eitaa logo
پاسخ های صوتی
60 دنبال‌کننده
138 عکس
51 ویدیو
33 فایل
سوالات دینی خود در جنبه های مختلف دینی. یافتن پاسخ سوالات فقهی طبق نظرمراجع تقلید، انتقادات و پیشنهادات سازنده ی خود در مورد مطالب کانال، ومطالب زیبا و آموزنده تان، با آیدی زیر👇 @Sajadi82 درارتباط باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃اصل زندگی از شما شنیده‌ام که عقل چیزی است که خدا به وسیلۀ آن عبادت می‌شود و بهشت به وسیلۀ آن به دست می‌آید. آقا! گرفتار بازی‌های دنیا شدن عقل مرا ربوده و دیگر میلی برای بندگی برایم نگذاشته است. هر روز دور خودم می‌چرخم بی آن که قدمی به خدا نزدیک شوم. خوش به حال کسانی که دل و دین و عقلشان را به تو دادند و عاشقت شدند! فکر کردن به آنها وجودم را مالامال از حسرت می‌کند. دل و دین و عقل مرا بگیر و عاشقم کن! اجازه بده در باقی ماندۀ عمرم طعم زندگی را بچشم. شبت بخیر اصل زندگی!
🍃صاحب الزمان چشم باز کردیم و دیدیم ما زندگی را برای سرگرمی‌هایش می‌خواهیم، با خیالات انس گرفته و از حقایق فراری شده‌ایم. آقا! حقیقت‌ترین حقایق روی زمین هم کسی جز تو نیست. ما تو را هم کنار زدیم و به جای انس گرفتن با یادت،‌ سرمان را گرم بازی کردیم. حالا که داریم به پوچ بودن سرگرمی‌های خیالی می‌رسیم، خودمان را خسر الدنیا و الآخرة یافته‌ایم و تو بگو حالا چه کار کنیم با حس خسران که چون خنجری امیدمان را سر می‌بُرد و زندگی‌مان را پر از وحشت می‌کند؟! ما را خلاص کن از حس خسران شبت بخیر یاصاحب الزمان!
🍃 تجلی نام های خدا کاش باور می‌کردم که لحظه لحظۀ زندگی من، در مقابل چشمان توست تا این قدر گرفتار دام غفلت و چاه معصیت نمی‌شدم! هنوز باور نکرده‌ام تو تجلی اسم بصیری و گناهان مرا می‌بینی. هنوز باور نکرده‌ام که تو تجلی اسم سمیعی و حرف‌های ناروای مرا می‌شنوی و هنوز باور نکرده‌ام که تو تجلی اسم خبیری و از هر آنچه در درونم می‌گذرد باخبری. اگر باور می‌کردم، به مقام عصمت هم که می‌رسیدم، جای شگفتی نداشت. به این باور محتاجم، مرا به آن برسان! شبت بخیر تجلی نام‌های خدا!
🍃جمعه‌ها به غروب که نزدیک می‌شوند، برای آدم‌های معمولی وقت دل‌گرفتن می‌شود و برای آدم‌های عاشق منتظر، وقت جان دادن. 🍃 این جمعه هم آمد و رفت و من حس احتضار را در خود ندیدم و این یعنی من هنوز عاشق نشده‌ام. چه حقیقت تلخی! 🍃من در خیالم شیرینی احتضار غروب جمعه را چشیده‌ام. یک روز بچشان به کامم احتضار جمعۀ نیامدنت را.
🍃امام تنها وقتی روزمره های زندگی مان به هم می ریزد، حسابی به هم می ریزیم. همه چیزها باید سر جای خودش باشد تا دلمان آرام باشد و لبمان خندان. یک بار چرا از خودمان نمی پرسیم تو کجای روزمره های زندگیمان هستی. چرا تو را وقتی در متن زندگی مان نمی بینیم به هم نمی ریزیم؟ تو چقدر مظلوم و غریبی و ما چقدر جفاکار و بی وفا هستیم. شبت بخیر امام تنها!
🍃امام مظلوم از دغدغه‌هایمان اگر بخواهیم با تو حرف بزنیم، از ابتدا تا انتها جز شرمندگی چیزی برایمان نمی‌ماند. کاش می‌توانستیم ادعا کنیم که دغدغۀ تو یک سر و گردن از دغدغه‌های دیگرمان بالاتر است. خوش به حال کسی که می‌تواند سر بلند کند و بگوید جز تو دغدغۀ دیگه‌ای ندارد. کمی دیگر منتظرمان بمان! خدا را چه دیدی شاید تو تنها دغدغه‌مان شدی. شبت بخیر امام مظلوم!
🍃زائر رضا باز هم روز مخصوص زیارت رسید؛ زیارت خورشیدی که از مشهد به مشرق و مغرب عالم می‌تابد، خورشیدی که غروب ندارد. خورشیدها در هر منظومه‌ای که باشند، نورشان را از او دارند و در برابرش شمعی رو به باد را می‌مانند. باز هم من ماندم و حسرت تکراری زیارت و تو هستی و زیارتی عاشقانه. وقتی که از کاروان زیارت جا می‌مانم، دلم را خوش می‌کنم به این که تو آن جایی و مگر می‌شود مرا فراموش کنی؟ به خودم می‌گویم چه سفارش کنم چه فراموش، تو از سوی من سلامی می‌دهی به امام رئوف. بگذار بخندند به من کسانی که این دل‌خوشی‌ها را خیال‌هایی می‌دانند که بافتۀ ذهن ساده‌اندیش من‌اند. اصلاً خیال هم که باشد، دلم خوش است به همین خیال‌ها. مگر چه عیبی دارد آدم با این خیال‌ها زندگی کند و با همین خیال‌ها بمیرد. زیارت که رفتی، سلام مرا که رساندی، بگو دلم چه قدر تنگ شده برایش! شبت بخیر زائر رضا!
🍃حضرت معشوق برخی از کارها را چه خوب می‌توانم برای شادی دل تو انجام دهم؛ اما برخی از کارها را نه. مثلاً جمکران رفتن برای نشاندن لبخند روی لب تو کار آسانی است؛ اما نمی‌دانم چرا مدارا کردن با دیگران به نیت راضی نگه داشتن تو کار سختی است. اشک ریختن در مجلس روضه، برای کم کردن از غم دل تو کار آسانی است؛ اما گذشت کردن از خطای دیگران به نیت به دست آوردن دل تو کار سختی است. به گمانم دلیل این سختی و آن آسانی، دلی است که عاشق نیست. عاشق همه کار می‌کند تا که معشوق از او راضی باشد. مرا ببخش برای این همه عاشق نبودنم! شبت بخیر حضرت معشوق!
🍃مرد عاشورایی چشم هایت را بده به من. بگذار من هم طعم خوب دیدن را بچشم. کسی اگر کربلا را خوب ببیند، دنیا برای او می شود کربلا و اگر عاشورا را خوب تماشا کند، لحظه هایش همه می شود عاشورا. من به کربلا شدن دنیا و به عاشورا شدن لحظه هایم سخت محتاجم. کربلا راز زندگی است. یک وجب از زمین اگر برایم کربلا نباشد، پایم به آنجا که برسد، می میرم و اگر لحظه ای را بدون حس عاشورا طی کنم، لحظهٔ بعد، مرگم رقم می خورد. چشم هایت را به من بده تا زندگی با من قهر نکند. شبت بخیر مرد عاشورایی!
🍃چاره بیچاره ها وقتی وارد میدان مبارزه با نفس شدم، فهمیدم که این دشمن‌ترین، به این راحتی از نفَس نمی‌افتد. خودم را که نگاه کردم، دیدم کمی که با نفس دست و پنجه نرم می‌کنم، خیلی زود از نفَس می‌افتم. برای همین هم بود که زود به این نتیجه رسیدم: جنگیدن با نفس کار من بیچاره نیست. مبارزه را رها کردم و با نفسم دوست شدم؛ ولی باز هم زندگی به کامم نشد که نشد. حالا تو را پیدا کرده‌ام و فهمیده‌ام بدون تو مبارزه با نفس، جز دست و پا زدن‌های بیهوده، هیچ چیز دیگری نیست. چقدر خوبی که مرا در میانۀ این میدان پر هیاهو، تنها رها نمی‌کنی. با تو که باشم، احساس قوت می‌کنم و بی تو بیچارۀ ضعیفی هستم که جز قبول شکست، راه دیگری ندارم. ممنونم که هستی! شبت بخیر چارۀ بیچاره‌ها!
🍃بهانۀ بودن شنیده‌ام که اگر حجت خدا روی زمین نباشد، زمین اهلش را فرو می‌برد. آفرین به معرفت زمین، مرحبا به عشقی که در دلش از تو دارد؛ اما آقا! به زمین از قول ما بگو تحمّل زمین، جز حضور حجت خدا هیچ دلیل دیگری ندارد. اگر تو نباشی، ما خودمان راهی پیدا خواهیم کرد تا زمین را ترک کنیم. زمینی که تو در آن نباشی، ارزش ماندن ندارد. ما با هر اندازه از بدی، دنیا را بدون تو در خیالمان هم تصور نمی‌کنیم. حتی خیالی این چنین، ذره‌ای آرام و قرار برایمان نمی‌گذارد. آقای خوبم! تو همیشه بهانۀ بودن ما هستی! شبت بخیر بهانۀ بودن!
🔸داغ اربعین🔸 تو کجایی وقتی که ما نیستیم؟ آنجایی که دلمان هست؟ پیش مایی یا دلمان؟ کنده شدن دل را شنیده بودیم اما گویی اربعین روز چشیدن آن است. دلمان دارد کنده می‌شود کنده شدن دل چقدر درد دارد! وقتی که دل جایی است که ما نیستیم باید کنده شود از ما حرفی نداریم قبول. اما ما گله داریم از دلمان که به تنها سفر کردن عادت کرده آقا! هر سال به بهانه‌ای تنهایمان میگذارد و خودش می‌رود که از نجف عمودها را یکی یکی بشمارد و قدم به قدم خودش را به آغوش کربلا نزدیک‌تر و نزدیک‌تر ببیند. و مرا این شب‌ها می‌گذارد در خیال عمودهای نجف تا کربلا که به جای ستاره‌های بشمارم و آرام آرام بخوابم. راستش خسته شدم از شمردن خیالی این عمودها. من در خیالم بارگاهی ساخته‌ام برای علی و بارگاه دیگری برای حسین و 1452 عمود هم زده‌ام در میان این دو حرم. نزدیک اربعین صبح که آفتاب سلام می‌دهد به تو راه می‌افتم در امتداد این عمودها. کوله‌ام پر است از گِله گِله از دلی که تنها رفت و تنهایم گذاشت. می‌ترسم تو هم یک روز از دست گِله‌های من خسته شوی برای همین عمود به عمود یکی از گِله‌ها را در می‌آورم و می‌خورم. خوردن این بغض بهتر از خسته شدن تو از من است. گِله‌هایم تلخ است کاش می‌شد کاری کرد که شیرین شود. چه کار می‌شود کرد؟ راهی پیش پایم نمی‌گذاری؟ مثلاً می‌شود دستی بکشی روی کوله‌ام؟ یا بگذاری روی گونه‌ام؟ درست است که در خیالاتم پیاده از نجف به سوی کربلا می‌روم اما پایم درد می‌گیرد آقا؟! تو هم قدم بگذار و بیا در خیال من خدا قوتی بگو تا تلخی هلاهلیِ گله‌هایم به شیرینی عسل شود آقا! اگر بیایی پاهایم را نشانت می‌دهم که از چشم تاول‌هایش چه جور دارد اشک می‌ریزد. بس است دیگر باور کن که من هم آدمم. خسته شدم از این همه سفر خیالی من عاشق تاول‌های راه اربعینم. این تاول‌ها وقتی در کف پایی شکوفه می‌زند قد آدم را بلند می‌کند به اندازه‌ای که می‌شود آن سوی آسمان را دید. من می‌خواهم روی تاول‌های پا آن سوی آسمان را ببینم. راستی آقا! تو هر سال اربعین کربلایی،‌ آری؟ می‌شود امسال تو هم بمانی پیش ما؟ داغ اربعین دارد می‌کُشد ما را تو که پیش ما باشی و فقط دلت را روانه کنی ما هم آرام می‌گیریم. ما داغدیده‌ایم داغدیدۀ‌ اربعین تسلای دل داغدیده ثواب دارد آقا!
🍃 شیرینی زندگی عاشقان صادق تو در لحظه لحظهٔ جمعه انتظار را چنان معنا می کنند که اگر کسی هم نشین آنها شود، بی قراری را با همه وجود می چشد. جمعه برای ما روز خوشگذرانی است. هم نشینی با عاشقان تو، این روز را برایمان تلخ مي کند. برای همین هم در این روز از عاشقان تو فرار می کنیم. کاش به ما می فهماندی تلخی بی قراری جمعه ها راز شیرین شدن زندگی است. شبت بخیر شیرینی زندگی!
🍃راز مدارا وقتی کسی پیش انسان محترمی به من اهانت می‌کند، چه خوب احساس می‌کنم که توانم برای خویشتنداری، بسیار است. حالا که زندگی را در مقابل نگاه تو می‌بینم، تحمل رفتارهای ناشایست برایم آسان شده. محترم‌تر از تو روی زمین، کدام انسان است؟ تو صبر و مدارای مرا می‌بینی و لبخند می‌زنی و من لبخند تو را در خیالم ترسیم می‌کنم و بیشتر مدارا می‌کنم. همین برای دریا شدن سینه‌ام کافی است. شبت بخیر راز مدارا!
🍃راز سعادت من از کرَم تو بعید می‌دانم که شب بخیرهای هر شب مرا تا آخر عمرم بی‌جواب بگذاری. آخرش یک شب می‌رسد که شب بخیر می‌گویم در حالی که تو در مقابلم نشسته‌ای. جواب شب بخیرم را از زبان تو می‌شنوم در حالی که لبخند به لب به چشمانم خیره شده‌ای. یک شب که مثل همۀ شب‌ها، شب بخیرم را در دلم می‌گویم، می‌آیی و دست بر شانه‌ام می‌گذاری، دعا می‌کنی که شب‌هایم همیشه به خیر باشد و می‌شنوم که فرشته‌ها بی‌فاصله بعد از دعایت آمین می‌گویند. یک شب من با شب بخیری که تو به من می‌گویی، خودم را خوشبخت‌ترین آدم روی زمین خواهم دید. آقا! مرا زودتر برسان به قلۀ خوشبختی شبت بخیر راز سعادت!
🌃 | شبت بخیر بهشت خدا 🥀همۀ ‌مشکل انسان این جاست که بدون تو می‌خواهد دنیا را بهشت کند. دنیا بهشت نمی‌شود و انسان خسته می‌شود. راه را عوض می‌کند؛ اما نه به سوی تو. 🥀او راه تازه‌ای را پیش پای خویش باز می‌کند؛ غافل از آن که همۀ این راه‌ها چاه‌هایی بیش نیستند که هر یک عمیق‌تر از دیگری است. 🥀من می‌دانم وقتی که انسان بپذیرد دنیا بدون تو بهشت نمی‌شود و قبول کند که برای بهشت شدن دنیا باید به دنبال تو بیاید و روز و شبش خواستن تو از خدا باشد، روز آمدن تو فرا خواهد رسید. 🥀تا وقتی انسان برای بهشت شدن دنیا تو را از خدا طلب نمی‌کند، باید در جهنم دنیا بسوزد. 🥀شبت بخیر بهشت خدا 🌺اللهم عجل لولیک الفرج