6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه اصابت گلوله به شهید مدافع حرم 🌷مصطفی صدرزاده🌷 و فریادهای " نحن شیعه علی بن ابی طالب" دقایقی قبل از شهادت ....
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
@salambarebrahimm
💠 ماه خداس
ماه من آیا نمی رسی
🎤حاج محمدرضا طاهری
هدایت شده از کانال کمیل
جزء دوازدهم(@Iran_Iran).mp3
4M
@salambarebrahimm
💠جز دوازدهم قرآن کریم
به روش تندخوانی (تحدیر)
با صدای استاد #معتز_آقايی
می گفت شب قبل از شهادتش تو مقر نشسته بودیم.
صحبت از شهادت بود . یهو حاج عبدالله گفت :
" من شهید شدم ، منو با همین لباس نظامی ام خاکم کنید. "
بچه ها زدن زیر خنده و شروع کردن به تیکه انداختن .
حالا تو شهید شو .. !
شهیدم بشی تهران بفرستنت باید کفن بشی .
سعی میکنیم لباس نظامی ات رو بزاریم تو قبر .. !
تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت #حاج_عبدالله رو شنیدیم .
محاصره شده بودن ، امکان برگشتشون هم نبود .
شهید شد و پیکرش هم موند دست #تکفیری_ها .
سر از تنش جدا کرده بودن و عکس هاش رو هم گذاشته بودن تو اینترنت .
بحث تبادل اجساد رو مطرح کرده بودیم که تکفیری ها گفته بودن خاکش کردیم .
چون پیکر سر نداره دیگه قابل شناسایی نیست ...
حاج عبدالله به آرزوش رسید ...
❤️شهید حاج عبدالله اسکندری
کانال کمیل
#کلام_شهید 🌷شهید محمود کاوه 🌷 حیف نیست آدم ترس از خدا را ول کند، از دشمن بترسد!!!؟
#خاطرات_شهدا
محمود کاوه ، فرمانده مؤمن و دلاور لشکر ویژه شهدا
🔹سالهای اول درگیری کردستان ، ضد انقلاب در سقز بیانیهای پخش کرد که قصد حمله به شهر رو داریم ، وای به حال کسی که مغازهاش باز باشه! خبر به کاوه رسید . گفت : «بی خود کردن ! ما در شهر مستقریم . از کی تا به حال از این جراتها پیدا کردن ؟ به مردم بگید نترسن و به کار و زندگیشون برسن . کسی جرأت حمله نداره ، اگر حمله کنند زنده بر نمیگردن .»
🔸اما مردم ترسیده بودن . تمام شهر تعطیل بود . هر چی گفتیم کاوه چه گفته ، گوش ندادن . به آقا محمود گفتیم مردم حسابی ترسیدن و مغازهها همه بسته است . گفت: «عیبی نداره ، الان کاری میکنم تا همه بیان سر کار و زندگیشون .» بعد گفت : «یکی بلند شه و با یک قوطی رنگ و قلممو با من بیاد .» در هر مغازهای که بسته بود علامت میزد . مردم که دیدن کاوه چنین کاری میکنه از ترس اینکه فردا اعدامشون نکنه به کسب و کار خود بازگشتند .
🔻چیزی نگذشت که شهر به تکاپو افتاد و بازار رونق گرفت و زندگی عادی جریان پیدا کرد. کاوه گفت : ترس ، ترس رو برد .
🔺ضد انقلاب هم جرأت نکرد یک سنگ به سمت شهر پرتاب کنه. شهید کاوه به مردم گفت : «من از شما به جان و مال و ناموستون حساسترم . وقتی میگم نترسید و در شهر باشید و فرار نکنید ، گوش کنید و اعتماد داشته باشید . ما مسئول امنیت و سلامت شما هستیم و کار ضد انقلاب را تمام میکنیم.»
🔹شهید کاوه به همراه یاران از جان گذشته اش عرصه را بر ضدانقلاب تنگ کرده و کار آنها را یکسره کردند .