#طنز_جبهه
😂اینطوری لو رفت...!😂
⭕️دو تا از بچههاے گردان، غولـے را همراه خودشان آورده بودند و هاے هاے مـےخندیدند.
گفتم: «این ڪیـھ؟» ↭😳
گفتنـد: «عـراقـے» ↫😁
گفتـم: «چطورے اسیرش ڪردید؟» ⇤😎
مـےخندیدنـد ⇜ 😂
.
گفتنـد:
«از شبــ🌙 عملیاتــ پنهـان شـده بـود. تشنگـےفشار آورده بـا لبـاس بسیجـےهـا آمـده ایستگـاه صلواتـے شربتــ گرفتـھ بـود.╉😎😂╉ پـول داده بـود!»
اینطورے لـو رفتـه بـود┿😎😁┿
بچـھ هـا هنـوز مـےخندیدند.┆⭕️┆
🌹 @salam_bar_shahid 🌹
مــاݩده بـودم چہ ڪسے را بــہ ݩجـــ✨ــف سجــدہ ڪــݩم؟🍃
ڪــہ خـــــداوݩد خود از سمــٺ حــرم گفــٺ: عــݪــــے✋💚
#یا_علے💓
@salam_bar_shahid
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
☘سلام بر ابراهیم☘
💥قسمت سی و هشت: فقط برای خدا
🗣راوی: یکی از دوستان شهید
رفته بودم ديدن دوستم. او در عملياتي در منطقه غرب مجروح شد. پاي او شــديداً آســيب ديده بود. به محض اينكه مرا ديد خوشــحال شد و خيلي از من تشكر كرد. اما علت تشكر كردن او را نميفهميدم! دوســتم گفت: ســيد جون، خيلــي زحمت كشــيدي، اگه تــو مرا عقب نمي آوردي حتماً اسير ميشدم! گفتم: معلوم هست چي ميگي!؟ من زودتر از بقيه با خودرو مهمات آمدم عقب و به مرخصي رفتم. دوستم با تعجب گفت: نه بابا، خودت بودي، كمكم كردي و زخم پاي مرا هم بستي! اما من هر چه ميگفتم: اين كار را نكرده ام بي فايده بود. مدتي گذشت. دوباره به حرف هاي دوستم فكر كردم. يكدفعه چيزي به ذهنم رسيد. رفتم سراغ ابراهيم! او هم در اين عمليات حضور داشت و به مرخصي آمد. با ابراهيم به خانه دوستم رفتيم. به او گفتم: كسي را كه بايد از او تشكر كني، آقا ابراهیم است نه من! چون من اصلاً آدمي نبودم که بتوانم کسي را هشت کيلومترآن هم در کوه با خودم عقب بياورم. براي همين فهميدم بايد کار چه کسي باشد! يك آدم کم حرف، كه هم هيکل من باشــد و قدرت بدني بالایی داشــته باشد. من را هم بشناسد. فهميدم کار خودش است! امــا ابراهيم چيزي نمي گفــت. گفتم: آقا ابرام به جَــدم اگه حرف نزني از دستت ناراحت ميشم. اما ابراهيم از كار من خيلي عصباني شده بود.گفت: سيد چي بگم؟! بعد مكثي كرد و با آرامش ادامه داد: من دست خالي مي آمدم عقب. ايشان در گوشه اي افتاده بود. پشت سر من هم کسي نبود. من تقريباً آخرين نفر بودم. درآن تاريکي خونريزي پايش را با بند پوتين بستم و حركت كرديم. در راه به من ميگفت سيد، من هم فهميدم که بايد از رفقاي شما باشد. براي همين چيزي نگفتم. تا رسيديم به بچه هاي امدادگر. بعد از آن ابراهيم از دست من خيلي عصباني شد. چند روزي با من حرف نميزد! علتش را ميدانستم. او هميشه ميگفت كاري كه براي خداست، گفتن ندارد.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
به همراه گروه شناسائي وارد مواضع دشمن شديم. مشغول شناسائي بوديم که ناگهان متوجه حضور يک گله گوسفند شديم. چوپان گله جلو آمد و سلام کرد. بعد پرسيد: شما سربازهاي خميني هستيد!؟ ابراهيم جلو آمد و گفت: ما بنده هاي خدا هستيم. بعد پرسيد: پيرمرد توي اين دشت و کوه چه ميکني؟! گفت: زندگي ميکنم. دوباره پرسيد: پيرمرد مشکلي نداري؟! پيرمرد لبخندي زد و گفت: اگر مشکل نداشتم که از اينجا ميرفتم. ابراهيم به سراغ وسايل تداركات رفت. يک جعبه خرما و تعدادي نان و کمي هم از آذوقه گروه را به پيرمرد داد و گفت: اينها هديه امام خميني(ره)براي شماست. پيرمرد خيلي خوشحال شد. دعا کرد و بعد هم از آنجا دور شديم. بعضی از بچه ها به ابراهيم اعتراض کردند؛ ما يك هفته بايد در اين منطقه باشيم. تو بيشتر آذوقه ما را به اين پيرمرد دادي! معلوم نيست کار ما چند روز طول بکشد. ابراهیم گفت اولاً کار برای رضای خدا همیشه جواب میدهد در ثانی مطمئن باشید باشــيد اين پيرمرد ديگر با ما دشــمني نميکند. شما شــك نكنيد، . درآن شناسائي با وجود کم شدن آذوقه، کار ما خيلي سريع انجام شد. حتي آذوقه اضافه هم آورديم.
♻️ #ادامه_دارد...
━═🇮🇷━⊰🍃❤🍃⊱━🇮🇷═━╮
@salam_bar_shahid
╰━═🇮🇷━⊰🍃❤🍃⊱━🇮🇷═━
هدایت شده از ســلام بـࢪ شـهــید
🕌 سلام صبح گاهی محضر اربابمون
📿 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 📿.
@salam_bar_shahid
صبحتان حسینی...❤️
┄✦۞✦༻﷽༺✦۞✦┄
#جــبــهــه
تہ صف بودم، به من آب نرسید.
بغل دستیم لیوان آبش را داد دستم.
گفت من زیاد تشنہام نیست.
نصفش را تو بخور.
فرداش شوخے شوخے به بچهها
گفتم از فلانی یاد بگیرید، دیروز نصف.
آب لیوانش را به من داد..
یکے گفت:
لیوانها همهاش نصفہ بود...:)
#شهدایی_زندگی_کنیم
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌸🍃🌸
🍃🌸 @salam_bar_shahid
🌸🍃🌸
✅ عواملی که روزی را افزایش می دهد:
◀️ نیکوکاری با خانواده و سائر مردم
◀️ خوش اخلاقی
◀️ آسانگیری ( نسبت به خانواده و در معاملات)
◀️ غذا دادن به دیگران
◀️ کمک مالی و همیاری با مردم
◀️ امانتداری
◀️ دعا کردن برای دیگران
◀️ همیشه با وضو بودن
◀️ صدقه دادن
◀️ خوش نیت بودن
🔴 عواملی که روزی را کم می کند :
🔺گناه کردن
🔺حرام خوردن
🔺پایمال کردن حقوق دیگران
(مثلا تاخیر در پرداخت بدهی)
🔘◾️🔘◾️🔘◾️🔘◾️🔘◾️🔘
@salam_bar_shahid
🔘◾️🔘◾️🔘◾️🔘◾️🔘◾️🔘
🌷 بِسمِربِّالشُّهداءِوالصِّدیقین 🌷
خادم شدن ،
بہ پیراهن خادمـی و
چسباندن پلاڪ خادمی بر روی سینہ نیست !
خادم الشهدا بودن یڪ تفڪر است ...
تفڪر و سبڪ زندگـی !
بیایید تمرین ڪنیم خادمـی شهدا را ...
📸 #شهید_حجت_الله_رحیمی.
🏴 @salam_bar_shahid 🏴