هر چه ما روضه شنیدیم تمامش را دید!
آتش و سوختن اهل خیامش را دید😔
شهادت امام سجاد(ع)تسلیت باد🖤🏴
#شهادت_امام_سجاد
12.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ نطق طوفانی استاد پناهیان در شب تاسوعا؛ سکوت در مورد فجایع کرونایی باید شکسته شود!
⭕️ چرا اطبا سنتی برای نجات جان بیماران کرونایی قیام نمیکنند؟
💢 در کشوری که طب بوعلی دارد، باید بچههای مردم اینگونه بمیرند؟
💢 چرا ایران تبدیل شده به آزمایشگاه بسیاری از داروهایی که خیلی از جهانیان نپذیرفتند؟
🔹مریض کرونایی که میرود بیمارستان، باید وصیت خودش را بنویسد. آمار روزی ۵۰۰ نفر یعنی چه؟!
⭕️ مجلس به وزیری که متعهد به طب سنتی نیست، رأی ندهد!
🚫 باید از کوتاهی پزشکان سپاهی و بسیج جامعهی پزشکان، در قبال طب سنتی سوال کرد!
🔹صداوسیما برای چندصدایی، اجازهی نقدوبررسی راهکارهای طب سنتی را نیز بدهد.
⭕️زیارتنامه #امام_سجاد علیه السلام
👤آیت الله مشکینی:
🔰مبادا روز شهادت یا ولادت امامی بگذرد و شما آن امام را زیارت نکنید...
⚫️ #شهادت_امام_سجاد
@ostad_shojaeهم_قدم_با_امام_زمان.mp3
زمان:
حجم:
8.43M
مردم هر عصر با امام زمان خود آن عصر محشور می شوند
امام سجاد علیه السلام پس از حماسه عاشورا ،
بسیار می گریستند.
روزی یک نفر به ایشان گفت:
«آیا گریه های شما تمامی ندارد؟!»
امام سجاد علیه السلام فرمودند:
«یعقوب برای یوسف ،
در حالی که نمی دانست او زنده است یا مُرده ،
آنقدر گریست که چشمانش سفید شد.
اما من به چشمان خود دیدم که چگونه شانزده
تن از اهل بیت علیهم السلام به شهادت رسیدند.
چطور می توانم گریه نکنم؟»
-الفتوح ،جلد۵،ص۲۴۲-🌿•.
#محرم
#امام_حسین
#امام_سجاد
#حدیث_روز
♥️سیدالشهدااباعبداللهالحسینعلیهالسلام
🖤بهترین نوع صلهی رحم، آن است که با کسیکه با تو قطع رابطه کرده و رفت و آمد نمیکند، دیدار و صلهی رحم کنی!
جَون
جَون از شهدای واقعه کربلا است. او فردی سیاهپوست اهل نوبَه (منطقهای در آفریقا) و غلام فضل بن عباس بن عبدالمطلب بود که امام علی(ع) او را خرید و به ابوذر بخشید. او تا زمان وفات ابوذر (سال ۳۲ قمری) در ربذه(مکان تبعیدابوذر) همراه او بود و سپس به نزد امام علی(ع) برگشت و در کنار اهل بیت ماند.
گویند جون در ساخت و تعمیر سلاح جنگ مهارت داشت. نقل شده جون، در شب عاشورا خیمه ویژهای برای خود برپا ساخته بود تا سلاح یاران حسین علیه السلام را تعمیر و اصلاح کند.
نامش در منابع جَون، جُوَین، حُوَی،و جُوَین بن ابیمالک.
سید محسن امین در «اعیان الشیعه» نوشته است که در روز عاشورا امام حسین(ع) جون را از رفتن به میدان بازداشت و فرمودند:ما تو را برای ایام عافیت و آسودگی خریداری کردیم ولی الان خود را گرفتار نکن.
جون خود را پیش پاهای امام انداخت و بر آنها آن بوسه زد و میگفت: ای فرزند رسول خدا! من برای آسودگی خاطر خویش در گرفتاری از شما کمک میگرفتم. من خود میدانم که بوی خوشی ندارم، خویشانم افرادی فرومایهاند و رنگم سیاه است. اما شما بر من از آن نفس بهشت گونهتان بدمید تا که خوشبو شوم، شرافت خویشاوندی یابم و سیمایم سفید شود. به خدا قسم از شما جدا نخواهم شد تا این تا خون من با خون شما درآمیزد. پس آن گاه امام او را اجازه رزم دادند.