یازهرا›وتنھاالگویشان‌همین‌زهرابود🖤🕊'! نہ‌فردۍبدون‌ریشہ(:🖐🏻🕶'!˹
اَزڪِنـٰآرِتـوگِـدآبـٰآدَسـتِ‌خـٰآلی‌رَدنَـشُد نـیست‌عـٰآقِـل‌هَـرڪَسی‌ دیـوآنہ‌ِمَـشھـدنَـشُدシ..🖐🏻!•• 🧀⃟🖨¦⇢
ۅاسہ‌خۅشگل‌ڪردن‌ گوشۍ‌هاتۅن👀🌻
می‌رود‌ عُمر ولےخَنده‌بہ‌لَب‌بـٰاید زیست(:
میدونی‌یه‌دختر‌چجوری‌زیباست؟!^.^🪄🤍 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ¹.من‌میگم‌وقتی‌که‌داره‌عرق‌ریزون؛ میوه‌وسبزی‌هایی‌که‌خریده‌رو‌توی‌ِماشین‌میزاره. ².وقتی‌داره‌خونه‌ش‌رو‌مرتب‌میکنه. ³.وقتی‌داره‌توی‌ِجلسات؛ با‌جدیت‌بحث‌میکنه‌تا‌مذاکره‌رو‌ببره. ⁴.وقتی‌داره‌برای‌ِآینده‌و‌امروزش؛ برنامه‌ریزی‌میکنه. ❀یه‌دختر‌زمانی‌که‌؛ قوی‌و‌مستقل‌و‌سرزنده‌اس، خیلی‌زیباست! ❀حالا‌شما‌هی‌خودتو‌ضعیف‌ُ نا‌بَلَد‌و‌ناراحت‌نشون‌بده.!👩🏻‍🦱🌸^^ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‹🖇⸾🎧› - پشت‌من‌ڪسی‌نبودھ..! اینۍ‌ڪہ‌هستم‌ڪار‌خودمہ اگہ‌باختم‌بہ‌خودم‌باختم‌ و‌اگہ‌بردم‌با‌زهم‌بہ‌خودم…ツ - ‹🖇⸾🎧›