#حاج_قاسم درونتو بذار روبرویِ مشکلات و غمات
بگو : مردِ این میدان ما هستیم برای شما
#دل_قوی_دار_رفیق
انَّ الانسَانَ لَفِی خُسرٍ
العصر/۲
انسانِ لَفِی خُسر ، منم! منی که جای تو ، دنبال دیگران رفتم ...
- منم می تونم امام زمان(عج) ببینم؟!
+ می تونی با چشمات حرام نبینی؟!
عَزیزٌ عَلَیَّ اَن اَرَی الخَلقَ وَلا تُری
#یاایهاالعزیز
مرحوم شیخ مرتضی تهرانی:
یک وقت کسی
در خیابان راه می رود
یهو یاد خدا می افتد و می گوید
خدایا قربونت برم !
این ارزشش از این که
من بشینم از اول تا اخر مفاتیح الجنان
را با وضو و رو به قبله بخوانم و چیزی نفهمم بیشتر است
خدایا یه چیزی میگم نه نگو
بگیر ازمون هر چیز و هر کسی رو که تو رو از ما میگیره...
تۅحݪببࢪاینشانہگیࢪیاز
گۅگلاࢪثاستفادهمیڪࢪد📱
اماخمپاࢪههابہهدفنمیخۅࢪد
ۅفہمیدهبۅدڪہایننࢪمافزاࢪ
دࢪسۅࢪیہخطاداࢪدۅ"عمدی"
همهست.😡
مقداࢪخطاࢪادࢪآوࢪدهبۅدۅدࢪ😇
نشانہگیریخطاࢪاهممحاسبہ
میڪࢪدۅدࢪستهدفࢪامیزد.
باࢪزیادیجابہجاڪࢪدۅڪمࢪدࢪد
گࢪفتبہحدیڪہنمیتۅنست
ࢪانندگےڪنہۅهیچداࢪۅیۍ💊
هماثࢪنمیڪࢪدبࢪاهمینتۅ
ماموࢪیتآخࢪجلیقہنپۅشید⛑
ۅمۅجانفجاࢪمحمۅدࢪضاࢪۅ
بہدیۅاࢪڪاناݪڪۅبیدهبۅد.💥
#فاطمیه
#اللهمالحقناباالشهدا
#اللهمالرزقناشفاعہالشهدا
میگن طرف خیلی آدم حسابی و آدم درستیه!
دزد نیست، حلال و حروم سرش میشه، دروغ نمیگه و...
یادمون رفته اینا وظیفه انسانی ماست، نه آپشنهای ویژه ...!
وقتایی که گیر میکنین تو سیاهی دنیا،
درست همون وقتا که نه دستتون به هیئت میرسه ُنه دستتون به حرم ، بشینین یه گوشه از اتاقتون ،
چادرتون یا شال عزاتونو بکشین رو سرتون،
با مداحیای توی گوشیتون خلوت کنین
همون میشه هیئت شما ....
هرچی نیمه شب تر ، دعاهایِ دلِ شیکستتون مستجاب تر...
امروز اولین روز از بقیه عمرته
پس تولدت مبارک
مثل یه بچه پاک و معصوم باش
و بقیه شو خوب بگذرون...😉
میگن با هر کسی دوست بشیم، شکل و فرم اون رو میگیریم.
فکرش رو بکنین اگه با خدا دوست بشیم چه زیبا شکل میگیریم...☺️
گناه میکنیم ظهور عقب میفته به همین راحتی!
امام زمانمونو فروختیم به لذت یه دقیقه ایه گناه
تنها ترسم شده این که بیاد ازم رو برگردونه!
شده صبحا دعای عهد بخونیم؟!
این همه زدیم به سینه گفتیم #حسین ع
نگفتیم پسر حسین ع تنهاست...!
دو شهید...دو رفیق
همه جا معروف شده بودن به باهم بودن
تو جبهه حتی اگه جداشونم میکردن آخرش نا خواسته و تصادفی دوباره برمیگشتن پیش هم
خبر شهادت علیرو که آوردن مادر محمد هم دو دستی تو سرش میزد و میگفت بچم
اول همه فکر میکردن علی رو هم مثل بچش میدونه به خاطر همین داره اینجوری گریه میکنه
بهش گفتن مادر تو الان باید قوی باشی تو هنوز زانوهات محکمه تو باید ننه علی رو دلداری بدی
همونجور که اشک میریخت گفت:
زانوهای محکم کجا بود؟ اگه علی شهید شده مطمئنم محمد منم شهید شده اونا محاله از هم جدا بشن
عهد بستن آخه مادر...
عهد بستن بدون هم پیش "سیدالشهدا" نرن...
مامور سپاهی که خبر آورده بود کنار دیوار مونده بود و به اسمی که روی پاکت بعدی نوشته شده بود خیره شد
#شهید_محمد_رجبی 🌷