┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
💌 #شھــیـــدانه
شهید حسین پورجعفری🌷
برایش دلمه درست کردیم که خیلی دوست داشت. وقتی خواستیم مزه ی یکی را بچشد نپذیرفت، گفت دوست دارم اول برای حاج قاسم ببرم زنگ زد به خانه ی حاجی و گفت ناهار نخورد تا برایش دلمه ببرد. می گفت حاجی خیلی دلمه دوست داره اول برا حاجی می برم. همیشه همین طور بود به هرچیزی که حاج قاسم دوست داشت لب نمی زد تا اول برای او ببرد.
🆔 @salambarebraHem
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
#شهید_حاج_حسین_خرازی🌷
🏴 عاشق محرم و سینهزنی بود، مخصوصاً که لشکر او به نام مقدس #امام_حسین (ع) بود، ایام محرم شور و حال دیگری در آن پیدا میشد و گردانها به روش سنتی عزاداری میکردند.
بعضی وقتها که دوستان نزدیک در سنگر جمع میشدند، حسین با بازوی قطع شده دستش سینهزنی میکرد.
حاجحسین تا نامی از سیدالشهدا (ع) میآمد، به پهنای صورت اشک میریخت و از شدت گریه شانههایش میلرزید.
📚جز لبخند چیزی نگفت
🆔 @salambarebraHem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
#شهید_حسینعلی_عالی🌷
شهیدی که زمین با او حرف میزد!
🆔 @salambarebraHem
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
💌 #شھــیـــدانه
🌹لالهای که بعد از ۱۶ سال پژمرده نشد..
#دفاع_مقدس
#هفته_دفاع_مقدس
🆔 @salambarebraHem
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
💌 #شھــیـــدانه
#شهید_رضا_عواضه🌷
#شهیده_معصومه_کرباسی🌷
🪴شهید رضا عواضه دیروز(۱۴۰۳/۷/۲۸) همراه با همسرش، توسط پهپاد اسرائیلی ترور و به شهادت رسید.
🔹شهید رضا عواضه دکتری مهندس کامپیوتر در گرایش معماری کامپیوتر را در دانشگاه تهران به اتمام رساند و یکی از نخبگان برجسته در زمینه شبکه های کامپیوتر بود. به جرات میتوان گفت در زمینه لینوکس ایشان یکی از برترین اساتید موجود در جهان بودند.
🔹کارشناسی ارشد خود را در سال ١٣٨٩ از دانشگاه آمریکایی علوم و فناوری در بیروت دریافت کرد و به عنوان یک نیروی اصلی در پروژه روتر ملی در دانشگاه تهران به مدت ۳ سال فعالیت کردند و بخش مهمی از این پروژه را توسعه دادند و در راستای همین پروژه ایشان یک اختراع را به ثبت رساندهاند.
🔹همسر ایشان خانم معصومه (آرزو) کرباسی اهل ایران و از فعالان رسانهای دغدغه مند مقاومت بود. از این زوج شهید ۵ فرزند به یادگار ماند.
🆔 @salambarebraHem
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
💌 #شھــیـــدانه
سردار شهید محمد جمالی🕊
بالای قبر انگشتر رهبری را بر انگشت شهید جمالی به یادگار گذاشت و خاک تیمم را بر دهانش ریخت.
وقت خاکسپاریاش تنها شخصی که میتوانست قلب اعضای خانواده را آرام کند خودش را بهموقع رساند. حاج قاسم را میگویم. بالاسر قبر ایستاده بود تا پیکر شهید محمد جمالی همراه با مشایعتکنندگان وارد مزار شهدای کرمان شود.
حاج قاسم، جیبهایش را وارسی کرد انگار به دنبال خاک تربت میگشت. کُتش را درآورد، کفشهایش را هم. وارد قبر شد. از همان پایین جمعیت را کنترل میکرد. تابوت شهید به قبر نزدیک شد. تابوت را کنار قبر روی زمین گذاشتند. جمعیت به سمت قبر هجوم میآورد.
فرمانده اینجا هم فرمانده بود. یککلام فریاد زد: «عقب بایستید تا خانواده برای آخرین دیدار با عزیزشان جلو بیایند» حرفش تمام نشده بود که در آن جمعیت کوچهای باز شد تا دخترها، تنها پسر، همسر و مادر شهید جمالی برای آخرین وداع جلو بیایند. حاج قاسم اجازه نداد هیچ شخص دیگری وارد قبر شود در لحظههای آخر حاج قاسم و شهید برای چنددقیقهای تنها بودند.
فارغ از همهمه بالای قبر انگشتر رهبری را بر انگشت شهید جمالی به یادگار گذاشت و خاک تیمم را بر دهانش ریخت. حالا همانطور که خواسته بود مراسم انجامشده بود و حاج قاسم با رفیق دیرین خود خداحافظی کرد.
🆔 @salambarebraHem
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
💌 #شھــیـــدانه
🚀 برای خرید موشک به روسیه رفتیم، یک موشک چشمم رو گرفت. موشکی با برد ۳٠٠ کیلومتر و خطای ۲۵ متری موقع اصابت به هدف موشک رو خواستم، ژنرال روس موافقت نکرد. گفت: فروشی نیست. اصرار کردم، رد کرد. گفت: من می شناسمت، اگه ما این موشک رو به ایران بفروشیم می ری از روش میسازی، قول دادم این کارو نمی کنم. ولی قبول نکرد، ناراحت شدم. گفتم: ما این موشک روخودمون می سازیم. ژنرال روس خندید.
🇮🇷 برگشتم ایران، هرچه روی این طرح کار کردیم جواب نگرفتیم. پناه بردم به مشهد به آغوش امام رضا (علیه السلام) سه روز می رفتم حرم توسل می کردم. بعد روی کارم فکر می کردم، روز سوم عنایتی از آقا شد، جرقه ای توی ذهنم خورد. برگشتم محل استقرارمون، تو دفترنقاشی دخترم طرحی که به ذهنم اومده بود رو کشیدم.
🏢 برگشتم تهران. برگشتیم سرکار، طرح رو پیاده کردم، شد. بهتر از موشک روسی و دقیق تر از اون شد. اسم شو گذاشتیم فاتح، فاتح ۱۱٠ اولین سری از موشک های نقطه زن ایرانی با خطای زیر ۱٠ متر. امام رضا گره موشکی ما رو تو دفتر نقاشی یه دختر بچه حل کرد . سال ها بعد و درجریان جنگ اوکراین، روسیه خواستار خرید موشک های فاتح۱۱٠ از ایران شد.
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم🌷
🆔 @salambarebraHem
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
💌 #شھــیـــدانه
شهید حسین پورجعفری🕊
🪴شهید حسین پورجعفری اهل گلباف کرمان و دستیار ویژه حاج قاسم سلیمانی بود. این شهید گرانقدر از یادگاران دوران دفاع مقدس و از جانبازان جنگ تحمیلی بوده است.
شهید حسین پورجعفری متولد ۱۳۴۵ بوده و بیش از ۴۰ سال سردار سلیمانی را همراهی کرده و سرانجام نیز در کنار فرمانده خود به شهادت رسید.
شهید پورجعفری دستیار ویژه و محرم ترین فرد به قدرتمندترن فرمانده نظامی منطقه یعنی سردار سلیمانی بود و تمامی بچههای رزمنده، فرزندان و خانواده شهدا از طریق حاج حسین با شهید سلیمانی ارتباط برقرار میکردند.
شهید پورجعفری ابتدا در دبیرخانه لشکر ۴۱ ثارالله در دوران جنگ فعالیت میکرد و کم کم مسئول دبیرخانه محرمانه لشکر شد.
به دلیل ویژگیهای فردی چون،صداقت، سادگی، منظم بودن، مطیع بودن و بیش از همه محرم راز بودن جذب سردار سلیمانی شد و این دوستی و رابطه تا لحظه شهادت هم ادامه داشت.
🆔 @salambarebraHem
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
💌 #شھــیـــدانه
شهید محمد معافی🕊
پدر شهید مدافع حرم محمد معافی با اشاره به شغلی که روزی شهید را در کودکی تأمین میکرد، میگوید: من کشاورزم و کارم با بیل و کلنگ بوده است. از سحرها ساعتها کار کردیم تا حالا یک خانه کلنگی در روستا داریم.
او با اشاره به خصوصیات اخلاقی فرزندش میگوید: محمد اولین بچه من بود. بچه مظلومی بود. شاد بود و رشید و از کوهها و درهها میپرید. شیر پاک و پول پاک و مال و کار حلال او را یک شهید تربیت کرد.
پدر شهید معافی با اشاره به آخرین دیدارش با فرزند میگوید: آخرین سفری که پیش من آمده بود. از او پرسیدم: مأموریت جدیدی نداری؟ گفت هر موقع بخواهم بروم به شما میگویم. میدانست که من نسبت به رفتنش معترضم. آن سفر آخرین باری بود که او را دیدم تا اینکه گذشت و پیکرش را در معراج شهدا دیدم.
معافی از دلیل عزیمت پسرش به سوریه و شهادتش چنین میگوید: رفت سوریه در دفاع از حرم اهل بیت(ع) تا حجاب زنان ما و ناموس مملکت حفظ شود. به خاطر ناموس کل ایران رفت و در مقابل داعش ایستاد.
🆔 @salambarebraHem
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
💌 #شھــیـــدانه
شهید مهدی نعمایی عالی🕊
برای هر کاری مشورت میگرفت اما از رمز و رموز شغلیاش لام تا کام حرفی نمیزد. من هم نمیپرسیدم. گاهی آن قدر حرفمان گل میانداخت که یکهو میدیدیم ای دل غافل شب شده و شام نداریم.
در هفته یک روز داشتیم به نام روز اختلاط. چالشهایمان را مطرح میکردیم و ایده میدادیم. دعوا نمیکردیم اما موضوعی به اختلاف میخوردیم آن قدر با هم حرف میزدیم تا حل شود. مهدی خیلی وقتها کوتاه میآمد و نظر من را به نظر خودش ترجیح میداد جوری که دوستانش مسخرهاش میکردند که مهدی بدون نظر زهرا آب نمیخورد. انگار حرف زهرا وحی منزل است.
استدلالش این بود که شوخی و خنده بعد از اشتباهش معنای عذر خواهی را میدهد اما من قبول نکردم گفت مستقیم بگو، ببخشید اشتباه کردم. از آن به بعد این کار را میکرد؛ مثلاً پنج دقیقه دیرتر سر قرار میرسید عذرخواهی میکرد.
وقتی میآمد خانه میگفت تو برو بنشین بقیه کارها با من. وقتی مهمان داشتم تمام مدت توی آشپزخانه کمکم میکرد. وقت خانه تکانی هم همین طور. خوشم میآمد سر سال تحویل خانه بوی وایتکس و مواد شوینده بدهد و شیشهها و لوسترها برق بزنند. مهدی که میدید چقدر تمیزی را دوست دارم مرخصی میگرفت و تا جایی که میتوانست کمکم میکرد.
🆔 @salambarebraHem
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
💌 #شھــیـــدانه
شهید محمدهادی ذوالفقاری🕊
حساسیت بر بیت المال
خیلی بر بیت المال حساس بود و قبل از اینکه ساکن نجف شود ، گاهی در پایگاه درس می خواند و هنگامی که می خواست درس بخواند ، از پایگاه خارج می شد و در راهرو می رفت .
در راهرو لامپ هایی داریم که شب نیز روشن است و انجا در سرما می نشست و درس می خواند و وقتی به ایشان می گفتیم که چرا اینجا درس می خوانی؟
می گفت : من این درس را برای خودم می خوانم و درست نیست که از نوری که هزینه آن از طریق بیت المال پرداخت می شود استفاده کنم.
🆔 @salambarebraHem
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
💌 #شھــیـــدانه
شهید احمد گودرزی🕊
یک روز به احمد آقا گفتم: بیا موهای سرو صورتت و کوتاه کنم. گفت: نه نمی خواد؛ پرسیدم چرا نه؟ گفت: موهای سرم و کوتاه می کنم اما ریش هامونه؛ با تعجب سوال کردم: چرا؟! گفت: می ترسم لحظه شهادت صورتم ترکش بخوره و مجروح بشه و مادرم طاقت دیدن زخم های صورتم رو نداشته باشه. اگر از عملیات برگشتم و شهید نشدم اون وقت ریش هام رو کوتاه می کنم .
و من و به حضرت زینب (سلام الله علیها) قسم داد که اگر شهید شدم .
حتما جنازه مو هر طوری شده برگردونید .تا مادرم با دیدن جنازه من سبک بشه. چون من وضعیت مادرم و خودم می دونم فقط نگذارید پیکرم اینجا بمونه.
و ما هم هر جوری بود سعی و تلاش نمودیم تا پیکر شهید گودرزی و بر گردونیم و پس از شهادتشون تحویل خانواده اش بدیم، تا آرامش دل مادرش باشه.
🎙همرزم شهید
🆔 @salambarebraHem