هدایت شده از ﷽
javadmoghaddam-@yaa_hossein.mp3
3.89M
🌹شهیدهسته ای مجید شهریاری🌹
💠احترام به شاگرد💠
سه دانشجو داشت که دو تایشان فکلی بودند و یکی ریش داشت.
جلوی پای هر سه بلند میشد!
برایش فرقی نمیکرد که فکلی است یا چادری.
هر کس به دفترش می آمد جلویش بلند میشد!
جواب سوالات و مشکلات همه را میداد.
اگر به این می گفت دخترم، به آن یکی هم میگفت دخترم!
اذان که میگفتند، نمی گفت بروید نماز!
همان جا آستین هایش را بالا میزد!
همین بچه فکلی را سال بعد در نمازخانه دیدم.
نمازاول وقت و قرآن بعد از نمازش همیشه به راه بود...
منبع:(کتاب شهید علم)📚
#شهید_مجید_شهریاری
@SALAMbarEbrahimm
هدایت شده از همسفرتاخدا
4_5983548454519964205.mp3
6.22M
فوق العاده دلنشین👌❤️
🌹ترجمه صوتی بسیار زیبا #دعای_کمیل
حتما بشنوید✅
#التماس_دعا...
@hamsafar_TA_khoda
﷽
ابراهیم گرفته و ناراحت بود...
رفتم کنارش ازش پرسیدم:چی شده داش ابرام؟مشکلی پیش اومده؟
اول نمی گفت.
اما بعدش به حرف اومد:چند روزه دختری تو این محله به من گیر داده و میگه تا تورو به دست نیارم ولت نمی کنم...!
رفتم تو فکر یدفعه خندیدم!
ابراهیم گفت:خنده داره؟
گفتم:داش ابرام ترسیدم فکر کردم چی شده...با این تیپ و قیافه ای که تو داری این اتفاق عجیب نیست!
گفت:یعنی چی؟!یعنی بخاطر تیپ و قیافه ام این حرفو زده؟
گفتم:شک نکن…!
روز بعد تا ابراهیم رو دیدم خندم گرفت...
با موهای تراشیده اومده بود محل کار و بدون کت و شلوار...
فردای اون روز با پیراهن بلند به محل کار اومد و باچهره ای ژولیده تر...
حتی با شلوار کردی و دمپایی آمده بود...
ابراهیم مدتی این کار را ادامه داد تا از این وسوسه شیطانی رها شد...
سلام خدا بر شما ای شهید بزگوار،شهید ابراهیم هادی🌹
@SALAMbarEbrahimm
#خاطرات_شهید
گفت: «توی دنیا بعد از شهادت فقط یک آرزو دارم؛ اونم اینکه تیر بخوره به گلوم.» تعجب کردیم. بعد گفت: «یک صحنه از عاشورا همیشه قلبمو آتیش می زنه؛ بریده شدن گلوی حضرت علی اصغر.»
والفجر یک بود که مجروح شد. یک تیر تو آخرین حد گردنش خورده بود به گلوش. وقتی می بردنش، داشت از گلوش خون می آمد؛ می گفت: آرزویی ندارم مگر شهادت
#شهيد_عبدالحسين_برونسی
#تلنگر
☝️🏻همیشه اونی که باهاش بیشتر خوش میگذره
و بیشتر میخندی
بهترین دوستت نیست❗️
✅ تو انتخاب رفیق صمیمی باید ببینی
کی رابطش با #خدا بهتره
@SALAMbarEbrahimm