کانال کمیل
همیشه برایم مثل یک استاد بود 🍃 از زندگی شهدا صحبت میکرد خصوصیات آنان،نحوه زندگی وشهادتشان هر وقت سو
چون در خانه انباری نداشتیم لوازم اضافی را در پشتبام خانه نگهداری میکردیم
حسن آقا وقتی کودک بود با رفتن به پشتبام و جستجو لای وسایل اگر چیزی از یادگاریهای دوران دفاع مقدس پدرش را پیدا میکرد جوری داد میزد و ذوق میکرد که انگار گنجی پیداکرده عشق این را داشت که اتاقش را با یک سربند، چفیه یا عکس شهید تزئین کند..
همین چند سال اخیر به یاد دارم که برای یادواره شهید املاکی رفته بود وقتی برگشت دیدم عکس شهید را با خود آورده تا به دیوار اتاقش بچسباند
چون تازه خانه را نقاشی کرده بودیم مانع شدم مبادا چسب رنگ دیوار را بکند
وقتی برای نماز صبح بیدار شد سرحال ندیدمش فکر کردم کسالتی دارد از حالش جویا شدم گفت حضرت آقا دیشب به خوابم آمده و مرا به خاطر نچسباندن عکس شهید بر دیوار اتاقش مورد بازخواست قرار داده💔
دیدم از این مسئله خیلی ناراحت است که گفتم هر کاری دوست داری بکن دیگه مانع نمیشوم پسرم در شهدا چیزی میدید که من نمیدیدم.
ما سینه زدیم
بیصدا باریدند..💔
از هر چه دم زدیم
آنها دیدند... 🍂
ما مدعیان صف اول بودیم..
از آخر مجلس شهدا را چیدند...😔💔
🌷 شادی روح شهدا و امام شهدا علی الخصوص آقا حسن عشوری ذکر سه #صلوات بر محمد و آل محمد 🍃
شهید دکتر مصطفی چمران🕊🌹
#عشق آرامش می آورد،
حتی در بحبوبه ی جنگ
در کشاکش مرگ و حیات
زیر رگبار گلوله ها و بمب ها
در مقابل هجوم دشمن و خطر مرگ
آنچنان آرامشی می آورد که یک طفل نوزاد در دامان مادر احساس می کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا ❤️
شهید حاج شیخ عبدالله میثمی🕊🌹
خدا می داند اگر پیام شهدا و حماسه های انها را به پشت جبهه منتقل نکنیم گنهکاریم.
هیچگاه احمد در قید و بند خرید لباس نو نبود، حتی عید، همیشه بهش میگفتم: آخه مادر تو جوونی، باید لباس نو و شیک بپوشی، میگفت: احتیاج ندارم، بالاخره یکبار راضیش کردم و بردمش بازار و برایش یک پیراهن خریدم، پیش از عید دیدم اون لباس تو کمدش نیست، علت رو که پرسیدم، بهم گفت: مادرم کسی رو میشناختم که نیازمند بود، اومدم لباسم رو بردم و بهش دادم، اون موقع تازه متوجه شدم حتی روزی هم که راضی شده بود لباس بخره، توی این فکر بوده و با خودش گفته بوده با مادرم میرم و لباس رو میگیرم و بعدش میدم به نیازمندش اما در عین حال که به لباس و مُد اهمیت نمیداد، لباس روحانیّتش همیشه تمیز و آراسته بود.
شهید احمد قنبری🕊🌹
قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ..
انعام/۶۴
بگو: خداست که از آن گرفتاری و بلکه از هر اندوه شدیدی نجاتتان می دهد.
هی میگی آخرش چی میشه؟!
آخرش دست خداست، بد نمیشه...!!
این اولش رو که سپردند دست تو، درست انجام بده آخرش دست خداست، بد نمیشه...
#قرآن_بخوانیم 🍃
هر موقع میل گناه کردی یاد لحظه ای بیفت که قراره ببرنت ته قبر تنهای تنهایی...
آقا مصطفی همیشه سر به زیر بود که مبادا چشمش به نامحرم بیافتد.
🔻همسر شهید:
یک روز مادرم اومد پیش من گفت این آقا مصطفی تو خیابون از بغلش که رد میشم حتی سلام هم نمیکنه ولی تو خونه دست و پای منو می بوسه!
وقتی آقا مصطفی اومد خونه ازش پرسیدم چرا این کارو میکنی؟!
گفت: تو که می دونی من تو خیابون به کسی نگاه نمیکنم...
#شهید_مصطفی_صدرزاده🕊🌹
یادش با ذکر #صلوات
پنجشنبه اس شادی روح پاک شهدای عزیزمون ...
جمیع امواتمون، صلواتی همراه با سوره ی حمد قرائت کنیم🌸
در جبهه یک فرمانده ارتشی داشتیم که خیلی با ابراهیم رفیق بود.
مرتب به ما سر می زد و ابراهیم هم حسابی او را تحویل می گرفت.
تعجب کردم که اینها از کجا همدیگر را
می شناسند.
این فرمانده می گفت:
ماجرای آشنایی ما به یک امر به معروف برمی گردد.
یکبار من عمل حرامی انجام دادم و نمی دانستم این کار گناه است.
همان روز دیدم جوانی خوش سیما از سنگر بسیجی ها به سمت من آمد.
بعد از سلام و احوالپرسی،مقداری میوه تعارف کرد و کمی صحبت کردیم.
بعد مرا از میان جمع بیرون آورد و خیلی محترمانه تذکر داد که کار من اشتباه بوده و بهتر است دیگر انجام ندهم.
اینقدر با مهربانی و روی خوش تذکر داد
که شیفته این جوان شدم و مرید اخلاق خوبش شدم.
شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شده اند،(چون)امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید.
(آل عمران/۱۱۰)
📚خدای خوب ابراهیم
روز پاسدار رو به همه ی پاسدارهای عزیزی که تو کانال کمیل حضور دارن تبریک عرض میکنیم🌸
#مخاطبان_خاص
حاجمحمود_کریمی_ای_عشق_شورانگیز_.mp3
37.9M
ای عشق شورانگیز
#میلاد_امام_حسین علیه السلام🌺