_

اشڪاتوخرج‌ڪن‌رفیق! بروسرِسجادَت‌دوڪلمہ‌با معبودت‌حرف‌بزن،بگومن‌ازپسِ‌ گناهام‌برنمیام،ازپسِ‌نفسم‌برنمیام‌ منوبِخرخدا مۍ‌‌دونم‌لایـق‌نیستم‌ولۍ‌بخر'!💔

_

گُمان‌میڪنیم‌‎حجاب.. براۍاین‌است‌ڪه‌،شناخته‌نشویم..! اَماقرآن‌میفرماید: حجاب‌رارعایت‌ڪنیدتاشناخته‌بشوید به‌چه‌چیزۍ به‌تقوا‌وعفت"!🌝💛

_

رو به سوریه کرد و گفت: بیا همه عروسڪ‌هایم مالِ تو حالا داداشم رو پس میدی..؟! آخه خیلی دلتنگشم:)💔

:) ❤️

- و ما بدون ِ اینکه خودی نشون بدیم میگیم اللهم الرزقنا شهادت ..!

خوشا به حال کسانی که ؛ قلبشان بخاطر خدا شکسته است ! [ امیرالمؤمنین ]

سلام‌رفیق‌شهیدمن(: منم؛سرخوش،سرخوشی‌که‌هزارآینه‌ تاریکی‌دردلش‌تلألؤداشت.سرخوشی‌ که‌به‌بوی‌گناه سرخوش‌بود!چه‌روزهایی‌که‌غرق‌درمرداب‌گناه، بی‌هیچ‌روزنه‌‌نیلوفری،برروی‌جوانی‌‌ ام‌خطی‌ازغلفت‌کشیدم!واگرخدای‌بیکران‌آمرزنده‌ام‌لحظه‌ای، فقط‌لحظه‌ای‌پرده‌ازهمه‌چیزکنار میزدوآشکار‌میشدگناهانم،دیگر هیچکس،هیچکس‌حتی‌شاخه‌ای‌ ازعلفهای‌هرز،حتی‌پست‌ترین‌ موجودات‌هم‌مرابیتاب‌نمی‌آوردند! وچه‌بگویم‌ازنفمتهای‌بی‌انتهای‌ خدایم‌درفراق‌من؟! اوبه‌انتظارنشسته‌است‌باچشمی‌ اشک‌و‌چشمی‌خون‌ومدام‌صدایم‌ میزند:«سرخوشم!سرخوش‌نازنینم!بیا،بیاوازمی‌من‌سرخوش‌شو،بیاو دُردانه‌ام‌شو...» ومن،من‌غفلت‌زده‌‌اسیرهامون! آه‌نازنین‌خدایم!باتوچه‌کردم؟!باخودچه‌کردم؟! چه‌بزرگواربودندآدمیان‌خطه‌‌تو!چه‌جوانمرد! چه‌یاری‌دهنده! روزی‌به‌صفحه‌‌دلم‌ازروی‌بی‌ حوصلگی‌نوشتم:‌دلم!فقط‌کمی‌هامون‌زده‌شدم،همین! امادلم‌فریب‌نمیخورد،مگرمیشوددل‌ خودراهم‌فریب‌داد؟! دلم‌هنوزبه‌طلوع‌لاله‌سرخ‌امیدداشت وخدایم،خدای‌بیکران‌آمرزنده‌ام‌ دست‌‌درازکردوبه‌سرانگشتی‌ازم مرداب‌بیرونم‌کشید(: مُهرسفری‌رابرپیشانیم‌زدکه‌ باورش‌تادل‌سفر‌هم‌برایم‌ناممکن‌بود. راه‌کرب‌و‌بلا‌را‌نشانم‌‌دهید لیاقت‌شهیدشدن‌رابرمن‌عطاکن من‌نیزتشنه‌‌شیرینم بیستون‌رانشانم‌دهید... چریکِ‌گمنامِ‌مهدی.. کپی‌باذکرصلوات‌و‌نام‌نویسنده‌؛حلال