پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانال کمیل
او با سپاهی از شهیدان خواهد آمد...
#اللهمعجللولیکالفرج💚
نایب الزیاره شما مزار تکاور پاسدار
شهید یوسف فدایی نژاد❤️
کانال کمیل
نایب الزیاره شما امامزاده هاشم از نوادگان امیرالمومنین مولا علی(علیه السلام)
و مزار تکاور پاسدار هم رزم و رفیقِ همراهِ آقایوسف تا خود خدا...
شهیدصمدامیدپور❤️
#قرار_همیشگی 🍃
هادی گفت بچه ها بریم زیارت شاه عبد العظیم علیه السلام؟
گفتیم باشه..هادی گفت :من میرم ماشین بابام رو بیارم..🚗
هادی رفت و ما منتظر شدیم تا با ماشین برگردد بعضی از بچه ها که هادی را نمی شناختند فکر میکردند یک ماشین مدل بالا...
چند دقیقه بعد با یک پیکان استیشن درب داغون جلوی مسجد ایستاد..فکر کنم تنهای جای سالم ماشین موتورش بود🏍 که کار میکرد نه بدنه داشت.. نه صندلی درست حسابی و...
و لامپ های ماشین کار نمی کرد..
رفقا با دیدن ماشین خیلی خندیدند😄
بچه ها چند چراغ قوه آورده بودند
ما در طی مسیر از نور چراغ قوه استفاده کردیم وقتی هم میخواستیم راهنما بزنیم چراغ قوه را بیرون میگرفتیم و راهنما میزدیم..
خلاصه آن شب خیلی خندیدیم بچه ها می گفتند میخواهیم برای شب عروسی ماشین هادی را بگیریم..🌿😁
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🌷یادش با ذکر #صلوات
🕊@salambarEbrahimm🕊
شب که دیر میاومد خونه درنمیزد .
از روی دیـوار میپرید
تو حیاط و تا اذان صبح صبـرمیکرد .
بعد به شیشه میزد✨
و همہ را برای نماز بیدار میکرد
بعد از شهادتش مادرم هر شب
با صدای برخوردباد به شیشه
میگفت : ابراهیم اومده ..!💔
_شهید ابراهیم هادی...🥀
🌷یادش با ذکر #صلوات
🕊@salambarEbrahimm🕊
رفقا امروز قراره یه جواب مهم بگیریم
ازهمتون التماس دعای خیر و ویژه داریم❤️
وقتی كه تو آمدی به دنيا عريان
مردم همه خندان و تو بودی گريان
كاری بكن ای دوست كه وقت رفتن
مردم همه گريان و تو باشی خندان!
این شعر و مادر شهید محمدرضا حقیقی موقع دفنش میخونن(:
شهید و که میخواستن بزار داخل قبر لبخند میزنه...💔
🌷هدیه به روح پاکش #صلوات
🕊@salambarEbrahimm🕊
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
ما که می دونیم یه روز بر می گردیم بغل خودت...
بقره/۴۶
فرد وارد بازار قیامت می شود، فکر می کند خبری است تعجب میکند
خدایا..!
پس چه شد..؟! نمازها عمره ها..؟!
می گویند: تو دل شکستی، ریا کردی، زهرِ زبان ریختی تمامش پرید...
#آیتالله_فاطمینیا
هدایت شده از Modafe313yar
حیا نداشته باشی
نه چادر تورو مذهبی میکنه نه ریش!
Nahj - 11_5924901698295301271.mp3
4.79M
با هندزفری گوش کنین
#نهجالبلاغه خطبه ی ۱۲۵
برای #امام_زمان پست میذاری در حالی که پیوی هر کس و ناکسی میری...؟!
به کجا داریم میریم؟!
خودش گفته یَداللَهِ فَوقَ أَیْدِیهِم
یعنی بنده ی من، نگران فردایت نباش
از اَفعال آدم ها دلگیر نشو، کاری از آنها برنمی آید، دستت را به من بده تا من نخواهم، برگی از درخت نمی افتد
emam zaman _-532595776_5769415923605700640.mp3
2.83M
داستان صوتی زیبا در مورد راننده کامیون...
هر جا که کارتون گیر کرد...
ابراهیم دستش رو شبیه یک دایره کرد و گفت: اگر دنیا مثل این کره باشد امام زمان عجل الله مانند دستهای من به دنیا احاطه دارد. خداوند نیز برتمام دنیا شاهد و ناظر هست.
#مراقب_اعمالمون_باشیم
خانه اش در یکی از کوچه پس کوچه های جنوب شهر بود
یکی از کوچه های پر شهید خیابان خاوران
از اون خیابان هایی که هر کوچه اش چندین شهید داشتند.
اما این خانه سه،شهید داشت!
روی سر درخونه،سه تا عکس شهیدانش رو زده بود شهیدان سیف الله،محمد واحمداختیاری در زدم مادر پیر و تنها در رابرایم بازکرد
با مهربانی تعارف کرد،رفتم داخل
وارد راهروی تنگ وباریکی شدیم که باسه عکس شهیدمزین شده بود
سمت چپ راهرو، یک اتاق کوچک وساده بود
گوشه اتاق یک تلویزیون قرمزرنگ قدیمی روی میز بود و بالای طاقچه هم،سه تاعکس شهیدانش بهم گفت بریم آشپزخانه غذام روی گازه باهم رفتیم.
آنور حیاط کوچک،یک آشپزخانه ساده و کوچولو بودبا یک گاز رو میزی،ویک قابلمه که توش چند تا سیب زمینی داشتند میپختند.
غذایش سیب زمینی پخته بود!
و بالای سر گازسه قاب عکس شهید،باز به چشم میخورد
بهم گفت:من توی این دنیا کسی وچیزی رو ندارم
سه تا پسرداشتم که هدیه شون کردم برای انقلاب و وطن
حالا هم در این خانه،با عکس و یادپسرام دارم زندگی میکنم
میبینی،همه جا با من هستند،دم در کوچه،توی راهرو،اتاقم،آشپزخانه...
شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات🌹